جمهوری اسلامی ایران در طول ۴۴ سال فعالیت خود با تحولات و فراز و نشیب های زیادی مواجه بود که بعضا برخی از فعالان سیاسی و کارگزاران نیز تحت تاثیر و یا مرعوب این تحولات قرار گرفتهاند و با برخی از تحلیلها در قالب هشدار و انزار نه تنها کمکی برای پیشیرد امور نکردهاند،بلکه آگاهانه و یا ناآگاهانه باعث ایجاد بدبینی و ترس از آینده در بین توده مردم شدهاند.
به گزارش ایسنا ،امید دادن به آینده با برنامهریزی دقیق ،عمل به وعدهها وتوجه به حل مشکلات و جلوگیری از گسترش فضای یاس در جامعه از کارکردهای اصلی مسوولان در یک جامعه و همچنین نخبگان تاثیرگذار بر افکار عمومی است و قطعا تزریق فضای یاس و ناامیدی باعث خمودگی جامعه شده و به مرور اثرت سیاسی ،اجتماعی و اقتصادی مضرری بر جامعه خواهد گذاشت و برنده اصلی چنین فضایی دشمنان و بدخواهان یک ملت هستند.
امروز؛ ۴ اسفندماه۱۴۱۴ مقام معظم در دیدار خود با اعضای خبرگان رهبری همچون سخنرانی های اخیرشان بر اهمیت امید آفرینی در جامعه اشاره کردند و یکی از سیاست های اصلی دشمن در مقابله با جمهوری اسلامی را یاس آفرینی در جامعه و متن مردم اشاره کردند.
ایشان در این ارتباط به یک نامه معروف که مربوط به ۲۶اردیبهشت ۱۳۶۹ است ، اشاره کردند و گفتند:یکی از چیزها مسئله امیدآفرینی است، سیاستهای دشمن یأسآفرینی است. هر وقت یک بار به یک مناسبتی، مال امروز هم نیست، در سال ۶۹ ــ در اردیبهشت ۶۹ هنوز یک سال از رحلت امام نگذشته بود ــ یک گروهی حالا اسم نمیآورم یک نامهی درواقع سرگشادهای نوشتند به یکی از مسئولین و همهاش همینطور یأسآفرینی از جملهی تعبیراتی که در آن نامه بود که من اینجا یادداشت کردم این است میگویند «مُلک و ملت به لبهی وحشتناک ویرانی و نابودی رسیده است»! سال ۶۹ این آقایان به این نتیجه رسیده بودند که کشور به لبه ویرانی و نابودی رسیده حالا دائماً از این حرفها هست. حالا آن کسانی که خودشان، شخصیتشان، هویتشان در معرض نابودی و ویرانی است آنها به هرکس نگاه میکنند اینجوری میبینند. به عکس کسانی که ذهنشان، دلشان پر از امید است همهچیز را امیدبخش میبینند.
به گزارش ایسنا به نظر می رسد منظور از نامه فوق ،نامه ۹۰ امضایی است که در اردیبهشت سال ۶۹ از سوی برخی فعالان نهضت آزادی و ملی و مذهبی به نام جمعیت دفاع از آزادی و حاکمیت ملت ایران نوشته شد.
این نامه که خطاب به هاشمی رفسنجانی رییس جمهور وقت نوشته شده بود به امضای افرادی چون ابراهیم یزدی ،عزت الله سحایی ،یدالله سحابی ، هاشم صباغیان ـ احمد صدر حاج سید جوادی،مهدی بازرگان رسیده بود و در ۴ بند «اقتصادی و اجتماعی و زندگی»، «آزادی، امنیت و از نظر معنوی و مدیریت»، «استقلال، بقا و بازنگری کشور» و «روابط جهانی و سیاست خارجی» اوضاع کشور در آن مقطع را به نقد کشیدند .
امضا کنندگان این نامه در تمام حوزه های مورد اشاره انتقاداتی را بر کارنامه ۱۲جمهوری اسلامی ایران مطرح و اظهار کرده بودند که «اکنون کشور عزیز ما در بنبست و بحرانی از سختی و ناخشنودی و نابسامانی دست و پا میزند. علیرغم وعدههای به مستضعفین و شعارهای پر طنین، طبقات محروم جامعه محرومتر و زیادتر شدهاند. در چنگال گرانی و گرههای زندگی گرفتارتر و از آینده خود مأیوستر، ملک و ملت به لبه پرتگاه وحشتناک ویرانی و نابودی رسیده است!»
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی، در ۲۷ مهرماه سال جاری نیز در دیدار با جمعی از نخبگان و استعدادهای برتر علمی، در بخشی از سخنان خود بار دیگر به این نامه اشاره کرده بودند و گفته بودند : بعد از رحلت امام(ره) در سال ۶۹ یک اعلامیهای دادند بعضی از موجّهین، آدمهای موجّهی بین آنها بودند، چهرههای معروف نظام و موجّه، سابقهی کاری هم در نظام داشتند، اعلامیه دادند که نظام در لبهی پرتگاه است. کی؟ سال ۶۹. یعنی همین روزها است که خلاصه تمام بشود.
ایشان در ادامه به نامه معروف تعدادی از نمایندگان مجلس ششم هم اشاره کرده و گفته بودند "در سال ۸۲ یک عده از نمایندگان مجلس نامه نوشتند به بنده، یک نامهی واقعاً غیر منصفانهای بود، خیلی غیر منصفانه بود. یک چیزهایی را گفتند، یک سئوالهایی از ما کردند
که جوابش را خودشان باید میدادند چون هم مجلس دست خودشان بود، هم دولت دست خودشان بود، باید آنها جواب میدادند، از من سئوال کرده بودند. آن وقت آن نامه مضمونش این بود که خلاصه باید تسلیم بشوید و الّا کارتان تمام است. مال سال ۸۲ است. تسلیم نشدیم، ایستادیم و انشاءاللّه باز هم خواهیم ایستاد.