جمیله کدیور در روزنامه اطلاعات نوشت:در طی چهار ماه گذشته تلاشهای چند جانبهای برای مشوه کردن وجهه ایران در عرصه جهانی به عمل آمده است.
گذشته از سوء عملکرد برخی افراد، جریان ها، رسانهها و نهادهای داخلی که به عمد یا غیرعمد باعث شکل گیری و گسترش دامنه اعتراضات شد و چهره ایران را مخدوش کرد، در تقسیم کاری برنامه ریزی شده و همه جانبه علیه جمهوری اسلامی ایران، اقدامات زیادی توسط بازیگران مختلف بین المللی اعم از دولتی و غیر دولتی، رسانههای جریان اصلی اعم از فارسی و غیر فارسی، اپوزیسیون برانداز خارجی و طیفهایی در داخل کشور صورت گرفت که نتایج این تقسیم کار و همکاری یکی یکی در حال رونمایی است.
اتفاقات داخلی و ضعف دیپلماسی کشور نیز در مواجهه با آنچه در جریان است، به توهم قدرت بیشتر بازیگران فوق برای پیشبرد اهداف خود یخصوص در تضعیف ایران دامن زده است.
سوای استمرار برخی اقدامات شبهه ناک در داخل که موجب گسترش خشم عمومی است و فعلا موضوع این نوشته نیست، پیوستگی، استمرار و تشدید اقدامات در خارج از کشور، در شرایطی که در داخل موج اعتراضات رو به کاهش بود، قابل تامل است. جمعی از ایرانیان ساکن فرانسه و سایر کشورهای اروپایی روز ۲۶ دی با سفر به استراسبورگ برای گردهمایی در برابر مقر پارلمان اروپا خواهان تروریستی نامیدن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شدند و پارلمان اروپا را به اتخاذ گامهای قاطع دیگری در برابر ایران، از جمله بستن سفارتخانههای جمهوری اسلامی، دعوت کردند.
این تجمع پس از آن که بیش از یکصد تن از نمایندگان پارلمان اروپا هفته گذشته نامهای را امضا کرده و از اتحادیه اروپا خواسته بودند که گامهایی جدید در برابر ایران بردارد، رخ داد. یک روز پیش از تجمع استراسبورگ نیز رضا پهلوی و چهار نفر دیگر که پیش از این در آستانه سال نو میلادی توییت مشترکی زده بودند، در توئیت جدید خود، کشورهای جهان را به تروریستی نامیدن کلیت سپاه دعوت کرده بودند. به موازات این اقدام، انجمن خانوادههای جانباختگان هواپیمای اوکراینی در کانادا نیز در بیانیهای درخواست مشابهی مطرح کرد.
در ادامه تلاشهای اپوزیسیون برانداز، پارلمان اروپا روز چهارشنبه ۲۸ دی نیز با اکثریت قاطع به متمم طرحی رای داد که در آن از اتحادیه اروپا و کشورهای عضو میخواست تا نام سپاه پاسداران را در فهرست سازمانهای تروریستی قرار دهند. پس از آن، پارلمان اروپا روز پنجشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۱ در قطعنامهای ۳۲ بندی و بی سابقه، که با جوانان، زنان و مردان ایرانی و اعتراضات مسالمتآمیز در ایران اعلام همبستگی و به اعدامها اعتراض میکرد، ضمن درخواست تحریمهای بیشتر علیه همه افراد و نهادهای ایرانی ناقض حقوق بشر، خواست رهبر جمهوری اسلامی، رئیس جمهور، دادستان کل کشور، ۲۲۷ نماینده مجلس، بنیاد شهید، بنیاد مستضعفان و … در فهرست تحریمهای اتحادیه اروپا قرار بگیرند.
همچنین از شورای اتحادیه اروپا و کشورهای عضو این اتحادیه درخواست کرد که سپاه پاسدارانو نیروهای وابسته- شامل بسیج و سپاه قدس – را در فهرست سازمانهای تروریستی اتحادیه اروپا قرار دهند، هرگونه رابطه مالی و اقتصادی با شرکتهای سپاه یا افراد وابسته به این نهاد را ممنوع کنند. این قطعنامه همچنین با استقبال از ایجاد هیات حقیقتیاب در مورد بررسی نقض حقوق بشر در ایران، از شورای حقوق بشر سازمان ملل خواست در صورت عدم همکاری ایران، پرونده را فورا به شورای امنیت ارجاع دهد. بخش مهم دیگر این قطعنامه درخواست «گسترش اقدامات محدودکننده» علیه ایران به دلیل ارسال هواپیماهای بدون سرنشین به روسیه در جنگ بااوکراین بود.
