از همان زمانی که ابراهیم رئیسی بهعنوان رئیس دولت سیزدهم معرفی شد و حکم به معاون اولی محمد مخبر دزفولی، رئیس سابق ستاد اجرایی فرمان امام داد، گفته میشد معاون سابق بنیاد مستضعفان قرار است با توجه به سابقهای که داشته، در دولت روی وزارتخانههای اقتصادی کار کند و اتفاقاً آنطور که مشخص است گام در همین مسیر هم گذاشته است؛ بهگونهای که میتوان محمد مخبر دزفولی را کاپیتان تیم اقتصادی دولت سیزدهم قلمداد کرد؛ شخصی که ابراهیم رئیسی حساب ویژهای روی او باز کرده است.
به گزارش هممیهن، شاید همین حساب ویژه است که مخبر را تحت حمایت ویژهای از سوی ابراهیم رئیسی قرار داده است و رئیس دولت سیزدهم بدون توجه به انتقادها و درخواستها برای برکناری او از سوی هر دو طیف اصولگرایی (اصولگرایان سنتی و اصولگرایان تندرو)، جایگاه او را از حضور در جلسههای هیئتدولت فراتر برده و چندی پیش مهمان ویژه و مهم جلسه سران قوا بود.
محمد مخبردزفولی فرزند عباس (امامجمعه سابق دزفول و نماینده امام خمینی در جهاد سازندگی دزفول) در سال ۱۳۳۴ در همین شهر بهدنیا آمد. درباره سابقه فعالیتهای او پیش از انقلاب و در جریان مبارزات منتهی به بهمن سال ۱۳۵۷ تنها به این مورد میتوان اشاره کرد که همراه با اشخاصی مانند علی و محمد جهانآرا، علی شمخانی، محسن رضایی، محمد فروزنده، محمدباقر ذوالقدر و سیداحمد آوایی، عضو گروه منصورون بوده است. گروهی که ریشهاش در خوزستان بوده است. اواخر دهه ۴۰ ابتدا در خرمشهر و سپس در دزفول کار خود را آغاز میکند و پس از مدتی در شهرهای دیگر نیز فعال میشود.
پس از انقلاب و در همان سالهایی که پدر او نماینده امام خمینی در جهاد سازندگی بود، محمد مخبر اولین سمت رسمی خود را دریافت کرده و پس از آغاز به کار سپاه پاسداران در استان خوزستان بهعنوان مسئول بهداری سپاه شهر دزفول منصوب میشود و در سالهای جنگ این سمت را بر عهده داشته است. البته مدیریت او بر بهداری سپاه این شهر در حالی بوده که تحصیلاتش هیچ ارتباطی به علم پزشکی ندارد و آن زمان در رشته مهندسی برق مدرک کارشناسی گرفته بود.
بعد از اینکه جنگ هشتساله ایران و عراق تمام میشود، او وارد مخابرات شده و کار را در این بخش شروع میکند. البته سال ورود او به شرکت مخابرات بهطور دقیق مشخص نیست، اما بههر ترتیب، او در ابتدا مدیرعامل شرکت مخابرات دزفول میشود و بعد از آن به اهواز منتقل شده و مدتی را بهعنوان معاون اجرایی مخابرات استان خوزستان سپری میکند. چندی بعد ارتقا جایگاه یافته و مدیرعامل شرکت مخابرات این استان میشود تا دهه ۸۰ فرا میرسد و او به تهران میآید و وارد بنیاد مستضعفان میشود. ورود او به بنیاد مستضعفان در دورهای است که محمد فروزنده (یکی از اعضا سابق گروه منصورون) ریاست این بنیاد را بر عهده داشته است.
