زیبایی و کمال در تمدن مصر باستان از چنان جایگاه بالایی برخوردار بود که طلایه دار اختراع لوازم آرایشی و روشهای زیبایی پیچیده بودند. از آرایش چهره و مو گرفته تا مانیکور و مراقبت از پوست برای به تعویق انداختن آثار پیری، آنها به همه چیز اهمیت میدادند.
به گزارش روزیاتو، بسیاری از لوازم آرایشی که امروزه از آنها استفاده میکنیم، در حقیقت شکل تحول یافتهی لوازمی است که مصریان باستان هزاران سال قبل به کار میبردند.
مصریان باستان با آسیاب مواد معدنی و ترکیب آنها با دیگر مواد مثل چربی حیوانات برای افزایش چسبندگی و ماندگاری، سایه چشم درست میکردند. آنها خود را به رنگهای خاصی محدود نمیکردند و از طیف گستردهای از رنگها استفاده میکردند.
برای طیفهای تیره از موادی مانند زغال و گالن استفاده میکردند. طیفهای سبز از آسیاب کردن سنگ مالاکیت به دست میآمد؛ و با اکسید مس یا خاک اخرا طیفهای قرمز، نارنجی و مسی درست میکردند با گل ها، رنگ بنفش و مشتقات آن را.
سرمه پودری ریز و تیره است که برای تأکید بر روی عمق چشمها و دادن جلوهای اسرارآمیز به آن ها، خطوطی ضخیم و سیاه رنگ با آن روی پلک چشمها میکشند.
سرمه که در اصل از مادهای معدنی به نام استیبین ساخته میشد، در ابتدا زنان طبقات بالای جامعه برای نشان دادن جایگاه اجتماعی خود از آن استفاده میکردند. با این حال، به دلیل اثر ضدآفتاب آن، استفاده از سرمه در نهایت میان مردان و زنان تمامی طبقات جامعه رواج یافت.
رنگ بخشی به گونهها برای دادن ظاهری جوان و سالم به چهره، کار رایجی میان مصریان باستان فراغ از جنسیت یا جایگاه اجتماعی شان بود. تفاوت اصلی در این بود که ثروتمندان میتوانستند لوازم آرایشی خود را از بازار یا به طور مستقیم از تولید کننده خریداری کنند، اما آنهایی که از موقعیت اجتماعی و اقتصادی پایین تری برخوردار بودند، باید آنها را خود در خانه درست میکردند.
مصریها از خاک رس که مملوء از اکسید آهن بود، رژگونه درست میکردند. آنها خاک را میشستند و الکش میکردند تا ذرات اکسید آهن از دانهای شن جدا شوند. بعد از خشک شدن زیر آفتاب، این ذرات تبدیل به پودری ریز و قرمز رنگ میشدند که مصریها با استفاده از برسهای چوبی نم دار، آن را به صورت خود میزدند.
رژلب را سومریها اختراع کردند و مصریان باستان بعدها این رسم را از آنها وام گرفتند. در ابتدا تنها اعضای طبقات بالای جامعه به لبهای خود رنگ میزدند تا از باقی طبقات جامعه قابل تشخیص باشند. پایهی این رنگها خاک اخرا بود. قرمز کارمین رنگ مورد علاقهی کلئوپاترا بود که با سوسک و مورچه درست میشد.
استفاده از رژلب به سرعت رواج یافت و فرمول اصلی خیلی زود دستخوش تغییراتی شد تا طیف رنگی گسترده تری به دست آید. میوه ها، حنا و دیگر حشرات، چیزهایی بودند که از آنها برای ساخت رژلبهایی با رنگهای مختلف استفاده میشد. علاوه بر قرمز، پراستفادهترین رنگها نارنجی، ارغوانی و آبی ملوانی بودند.
در مصر باستان از حنا، رنگی طبیعی که از برگهای نوعی بوته به دست میآید، به عنوان رنگ مو برای بهبود رنگ و فرم ابروها، به عنوان لاک ناخن و برای ترسیم خالکوبیهای موقت تزئینی استفاده میشد. حنا به طور خالص و بدون ترکیب اضافه، رنگی قرمز دارد، به همین دلیل اغلب با دیگر رنگها ترکیب میشد تا طیف رنگی گسترده تری از آن به دست آید.
