ساداتیان میگوید: ساداتیان به نکته مهمی اشاره میکند: «شاید این بحث هم مطرح شود که سینمای ایران نیازی به سینماهای هالیوود ندارد و اکران فیلمهای خارجی در ایران را از روسیه، چین، سوریه یا کشورهایی مثل کره تامین میکنیم؛ بله، کاملا قابل قبول است، اما بپذیرید این فیلمها در کنار فیلمهای هالیوودی برای مردم جذاب است. اگر فقط متمرکز به غیر از سینماهای امریکا باشیم نمایش فیلمهای خارجی برای مردم جذابیت زیادی ندارد و مخاطب را ترغیب نمیکند.
واقعیتی انکارناشدنی در مورد سینمای ایران وجود دارد و آن، این است که بعد از شیوع کرونا سینماها با افت و ریزش چشمگیر مخاطب روبهرو شدهاند. وضعیت بغرنج و گیشه اورژانسی فیلمها بعضی اوقات تا حدی پیش رفته که وقتی با اطرافیان درباره نمایش فیلمی در سینماها صحبت میکردیم، با تعجب از ما سوال میکردند که مگر سینماها باز است یا مگر فیلمی اکران میشود؟
به گزارش اعتماد، البته بعد از فروکش کردن ویروس کرونا، ظرف یکسال گذشته، سینماهای مدرن و ممتاز بحران ریزش مخاطب را تا حدودی پشت سر گذاشته بودند و بعضی فیلمها فروش خوبی داشتند، اما در پی ناآرامیهای اخیر در سطح کشور، سینماها همان رونق نسبی را از دست دادند و به طرز عجیبی رغبت تماشای فیلم در مردم از بین رفت.
چنین افت مخاطبی با نگرانیهای زیادی از جانب سینماگران همراه است. حتی این نگرانی وجود دارد که نکند ادامه این رکود باعث تعطیلی سینماها شود! در هفتههای گذشته، کارشناسان و سینماگران راهکارهای متفاوتی برای رهایی از وضعیت رکود و پویایی سینماها و جذب مخاطبان ارایه دادند. از نمایش آثار توقیفی جذاب مثل «قاتل و وحشی» به کارگردانی حمید نعمتالله تا فیلمهایی با شکل و شمایل نامتعارف همچون «کاناپه» کیانوش عیاری و فیلمهای کمدی مخاطب پسند.
چند وقت پیش نویسندهای در خلال صحبتهایش تعریف میکرد که زمانهای قدیم برای جذب مخاطب بیشتر به سالنها، سینماداران از ترفند تماشای «دو فیلم با یک بلیت» بهره میبردند که در شرایط فعلی و با توجه به تورم بیسابقه و افزایش هزینههای تولید شاید به کار بستن این شگرد هم محلی از اعراب نداشته باشد.
به تازگی سازمان سینمایی تصمیم گرفته برای رفع رکود سینما نمایش فیلمهای خارجی هر چند به صورت محدود و با رعایت مقررات و موازین خاص را در دستور کار قرار دهد. البته بحث اکران فیلمهای خارجی نکته جدیدی در سینماها نیست. همین چند ماه پیش فیلم هندی «خیزش غرش آتش» با تبلیغات گسترده اکران شد و اگر سری به سایتهای فروش بلیت سینما بزنیم، میبینیم برای نمایش فیلمهای خارجی نظیر انیمیشن لوکا، سری فیلمهای احضار و... بلیتفروشی میشود و به صورت محدود در سینماهای سراسر کشور اکران شدهاند؛ اما موردی که صحبتهای رییس سازمان سینمایی را مهم جلوه میدهد، اکران فیلمهای روز دنیاست.
