فرارو- غسان شربل مدیر مسئول روزنامه «الشرق الاوسط»؛ در حال مشاهده صحنههای پس از وقوع زلزله از تلویزیون بودم. صحنهها دلخراش بودند. روستاها به گونهای تخریب شده اند که گویی هرگز وجود نداشتند. ساکنان ساختمانها زیر آوار جانباختند. زمان برای کسانی که آوارها را از بیرون مشاهده میکردند طولانی و دشوار بود. برای کسانی که در چنگال آن اسیر شده بودند مرگبار بود. چقدر دردناک است که ببینی پناهگاه ات تبدیل به قبر تو میشود. پناهگاه ات تبدیل به دشمن مخوف تو میشود. دیگر بالکن و پنجرهای در خانهها وجود نداشت. خانهها تودهای وحشتناک را تشکیل دادند و گوشت کسانی را که فکر میکردند در خانه در امنیت به سر میبرند خرد کردند.
به گزارش فرارو به نقل از الشرق الاوسط، در حال گفتگو با سیاستمداری عراقی بودم. او باور داشت که زلزله در مرکز توجهات قرار میگیرد. او مطمئن بود این صحنهها وجدان جهانیان را به لرزه در خواهند آورد. او میگفت اکنون زمان تسویه حساب نیست. وحشت ناشی از فاجعه در نهایت همبستگی را موجب میشود. او در ارزیابی خود حق داشت، زیرا کشورهای دور و نزدیک برای برعهده گرفتن مسئولیتهای بشر دوستانه عجله داشتند.
او میگفت ما مردم منطقهای هستیم که روی یک گسل سکونت دارد و هر از گاهی طبیعت چنین جنایات وحشتناکی را مرتکب میشود. گویی این نقطه از جهان به قبرستانهای بیشتر و پناهجویان بیشتری نیاز دارد!
او افزود: "با این وجود، زمین لرزه مهیب اخیر در مقایسه با زلزلههایی که به دلیل سیاستگذاریها این منطقه را لرزانده اند، وحشتناکتر نبود".
او از من پرسید: "آیا فکر نمیکنید که تعداد قربانیان هر چقدر هم که زیاد باشند کمتر از کشته شدگان زلزله سیاسی لبنان باشد که از سال ۱۹۷۵ میلادی آغاز شد؟ من وحشت آن چه را که اتفاق میافتد دست کم نمیگیرم، اما آیا زلزله ناشی از جنگ ایران و عراق را به خاطر دارید؟ هشت سال به طول انجامید و رودخانهای از کشته شدگان و مجروحان را بر جای گذاشت".
این سیاستمدار عراقی شروع به شمارش تحولات کرد و ادامه داد:" فراموش کردید که به بیستمین سالگرد حمله آمریکا به عراق نزدیک میشویم؟ این زلزلهای است با پس لرزههای مداوم نه تنها در عراق بلکه در اقلیم و مرزهایی بود که بهای عدم تعادل ناشی از تهاجم به این نقطه از جهان را میپردازند. در میان این دو تحول حمله عراق علیه کویت را داشتیم که منطقه را بر لبه یک صخره قرار داد. علاوه بر این، نمیتوانیم تهاجم اسرائیل به بیروت در سال ۱۹۸۲ میلادی و اشغال یک پایتخت عربی ناشی از آن تهاجم را فراموش کنیم".
این سیاستمدار عراقی اشاره کرد که مشاهده پایتخت لبنان که در برابر ماشین نظامی اسرائیل مقاومت کرد و سپس کشته شدن لبنانیها را به دنبال داشت دردناک بود.