با حضور در تهران و آغاز به کار در بنیاد مستضعفان، دفتری جدید در زندگی محمد مخبر دزفولی باز شد و او بهمرور تبدیل به یکی از معاونان مهم این نهاد میشود. در این مدت معاونت حملونقل و همچنین بازرگانی بنیاد مستضعفان را در اختیار میگیرد. در همین زمان یکی از اقدامات مهماش در سال ۱۳۸۳ رقم میخورد؛ جاییکه گفته میشود او نقش مهمی در اقناع مجلس هفتم برای تصویب لایحه حضور ایرانسل در ایران داشته است و پس از آغاز به کار ایرانسل یکی از اعضای هیئتمدیره این اپراتور میشود. ذکر این نکته ضروری است که حضور او در هیئتمدیره ایرانسل بهواسطه بنیاد مستضعفان و شرکت گسترش الکترونیک بوده و حضوری شخصی محسوب نمیشود.
ادامه ارتقا بزرگ محمد مخبر در زمان حضورش در تهران، با رسیدن به ریاست ستاد اجرایی فرمان امام در سال ۱۳۸۶ تکمیلتر میشود و او دورهای جدید را سپری میکند؛ دورهای که منجر به مشهور شدناش در افکار عمومی میشود؛ البته این شهرت در آخرین سالهای حضور در این سمت برای وی رقم میخورد؛ زمانی که پاندمی ویروس کرونا در اوج بود و او در بنیاد برکت بهواسطه تأکید و اصرار بر ساخت ۵۰ میلیون دُز واکسن ایرانی کرونا در افکار عمومی به شهرت رسید.
اما پیش از کرونا، فعالیتهای دیگری هم در سالهای ریاست بر ستاد اجرایی فرمان امام داشته است که هرچند در سطح افکار عمومی مانند آنچه در ماجرای واکسن برکت گذشت، سروصدا نکرد، اما در بین تحلیلگران نکات مهمی بهشمار میرود. او در سال ۸۷ عضو و رئیس هیئتمدیره بانک سینا بوده است و در سال ۸۸ نام او در جریان تحریمهای اتحادیه اروپا به اتهام ارتباط با برنامه موشکی و هستهای در لیست تحریمهای این اتحادیه قرار گرفت؛ البته مدتی کوتاه در این لیست باقی ماند؛ هرچند این مورد تنها تحریم اعمالشده علیه محمد مخبر نبود و او در ۲۴ دی ۱۳۹۹ به بهانه نقض حقوق بشر بهواسطه حضور در ستاد اجرایی از سوی آمریکا تحریم شد.
با فرارسیدن انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰، مخبر در جبهه مدافعان ابراهیم رئیسی قرار گرفت و با اعلام نام رئیسی بهعنوان رئیس دولت، درحالیکه گمانهزنیهای ابتدایی روی احتمال معاون اول شدن سعید جلیلی بود، رئیس دولت سیزدهم نام محمد مخبر را بهعنوان معاون اول خود اعلام کرد.
در همان مقطع که نام مخبر بهعنوان معاون اول دولت سیزدهم اعلام شد، چندان نظرات منفی درباره این انتصاب بهچشم نمیخورد. استقبال اصولگرایان از این انتصاب کاملا طبیعی بود و در جناح مقابل هم شاید نبود اظهارنظر منفی درباره انتصاب محمد مخبر بهعنوان معاون اول دولت بیشتر به این علت بود که او هرچند چهرهای اصولگرا بود، اما صبغه فعالیت سیاسی نداشت و نامی از او در فعالیتهای همفکریهایش در حوزه سیاسی بهچشم نمیخورد. چنانچه محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگویی که ۱۸ مرداد ۱۴۰۰ با خبر آنلاین داشت، این موضوع را بهعنوان یکی از ویژگیهای مخبر عنوان کرد و گفته بود: «یکی دیگر از ویژگیهای آقای مخبر، این است که هیچگاه در جناحهای سیاسی (اگرچه خاستگاهش اصولگرایی است) نبوده و به بیانی در جناحبندیهای سیاسی داخلی، ردپایی از او نیست و دخالتی نکرده است. اگر به همین شکل ادامه پیدا کند میتواند امیدبخش باشد.».
