ما آتش نشانیم، کار ما خاموش کردن آتش، مقابله با حیوانات خطرناک و موذی و نجات جان انسانها و هر جنبندهای است که خدا آفریده، در میان باشد ما هستیم.
به گزارش ایرنا، سر ما شلوغ است، همیشه درگیر مقابله با خطرات و کمک به همنوعان خود هستیم، فقط کافیست یکی تماس بگیرد و از حادثه یا خطری گزارش دهد، به طرفهالعینی، خودمان را به مقصد میرسانیم و به دل حادثه میزنیم، کار ما همین است، چون پای جان در میان است.
برای نجات جان هم لازم نیست حتما بشری مثل خود ما باشد، ما برای نجات هر جنبندهای که آفریده خداست و به خطر افتاده پای کار هستیم؛ گاهی کودکی را از دست یک مار نجات میدهیم، گاهی گرکی را مهار میکنیم و گاهی هم همین مار و گرگ را که خود، گرفتار شده اند نجات میدهیم.
اینها صحبتهای "میثم دهقانی" آتش نشان فداکار تفتی با ۱۶ سال سابقه کار است که برای نجات چند قلاده حیوان از دل یخ در سرمایی که استخوان را میسوزاند به کوهستانی در حوالی روستای سرد علی آباد تفت فراخوانده شده بود.
وی گفت: درجه هوا در داخل خودرویی که ما را به محل گرفتار شدن حیوانات میبرد منفی ۹ بود حالا تصور کنید خارج از خودرو هوا چگونه بود! پس از اتمام شیفت کاری عازم محل مورد نظر شدم و، چون بخشی از راه صعبالعبور بود حدود ۲ کیلومتر را به اتفاق طبیعت گردانی که گزارش گرفتار شدن حیوانات در میان یخها را داده بودند پیاده طی کردیم تا به محل مورد نظر رسیدیم.
آتش نشان فداکار، داستان را اینگونه ادامه داد:پای جان چند حیوان زبان بسته در میان بود که بعدها فهمیدم حدود یک هفته در این استخر گرفتار شده بودند، پس دیگر دوری راه و برودت هوا مهم نبود؛ باید به هر روشی بود چهار حیوان گرفتار در میان یخها را که اطراف آن را ۳۰ سانتیمتر برف هم پوشیده بود نجات میدادیم.
ساعت ۱۹ شب و در دل تاریکی به محل مورد نظر رسیدیم؛ به استخری به عمق ۱۸ متر، شعاع ۲۰۰ متر و ظرفیت ۲۰ میلیون مترمکعب آب؛ آب موجود در آن اندک بود، اما یخ زده بود و بدن چهار حیوان شامل سه سگ و یگ گرک در دل یخ گیر کرده بود و فقط سر و گردن آنها بیرون از یخ بود، صحنه ناراحت کنندهای بود؛ زبان بستهها هیچ حرکتی از خود نشان نمیدادند، چون قادر به حرکت نبودند، اما در چشمان آنها نوعی التماس برای نجات بود!
استخر در دامنه کوهی قرار داشت و سرما تا مغز استخوان نفوذ میکرد، با کمک تجهیزاتی که در اختیار داشتم وارد استخر شدم؛ سگها رام و آرام بودند، اما دندانهای گرگ، دستم را نوازش داد! مهم نبود، چون احساس خوب نجات دادن آنها نه سوز سرما را در من کارگر کرده بود و نه گاز گرگ را.
حیوانات گرفتار در یخ را یکی یکی بغل کردم و به بیرون از استخر فرستادم و ۲ طبیعت گردی که با من بودند در بیرون از استخر، آتش روشن کردند تا حیوانات را گرم کند؛ غذا هم به آنها دادند؛ نجات این چهار قلاده حیوان بر خلاف ظاهر ساده حادثه، سه ساعت به طول انجامید.
علاقه زیادی به حیوانات دارم و برایم مهم هستند و این برای اولین بار نیست که برای نجات جان آنها اقدام میکنم؛ سابقه من در نجات این موجودات به گونهای است که گاهی برخی از شهروندان بجای تماس با آتش نشانی، مستقیم با خود من تماس میگیرند.
این حیوانات حدود یک هفته در این استخر گرفتار شده بودند و اگر آنها را نجات نمیدادیم قطعا تلف میشدند؛ پس از آن به من خبر دادند که سه قلاده سگ، سگهای نگهبان یگ گله بودند که با گرگ درگیر میشوند و سگها پا به فرار گذاشته و هر چهار قلاده حیوان در این استخر یخ زده گرفتار میشوند.
میثم دهقانی ادامه داد: تاکنون بیش از ۱۱۵ سگ را از حوادث مختلف نجات داده ام و یک بار یک کفتار گرفتار در تله شکاری راه هم رها کردم.
فرماندار تفت در مراسمی که شهردار، معاون فرماندار و تعدادی از اعضای شورای شهر حضور داشتند از آتشنشان فداکار تفتی قدردانی کرد؛ همچنین از ۲ شهروندی که موضوع گیر افتادن تعدادی از حیوانات در استخر ذخیره آب را به آتشنشانی تفت اطلاع داده و با آتشنشان تفتی در راستای نجات این حیوانات همکاری کرده بودند نیز تقدیر شد.
تفت در ۲۰ کیلومتری شهر یزد قرار دارد و دمای هوا در برخی از روستاهای ییلاقی آن گاهی به ۲۰ درجه زیر صفر نیز میرسد.