این قرن مملو از زلزله بوده است. ریشه کن ساختن "صدام حسین" و کمتر از یک دهه بعد سرنگونی "معمر قذافی" که به زمین لرزهای شدید با پس لرزههای مداوم تبدیل شد. ترور "علی عبدالله صالح" رئیس جمهور یمن آن کشور را در خط گسل قرار داد. خوشبختانه مصر موفق شد از زلزله بزرگی که تهدیدی برای نابودی هویت آن کشور و بروز خونریزی بیشتر بود جلوگیری کند. مناطق فلسطینی در کرانه باختری و غزه چرخههای خونین پیاپی را تحمل میکنند و تا زمانی که افکار عمومی اسرائیل نپذیرند که زلزله نه از سوی فلسطینیان بلکه از جانب اسرائیل بوده پایان نخواهد یافت. در همین حال سومالی وارد هرج و مرج شد و به ثبات نرسید.
آیا میتوان بین قربانیان زلزله ترکیه و سوریه و قربانیان فاجعه گسترده اوکراین مقایسهای انجام داد؟ این سیاستمدار عراقی میگوید:" پیشگیری از زمین لرزههای طبیعی غیرممکن است، اما میتوان از وحشت ناشی از آن کاست".
او به لزوم پایبندی به ضوابط ساختمان سازی که توسط کشورهای دیگر مانند ژاپن اعمال شده اشاره کرد. او به اهمیت رسیدگی سریع به معضل زاغه نشینها و شهرکها که برخی ساختمانهای موجود در آن حتی بدون وقوع زلزله نیز در حال فروریختن هستند اشاره نمود. او از لزوم مقابله با هیولای فاسدی که از بودجه تخصیص یافته برای بخش ساختمانی سوء استفاده میکند و بدون ترس از پاسخگویی با جان انسانها قمار میکند، گفت.
اگر نمیتوانیم طبیعت را از ارتکاب جنایات منع کنیم دست کم سعی کنیم زلزلههایی که انسان ساخته هستند و در منطقه ایجاد میشوند را خنثی کنیم. این سیاستمدار معتقد بود ساکنان این منطقه در دنیایی که شاهد انقلابهای متوالی در عرصه فناوری است و خود را برای آیندهای همراه با هوش مصنوعی آماده میکند حق ادامه بلعیدن زهر (ادامه وضعیت بد کنونی) را ندارند.
او میگوید:"اولین گام با تصمیم قاطع گروههای قومی، مذهبی و فرقهای برای همزیستی و کنار گذاشتن توهم تحمیل نظر بر دیگران آغاز میشود. در این میان باید هر گونه بهانه یا شعاری که اشتهای تشکیل یک امپراتوری را در خود دارد کنار گذاشت". او بر لزوم تصمیات قاطع برای توجه به پیشرفت در حوزههای آموزش و بهداشت، مبارزه با فقر، ایجاد فرصتهای شغلی، بهبود زندگی مردم، و مبارزه با خشکسالی، بیابان زایی و محیط زیست تاکید کرد.
او اشاره کرد در حالی که فساد کماکان در حال نفوذ است و انتخابات دروغین تحت تاثیر پول، تعصب، شبه نظامیان، مواد منفجره قرار میگیرد پیشروی منطقه به سوی آینده ناممکن است.
باقی ماندن خاورمیانه در وضعیت کارخانه تولید زلزله مجازات سختی برای مردمان ساکن آن منطقه است. بی عدالتی طبیعت را نیز به آن اضافه کنید. قساوت زمین فصلی است، اما خشونت کارخانه تولید زلزله توسط انسانها پیوسته است.
رهایی از فرهنگ تاریکی، انتقام، ظلم و ترور نکتهای ضروری است. ما باید دیگران را به رسمیت بشناسیم. ما باید حق متفاوت بودن دیگران و انتخاب راه شان را برسمیت بشناسیم. تنها ارزشهای عدالت، پیشرفت و کرامت میتواند به تعطیل شدن کارخانه بمبگذاری در منطقه کمک کنند. با این وجود، باید پرسید چه کسی این همه پنجره را به روی خاورمیانه جدید باز خواهد کرد؟ چه کسی این حجم از اشک را خشک میکند؟