روابط تهران و بغداد این روزها وارد آزمونهای جدی شدهاست. از اظهارنظرهای رییسجمهور فرانسه، پس از کنفرانس بغداد ۲ در خصوص کاهش نفوذ ایران در عراق گرفته، تا اصرار نخستوزیر عراق به استفاده از عبارت جعلی به جای خلیج فارس گرفته تا ابراز تمایل محمد شیاع السودانی، نخستوزیر عراق برای باقی ماندن نیروهای امریکایی در این کشور، حملات ایران به پایگاههای گروههای مسلح کرد در اقلیم کردستان عراق و از همه مهمتر سختگیریهای اخیر در انتقال ارز به ایران که نه تنها باعث کاهش ارزش پول ملی عراق شده، بلکه بازرگانان ایرانی را نیز نسبت به آینده تجارت خود در عراق نگران کردهاست.
به گزارش اعتماد، سفر نخستوزیر عراق و دیدار او با امانوئل مکرون، چند هفته بعد از اظهارات رییسجمهور فرانسه در خصوص کاهش نفوذ ایران در عراق، نگرانیها را نسبت به موفقیت تلاشهای فرانسه برای ایجاد شکاف در رابطه میان تهران و بغداد افزایش دادهاست. با این حال علی معموری، تحلیلگر عراقی معتقد است که محمد شیاع السودانی، به اندازه همه نخستوزیران پیشین عراق به رابطه صمیمانه و نزدیک با تهران متعهد است. وی میگوید که پروژههای پیشنهادی برای اتصال خطوط انرژی عراق به کشورهای دیگر، به ضرر هیچ کشوری، از جمله ایران نیست. در ادامه متن کامل گفتوگوی «اعتماد» را با علی معموری، تحلیلگر مسائل عراق مطالعه میکنید.
استفاده مکرر و اصرار برخی شخصیتهای عراقی، به ویژه نخستوزیر عراق در استفاده از یک عبارت جعلی به جای نام خلیج فارس، باعث واکنشهایی در ایران شدهاست. آیا میتوان گفت که ما شاهد سیر تحولات جدیدی در عراق به سمت عروبت و عربیگرایی در عراق و شکاف با ایران هستیم؟
این نامگذاری اختصاصی به عراق ندارد و نامگذاری است که در مجموعه کشورهای جنوبی خلیج فارس رواج دارد. در دورههای سابق مسابقات فوتبال جام خلیجی هم از این همین نام استفاده شده است. من فکر نمیکنم مساله جدیدی در این اختلافنظر وجود داشته باشد.
زمانی که محمد شیاع السودانی به عنوان نخستوزیر عراق انتخاب شد، توفیق چارچوب هماهنگی شیعیان برای انتخاب او، یک دستاورد برای ایران تلقی میشد. اما اظهارات اخیر ایشان، از جمله اصرار بر استفاده از عبارت جعلی برای خلیج فارس یا تاکید ایشان بر لزوم باقی ماندن نیروهای امریکایی در عراق، به نظر میرسد که نشان از شکاف بیشتر سودانی با ایران دارد. نظر شما در این مورد چیست؟
بعد از سال ۲۰۰۳ همه جریانهای سیاسی در عراق خواهان رابطه استراتژیک درازمدت دوستانه با جمهوری اسلامی ایران بر مبنای منافع مشترک و احترام متقابل هستند. احزاب اصلی چه شیعی، چه سنی و چه کردی، همگی جمهوری اسلامی ایران را دوست خودشان تلقی میکنند و روابط نسبتا خوبی هم با جمهوری اسلامی ایران دارند. شاهد ماجرا این است که تمامی دولتهای تشکیل شده بعد از ۲۰۰۳، این روابط را به شکل کاملا یکسانی با تفاوتهای بسیار اندک حفظ کردهاند. اختلاف سیاستها بین دو کشور دوست، امری طبیعی و متداول است. جمهوری اسلامی ایران با کشورهای دوست دیگرش هم ممکن است در برخی زمینهها اختلاف سیاستها داشته باشد. اما در روند کلی روابط دوستانه بین دو کشور عراق و ایران تغییر محسوسی به چشم نمیخورد.