حنا هنوز نیز جزئی از روتین زیبایی مردم مصر است، به ویژه در روزهای منتهی به عروسی، زمانی که جشن حنابندان که به نوعی جشنی برای آخرین روزهای تجرد است، برگزار میشود. این دورهمی کوچک با حضور عروس آینده، دوستان و زنان فامیل او برگزار میشود و با رقص، گپ و کشیدن خالکوبیهای موقت روی دستها و پاها با استفاده از حنا است.
مصریان باستان به مضرات حرارت، گرما و شن و ماسهی بیابان برای پوست کاملاً واقف بودند. این امر آنها را به ایجاد روتینهای پوستی مختلفی برای جلوگیری از پیری زودرس واداشت. اشرافیون استطاعت استفاده از شیوههای مراقبتی مجللی مثل اسکراب نمک دریا و مرطوب کردن پوست با حمام شیر الاغ را داشتند.
مراقبتهای هفتگیای هم با استفاده از شیر و عشل برای رطوبت بخشی عمیق پوست انجام میگرفت. پاکسازی پوست، لایه برداری آن با ماسه و مرطوب کردن آن با انواع مختلفی از روغنهای طبیعی مثل بادام، مورینگا یا کرچک برای حفظ نرمی، درخشندگی و جوانی پوست، جزئی از روتین روزانهی آنها بود.
مصریان باستان حس زیبایی شناسی بسیار رشد یافتهای داشتند، به همین دلیل هم مردان و هم زنان با استفاده از یک خمیر دستساز بیشتر موهای بدن خود را میزدند. این خمیر با شکر، لیموترش و آب درست میشد.
این ترکیب به موهای بدن میچسبید و هنگام جدا کردن آن از پوست، مو از ریشه درمی آمد. این شیوه هنوز در مصر رواج دارد. اما دیگر نیازی به درست کردن آن در خانه نیست، چون به صورت آماده در فروشگاهها و داروخانهها با قیمتی بسیار مقرون به صرفه به فروش میرسد.
مصریان باستان شیفتهی استفاده از رایحههای خوش و مست کننده بودند، هم برای لذت خودشان و هم برای معنای معنوی آنها به عنوان پیشکشی به خدایان و حافظین خود در برابر انرژیهای پلید. اشرافیون از عطرسازهایی را استخدام میکردند که کارشان ساخت عطر برای تمامی جنبههای زندگی آنها بود.
بسیاری از اشرافیون در کاخهای خود اتاقهایی شبیه به آزمایشگاه داشتند که مخصوص تولید انواع عطر بودند. روشی که از ان برای استخراج رایحهها از گلها و گیاهان استفاده میشد، خیساندن بود. با وجود کشف چندین دستورالعمل، هیچ اطلاعات جزئیای دربارهی فرآیند پیچیدهی اصلی در دست نیست، چون یک راز تجاری بودند که از عطرسازی به عطرسازی دیگر منتقل میشد.
شپش در جامعهی مصر باستان مشکلی فراگیر بود، به همین دلیل بسیاری از مصریان برای جلوگیری از ابتلا به آن، موهای خود را به طور کامل میزدند. با این حال، برای نشان دادن برتری و جایگاه خود، اعضای طبقات بالای جامعه و اشرافیون از کلاه گیسهایی بسیار مختلف، اکستنشنهای موی طبیعی و سربندهای کارشده برای آراستن سر خود استفاده میکردند.
مردان یا کچل بودند یا موهای کوتاهی داشتند. مدل موهای زنان هم نمایانگر شان و وضعیت تأهل شان بود. زنان بزرگسالی که در سن فرزندآوری بودند موهای خود را بلند میکردند و باز نگه میداشتند. زنان جوان مجرد موهای خود را دم اسبی میکردند و دختران کوچک موهایشان را میبافتند. برای حفظ سلامت و استحکام موها، از روغنهای طبیعی و شانهی درست شده از استخوان ماهی یا چوب استفاده میکردند.
گرچه زیبایی برای مصریان باستان از جایگاه ویژهای برخوردار بود، اما آرایش و آرایشگری اهداف کمتر ظاهریای هم داشت. مداوای بیماری ها، محافظت در برابر نور خورشید، دفع چشم زخم، یا خشنود کردن خدایان، از جمله رایجترین کاربردهای آنها بود.
جالب است که حتی بعد از مرگ هم زیبایی اهمیت داشت. وقتی کسی از دنیا میرفت، علاوه بر متعلقات شخصی اش، لوازم آرایشیای که در زمان حیات خود به طور مرتب از آنها استفاده میکرد را هم در قبرش میگذاشتند تا در زندگی بعدی بتواند از آنها استفاده کند.