هممیهن نوشت: از قرار گرفتن بهعنوان معاون اطلاعات سپاه تا موثر بودن در مذاکرات مک فارلین تا فرماندهی در سپاه قدس و رسیدن به وزارت دفاع در دولت محمود احمدینژاد و وزارت کشور دولت سیدابراهیم رئیسی، نام احمد وحیدی را یکی از پرتکرارترین نامهای سالهای اخیر صحنه سیاسی ایران کرده است.
نامی که ۴۱ سال در حاشیه مسئولیتهای نظامی شنیده شده بود، توسط ابراهیم رئیسی وارد حوزهای جدید شد و شاید با توجه به سابقه امنیتی و نظامی، تابستان سال گذشته او بهعنوان وزیر پیشنهادی کشور به مجلس یازدهم پیشنهاد شد و در جلسهای که با شعار مرگ بر اسرائیل به پایان رسید، توانست با کسب ۲۶۶ رای موافق به جایگاهی برسد که پیش از این تجربه حضور در آن را نداشت. حالا با گذشت ۱۸ ماه از آغاز بهکار احمد وحیدی در ساختمان میدان فاطمی، او تبدیل به یکی از خبرسازترین و پرحاشیهترین وزرای کابینه شده. او حالا خود را در جایگاهی میبیند که در بسیاری از مسائل اظهارنظر میکند.
احمد شاهچراغی که به علت قبولی در رشته مهندسی الکترونیک دانشگاه پلیتکنیک در سال۱۳۵۵ از شیراز راهی تهران شده بود، پیش از انقلاب به زادگاهش برگشت و فعالیت مبارزاتی خود در آستانه انقلاب را در این شهر دنبال کرد. او یکی از نیروهایی است که در ماجرای آزاد شدن شیراز نقش داشت؛ بهگونهای که محمدعلی شایستهنیا، مدیرکل ارشاد فارس در دهه ۷۰ و از اعضای جامعه اسلامی مهندسین، در بخشی از خاطرات خود نوشت: «بعد از سقوط شهربانی دیگر ملت ریختند به آنجا و غارت کردند. برخی از متدینین انقلابی به بخش اسناد رفتند و بهدنبال اتاق سرهنگ سلطانی، رئیس ضداطلاعات شهربانی میگشتند. برخی هم لباس و وسایل روی میز را جمع میکردند، نمیشد کنترل کرد. وحید شاهچراغی (سردار وحیدی)، فرمانده نیروی قدس یک مسلسل یوزی به دست گرفته و در جلوی در ورودی زندان کریمخان گارد گرفته بود.»
احمد شاهچراغی پس از انقلاب و در سال۱۳۵۹ به عضویت سپاه پاسداران درآمد و با آغاز جنگ راهی جبهه شد. در سالهای ابتدایی جنگ او سمت مهمی را در اختیار نداشته است، هرچند در زندگینامههایی که از او در سایتهای رسمی وزارت دفاع و مجمع تشخیص مصلحت نظام منتشر شده، گفتهشده که احمد وحیدی در تاسیس وزارت اطلاعات نقش داشته، اما اینکه چه نقشی را ایفا کرده، مشخص نیست. در جریان جنگ و در سال۱۳۶۴ زمانی که محمد محمدیریشهری، وزیر اطلاعات بود، احمد وحیدی اولین سمت رسمی خود را دریافت کرد و بهعنوان معاون اطلاعات سپاه منصوب شد و تا سال۱۳۶۷ این سمت را در اختیار داشت. در زمانی که همین سمت را در اختیار داشت، اولین چالش و ماموریت بزرگ خود را سپری کرد و یکی از افرادی است که در «ماجرای مک فارلین» نقش داشته است.
البته او در ماجرای مکفارلین، مذاکرهکننده نبوده، اما نقش مهمی در روند مذاکرات داشته است. چنانچه اکبر هاشمیرفسنجانی در خاطره روز ۱۲ اسفند سال۱۳۶۴ نوشته است: «آقای وحیدی، مسئول اطلاعات سپاه آمد و گزارش مذاکره با آمریکاییها را داد.» و یا در خاطره ۴ خرداد۱۳۶۵ هم آمده: «افطار مهمان نخستوزیر بودیم. آقایان [محسن]کنگرلو [مشاور نخستوزیر]و [احمد]وحیدی [مسئول اطلاعات سپاه]آمدند. گزارش وضع هیئت آمریکایی را دادند.» به نظر میرسد احمد وحیدی در این ماجرا مسئولیت امنیت آمریکاییها را هم برعهده داشته است، چنانچه در خاطرات هاشمی در تاریخ ۲۳ اردیبهشت۱۳۶۵ آمده: «به آقای کنگرلو گفتم با آقای وحیدی در مورد امنیت آمریکاییهایی که بناست بیایند، هماهنگ کنند.»