یعنی از سال بعد قرار است سیستم اکران فیلم خارجی در کشور راهاندازی شود و البته که رییس سازمان سینمایی گفته سینماگران تا زمان تدوین و ابلاغ آییننامه اجرایی اکران فیلمهای خارجی، نسبت به مذاکره و توافق با کشورهای دیگر اقدام نکنند؛ اما در تکمیل صحبتهایش به این نکته اشاره کرده که برای تدوین آییننامه اکران فیلمهای خارجی به مباحثی همچون تعیین درصد و ضریب اشغال سالنهای سینما، تنوع ژانرها و همچنین تنوع محصولات کشورهای مختلف، اهتمام به شاخصها و استانداردهای فرهنگی و اجتماعی توجه شود. خزاعی همچنین تصمیم دارد از درآمدهای حاصله از اکران فیلم خارجی در جهت تقویت سینمای ملی استفاده کند. حال پرسش این است که آیا این طرح و برنامه که اتفاقا از سالیان دور دغدغه بسیاری از اهالی سینما و سینماگران بوده، در شرایط فعلی جواب میدهد و میتوانیم به اجرای آن خوشبین باشیم؟
سیدجمال ساداتیان امسال مسوولیت نمایش فیلم «خیزش غرش آتش» را بر عهده داشت. فیلمی که از بدشانسی اکرانش تا حدودی با ناآرامیهای اخیر در سطح کشور همزمان شد و نتوانست فروش خوبی داشته شود. او از سینماگرانی است که همواره بر لزوم نمایش فیلمهای خارجی تاکید دارد.
ساداتیان به «اعتماد» میگوید: «بحث ضرورت نمایش فیلمهای خارجی در ایران از موضوعاتی است که سالها درباره آن صحبت میشود و اخیرا سازمان سینمایی هم از این امر استقبال کرده و رسما اعلام شده که از سال آینده میتوانیم فیلم خارجی در ایران اکران کنیم. این موضوع برای توسعه و رونق سینمای کشور امر پسندیدهای است و اهالی سینما در همه سطوح باید از این مهم استقبال کنند. سالهاست از ریزش مخاطب در سینمای ایران گلایه داریم که به نظر من بخشی از آن به این دلیل است که اکران فیلمهای خارجی در ایران استمرار نداشته. من فکر میکنم اکران فیلم خارجی در کشور مخاطب خاص خود را خواهد داشت و اگر شرایطی فراهم کنیم تا علاقهمندانی که فیلمهای ایرانی میبینند، همزمان فیلمهای روز دنیا به خصوص سینمای امریکا را هم تماشا کنند، پای مخاطبان بیشتری به سینما باز میشود. این موضوع هم برای چرخه اقتصادی سینماداری مهم است و هم بین سینماگران رقابت ایجاد میکند و باعث افزایش کیفی فیلمهای ایرانی میشود.»
ساداتیان به دلایل مختلف استقبال از این طرح اشاره کرده و میگوید: «این تاکید من برای این است که عنقریب تعداد سالنهای سینماهای کشور به هزار سالن میرسد و روند تولیدات فیلمهای ایرانی نشان داده ما با محصولات داخلی خودمان نمیتوانیم سالنهای سینما را پر کنیم و چرخه اقتصادی سینماداری را بچرخانیم. اگر در کنارش نمایش فیلمهای خارجی داشته باشیم، کمی به ثبات اقتصادی سینما کمک میشود و گیشه فیلمها شرایط بهتری پیدا میکند.»
در شرایطی از اکران فیلم خارجی در سینماهای ایران صحبت میکنیم که به گفته ساداتیان تمام دنیا از محصولات سینمایی دیگر کشورهای جهان استفاده میکنند و فیلمهای روز جهان را در سینماهایشان نمایش میدهند؛ اما با سازوکارهایی خاص و مشخص. نظیر اینکه یکچهارم ظرفیت نمایشی را به اکران فیلم خارجی اختصاص میدهند.
ساداتیان میگوید: «ما هم میتوانیم برای این موضوع دستورالعمل بنویسیم تا نگرانی برای تهیهکنندههای سینمای ایران به وجود نیاید که با باز شدن درهای سینماهای ایراین به روی فیلمهای خارجی، کل سینمای ایران تحت تاثیر قرار میگیرد و عملا نمایش فیلمهای ایرانی دچار اختلال میشود. ما اگر تنها یکچهارم سالنهای سینمای ایران را به این امر اختصاص دهیم، این سوءتفاهم در میان سینماگران برطرف میشود.»