صحبتهای آقای سودانی در مورد باقی ماندن نیروهای امریکایی را در عراق چگونه ارزیابی میکنید؟
واقعیت این است که از پایان سال ۲۰۲۱ تاکنون هیچ نیروی رزمی خارجی در عراق حضور ندارد. حضور نیروهای رزمی امریکایی در دسامبر ۲۰۲۱ بهطور کامل پایان یافت و مصوبه پارلمان عراق به شکل کامل اجرا شد. آنچه اکنون در عراق وجود دارد، حضور مجموعهای از مستشاران و مشاوران نظامی است که بر اساس صلاحدید وضعیت امنیتی عراق و مبارزه با داعش، در مورد آن تصمیمگیری شده است. این مشاوران و مستشاران فقط امریکایی نیستند، مشاورانی از کشورهای دیگر هستند که صرفا در روند مقابله با داعش کمک میکنند و حضور آنها کاملا قانونی است.
دولت مرکزی عراق، بعد از حملات پاییز سال جاری ایران به پایگاههای گروههای مسلح کرد در اقلیم کردستان عراق، وعده داده است که نگرانی ایران را در این خصوص حل میکند. تاکنون چه اقداماتی در این خصوص انجام شده است و فکر میکنید که بغداد آمادگی کامل برای اجرای خواستههای ایران دارد؟
کمیته امنیتی سهگانهای از مدتی قبل بین تهران، بغداد و اربیل تشکیل شده که نسبت به هرگونه فعالیت امنیتی ضد هر کشور همسایه عراق، اقدامات پیشگیرانه اتخاذ کند. تشکیل این کمیته یک گام بسیار مثبت است و قاعدتا باید هرگونه اقدامی از طریق روابط همکاری پیش برود تا هم خطر امنیتی برای هیچ یک از کشورهای همسایه ایجاد نشود و نه زمینهای برای دخالتهای یکجانبه خارجی در داخل عراق ایجاد شود.
فکر میکنید بعد از کنارهگیری آقای صدر از سیاست، تا چه اندازه تفکر جریان صدر همچنان در سیاست جاری بغداد نفوذ دارد؟
جریان صدر، جریان اجتماعی مهمی در عراق محسوب میشود و بخش مهمی از شیعیان عراق را در بر میگیرد. نمیتوان صدریها را در فضای سیاسی عراق نادیده گرفت. این موضوع مورد تاکید همه گروههای شیعی و از جمله جمهوری اسلامی ایران است که جریان صدر باید نقش خود را در سیاست داخلی عراق داشته باشد. تصور من این است که در انتخابات آینده، جریان صدر به فضای سیاسی باز خواهد گشت و توازن مثبتی را برقرار میکند.
در جریان انتخاب رییسجمهوری عراق، این نکته از سوی برخی صاحبنظران مطرح شد که گروههای شیعه عضو چارچوب هماهنگی شیعیان، به نوعی با دور زدن اتحادیه میهنی کردستان، نامزد اصلی این گروه را کنار زدند و با انتخاب عبداللطیف رشید به ریاستجمهوری، باعث تخریب روابط گروههای شیعه با اتحادیه میهنی شدند. این ارزیابی را تا چه اندازه صحیح میدانید؟
در فضای عراق اختلافها، صرفا اختلافهای شیعی-سنی یا عربی-کردی نیست. رقابتها و اختلافنظرها در عراق بسیار متنوع است. این موضوع تا حدی به طبیعت نظام پارلمانی عراق برمیگردد و تا زمانی که نظام پارلمان وجود داشته باشد، یعنی احزاب متعدد حضور دارند و بین احزاب رقابت و اختلاف وجود دارد و برآیند کلی به شیوه تعامل احزاب برمیگردد و اکثریتی که هر حزب یا ائتلافی نسبت به احزاب و ائتلافهای دیگر به دست بیاورد. در جریان تشکیل دولت اخیر هم این اختلافها وجود داشت، اما برآیند کلی تحولات به نحوی شکل گرفت که حکومت فعلی شکل بگیرد و تقریبا همه طرفهای حاضر در این ائتلاف به رغم اختلافهای جزیی که در انتخاب برخی مقامهای مربوط به خودشان وجود داشت، در تشکیل دولت فعلی مشارکت و سهم داشتهاند.