اما در کنار اینکه محمد مخبر صبغه سیاسی نداشت، فعال بودنش در حوزه اقتصاد باعث شده بود که حتی پیش از اعلام اسامی کابینه هم نظراتی درباره این وجهه او ایجاد شود که معاون اول دولت سیزدهم روی وزارتخانههای اقتصادی مانور خواهد داد و قصد دارد در این وزارتخانهها نقشآفرین باشد؛ چنانچه حتی گره کوری که در راه معرفی کابینه به مجلس یازدهم ایجاد شده بود هم شاید در همین راستا باشد. اما بههر صورت اینکه او با سابقه فعالیت در بخش اقتصادی، در دولت به این بخشها ورود خواهد کرد موضوع دور از انتظاری نبود؛ چنانچه محمد مهاجری، تحلیلگر اصولگرا در مصاحبهای که ۲۳ مرداد با خبرگزاری ایلنا انجام داد، گفته بود: «آقای رئیسی تیم اقتصادی دولت را زیرمجموعه آقای مخبردزفولی تعریف کردهاند، بنابراین اگر احیاناً میبینیم که در آن لیست برخی از وزرا با بقیه بالانس نیستند، احتمالاً ایشان به نقش آقای مخبردزفولی بهعنوان بالانسر خیلی توجه دارند و تصور و برداشتشان این است که این اتفاق توسط آقای مخبردزفولی میافتد و نقاط ضعف برخی از وزرا در آن حوزه پر میشود.»
هرچند اینطور به نظر میرسید که محمد مخبر روی وزارتخانههای اقتصادی دولت تسلط داشته باشد، اما از سوی دیگر بهنظر میرسد یک انتصاب دیگر ابراهیم رئیسی به نحوی تغییر در معادلات ایجاد کرد. ۱۷ روز پس از اینکه نام محمد مخبر بهعنوان معاون اول اعلام شد، ابراهیم رئیسی در حکمی، سمت معاونت اقتصادی دولت را به محسن رضایی داد تا بدینترتیب هر دو نفر وارد تیم اقتصادی دولت شوند؛ ماجرایی که هرچند بهصورت علنی مشکلساز نبود، اما ترکشهای وجود همزمان این دو نفر و البته افراد دیگری مانند احسان خاندوزی (وزیر اقتصاد) در آن در بیرون مشاهده میشد.
البته هیچگاه تقابل علنی از سوی آنها دیده نشد، اما هفتم فروردین ۱۴۰۱ هیئتوزیران با استناد به اصل ۱۳۸ قانون اساسی مصوب کرد که معاونان اجرایی و اقتصادی رئیس دولت از ترکیب کمیسیون اقتصاد دولت حذف شوند و محمد مخبر بهعنوان معاون اول در چهار اردیبهشت همین سال حذفِ محسن رضایی و سیدصولت مرتضوی را از کمیسیون اقتصادی ابلاغ کرد. در همان زمان علی بهادری جرمی، سخنگوی دولت سیزدهم با انتشار توئیتی اعلام کرد که این تغییر بنا به درخواست محسن رضایی و صولت مرتضوی و بنا بر دلایلی، چون اشتغالهای متعدد و عدم امکان حضور در جلسات کمیسیون بوده است.
موضوعی که توسط صولت مرتضوی هم مورد تائید قرار گرفت و او ششم اردیبهشت گفته بود: «بهدلیل اینکه در دو کمیسیون زیربنایی و کمیسیون اقتصادی دولت حضور داشتم و لازمه حضور در کمیسیونها و اظهارنظر کارشناسی، مطالعه پیشجلسه و وقت گذاشتن کافی در کمیسیونها است درخواست من این بود که از عضویت کمیسیون اقتصادی خارج شوم. متعاقب درخواست بنده آقای دکتر رضایی نیز به همین مضمون تقاضا کردند نظر به مشغله کاری فراوانی که دارند امکان حضور در کمیسیون اقتصادی را ندارند.»
فقط سه ماه پس از اینکه محسن رضایی و سیدصولت مرتضوی از کمیسیون اقتصادی دولت خارج شدند، ادامه مشکلات اقتصادی در کشور باعث شد تا محمد مخبر که در زمان معاون اول شدن مخالف چندانی نداشت، اینبار با مخالفانی از جنس اصولگرایی روبهرو شود که حتی برخی از این مخالفها از ابراهیم رئیسی درخواست داشتند مخبر دزفولی از معاون اولی دولت برکنار شود.