پس از اینکه سپاه قدس در سال۱۳۶۹ تشکیل شد و درحالیکه فرماندهی سپاه در اختیار محسن رضایی بود، حکم فرماندهی این نیرو از زیرمجموعههای سپاه به نام احمد وحیدی صادر شد و همان فردی که علیه وحیدی اعلام جرم کرده بود، به او فرماندهی این نیروی تازهتاسیس را داد و تا پایان دوره حضور محسن رضایی در سپاه، وحیدی هم فرمانده سپاه قدس بود. در این مدت مهمترین موضوعی که سپاه قدس بهصورت رسمی با آن درگیر شد، بحران بوسنیوهرزگوین بود.
در همان سالهایی که پرونده احمد وحیدی در دادگاه آرژانتین در جریان بود، او که از زمان پایان کار در سپاه قدس، دیگر پست رسمی نداشت، در زمانی که علی شمخانی وزیر دفاع بود، وارد این وزارتخانه شد و در سال۱۳۸۲ معاونت طرح و برنامه این وزارتخانه را برعهده گرفت. دوران مسئولیت وحیدی در وزارت دفاع دولت احمدینژاد هم ادامه یافت. وی قائممقام مصطفی محمد نجار، در وزارت دفاع بین سالهای۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸ بود.
البته در همین سالهای دولت احمدینژاد، وحیدی با دو حاشیه دیگر هم روبهرو شد. در سال۱۳۸۵، «واشنگتنپست» با انتشار گزارشی مدعی شد که احمد وحیدی، با ایمنالظواهری ارتباط داشته است و در مورد بعد که در زمان حضور اولین تجربه وزارتش پدید آمد، وی با برخوردی تلخ در آمریکای جنوبی روبهرو شد. سال۱۳۸۸ و در جریان معرفی کابینه دولت دهم، محمود احمدینژاد نام احمد وحیدی را بهعنوان گزینه حضور در وزارت دفاع معرفی کرد و او که توانسته بود بهراحتی وزیر دفاع شود، در سال۱۳۹۰ با دعوت وزارت دفاع بولیوی، برای شرکت در مراسم افتتاحیه یک آکادمی نظامی راهی این کشور شد.
پس از بازگشت از بولیوی، در سال ۱۳۹۰ نام او بهعنوان یکی از اعضای حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام اعلام شد و همچنان یکی از اعضای حقیقی مجمع است. با انتخاب حسن روحانی بهعنوان رئیسجمهوری، احمد وحیدی کار در بخشهای دیگر نیروهای مسلح را تجربه کرد. ابتدا در سال۱۳۹۲ با حکم سیدحسن فیروزآبادی به ریاست مرکز تحقیقات راهبردی دفاعی رسید و تا سال۱۳۹۵ در این سمت حضور داشت و از سال۱۳۹۵ تا ۱۴۰۰ هم رئیس دانشگاه عالی دفاع ملی شد.
با آغاز ریاستجمهوری سیدابراهیم رئیسی، یکبار دیگر فضا برای بازگشت احمد وحیدی به دولت فراهم شد و او که تاکنون تمام سمتهایی که داشت مربوط به بخش نظامی و اطلاعاتی بود، بهعنوان وزیر کشور به مجلس یازدهم معرفی شد و با آرای قاطع نمایندگان مجلس یازدهم، صندلی وزارت کشور را در اختیار گرفت. جالب اینکه وحیدی در سال۱۳۸۸ برای حضور در وزارت دفاع که مرتبط با شغلش بود از مجلس هشتم ۲۲۷ رای موافق گرفته بود؛ اما از مجلس یازدهم برای در اختیار داشتن حوزهای که ارتباطی با تخصص او ندارد، توانست ۲۶۶ رای موافق بگیرد.
حضور احمد وحیدی در وزارت کشور، وی را تبدیل به یکی از خبرسازترین و پرحاشیهترین وزرای دولت کرد. او طی این مدت اظهارنظرهایی را مطرح کرده که بعضی از آنها حاشیهساز، عجیب و برخی غیرمرتبط با حوزه کاریاش در وزارت کشور بوده است. برای مثال، پنجشنبه هفته گذشته وزیر کشور گفته است: «هر کدام از مؤمنان احساس کردند در مجموعهای نسبت به نماز کوتاهی میکنند، به ما گزارش کنند. ملاک ارزیابی ما در پذیرش مسئولیتها امر نماز است. مشکل بزرگ برخی از بازداشتشدگان اخیر قطع ارتباط آنها با معنویت و خدا بود.»