اخیرا کنفرانس بغداد ۲ به میزبانی اردن برگزار شد. در پی برگزاری این کنفرانس اظهاراتی از سوی امانوئل مکرون، رییسجمهور فرانسه برگزار شد که در آن گفته شده بود که در جلساتی که ایران و ترکیه در آن حضور نداشتند، برنامهریزیهایی برای کاهش نفوذ ایران در عراق از طریق اجرای پروژههای اقتصادی و انرژی در عراق انجام شده است. فکر میکنید این تلاشها تا چه اندازه بتواند موفق باشد؟
هدف کلی کنفرانس بغداد که به پیشنهاد و ابتکار بغداد برگزار شد، این بود که عراق بتواند نقش ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک مهم خودش را بر مبنای جمع کردن کشورهای منطقه بر مبنای مصالح و همکاریهای مشترک ایفا کند. کنفرانس بغداد یک در بغداد برگزار شد و بسیار موفقیتآمیز بود و توانست سران کشورهای مختلف را جمع کند و نتایج بسیار مثبتی داشت. در اجلاس نخست، وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی ایران هم در این نشست حاضر شد و مورد استقبال بقیه کشورهای همسایه عراق قرار گرفت. در همین راستا بغداد ۲ هم در اردن برگزار شد و قرار است که در سالهای آینده نیز دورهای بعدی این کنفرانس منطقهای اجرا شود. هدف کلی این کنفرانسها این است که روابط بین کشورهای منطقه که اغلب آنها مرز مشترک با عراق دارند، تقویت شود و عراق بتواند به عنوان یک پل برای صلح، همکاری مشترک و تعاون اقتصادی و اجتماعی و سیاسی تبدیل شود.
در مورد مساله کاهش نفوذ ایران که از سوی رییسجمهور فرانسه مطرح شدهاست، فکر میکنید این موضوع تا چه اندازه جدی باشد؟
به نفع عراق است که روابط سالم و متوازنی با همه همسایگان خودش داشته باشد. دولتهای متوالی عراق بعد از سال ۲۰۰۳ همواره تاکید کردهاند که قصد دارند روابط بسیار خوبی را با جمهوری اسلامی ایران و دیگر کشورهای همسایه داشته باشند. سیاست کلی عراق حفظ و بهبود روابط با همه کشورهای پیرامون بود، همزمان با اینکه اجازه دخالت به هیچ کشوری برای دخالت در شوون داخلیاش ندهد و به هیچ کشوری اجازه ندهد که از زبان بغداد سخن بگوید. این سیاست اصلی بغداد است و به نظر من این سیاست باید مورد احترام قرار بگیرد.
گمانهزنیهایی در مورد پروژههای پیشنهادی فرانسه وجود دارد، مثلا اینکه خط لوله گازی که قرار است گاز اسراییل را از طریق مصر به عراق برساند تا عراق را از گاز طبیعی ایران بینیاز کند یا تلاش برای اتصال شبکه برق عراق به اردن برای بینیاز شدن عراق از برق ایران. به نظر شما اینها نشانهای از دخالت در شوون داخلی عراق برای حذف ایران نیست؟
سیاست کلی عراق تقویت همکاریهای اقتصادی با همه کشورهای پیرامونی است. عراق به شدت به دنبال ایجاد خط آهن بصره-شلمچه است که بتواند عراق را به ایران و در ادامه به روسیه و چین و راه ابریشم متصل کند. در همین راستا عراق به دنبال بازکردن مرزهایش با عربستان است تا بتواند روابط اقتصادی خودش را با عربستان سعودی هم توسعه بدهد. در همین راستا عراق به شدت از انتقال نفت بصره به بندر عقبه در اردن و مصر و از آن طریق به جنوب اروپا استقبال میکند تا بتواند بازارهای جدیدی برای نفت خود داشته باشد. علاوه بر این هم ارتباط شبکه برق در منطقه مطرح شدهکه مختص به عراق نیست و در همه دنیا متداول است.
در اتحادیه اروپا کشورهای مختلف اتحادیه تبادل برق با یکدیگر دارند و به دلیل ساعتهای متفاوت اوج مصرف و فصلهای متفاوت استفاده بیشتر از برق، باعث میشود که اتصال شبکه برق کشورهای مختلف بتواند بار شبکه را تنظیم و پخش کند. عراق میتواند در این زمینه نقش ترانزیت برق را برعهده بگیرد و برای مثال در فصلهایی برق مازاد ایران را به عربستان منتقل کند و برعکس. پروژههایی که عراق دنبال میکند برای ضرر به هیچ کشوری نیست، بلکه به نفع ایجاد تعاون و همکاری بیشتر بین کل کشورهای همسایه عراق است.