اما نکتهای که این وسط وجود دارد و ساداتیان هم به آن تاکید کرده، مسوولیت وزارت ارشاد در قبال موضوعی است که مطرح کرده. اکران فیلم خارجی در ایران قرار است چه سازوکاری داشته باشد؟
ساداتیان در این باره میگوید: «حالا که اراده نمایش فیلم خارجی در سینماهای کشور به وجود آمده، باید نقشه راه آن را هم ترسیم کرده و صد البته که مراحل اخذ مجوز برای نمایش فیلمهای خارجی را کمی تسهیل کنند. متاسفانه روندی که در حال حاضر برای اخذ پروانه نمایش فیلم خارجی طی میکنیم، کارآمد نیست. صدور پروانه نمایش فیلم خارجی نباید سه ماه طول بکشد! شورای پروانه نمایش تا بخواهد فیلمها را ببیند و اصلاحیه به آنها وارد کند، این پروسه طولانی مدت، پخشکنندههای خارجی را منصرف میکند. همین الان هم کمپانی فیلمهای میجر امریکایی معلوم نیست از تصمیم ایران در مورد اکران فیلم خارجی استقبال کنند! بسیار باید رایزنی شود تا آنها قانع شوند فیلمهایشان در ایران نمایش داده شود. حالا وقتی آنها قانع شدند در مرحله بعد اگر فیلمهایشان بخواهد بیشتر از سه هفته در وزارت ارشاد معطل بماند، مفهوم این موضوع به ضد خودش تبدیل میشود. قدیم، چون فیلمهای خارجی کپی ۳۵ بود، مدیریت فیلم در ایران در اختیار واردکننده فیلم بود، اما در حال حاضر، چون نسخه فیلمها دیجیتال شده، مسوولیت را خود کمپانیهای خارجی بر عهده دارند. به این موضوع دقت کنیم که اگر مدام بخواهیم در ایران فیلمهای خارجی را به لحاظ محتوایی و پوششی سانسور کنیم، به ضد خودش منجر میشود.»
ساداتیان به نکته مهمی اشاره میکند: «شاید این بحث هم مطرح شود که سینمای ایران نیازی به سینماهای هالیوود ندارد و اکران فیلمهای خارجی در ایران را از روسیه، چین، سوریه یا کشورهایی مثل کره تامین میکنیم؛ بله، کاملا قابل قبول است، اما بپذیرید این فیلمها در کنار فیلمهای هالیوودی برای مردم جذاب است. اگر فقط متمرکز به غیر از سینماهای امریکا باشیم نمایش فیلمهای خارجی برای مردم جذابیت زیادی ندارد و مخاطب را ترغیب نمیکند.»
به گفته او از اینجا به بعد موضوع اکران فیلم خارجی در حیطه مسوولیت وزارت ارشاد است که از موضوعی که مطرح کرده مراقبت کند تا این طرح برای سینمای ایران ارزش افزوده داشته باشد و ما هم باید صبر کنیم تصمیم وزارت ارشاد برای نمایش فیلم خارجی مشخص شود تا ببینیم چطور میتوانیم خودمان را با آنها تنظیم کنیم.
کیوان کثیریان، کارشناس و منتقد سینما درباره اکران فیلمهای خارجی یادآوری میکند که این موضوع سالها محل مناقشه سینماداران، مدیران سینمایی و صاحبنظران سینما بوده. او میگوید: از آنجا که یکسری از تهیهکنندگان نفوذ زیادی در میان مسوولان دارند، مانع اجرای این طرح میشدند. این افراد با پیش کشیدن مباحثی همچون حمایت از تولید ملی یا منافع سیاسیشان عملا اجازه نمایش فیلمهای خارجی را در ایران نمیدادند. به بیانی دیگر از اواخر دهه هفتاد فیلمهای خوب خارجی در سینماهای ایران نمایش داده نمیشود.