مروری بر برخی مواضع پرحاشیه، بیارتباط با حوزه کاری و حاشیهساز طی چند ماه اخیر، نشان میدهد چرا او وزیر ویژه دولت سیزدهم بوده است. البته در ابتدا مروری بر ماموریتها و وظایف اصلی وزارت کشور که در سایت اصلی این وزارتخانه هم آمده، برای ورود به این بخش لازم به نظر میرسد. براساس آنچه ذکر شده، ماموریتها و وظایف اصلی وزارت کشور عبارتند از:
۱- تامین و حفظ امنیت داخلی و استقرار نظم و آرامش در کشور و ایجاد هماهنگی بین دستگاههای اطلاعاتی، انتظامی و نظامی و حفاظت از مرزها.
۲- تمشیت امور نیروی انتظامی.
۳- تلاش در جهت تحقق و توسعه آزادیهای سیاسی و اجتماعی در چارچوب قانون اساسی و سایر قوانین کشور و تأمین توسعه سیاسی و اجتماعی پایدار و ارتقاء سطح مشارکت عمومی.
۴- زمینهسازی برای فعالیت مطلوب احزاب و تشکلهای سیاسی و غیردولتی و نظارت بر فعالیت آنها.
۵- هدایت و راهبری و پشتیبانی شوراهای اسلامی و نظارت بر فعالیت آنها.
۶- ایجاد نظام مطلوب تقسیمات کشوری.
۷- هماهنگی و هدایت استانداران برای تحقق سیاستهای عمومی و برنامههای دولت.
۸- سیاستگذاری، راهبری و نظارت بر امور مربوط به اتباع و مهاجرین خارجی.
۹- اجرای سیاستهای عمومی دولت بهمنظور پیشبرد برنامههای اجتماعی، اقتصادی و عمرانی.
۱۰ – برنامهریزی بهمنظور انجام امور انتخابات.
۱۱- هماهنگی در جهت توسعه امور عمرانی شهرها و روستاها و هدایت و پشتیبانی فنی - اجرایی شهرداریها و دهیاریها و نظارت بر اجرای قوانین و مقررات مربوط به آنها.
۱۲- برنامهریزی و اعمال مدیریت در جهت رفع بحرانهای ناشی از حوادث طبیعی و سوانح غیرمترقبه.
۱۳- شناسایی و تعیین هویت ایرانیان.
اما مروری بر مواضع و اظهارنظرهای احمد وحیدی در مقام وزیر کشور نشان میدهد که او از زمانی که به مقام وزارت کشور رسیده است، بعضا اظهارنظرهایی کرده که هیچ ارتباطی با حوزه کاریاش نداشته و برخی از آنها حاشیهساز هم بوده است. بررسی روند اظهارنظرهای جنجالی وزیرکشور نشان میدهد که روند این اظهارات طی چند ماه اخیر اوج گرفته و در یکسال ابتدای حضور در وزارت کشور، چندان وارد مصادیق غیرمرتبط نمیشد. اما در چند ماه اخیر و بهخصوص پس از آغاز اعتراضات، این نوع اظهارنظرهای وحیدی اوج گرفته است.
احمد وحیدی طی چند ماه اخیر در بسیاری از مسائل که ارتباطی با حوزه کاریاش ندارد، اظهارنظر کرده و تبدیل به فردی در کابینه شده است که خود را در جایگاهی میبیند که میتوان او را «متخصص در همه امور» توصیف کرد. او از اقتصاد میگوید، درباره سیاست خارجی نظر میدهد؛ از تاثیر نماز برای در اختیار گرفتن پستهای دولتی گفته یا در حوزه آب یا تغییر شاخص آلودگی هوا اظهارنظر میکند و به نظر میرسد این روند از سوی سردار احمد وحیدی ادامه دارد. شاید تصور میکند که به واسطه مدرک دانشگاهی میتواند در تمام امور متخصص باشد. بد نیست بدانیم که او لیسانس خود را در رشته مهندسی الکترونیک دانشگاه پلیتکنیک (دانشگاه امیرکبیر فعلی) گرفته، کارشناسی ارشدش در رشته مهندسی صنایع از دانشگاه علموصنعت بوده و دکتری خود را از دانشگاه امامصادق در رشته مطالعات استراتژیک گرفته است. پس عجیب نیست که خود را در همه حوزهها متخصص بداند و نظریهپردازی کند...