در بین مخالفان محمد مخبر، عدهای که بیشتر شامل اصولگرایان سنتی و معتدل هستند، به ضعف او در موضوع اقتصادی و کمیسیون اقتصادی دولت اشاره داشتند. چنانچه حسین کنعانیمقدم، فعال سیاسی اصولگرا در گفتوگویی که ۲۱ تیر سال جاری با دیدهبان ایران داشت، اینگونه درباره معاون اول دولت سیزدهم اعلامنظر کرده بود: «آقای مخبر فاقد تفکر اقتصادی است و بیشتر در جایگاه «هماهنگکننده مباحث اقتصادی» سابقه و ظرفیت موفقی داشته است. وضعیت فعلی تیم اقتصادی دولت آقای رئیسی بهگونهای است که هرکدام بهنوعی نظرات شخصی خود را دنبال میکنند که خروجی این رفتار، بهنوعی زدن گل بهخودی به دولت شده است.» در همین مسیر، منصور حقیقتپور، دیگر فعال سیاسی اصولگرا و از نزدیکان علی لاریجانی، رئیس سابق قوه مقننه، ۲۵ تیر ۱۴۰۱ در مصاحبه با نامهنیوز گفته بود: «معلوم نیست چه کسی مسئول هماهنگی تیم اقتصادی است. از سوی دیگر آقای مخبر واقعاً اقتصاد را بهصورت علمی نمیداند و واقعاً هماهنگی امور اقتصادی از عهده او خارج است.».
اما در کنار ایراداتی که به توانایی اقتصادی او از سوی اصولگرایان سنتی گرفته شده است، برخی دیگر از اصولگرایان که خاستگاه فکری آنها به نزدیکان محمدتقی مصباحیزدی و جبهه پایداری نزدیک است، برای برکناری او خیز برداشتند و بهدنبال قانع کردن ابراهیم رئیسی برای این تصمیم بودند که البته در این راه موفق نشدند. جواد کریمیقدوسی، نماینده مجلس یازدهم و از اعضای جبهه پایداری، ۲۱ تیر در توئیتر خود این درخواست را مطرح کرد و نوشته بود: «رئیسجمهور محترم تأکید دارم بنا بر مشاهدات عمومی، جناب مخبر از توانایی لازم برای این جایگاه برخوردار نیست؛ ایشان برای حفظ فردایش هزینه میکند و توانایی اقناع جامعه را ندارد. ماندن ایشان برای یکساعت هم ضرر است.» و یا، حسین میرزایی، دیگر نماینده اصولگرای مجلس یازدهم ۲۴ مرداد، همین درخواست را با زبانی دیگر از ابراهیم رئیسی داشت. او در توئیتر نوشته بود: «جناب آقای رئیسجمهور؛ اگر فرمانده اقتصادی شما آقای مخبر است، شکست شما در این جنگ اقتصادی قطعی است! معاون اول خود را تغییر دهید.»
درحالیکه تابستان سال جاری اظهارنظرها درباره ناتوانی محمد مخبر در هدایت تیم اقتصادی دولت صورت گرفته بود و موجهایی هم برای برکناریاش از معاون اولی به میان آمده بود، ابراهیم رئیسی نهتنها توجهی به این انتقادها و درخواستها نداشت، بلکه اقدامی جدید برای نشان دادن اهمیت محمد مخبر در ترکیب دولت به نمایش گذاشت. دهم دیماه، جلسه هفتگی سران قوا با یک تفاوت آشکار در مقایسه با جلسههای قبلی برگزار شد و یک مهمان ویژه، نفر چهارم این جلسه بود. براساس تصاویر منتشرشده، محمد مخبر، معاون اول دولت سیزدهم در کنار ابراهیم رئیسی، محمدباقر قالیباف و غلامحسین محسنیاژهای در این جلسه حضور داشت؛ حضوری که پیش از این کمتر سابقه داشته است. البته در زمان حسن روحانی پیش آمده بود که سران سه قوه در جلسه شورای هماهنگی اقتصادی دولت حضور داشته باشند، اما اینکه معاون اول در جلسه سران قوا حضور داشته باشد، حداقل از نظر تصویری، اتفاقی جدید بود.