مذاکرات ایران و عربستان در بغداد که در دوره نخستوزیری مصطفی کاظمی آغاز شد، چند ماهی است که متوقف شده است. فکر میکنید دولت جدید عراق اراده و توانایی کافی برای از سرگرفتن این مذاکرات داشته باشد؟
در دوره آقای کاظمی پنج دوره مذاکرات بسیار مثبت و سازنده بین دو طرف ایرانی و عربستانی برگزار شد. نقش عراق به عنوان میانجی بسیار برجسته بود و شاید بدون حضور عراق، اساسا امکان این مذاکرات فراهم نمیشد. نتایج مثبت زیادی از این مذاکرات به دست آمد که از جمله آنها برگزاری حج سال گذشته با حضور حجاج ایرانی و حضور رسمی سازمان حج و اوقاف ایران، برطرف کردن برخی محدودیتهایی که در دوران کرونا ایجاد شده بود و انتقال سفیر جمهوری اسلامی ایران از یمن به تهران بودند. مذاکرات به صورت طبیعی برخی نتایج را در برداشتهاست و برخی مسائل دیگر هم هست که باید در مذاکرات آینده ادامه پیدا کند تا بتواند به نتایج اصلی خودش و بازگشایی سفارتخانههای دو کشور در پایتختها منجر شود. دولت فعلی عراق در تلاش است تا بتواند دور جدید مذاکرات را برقرار کند. تصور من این است که توفیق در این تلاشها به تمایلها و اراده دو کشور اصلی، یعنی ایران و عربستان برمیگردد.
محمد شیاع السودانی، نخستین نخستوزیر عراق در دو دهه گذشته است که تمام طول عمر خود را در عراق سپری کرده است. هواداران ایشان این ویژگی را یک نکته مثبت در مورد او میدانند. فکر میکنید که این ویژگی خاص چه کمکی میتواند بر مدیریت ایشان بر عراق به ویژه در مسائل مهمی مانند مبارزه با فساد داشته باشد؟
در نظام سیاسی عراق، موسسات و سازمانهای قانونی که بعد از سال ۲۰۰۳ شکل گرفتهاند، اهمیت بیشتری نسبت به اشخاص دارند. اشخاص میآیند و میروند، اما ساختارسازیهایی که بر اساس قانون اساسی و تقسیم وظایف و تعاملی که میان نخستوزیر، رییسجمهور، رییس پارلمان و رییس شورای عالی قضایی شکل گرفته و نقشی که برای احزاب در نظر گرفته شده است، باقی میمانند. این ساختار در طول ۲۰ سال گذشته رشد قابل توجهی کرده است، اما بهطور طبیعی این نظام چالشهای بسیاری هم دارد که اصلاحات سیاسی را ضروری میکند. تقریبا همه طرفهای سیاسی اذعان دارند که اصلاحات سیاسی باید در پیش گرفته شود. اینهاست که رویکرد کلی سیاست داخلی عراق را مشخص میکند، نه مسائل و ویژگی شخصی که مربوط به افراد است.
از سال ۲۰۱۹ یک خواست عمومی برای مبارزه با فساد در عراق شکل گرفت. فکر میکنید جهتگیری حرکت دولت جدید در عراق به سمت پاسخگویی به این خواست عمومی است؟
مساله فساد در عراق پیچیدگیهای زیادی دارد. تشکیل دولت از سال ۲۰۰۳ و استقرار یک نظام سیاسی جدید یک خلئی را ایجاد کرد که این خلأ زمینه سوءاستفاده برای خیلی از طرفهای سیاسی و برخی از طرفهایی که سیاسی نیستند و صرفا فعال اقتصادی هستند، فراهم آوردهاست. دولتهای مختلف به دنبال مبارزه با فساد بودند. اما چالشهای متعدد و متوالی که عراق داشته، از جمله بعد از سال ۲۰۰۳ و بعد از آن القاعده و داعش و مسائل دیگر مانع شده بود که توجه جدی به این مساله شود. از آغاز دوره نخستوزیر مصطفی کاظمی که عراق استقرار نسبتا بهتری را نسبت به سالیان گذشته پیدا کرد، مساله مبارزه با فساد به صورت جدی دنبال شده است. کمیتهای را آقای کاظمی ایجاد کردند. آقای سودانی هم کمیته مشابهی را ایجاد کردهاند و به دنبال مبارزه با فساد هستند. امید میرود که این تلاشها به کاهش فساد و رسیدن به وضعیت مطلوب منتهی شود.
خبرهایی از فشارهای امریکا برای مسدود کردن مسیر انتقال دلار از عراق به ایران به گوش میرسد. فکر میکنید این فشارها تا چه حد عملی شود و چه تاثیری بر روابط تهران و بغداد داشته باشد؟
مساله گرانی دلار در عراق بیشتر به سیاستهای مالی مربوط میشود. اشتباههایی که در سیاستگذاریهای مالی شکل گرفته است، باعث شد تا میزان عرضه دلار کاهش پیدا کند و در نتیجه قیمت دلار در مقابل دینار افزایش پیدا کند. دولت فعلی به دنبال اصلاح این سیاستهاست و امیدواریم که بتواند موفق باشد و همانگونه که در طول دولت مصطفی کاظمی قیمت دلار نسبتا ثابت مانده بود، در این دوره هم به ثبات برسد.
در خصوص تعاملات ایران و عراق، در سال گذشته بغداد موفق شد تمام بدهیهایی را که به دولت جمهوری اسلامی ایران داشت به شکل کامل پرداخت کند. همچنین عراق بخش زیادی از اموال ایران در عراق را در قالب خرید کالا، پرداخت بدهیهای ایران به جمهوری ترکمنستان به ازای خرید گاز و شیوههای مختلف دیگر به ایران منتقل کرد. این روند در سال ۲۰۲۱ شروع شد و در ۲۰۲۲ هم ادامه پیدا کرد. این روند باید مطابق قوانین رایج از سر گرفته شود و این نیازمند همکاری گسترده دو طرف است.
یکی از مسائل داخلی عراق، موضوع توسعه صنعتی است. اخیرا در فهرستی که از میزان صادرات صنعتی کشورهای عربی منتشر شده بود، عراق در رتبه آخر و حتی پایینتر از یمن قرار گرفته بود. دلیل این موضوع چیست؟
عراق همچنان از جنگهای طولانی در چهار دهه گذشته، تحریمهای طولانی و دیگر مشکلاتی که در عراق وجود داشت، رنج میبرد. آسیبهای باقی مانده از این رویدادها، در کوتاه مدت قابل برطرف کردن نیست. عراق در بخش صنعتی، در بخش کشاورزی، در آموزش و بهداشت، آسیبهای جدی دیده است. عراق در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ یکی از بهترین کشورهای منطقه از نظر آموزش عالی و بهداشت بود و رشد قابل توجهی در حوزه کشاورزی و صنعت داشت. اما از آغاز دهه ۱۹۸۰ که جنگ علیه جمهوری اسلامی ایران آغاز شد و بعد از آن هم جنگ کویت و سپس تحریمها و پس از آن سقوط صدام و مسائل بعد از آن رخ داد، تراکم اینها عراق را به اینجا رسانده است که در بخش کشاورزی و صنعتی، متاسفانه وضعیت بسیار نامطلوبی دارد.
حل این مساله نیازمند مجموعهای از تدابیر، از جمله حل مشکلات قانونی است که حل و تسهیل قوانین بر عهده پارلمان است. بخشی از مساله به نظام بروکراسی عراق برمیگردد که نظام بسیار پیچیده و فرسودهکنندهای است. بخشی دیگر به جذب سرمایهگذاریهای خارجی برمیگردد. عراق دارای سرمایههای مالی زیادی نیست و دارای تجربه زیادی در پروژههای صنعتی و کشاورزی نیست، در نتیجه نیازمند جذب سرمایه و تجارب کشورهای موفق است. این امر از دوران آقای کاظمی شروع شد، یکی از برنامههای جدی دولت کاظمی بحث صنعت و کشاورزی بود. در دولت جدید هم اولویت موضوع در برنامه محمد شیاع السودانی مطرح شده است و امیدواریم که تراکم این اصلاحات، به تدریج باعث برگرداندن عراق به شرایط مثبت شود.