در چهارم نوامبر ۱۹۲۲، پسری تصادفاً پایش به سنگی خورد که از قضا، راس رشته پلکانی بود که از سنگ بستر درهی پادشاهان بریده شده بود. درهی پادشاهان یک درهی دورافتاده واقع در صحرای غرب رودخانهی نیل است. در مصر دوران فراعنه، این دره سرزمین مردگان تلقی میشد و بسیاری از فراعنه نیز آنجا دفن شدند.
به گزارش فرادید، در سال ۱۹۲۲، باستانشناس بریتانیایی، هوُوارد کارتِر در این مکان به دنبال مقبره توتعنخآمون بود؛ فرعونی که از سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۲۳ پیش از میلاد بر مصر حکمرانی میکرد. یک ماه بعد، کارتر وارد مقبرهی فرعون شد. شخص همراه کارتر از او پرسید آیا در محل دفن فرعون چیزی میبیند؟ او در جواب میگوید: «بله، چیزهای شگفتانگیز!»
مقبرهی توتعنخآمون پر از مجسمههایی از جنس عاج و فلزات باارزش، جواهرات و حتی یک ارابهی طلایی کامل بود. کارتر درون یک صندوق گنج، یک آویز سینۀ بزرگ مزین به طلا، نقره و جواهرات باارزش مختلف و یک سنگ قیمتی عجیب کشف کرد. این آویز سینه، رَع یا را، خدای خورشید یا آفتاب در مصر باستان را به شکل سوسک بالداری نشان میدهد که از یک سنگ قیمتی زرد و نیمهشفاف ساخته شده است و در حال حمل یک قایق آسمانی با خورشید و ماه به سمت آسمان است.
(آویز سینۀ توتعنخآمون دارای یک سوسک است که از شیشۀ صحرا تراشیده شده است)
نخستین حدس کارتر این بود که این سوسک از جنس سنگ یمانی است؛ گونهی رایجی از کوارتز معدنی. ده سال بعد، جغرافیدان بریتانیایی، پاتریک کلِیتون در حال کشف صحرای لیبی در امتداد مرز مصر امروزی و لیبی بود که چند قطعهی عجیب شیشهای را در شنها پیدا کرد. رنگ زرد روشن و مادهی نیمهشفاف این شیشه به ظاهر با سنگ قیمتی یافتشده در مقبرهی توتعنخآمون یکسان بود. دو سال بعد کلیتون یادداشت کوتاهی منتشر کرد با این مضمون که قطعات شیشهای یافتشده در صحرای لیبی، بقایای غنی از کوآرتز یک دریاچهی خشک بودند. سال ۱۹۹۸، معدنشناس ایتالیایی، وینسِنزو دو میشل خصوصیات بصری سنگهای قیمتی آویزسینهی مقبره توتعنخآمون را تحلیل و تایید کرد که این سنگهای قیمتی در اصل قطعاتی از همان شیشهی صحرای لیبی هستند.
شیشهی صحرای لیبی متشکل از سیلیکون-دیاکساید تقریباً خالص است، اما حاوی مقادیر غیرعادی آهن، نیکل، کروم، کوبالت و ایریدیم هم هست. این شیشه جزو نادرترین مواد معدنی روی زمین است، چون تنها در دریای ماسهای بزرگ در شمال جلف کبیر یافت شده است؛ یکی از دورافتادهترین و متروکترین نواحی در صحرای لیبی.
(تکه شیشه صحرای لیبی در یک مجموعه شهابسنگ)
منشا شیشهی صحرا تا مدتها برای زمینشناسان ناشناخته بود. برخی از آنها تصور میکردند منشا آن آتشفشانی است و برخی دیگر تصور میکردند قطعات یافتشده در صحرا، تکتیت (بقایای شهابهای آسمانی) هستند.
(دهانهای که قبلاً ناشناخته بود و احتمالاً منشا فرازمینی دارد در صحرای بزرگ آفریقا کشف شد)
در سال ۲۰۲۰ یک تیم تحقیقاتی بینالمللی با بررسی تصاویر ماهوارهای زمینِ میان دهکدههای حدالبحر و الالَّفه در مصر چیزی را کشف کرد که به ظاهر یک دهانهی آتشفشان در میانهی صحرای بزرگ آفریقا بود. عرض این دهانهی آتشفشان فرضی که موقتاً ال بحر نام گرفت حدود ۳۲۷ متر است. شکل آن شبیه یک گودال ناشی از برخورد سنگ آسمانی است؛ شبیه دهانهی شهاب سنگی که در آریزونا است.
محققان بقایایی شیمیایی هم یافتند که تایید میکرد این تغییراتِ سطح زمین توسط یک برخورد شهابسنگی با انرژی بالا صورت گرفته است. بسته به محتوای مادهی معدنی، سنگها طولموجهای مختلفی از نور را جذب یا منعکس میکنند. محققان با استفاده از تصاویر ماهوارهای خلقشده توسط ترکیب طولموجهای مختلف نور، غلطت بالایی از ارتوپیروکسن را در سنگهای بازالت دهانهی آتشفشان شناسایی کردند، در حالی که غلظت این مادهی معدنی در صخرههای مجاور کم بود. این مشاهده حاکی از آنست که سنگها زمانی ذوب شده و سپس به آرامی خنک شدهاند و کریستالهای بزرگی از ارتوپیروکسن را به وجود آوردهاند.
اگر شیشهی صحرای لیبی تکتیت باشد، حدود ۲۸ تا ۲۶ میلیون سال پیش شکل گرفته است؛ زمانی که یک برخورد منجر به ذوب شدن شن غنی از کوارتز صحرا شده است. عناصر غیرعادیِ یافتشده در شیشهی صحرای لیبی میتواند نشانههایی از شهابسنگ بخارشده باشد.
علاوه بر این، روشن نیست شیشهی صحرا چگونه بخشی از گنجینهی توتعنخآمون شده است. امروزه، کاروانها به ندرت از دریای ماسهای بزرگ عبور میکنند. شواهد باستانشناسی نشان میدهد سیستمی باستانی از مسیرهای کاروانی در اطراف فلات جِلف کبیر وجود داشته است، اما به نظر نمیرسد که از این مسیرها برای جستجو یا تجارت شیشهی صحرا استفاده شده است. به نظر میرسد این قطعه که از آن به عنوان یک تکه جواهر استفاده شده اتفاقی کشف شده یا شاید هدیهای از کشورهای بیگانه باشد. در هر صورت، این تنها نمونهی شناختهشدهای است که یک هنرمند مصری از این مادهی اسرارآمیز استفاده کرده است.