به طور کلی، امروزه شرکتها برای تضمین بقای خود در میدان رقابت و حضور بلندمدت در بازارهای آینده به انبوهی از تکنولوژیهای نرمافزاری جدید نیاز دارند که همگی آنها به اپلیکیشنهای برآمده از تکنولوژی هوش مصنوعی و اینترنت اشیا وابسته هستند.
طی چهار دههای که من در زمینه انقلاب تکنولوژی اطلاعات فعالیت کردهام شاهد بودهام که ارزش این صنعت از ۵۰ میلیارد دلار به بیش از ۴ تریلیون دلار افزایش پیدا کرده است و پیشبینی میشود این افزایش در سالهای آینده همچنان تداوم پیدا کند.
به گزارش دنیای اقتصاد، در این دوره زمانی جهان تکنولوژی با تحولات بسیاری روبهرو شده است: تحول از کامپیوترهای غولپیکر به کامپیوترهای کوچک و شخصی و از محاسبات ساده به محاسبات پیشرفته و هوشمند و تحول نرمافزارها از نرمافزارهای مبتنی بر MVS,VSAM و ISAM به نرمافزارهای شرکتی و SaaS و متکی به هوش مصنوعی.
من در طول این سالها شاهد بودهام که اینترنت و آیفون چگونه و تا چه حد دنیای ما را تغییر داده اند و با تاثیرگذاری شگرف بر بهرهوری سازمانها موجب دگرگون شدن بازارها و صنایع شده اند و فرصتها و مزیتهای رقابتی ارزشمندی را در اختیار شرکتها قرار دادهاند.
در این میان، شرکتهایی که از قافله تکنولوژیهای جدید عقب مانده اند و نتوانسته اند از مزایای بیشمار آنها به طور کامل بهرهمند شوند به تدریج قافیه را به رقبا باخته اند و از صحنه رقابت کنار رفتهاند. به طور کلی، امروزه شرکتها برای تضمین بقای خود در میدان رقابت و حضور بلندمدت در بازارهای آینده به انبوهی از تکنولوژیهای نرمافزاری جدید نیاز دارند که همگی آنها به اپلیکیشنهای برآمده از تکنولوژی هوش مصنوعی و اینترنت اشیا وابسته هستند.
با این حال باید دانست که برای توسعه اپلیکیشنهای موثر و کلیدی هوش مصنوعی و اینترنت اشیا به یک چیز نیاز مبرمی وجود دارد و آن چیز دیتای عظیم و متمرکزشدهای است که برای هوش مصنوعی و اینترنت اشیا نقش سوخت و خوراک را بازی میکند. این دیتای عظیم از منابع گوناگونی استخراج میشود از جمله از سیستمهای اطلاعاتی شرکتها، تامینکنندگان و توزیعکنندگان، محصولات فروخته شده به مشتریان و البته شبکههای عظیم تشکیلشده از حسگرها.
علاوه بر این باید توجه داشت که سرعت و شتاب دیتا در دنیای دیجیتال امروز بسیار بالاست و به تبع آن نیاز مبرمی به ظرفیت بالای ذخیرهسازی و پردازش دیتای جمعآوری شده از میلیونها فرستنده و تولیدکننده دیتا وجود دارد. در واقع، دیتای جمعآوری شده از منابع مختلف را باید با همان سرعتی که جمعآوری شده اند مورد پردازش و استفاده قرار داد و در کنار سرعت بالای پردازش و استفاده از دیتا باید به حفظ امنیت دیتا و جلوگیری از لو رفتن آن نیز توجه خاصی داشت.
چنین مجموعه کاملی از سرعت، امنیت و تنوع منابع اطلاعاتی را فقط میتوان در پلتفرمهای ابری مدرن و همچنین سیستمهای ابرکامپیوتر پیدا کرد چرا که فقط در چنین سیستمهایی است که میتوان صدها پتابایت یا حتی اگزابایت دیتا را به سرعت ذخیرهسازی و پردازش و در پایگاههای دیتای مناسب و در دسترس انبار کرد تا در صورت نیاز به این دیتا بتوان به راحتی و در کوتاهترین زمان ممکن به آن دسترسی پیدا کرد.