هرچند پارلمان اروپا نهادی مشورتی است و قطعنامه تصویب شده جنبه نمادین دارد و لازم الاجرا نیست، ولی تصویب آن ازلحاظ روانی و هم سیاسی مهم است. همانگونه که نقش رسانههای جریان اصلی و شبکههای اجتماعی و لابیهای اپوزیسیون برانداز در جو سازی و فشار و تصویب قطعنامه اخیر پارلمان اروپا موثر بوده است، تلاشها برای اعمال فشار بر کمیسیون و تک تک اعضای شورای روابط خارجی اتحادیه اروپا برای تروریستی دانستن سپاه بسیار جدی است؛ هر چند برخی دیپلماتها اعلام کرده اند در جلسه روز دوشنبه اتحادیه اروپا فقط موضوع تحریمهای جدید مطرح میشود.
اگر چه شاید تصور شود هدف اصلی قطعنامه مباحث حقوق بشری و حمایت از اعتراضات ایران بوده، ولی نظر به هزینههای فراوان غرب در حمایت از اوکراین، ارسال پهپادهای ایران به روسیه بر عصبانیت غرب افزوده است. به این ترتیب، به زعم اوکراین و حامیان غربی اش، قرار گرفتن ایران در کنار روسیه، در نتیجه جنگ موثر بوده و به نظر میرسد هدف اصلی بانیان قطعنامه پارلمان اروپا متنبه کردن ایران و بخشی از بازوی نظامی آن (سپاه) در ارسال پهپاد و همکاری با روسیه، هشدار به ایران و تلاش برای تغییر رفتار ایران در جنگ اوکراین و روسیه بوده است؛ و الا اگر هدف حقوق بشری بود، در منطقه ما، کشورهای ناقض حقوق زنان و حقوق بشر کم نیستند.
درخواست برای قرار دادن سپاه در لیست سازمانهای تروریستی مسبوق به سابقه است و سالها پیش از این در اظهارات سرکرده سازمان مجاهدین خلق به کرات بیان شده بود. بعنوان نمونه در سوم فروردین ۱۳۸۹ رییس جمهور خود خوانده کمپ اشرف در جلسهای که در کاخ ریاست مجلس آلمان با حضور شماری از نمایندگان پارلمان آلمان، برگزار شد، دولتهای غربی بهویژه دولت آلمان را فراخواند که «به تحریمهای همهجانبه بهویژه در زمینه نفت و بنزین علیه ایران دست بزنند و سپاه پاسداران را در لیست نهادهای تروریستی قرار دهند». او تأکید کرد که «تحریم ضروری است، ولی کافی نیست. تحریم باید با تغییر سیاست در قبال مقاومت ایران همراه شود.» پس از آن جلسه، او طی سالهای گذشته و در مناسبتهای مختلف این خواست را تکرار کرده است.
درطی اعتراضات اخیر نیز، او مجدد خواستار تعطیلی سفارتهای ایران و اخراج عوامل آن از جمله نیروهای قدس و ابطال پاسپورتهای آنها شد و تاکید کرد «کرسی ایران در ملل متحد همچنان که از چهار دهه پیش گفته ایم از آن مردم و مفاومت ایران است. سپاه پاسداران باید در تمامیت خود لیستگذاری و منحل شود.» او همچنین از «ایرانیان درتمام کشورهای جهان» خواست که «مردم و دولتهای این کشورها را ترغیب کنند که حق مقاومت مردم و جوانان شورشگر برای سرنگونی را به رسمیت بشناسند و هر گونه رابطه و امداد رسانی این رژیم را قطع کنند».
چند محور اصلی أساس فعالیت سازمان مجاهدین خلق بوده است: تلاش برای سوار شدن بر موج اعتراضات مردمی در مقاطع مختلف و بهره برداری و انحراف آنها؛ کسب حمایت بین المللی، خصوصا جلب حمایت کشورهای غربی در جهت سرنگونی جمهوری اسلامی؛ قبولاندن سازمان به عنوان آلترناتیو نظام به عنوان سازمانی پیشرو و طرفدار حقوق زنان؛ نفوذ در طیفهای مختلف اپوزیسیون و ترویج شعارها و اهداف خود در بین آنها؛ لابی کردن و جذب سیاستمداران در کشورهای مختلف و پیشبرد سیاستهای خود از طریق آنها؛ درخواست بستن سفارتهای ایران.
ترغیب به اعمال تحریمهای همه جانبه علیه ایران؛ و بالاخره قرار دادن سپاه پاسداران، نیروهای اطلاعات، بسیج و سپاه قدس در لیست گروههای تروریستی. با دنبال کردن روال اتفاقات چهار ماه گذشته، شاهد حرکت خزنده سازمان و موفقیت در تحقق اکثر اهداف یاد شده هستیم. سازمانی که خود به دلیل اقدامات متعدد تروریستی در ایران، سالها به عنوان سازمانی تروریستی در جامعه جهانی شناخته شده بود، با نفوذ و هزینه کردن و به کارگیری لابیهای قدرتمند در حال پوست انداختن است. به این ترتیب، اعضای اتحادیه اروپا در بهمن ۱۳۸۷ در بروکسل به حذف نام سازمان از فهرست گروههای تروریستی رای مثبت داد و وزارت امور خارجه آمریکا هم در مهر ۱۳۹۱ طی بیانیهای نام سازمان و افراد وابسته به آن را از لیست سیاه سازمانهای تروریستی این کشور خارج کرد. ملاقات مقامهای عالیرتبه آمریکایی و اروپایی با سرکرده مجاهدین و حضور او در نشستهای پارلمانهای این کشورها در این سالها قابل توجه است.
سوگمندانه، در شرایطی که دشمنان ایران مقتدر، همه ابزارهای خود را بسیج کرده، در طی چهار ماه گذشته، استراتژیهای چندگانه «مشروعیت زدایی» و «اهریمن نمایی» نظام جمهوری اسلامی ایران، «ایران هراسی»، «اجماع علیه ایران» و «تحریف واقعیتهای تاریخی» توسط دوست و دشمن در عرصه بین المللی جریان یافته است، ضعف و انفعال متولیان دیپلماسی کشور، دشمنان و رقبای منطقهای را به وجد آورده، دوستان را نیز به سوء استفاده از فضای موجود ترغیب کرده است. گذشته از اقدام اخیر پارلمان اروپا، از جمله میتوان به اقدامات زیر علیه ایران طی این مدت اشاره کرد، که به دلیل واکنش غیرموثر رسمی از سوی ایران، بر دامنه آن افزوده شده است:
دهنکجی شی جینپینگ، رئیسجمهور چین به تمامیت ارضی ایران و تاکید براطمینان از «صلحآمیز بودن برنامه اتمی ایران و عدم مداخله ایران در کشورهای منطقه» در بیانیه رهبران چین و عربستان سعودی و طرح مساله «اختلاف ایران وامارات برسر مالکیت جزایر سه گانه درخلیج فارس» دربیانیه پایانی نشست رهبران کشورهای عرب و چین که به میزبانی ریاض برگزار شد و استفاده از واژه جعلی «خلیج ع ر ب ی» به جای خلیج فارس در یادداشتی که در روزنامه الریاض منتشر کرد.
اظهارات یون سوگ یئول، رئیسجمهور کره جنوبی علیه جمهوری اسلامی ایران در امارات متحده عربی مبنی بر اینکه «امنیت کشور برادر ما امنیت ما است. دشمن امارات و بزرگترین تهدید علیه آن، ایران است و دشمن ما کره شمالی است… ما با امارات در وضعیت مشابهی قرار داریم.»
استفاده از نام جعلی (خلیج ع. ر. ب. ی) توسط مقامات ارشد عراقی از جمله محمد شیاع السودانی، نخست وزیر این کشور و مقتدی صدر، رهبر جریان صدر. قبل از این اظهارات هم دو اقدام مهم دیگر یعنی تشکیل هیات حقیقتیاب برای ایران توسط شورای حقوق بشر و اخراج ایران از کمیسیون مقام زن ملل متحد نیز صورت گرفت.
با توجه به اینکه بسیاری از کشورها از ایران قوی در هراسند، اعمال تحریمهای جدید و قرار دادن نام سپاه پاسداران در لیست سازمانهای تروریستی قطعاتی از پازل تضعیف ایران و استمرار نقشهای است که تمامیت و اقتدار ایران را هدف گرفته است. در ادامه شدت گرفتن تحریمها علیه ایران در جهت تسریع در فروپاشی اقتصادی کشور و گسترش اعتراضات، اگر تحریمها نتیجه مطلوب را حاصل نکرد، ائتلاف جهانی، محاصره و جنگ علیه ایران به عنوان گزینههای دیگر پیش رو قابل پیش بینی است.
پیش از این نیزاسرائیل تاکید کرده بود برای مقابله با ایران و حذف برنامه هستهای آن آماده میشویم. در چنین شرایطی، تروریستی دانستن سپاه – به عنوان یک نهاد رسمی حاکمیتی – و تقلیل آن از یک سازمان رسمی نظامی به سازمانی شبه نظامی قابل تامل است؛ نهادی که هم از نمادهای اصلی قدرت ایران و نشانه و نتیجه انقلاب است و هم بخشی از قوای نظامی کشور است و هم در حوزههای دیگر غیر نظامی نیز حضور جدی دارد. البته توجه به این نکته نیز ضروریست که اجرایی شدن این مصوبه پارلمان اروپا، به منزله بازی با آتش است و کشورهای اروپایی به خوبی متوجه پیامدهای عملیاتی شدن آن هستند و میدانند چنین اقدامی بیش از آنکه برای سپاه و دولت ایران مضر باشد، بر تنشهای منطقهای و جهانی با پیامدهای غیر قابل پیش بینی میافزاید. شاید به همین دلیل گفته شده اتحادیه اروپا در جلسه دوشنبه پیش رو قصد ندارد سپاه را در لیست «سازمانهای تروریستی» قرار دهد وصرفا بر تلاش برای اعمال بسته تحریمی جدید متمرکز خواهد بود.