روزنامه جوان نوشت: ضرباهنگ تند فرآیند اتفاقات اخیر در کشور باعث شد تا حدودی فرصت تحلیل و بررسی همه اتفاقات با جوانب و حواشی آنها از جمله خروج فرارگونه برخی سلبریتیها مانند حمید فرخنژاد از کشور و خیانت آنها به ملک و مردم فراهم نشود، اما حالا با آرام شدن فضای جامعه و استیلای انگارههای رفتار عقلایی میتوان برخی از آن رخدادها را با گستره وسیعتری مورد کنکاش قرار داد.
علت اهمیت داشتن پرداختن به موضوع فرار حمید فرخنژاد از کشور با کنار هم قرار دادن سیر اتفاقات و اخبار مرتبط با این سلبریتی خائن، بهخصوص بعد از لو رفتن دیداری که با فرزند شاه مخلوع داشت، نشان میدهد که او از مدتها قبل در حال تهیه و تدارک مقدمات این اقدام بوده و چه بسا وی با برخی جریانات زمینه برداشتن گامهای بعدی و تکمیل پازل طراحی شده را هماهنگ و برنامهریزی کرده است.
همانطوری که طی این چند وقت بسیاری از رسانهها به آن اشاره کردند حمید فرخنژاد جزو معدود بازیگران سینمای کشورمان است که اگر تناسبی بین نقشها وکاراکترهایی که او بازی کرده با نقش مأموران حاکمیتی و امنیتی که در طول فعالیت بازیگریاش داشته، ببینیم قطعاً او جزو معدود بازیگران انگشتشماری است که ایفاگر نقشهای اینچنینی بوده، اما حزباللهیترین نقش را از قضا در همین سریال سقوط بازی کرده است.
در واقع او در حالی با این نقش پرونده بازیگریاش در کشور را میبندد که به دنبال ایجاد ادراکی متفاوت از دیگر کارهایش در اذهان مخاطبان است. به کلام دیگر او با راهاندازی یک جنگ ادراکی و شناختی به ذهن مخاطبان القا میکند که فرخنژاد فراری و خائن به مردم و کشور تداعیکننده همان نیروی امنیتی نهاد انقلابی و حاکمیتی سپاه است و در ادراک مخاطب فرخنژاد با همه خصوصیاتش مصادف با همان نیروی امنیتی است!
نکته قابل توجه دیگر در مورد پروسه فرار فرخنژاد این است که ظاهراً او با فریب دادن ضابطان قوه قضائیه از کشور خارج شده است. البته شنیده شده ضمانت و ریش گروگذاری برای خروج فرخنژاد با واسطهگری عوامل سازنده سریال امنیتی سقوط صورت گرفته است.
مسئله وقتی جالبتر میشود که راننده و کارپرداز فرخنژاد از فروش تمام اموال منقول و غیرمنقول این سلبریتی پیش از فرار خبر میدهند تا جایی که رانندهاش میگوید او حتی سیمکارتش را هم فروخته است! واضح است که فرآیند و انجام چنین اقداماتی کار یک روز یا دو روز نیست و نیازمند مدت زمان بسیار بیشتری است. این نکته را وقتی در کنار موضوع ممنوعالخروجی و توقیف پاسپورت وی قرار میدهیم، متأسفانه نتایج و خروجی ناخوشایندی به دست میآید که نشاندهنده غفلت مسئولان است. چطور میتوان پذیرفت که کسی متوجه این اقدامات فرخنژاد نشده یا حتی نسبت به آن مشکوک هم نشده است؟!