در دهه ۱۹۸۰، هنگامی که در شرکت اوراکل بودم نرمافزاری به نام سیستم مدیریت پایگاه دیتای رابطهای یا RDBMS را به بازار معرفی کردیم که در بازار با استقبال چشمگیری مواجه شد، چرا که این سیستم باعث کاهش قابلتوجهی در هزینههای نگهداری دیتا میشد و بهرهوری بیشتری را در زمینه توسعه اپلیکیشنها و نگهداری از تجهیزات و تاسیسات ایجاد میکرد. در واقع سیستمی که ما حدود ۴۰ سال پیش طراحی کرده بودیم سنگ بنایی بود برای نسل بعدی اپلیکیشنهای شرکتی که بعدها در قالب سیستمهایی مانند MRP (برنامهریزی الزامات مواد)، ERP (برنامهریزی منابع شرکتی)، CRM (مدیریت روابط مشتری)، اتوماسیون تولید و... شکل گرفتند.
پس از معرفی سیستم ابداعی ما به بازار خیلی زود سر و کله رقبا پیدا شد که مهمترین آنها عبارت بودند از DB ۲ که توسط شرکت آیبیام طراحی شده بود، Ingres که شرکت رشنال تکنولوژی آن را ساخته بود و Mapper که به شرکت اسپری تعلق داشت. با این همه هیچکدام از این محصولات و شرکتها نتوانستند تهدیدی برای محصول ما باشند، اما یک مانع جدی و خطرناک در برابر استفاده گسترده شرکتها و سازمانها از محصول ما وجود داشت و آن مانع کسی نبود جز مدیران ارشد اطلاعات شرکتها.
در آن زمان بسیاری از مدیران اطلاعات شرکتها بر این موضوع اصرار داشتند که خود شرکتها و با تکیه به توان داخلی و بهرهگیری از کارشناسان بخش IT شرکت یا افرادی خارج از شرکت یک سیستم مدیریت پایگاه دیتای مخصوص خود شرکت بسازند.
بعدها هم که شرکت ما در دهه ۱۹۹۰ نرمافزار اپلیکیشن شرکتی مانند ERP و CRM را طراحی و روانه بازار کرد باز هم همین اتفاق تکرار شد و دوباره ما شاهد بودیم که بسیاری از مدیران اطلاعات شرکتها به مانع اصلی در برابر پیادهسازی سیستمهای ابداعی ما تبدیل شدند و باز هم بر این مساله تاکید میکردند که کارکنان شرکت بهویژه در بخش IT از دانش و تخصص کافی برای طراحی سیستمهای مشابه و ویژه شرکت برخوردار هستند.
به هر حال اگرچه این تلاشها در اغلب موارد بیثمر بود و شرکتهایی که به این حرف مدیران اطلاعات خود گوش میکردند پس از مدتی سرمایهگذاری و کوشش در زمینه طراحی چنین سیستمهایی از ادامه کار منصرف میشدند و از محصولات آماده استفاده میکردند، اما یک چیز در اینجا باید مورد تاکید قرار گیرد که پیشرفتهای تکنولوژیک و در دسترس قرار گرفتن دانش طراحی سیستمهای پیچیده اطلاعاتی و غیرانحصاری شدن آنها موجب شده و خواهد شد تا شرکتها خودشان بتوانند نرمافزارها و اپلیکیشنهای خاص موردنیاز خود را طراحی کنند و بسازند و از وابستگی به سیستمهای ساخته شده توسط شرکتهای دیگر که گاه از همخوانی و هماهنگی کافی با ساختارهای عملیاتی آنها برخوردار نیست، خلاصی یابند.
در این میان نقش کارکنان و مدیران بخش IT و البته حمایتهای مدیرعامل در به ثمر نشستن این تلاشها دارای اهمیت فراوانی خواهد بود و تنها در این صورت است که میتوان به بهرهمند شدن حداکثری شرکتها و سازمانها از مزایای پرشمار دگرگونی دیجیتال امیدوار بود.
نویسنده: توماسام زیبل
مترجم: سید حسین علویلنگرودی
منبع: کتاب Digital Transformation