هرچند وبسایت ریاستجمهوری اعلام کرده بود که معاون اول در این جلسه «گزارشی از پیشرفتهای کشور در حوزه سرمایهگذاری، کنترل تورم و پیشرانهای اقتصادی ارائه کرده است»، اما نمایش تصویر محمد مخبر در گزارش تصویری سایت ریاستجمهوری پیامهایی همراه داشت تا هم بهنوعی پاسخ انتقادات قبلی داده شود و هم ابراهیم رئیسی با زبان بیزبانی اعلام کند که جایگاه محمد مخبر برای او مهمتر از انتقاداتی است که علیه معاون اول از سوی اصولگرایان مطرح میشود. در همین راستا اصغر سلیمی، نماینده مجلس یازدهم و عضو کمسیون اقتصادی مجلس در مصاحبهای که ۱۵ دی با دنیای اقتصاد داشت، گفته است: «آقای مخبر تیم اقتصادی دولت را راهبری میکند. آقای محسن رضایی خیلی وقت است که در تیم اقتصادی دولت پررنگ نیست و بیشتر تصمیمات اقتصادی را آقای مخبر میگیرد و رئیسجمهور هم ایشان را برای هدایت تیم اقتصادی دولت موظف کرده است. رئیسجمهور از تیم اقتصادی و آقای مخبر که فرد اصلی تیم اقتصادی دولت است، مشورت میگیرد.»
بههر ترتیب موضوعی که مشخص شده، این است که ابراهیم رئیسی توجهی به انتقادات مطرحشده از کمیسیون اقتصادی دولت و خروجیهای آن ندارد و همچنان با قدرت تمام روی تواناییهای محمد مخبر در بخش اقتصادی حساب ویژهای باز کرده است. شاید رئیسی با تکیه بر فاکتورهایی که معاون اول به او میدهد مرتب از آینده روشن سخن میگوید و لوکوموتیورانی اقتصاد کشور را برای رسیدن به آیندهای که رویای آن را دارد به او سپرده است.
مشکلات اقتصادی کشور در حالی ادامه دارد که بهنظر میرسد همچنان ابراهیم رئیسی مصرّ است معاون اولش در برنامههای اقتصادی دولت محوریت داشته باشد و حتی در جلسه سران قوا هم محمد مخبر را همراه خود دارد. منصور حقیقتپور، نماینده سابق مجلس نهم در گفتوگویی که با هممیهن داشت، معتقد است: «محمد مخبر با کارنامه خوبی به دولت نیامده و کشور ما از ناکارآمدی در استفاده از پتانسیلها آسیب دیده است؛ موضوعی که فقط با حضور مدیران کارآمد حل خواهد شد.»
اینطور بهنظر میرسد که سکان اقتصادی دولت به محمد مخبر سپرده شده است، بهگونهایکه حتی در جلسه سران قوا هم شاهد حضور معاون اول بودیم. وضعیت آقای مخبر چنین پتانسیلی دارد؟
اینکه درباره یک فرد خاص حرف بزنیم درست نیست، اما موضوعی که درباره آقای محمد مخبر میتوان گفت این است که واقعاً ما چه کارنامهای از ایشان پیش از معاوناولی سراغ داریم که به سراغ او رفتهایم و او را بهعنوان معاون اول انتخاب کردهایم؟ در ماجرای کرونا و تأکیدی که روی تولید چندده میلیون واکسن داشتند دیدیم چه شد و چقدر کشور معطل همان گزارشهای ایشان شد. بعد از آن ماجراها به معاون اولی رسید. آقای مخبر از ستادی به دولت آمدند که نظارت و بازرسی بر آن وجود نداشت. یک بودجه هنگفتی در آن وجود داشت که بر اساس همان کار میکردند. ستاد اجرایی دستگاهی نیست که قابلمحاسبه و کنترل باشد. کشور ما معاون اولی مانند آقای حبیبی داشته است، کارنامه فردی مانند آقای حبیبی را کنار عملکرد آقای مخبر بگذاریم پی میبریم که اصلا قابلمقایسه نیستند. در مجموع من احساس نمیکنم که آقای معاون اول این کارآمدی را داشته باشد که بتواند مشکلات کشور را در فضایی که در آن حضور داریم حلوفصل کند.
