احمد زیدآبادی در روزنامه هممیهن نوشت: پس از حملۀ خونین ارتش اسرائیل به یک «واحد مسلحانه» در شهر فلسطینی جنین در کرانۀ باختری رود اردن، دو عملیات جداگانه از طرف فلسطینیها علیه اهداف یهودی در بیتالمقدس شرقی صورت گرفت.
حملۀ ارتش اسرائیل به جنین ۹ قربانی به همراه داشت. وزارت دفاع اسرائیل مدعی شد که این حمله به قصد جلوگیری از عملیات یک واحد مسلحانۀ تحت رهبری جهاد اسلامی فلسطین در جنین انجام گرفته است.
بلافاصله پس از عملیات ارتش اسرائیل در جنین، یک جوان ۲۲ سالۀ فلسطینی به نام خیری علقم، جمعیت یهودی را در اطراف کنیسهای در بیتالمقدس شرقی زیر آتش گرفت و ۷ نفر را کشت و ده نفر را زخمی کرد. خیری علقم که خود اهل بیتالمقدس شرقی بود، در تعقیب و گریز پلیس اسرائیل هدف گلوله قرار گرفت و جان خود را از دست داد. ساعاتی پس از این حادثه، یک نوجوان ۱۳ سالۀ فلسطینی نیز با آتش سلاح، دو اسرائیلی را بهشدت زخمی کرد و خودش نیز هدف گلولۀ پلیس قرار گرفت و جان باخت.
دو گروه اسلامگرای حماس و جهاد اسلامی فلسطین به همراه دو گروه سکولار و چپگرای جبهۀ خلق و جبهۀ دموکراتیک برای آزادی فلسطین، با «قهرمان» نامیدن خیریعلقم، عملیات او در بیتالمقدس شرقی را واکنشی به عملیات ارتش اسرائیل در جنین دانستند و به زبانهای مختلف از او تجلیل کردند. با این حال، هنوز هیچکدام از گروههای فلسطینی مسئولیت این عملیات را به عهده نگرفتهاند.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل نسبت به انتقامگیری خودسرانۀ یهودیان از عملیات در بیتالمقدس شرقی تلویحاً هشدار داده و تأکید کرده است که دولتش با آرامش و در عین حال قاطعیت به این اقدام پاسخ خواهد داد.
ارتش اسرائیل نیز تاکنون ۴۲ فلسطینی را بازداشت کرده است تا از ارتباط احتمالی آنها با خیری علقم پرده بردارد. پلیس اسرائیل میگوید که علقم در کار استفاده از سلاح، از خود مهارت نشان داده و به همین علت احتمالاً مدتی آموزش نظامی دیده است.
برخلاف عملیات ارتش اسرائیل در جنین، عملیات خیری علقم در بیتالمقدس شرقی بازتاب جهانی پیدا کرده و حتی برنامۀ احزاب مخالف دولت نتانیاهو برای تظاهرات خیابانی علیه تغییر ساختار قضایی اسرائیل را تحت تأثیر قرار داده است. مخالفان دولت نتانیاهو که برای تظاهرات در چند شهر اسرائیلی برنامهریزی کردهاند، خواهان سکوت تظاهرکنندگان به احترام قربانیان عملیات در بیتالمقدس شرقی و عدم استفاده از طبل در مراسم اعتراضی خود شدهاند.
از زمانی که دولت تحت رهبری نتانیاهو در اسرائیل بهقدرت رسیده، تنش لفظی بین اعضای کابینۀ او با رهبران فلسطینی بهشدت افزایش یافته است، اما دو عملیات پیاپی متقابل در جنین و بیتالمقدس شرقی، گویای وارد شدن دو طرف به چرخهای بیسابقه از خشونت و خونریزی است.
رهبران احزاب راستگرای افراطی در دولت نتانیاهو مدعیاند که دولتهای پیشین اسرائیل در مقابله با فلسطینیها «بیش از اندازه مهربان بودهاند» و اکنون آنها درصدد استفاده از «مشت آهنین» و اجرای سیاستهای سختگیرانهتر در برابر فلسطینیها هستند. در مقابل، گروههای فلسطینی نیز از «مقاومت» خود در برابر دولت افراطی نتانیاهو و خنثی کردن برنامههای آن از هر طریق ممکن سخن میگویند.