کثیریان با اشاره به اینکه در تمام این سالها عدهای از سینماداران تلاشهایی کردند و تکوتوک فیلم خارجی هم در سینماها نمایش داده میشد، اما عملا سیستم نمایش فیلم خارجی در ایران نداریم، توضیح میدهد: «این موضوع در همه جای دنیا مسالهای حل شده است و به گمانم فقط در ایران و چین و چند کشور دیگر است که از ترس به خطر افتادن منافعشان گارد خاصی نسبت به اکران فیلم خارجی دارند و نسبت به این موضوع مقاومت میکنند و اجازه تماشای فیلمهای خارجی را در سینماهایشان به مردم نمیدهند وگرنه از آنجایی که در کشورهای صاحب فرهنگ دنیا بازار اقتصاد فرهنگ، وضع مشخصی دارد، تابع ضوابط آزادتری هستند و فیلمهای روز همه کشورها را در سینماها برای مردمشان نمایش میدهند. ضمن اینکه مردم حقشان است که فیلم خوب را در سالنهای سینما و روی پرده ببینند و از این رهگذر اقتصاد هنریشان هم میچرخد.
این منتقد سینما با بیان اینکه چنین تفکرات انحصارطلبانهای فقط محصول آدمهای خاصی در کشورمان است که نه خودشان تولید قابل توجه و قابل ملاحظهای دارند و نه میگذارند دیگران کارشان را به درستی انجام دهند، میگوید: «باز کردن درهای سینماهای جهان و اتخاذ این تصمیم در شرایط بحرانی سینماها، هم عجیب و غریب است و هم نقض غرض و باعث سوالهای زیادی شده است.»
کثیریان در توضیح بیشتر صحبتهایش میگوید: «ما در حال حاضر با عدم قانون کپی رایت در سینمای ایران مواجه هستیم و کشور به شدت درگیر تحریم و تبعات آن است و برای جابهجایی پول دچار مشکل میشویم و هزار گرفتاری ریز و درشت دیگر داریم. حالا اکران فیلم خارجی در سینماهای ایران چگونه تعریف میشود؟»
این کارشناس در ادامه تصریح میکند که «آقایان مسوول تصمیم غیرکارشناسی و بیموقعی گرفتند» و میگوید: «قطعا از موافقان پر و پاقرص اکران فیلم خارجی در ایران هستم، اما در شرایطی که اوضاع کشور پیچیده است و مردم حال و حوصله و دل و دماغ سینما رفتن ندارند، آقایان مسوول چه توجیهی برای اکران فیلم خارجی دارند؟ با چه برنامه و چه فکری قرار است به این ماجرا نگاه کنند؟ ایدهشان درباره این موضوع چیست؟ مثل اکثر برنامههای دولت که هیچ ساز و کار مشخصی ندارد، نمیتوان موضوعی را بدون استراتژی بیان و اجرا کرد و برای آن هدف نداشت. در شرایطی که مردم فیلمهای خارجی روز را بدون سانسور و ممیزی به سادگی آب خوردن از اینترنت دانلود میکنند، آیا آقایان میخواهند نسخه ممیزی شده فیلمها را به خورد مخاطب بدهند؟ به نظر شما مخاطب از این فیلمها استقبال میکند؟ اصلا به این فکر کردهاند که کدام کمپانی بزرگ و حتی کوچک معتبر فیلمهایش را در اختیار ما قرار میدهد؟»
اما عباس یاری، منتقد و نویسنده سینمایی نظر دیگری دارد. او با اشاره به اینکه از موافقانِ اکرانِ فیلم خارجی است، میگوید: «طبیعی است که مردم اعتمادی به اکران فیلم خارجی در کشورمان ندارند. یعنی اوضاع به گونهای است که حتی اگر کارگردان فیلم هم به ایران بیاید و سند ارایه بدهد که نمایش فیلمم مشکلی ندارد و هیچ پلانی از آن حذف نشده، باز مردم برای تماشای فیلم خارجی به سینما نمیروند! چون با خودشان میگویند حتما بخشهایی از فیلم ممیزی شده است.»