طی چندماه اخیر درخواستهایی از سوی برخی اصولگرایان برای برکناری آقای مخبر مطرح شده است، تحلیل شما از این موضوع چیست و آیا با برکنار کردن معاون اول، مشکلات حل خواهد شد؟
اینطور تصور کنیم که آقای محمد مخبر هم از معاون اولی دولت برکنار شده است، سؤال اصلی این است که چه کسی قرار است در این جایگاه حضور داشته باشد؟ من احساس میکنم معاون اول باید دارای فهم اداری و دانش اقتصادی باشد. رئیسجمهور که به تمام امورات جاری کشور نمیرسد، این امور به معاون اول ارجاع داده میشود. اگر آدم حرفهای و کاربلدی باشد مشکلی ندارد و حتی وجود چنین فردی میتوانست هماهنگی دولت و دستگاهها را بیشتر کند. اما چیزی که الآن میبینیم این است که هماهنگی وجود ندارد، وقتی مشکل سیبزمینی و پیاز مملکت و یا مشکلی مانند مرغ و تخممرغ را نمیتوانند حل کنند این نبود هماهنگی بین وزارتخانهها و دولت کاملا مشخص میشود. فردی باید معاون اول دولت باشد که اجرایی و پرثمر باشد تا نتیجه بگیریم. برداشت من این است که اگر فردی قویتر مانند آقای محمدرضا باهنر در این سمت بهعنوان معاون اول حضور داشت شاید میتوانست به نحوی مشکلات را حل کند. شخصیتی مانند آقای باهنر تجربهای طولانی در قانونگذاری و امور اجرایی دارد و اتفاقاً در انتخابات هم به آقای رئیسی رأی داده است.
رئیس دولت مرتب از آینده روشن سخن میگوید، بهنظر شما با تیم اقتصادی که دولت دارد میتوان چنین چشماندازی را برای کشور متصور شد؟
آینده ایران خوب است، من هم آینده را خوب میبینم، اما نکته این است که ما مشکل مدیریت داریم. ما در کشوری زندگی میکنیم که پتانسیلهای بالای اقتصادی و سرزمینی را داراست، اما موضوعی که در میان است، این مشکل و معضل است که ما پتانسیل داریم، اما عرضه استفاده از این پتانسیلها را نداریم. مشکل کشور باید با حضور مدیران کارآمد حل شود، برای مثال چند سال کشور باید معطل یک تصمیم اصولی برای موضوعی مانند خودرو باشد؟ همین الآن هم مردد هستند که بالاخره درباره خودرو چه تصمیمی بگیرند. وقتی درباره یک موضوع مانند خودرو نمیتوانند تصمیمگیری کنند ناکارآمدی مشخص است.
باز هم تأکید میکنم وضع موجود در شرایطی بهبود خواهد یافت که ما شاهد حضور مدیران کارآمد کنار آقای رئیسی در دولت باشیم. اما اگر مسیری که دولت سیزدهم طی میکند به همین شکلی که وجود دارد و الآن شاهد آن هستیم ادامه پیدا کند و ما اثری از تغییرات را نبینیم، حقیقت این است که اصلاً شرایط کشور را خوب و مناسب نمیبینم و این احتمال وجود دارد که حتی شرایط بدتر از این هم شود. نباید اجازه دهیم که چنین اتفاقی رخ دهد. الآن کنترل نکردن قیمت ارز به مردم آسیب وارد کرده است، این موضوع در کوتاهمدت به ما ضربه خواهد زد. ابتدا باید آسیبی که در کوتاهمدت به ما وارد شده ترمیم شود و بعد از آن بهدنبال برنامههای بلندمدت بروند.