این نوع تهدیدهای متقابل، رویارویی خونین دوطرف را اجتنابناپذیر نشان میدهد بهخصوص اینکه هیچ امیدی نسبت به دستیابی به صلح بین آنها در افق آینده دیده نمیشود و دولت خودگردانِ تحتِ رهبری محمود عباس نیز بر اثر فشارهای فزاینده و تحریمهای اقتصادی روزافزون دولت نتانیاهو به ضعیفترین موقعیتِ خود در طول حیاتش رسیده است.
در این میان، اما پرسش محوری این است که بالاگرفتن خشونتِ بیسابقه بین اسرائیل و فلسطینیها چه پیامدهایی دارد و به نفع و زیان کدام طرف منجر میشود؟
ظاهراً فلسطینیها امیدوارند که با ایجاد بحران امنیتی برای کابینۀ نتانیاهو، آن را در جهت تأمین امنیت اسرائیلیها ناتوان نشان دهند و به این وسیله زمینۀ سقوط آن را فراهم آورند.
در برابر، نتانیاهو و همکاران افراطیاش در کابینه، اقدامات مسلحانۀ فلسطینیها بهخصوص علیه اهداف غیرنظامی را به چشم فرصتی برای توجیه اعمال خشونتِ شدید علیه مردم فلسطین و گسترش شهرکهای یهودینشین در کرانۀ باختری و بیتالمقدس شرقی میبینند و برخلاف ظاهر، از آن خشنود و راضیاند.
در واقع، به همان اندازه که تداوم و تحکیم سیاست اشغالگرانۀ اسرائیل در سرزمینهای فلسطینی، با «واکنش لفظی» کشورهای غربی روبهرو میشود، عملیات مسلحانۀ فلسطینیها علیه اهداف اسرائیلی، «واکنش عملی» آنها را در پی دارد. به عبارت دیگر، آمریکا و متحدان اروپایی آن «امنیت» اسرائیل را «خط قرمز» خود اعلام کردهاند و هر اقدامی در این زمینه را نه فقط با شدیدترین الفاظ محکوم میکنند، بلکه پیوسته بر «حق اسرائیل برای دفاع از امنیت خود» نیز اصرار میورزند. اسرائیل نیز با استفاده از فرصتی که این نوع حمایت سیاسی در سطح افکار عمومی جهان برای آن فراهم میکند، توسعۀ شهرکها، غصب سرزمینها، تخریب خانهها و بازداشتهای گستردۀ فلسطینیها را در دستور کار خود قرار میدهد.
روند تحولات فلسطین نشان میدهد که برخلاف تصور و انتظار گروههای فلسطینی، هرگونه عملیات نظامی و مسلحانۀ علیه اهداف یهودی، صرفاً به تحکیم و تداوم اشغال کرانۀ باختری و بیتالمقدس شرقی کمک کرده و به برنامههای توسعهطلبانۀ احزاب راستگرای افراطی اسرائیل برای پیشگیری از راهحل دوکشوری یاری رسانده است.
با توجه به همین سابقه، تندروهای اسرائیلی، بالاگرفتن خشونت را از هر جهت به نفع خود میدانند و آن را در جهت اجرای برنامههایشان مفید تلقی میکنند.
از این رو، کارآمدترین نوع مبارزۀ فلسطینیها با اشغالگری اسرائیل استفاده از روشهای بهکار گرفته شده در «انتفاضۀ اول» است؛ انتفاضهای که به علت ابتنایش بر «مقاومت مدنی» اسرائیل را به انعقاد توافقنامۀ اسلو وادار ساخت. در عوض، «انتفاضۀ دوم» که به سرعت مسلحانه شد، بیشتر دستاوردهای توافق اسلو را به باد داد و راه بازگشت ارتش اسرائیل به شهرهای فلسطینینشین و گسترش شهرکسازی در کرانۀ باختری را گشود.
با این همه، افکار عمومی فلسطینیها بهعلت سرخوردگی و نومیدی عمیق از تحقق صلحی منصفانه و یا متوازن، روزبهروز به اقدامات مسلحانه علیه اسرائیل علاقۀ بیشتری نشان میدهند، حتی اگر چنین عملیاتی به درد و رنج آنها بیفزاید و آنها را از هدفشان دورتر کند، چنانچه پس از عملیات خیری علقم در بیتالمقدس شرقی، در برخی محلات نوار غزه و شهرهای کرانۀ باختری، شماری از فلسطینیها به شادی و پایکوبی پرداختند و شیرینی پخش کردند.