یاری توضیح میدهد: «در تمام این سالها اکران فیلم خارجی را به صورت انگشتشمار در سینماها شاهد بودیم، اما کمتر فیلمی استقبال مردمی را در پی داشته است. اگر منظور از نمایش فیلم خارجی در سینماها نشان دادن فیلمها بر پرده عریض است که در حال حاضر نمایشگرهای خانگی با ابعاد وسیع در بسیاری از خانههای مردم هست و اتفاقا برای تماشاگران راحتتر است که در خانه روی مبل لم بدهند و با موبایلشان بازی کنند و انواع تنقلات را بخورند و فیلم ببینند. یادم هست زندهیاد انتظامی میگفت این توهین بزرگی به سینماست که کسی لِنگهایش را هوا کند و فیلم ببیند! البته این واژههایی است که او در اوج سادگی بیان میکرد. من البته کاملا با این دیدگاه موافقم؛ ما که شبیه دیگر کشورهای جهان نیستیم که موبایل چک کردن در سینما توهین به دیگر تماشاگران باشد. در ایران تماشاگرانِ ما از فرهنگِ تخمه شکستن پرتاب شدند به چیپس خوردن در پلاستیکهای پرسرو صدا. الان هم نور گوشیهای موبایل است که هم تمرکزتان را به هم میزند، هم برقش صاف توی چشمتان است. واقعا بگویم این موضوع آزاردهنده است و تبدیل به آفتی برای سینما و تئاتر شده. این نکات مهم آموزشی متاسفانه در کشورمان فرهنگسازی نشده، چون از کودکی در مدرسه به بچهها عشق به هنر و فرهنگ آموخته نشده. درحالی که باید از کودکی به آنها درستیها را آموخت. دقیقا مثل ژاپنیها که بعد از بازی فوتبال در جام جهانی، آشغالهایشان را جمع میکنند.»
یاری میگوید: «من فکر میکنم نمایش فیلم خارجی در ایران موفق نمیشود آن هم در این دوره و زمانه که بیشترین ترکشها به سمت سینما، تئاتر، گالری و کلیت هنر نشانه رفته است و انگار خواسته اصولگرایانِ حکومتی مبنی بر تعطیلی هنر به دستِ خودمان دارد محقق میشود. در حالی که اگر شما به سفرهخانهها و رستورانها سر بزنید، میبینید مردم کیپ تا کیپ نشستهاند ولی سینما رفتن و تئاتر رفتن را بد میدانند. دکههای روزنامهفروشی هم به جای مجله و روزنامه، سیگار مهمترین بخش فروششان است. من معتقدم اعتراضات و مخالفتهای ما باید به حذف و از دست رفتن فعالیتهای فرهنگی و کمرمق شدن آن باشد. البته نکته نگرانکننده این است که متاسفانه آنهایی که این روزها برای جوانان ما انواع و اقسام نسخهها را میپیچند، از هویت خاصی در شبکههای مجازی برخوردار نیستند.»
بنیانگذار مجله فیلم و فیلم امروز در پایان میگوید: «اگر میخواهیم فیلم خارجی در سینماها نمایش بدهیم، حتما باید همراه با برنامه و طرح ویژه و نویی باشد وگرنه باور کنید نسخه کامل بهروزترین فیلمها در اینترنت موجود است! به نظرم حرف آقای خزاعی خوب است، اما تاریخ مصرفش گذشته! این حرفها برای زمانی بود که تکنولوژی دیجیتال و انواع سایتهای نمایش فیلم پیشرفتی نداشت. صرف دستورالعمل صادر کردن برای سینما آن هم در شرایط بغرنج فعلی، چیزی را تغییر نمیدهد. دکان که نیست به راحتی برویم هر چیزی را بخریم. باید برنامه و نسخه قابل دفاعی برای این مهم داشته باشیم. من این حرکت را به فال نیک میگیرم؛ به شرطی که برنامه مشخصی پشت آن باشد. در نتیجه امیدوارم برنامهشان مثل مسکن مهر نباشد که دیوارهایش سست باشد!»