bato-adv
کد خبر: ۶۰۲۷۱۸

سرقت ۵هزار دلاری از آقای بازیگر

سرقت ۵هزار دلاری از آقای بازیگر
آقای بازیگر گفت: قرار شد برای شروع ۵ هزار دلار برای سرمایه‌گذاری به جمشید بدهم و او وعده داد که به‌زودی این مبلغ دو‌برابر خواهد شد. من هم ۵ هزار دلار تهیه کردم و روز حادثه با جمشید در رستورانی واقع در شمال پایتخت قرار گذاشتم. آن روز با دوستانم سر قرار رفتم، اما هرچه منتظر نشستم خبری از جمشید نشد تا اینکه نیم ساعت بعد به من زنگ زد و گفت در ترافیک گرفتار شده است. او محل قرار را تغییر داد. قصد او این بوده که من تنها در محل قرار با او حاضر شوم تا نقشه‌اش را عملی کند.
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۷ - ۰۲ بهمن ۱۴۰۱

مرد تبهکار به بهانه خرید و فروش ارز دیجیتال، بازیگر و کارگردان تئاتر را فریب داد و با تهدید وی به قتل، دلارهایش را به سرقت برد.

به گزارش همشهری، چند روز قبل مردی به اداره پلیس تهران رفت و گفت در دام یک سارق مسلح گرفتار شده است. وی که بازیگر سینما، تلویزیون و کارگردان تئاتر است، توضیح داد: مدتی قبل از طریق یکی از دوستانم با مردی به نام جمشید آشنا شدم. او در اینستاگرام پیج داشت و در زمینه ارز دیجیتال آموزش می‌داد. دوستم می‌گفت، از چند نفر شنیده که وارد بازار ارز دیجیتال شده‌اند و در مدت کوتاهی به سود کلانی دست یافته‌اند.

او ادامه داد: حرف‌های دوستم، وسوسه به جانم انداخت تا من هم برای رسیدن به سود و سرمایه بیشتر وارد بازار ارز دیجیتال شوم. به همین دلیل با جمشید تماس گرفتم و پس از مدتی با او قرار ملاقات گذاشتم تا کار را شروع کنم.

آقای بازیگر گفت: قرار شد برای شروع ۵ هزار دلار برای سرمایه‌گذاری به جمشید بدهم و او وعده داد که به‌زودی این مبلغ دو‌برابر خواهد شد. من هم ۵ هزار دلار تهیه کردم و روز حادثه با جمشید در رستورانی واقع در شمال پایتخت قرار گذاشتم. آن روز با دوستانم سر قرار رفتم، اما هرچه منتظر نشستم خبری از جمشید نشد تا اینکه نیم ساعت بعد به من زنگ زد و گفت در ترافیک گرفتار شده است. او محل قرار را تغییر داد. البته بعدا متوجه شدم که جمشید وقتی مرا با دوستانم دیده سر قرار حاضر نشده است. قصد او این بوده که من تنها در محل قرار با او حاضر شوم تا نقشه‌اش را عملی کند. در نهایت دوستانم از من جدا شدند و به تنهایی سر قرار دوم رفتم. وقتی رسیدم جمشید سوار ماشین مزدا ۳ من شد. هنوز مسافتی نرفته بودیم که به درخواست جمشید وارد خیابان فرعی شدم، اما ناگهان، او اسلحه کلت کمری‌ای را که همراهش بود روی پهلویم قرار داد و مرا تهدید به قتل کرد. سپس ۵ هزاردلاری که همراهم بود به همراه وسایل با ارزشم مانند انگشترطلا و ساعتم را سرقت کرد. بعد هم به من گفت اگر جانت را دوست داری بهتر است دنبال من نیایی و در خلاف جهت خیابان فرار کنی. من هم از ترسم به‌دنبالش نرفتم و تا چند دقیقه در شوک بودم.

با شکایت کارگردان تئاتر، پرونده‌ای در این زمینه تشکیل شد و گروهی از مأموران پلیس آگاهی تهران به دستور بازپرس شعبه هفتم دادسرای ویژه سرقت تحقیقات خود را برای دستگیری سارق مسلح شروع کردند.

برچسب ها: سرقت
bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین