صادق زیباکلام در مقاله ای در روزنامه خبر به موضوع اختیارات ریاست جمهوری پرداخت.
وی نوشت:
قانون اساسی «مسئولیت اجرای قانون اساسی» را برعهده رئیسجمهور گذارده اما هیچ سازوکاری تعریف نشده که او این وظیفه را چگونه باید به انجام برساند. در حالی که در نظامهای دموکراتیک به قوه مجریه اختیارات لازم داده شده تا بتوانند کشور را اداره کند اما این اختیارات با اصل پاسخگویی همراه شده است.
زیباکلام افزود: «احمدینژاد در چارچوب همان قوانین و مقرراتی عمل میکند که سلف او خاتمی عمل میکرد. علیرغم همه اینها، قدرت وی کجا و قدرت «سیدمظلوم» کجا؟! احمدینژاد همانند اتومبیلی 8 سیلندر و دو دیفرانسیل است که کوه و صخره را در مینوردد، و خاتمی همچون ژیان و یا فولکس واگنی بود که روغنسوزی هم پیدا کرده بود.»
مقاله مزبور ادامه می دهد، چرا هاشمی رفسنجانی از کمبود قدرت شکایت نکرد؟ شاید دلیل آن این بود که برخلاف احمدینژاد یا خاتمی که نقش حیاتی در سالهای نخست انقلاب و در تمامی دهه 1360 در شکلگیری و به وجود آمدن نظام جمهوری اسلامی ایران نداشتند، هاشمیرفسنجانی در حقیقت و در اصل یکی از معماران و طراحین اصلی نظام جمهوری اسلامی ایران بود. و شاید هم همه اینها تصورات ما باشد و هاشمیرفسنجانی دلایل دیگری داشته باشد چرا هرگز بیان نکرد که اختیارات رئیسجمهور کم است.