همهچیز از روزی شروع شد که مردی به سراغ دوستش رفت و گفت که از بچههای محل شنیده که زیر زمین خانه قدیمی آنها گنجی پنهان شده است. او برگه عجیبی به دوستش نشان داد و گفت: «این همان نقشه گنج است که زیر خانه شما دفن شده و برای رسیدن به آن باید اجازه بدهی خانهات را حفاری کنیم.»
رویای رسیدن به گنج و پیداکردن اشیای زیرخاکی باعث شد که صاحبخانه با این نقشه موافقت کند و به این ترتیب آنها برای پیدا کردن محل دقیق گنج به سراغ فردی رفتند که تخصصاش رازگشایی از نقشههای گنج بود!
این مرد تأیید کرد که گنج درست در وسط خانه و در اعماق زمین پنهان است و پس از آن بود که مردان جوان حفاری در قسمت زیرزمین خانه را شروع کردند. اما ماجرا آنطور که تصور میکردند، پیش نرفت و بهای این ماجراجویی به قیمت جان یکی از آنها تمام شد.
شامگاه جمعه شانزدهم دی ماه به پلیس و آتشنشانی خبر رسید که ۲ نفر در چاه یک خانه قدیمی گرفتار شده اند و نیاز به کمک دارند. دقایقی از حادثه میگذشت که نخستین گروه امدادی خود را به محل حادثه رساندند. آنها پس از ورود به خانه، در قسمت زیرزمین متوجه چاهی عمیق شدند که به تازگی حفر شده بود.
بررسیها نشان میداد که ۲ نفر زمانی که در چاه بودند، بر اثر ریزش خاک و نفوذ آب به داخل آن مدفون شدهاند. دهانه گودال حفرشده تنگ و باریک و عبور از آن دشوار بود؛ در این شرایط آتشنشانان عملیات سخت خود را آغاز کردند و با ایجاد کارگاهی در دهانه چاه توانستند وارد آن شوند. آنها پس از دقایقی پیکر ۲ مرد را از عمق ۱۲ متری چاه بیرون کشیدند و تحویل اورژانس دادند، اما یکی از آنها بهدلیل خفگی جانش را از دست داده بود.
نفر دوم به طرز معجزهآسایی زنده مانده و از خطر مرگ گریخته بود. در این شرایط ماجرا به قاضی محمدرضا صاحبجمعی، کشیک جنایی تهران اعلام شد و با حضور تیم جنایی در محل، تحقیقات درباره این حادثه آغاز شد.
بررسیها نشان میداد فردی که در این حادثه جان باخته، جوانی ۳۷ ساله است. هر چند در ابتدا ماجرا ریزش چاه عنوان شده بود، اما شواهدی که در محل حادثه بهدست آمده بود نشان میداد که این چاه احتمالا برای رسیدن به گنج حفر شده است. به همین دلیل مأموران به تحقیق از فردی که از این حادثه جان سالم به در برده بود پرداختند. او که جوان صاحبخانه بود، در تحقیقات گفت: من و مهران (متوفی) دوستانی صمیمی بودیم و سالها یکدیگر را میشناختیم. ما هر دو با ماشین مسافرکشی میکردیم و درآمد نسبتا پایینی داشتیم. مدتها بود که در فکر پیدا کردن راهی برای درآمد بیشتر بودیم. تا اینکه یک شب مهران نزد من آمد و گفت در زیرزمین خانه ما گنجی پنهان شده است. او میگفت که یکی از دوستانش نقشه گنجی را به او نشان داده و مدعی شده که این گنج در چندمتری عمق زمین مدفون است. مهران نیز با پرداخت مبلغی نقشه را خریده و آن را نزد من آورده بود. پس از آن به سراغ فردی رفتیم که نقشهخوان بود. او مختصات نقشه را به دستآورد و محل دقیق گنج را به ما نشان داد. ما هم که آرزو داشتیم پولدار شویم، کارمان را شروع کردیم.
مرد جوان ادامه داد: مهران یک گنجیاب تهیه کرد و یک شب به خانه ما آمد. خانه ما ۳ طبقه و بنایش قدیمی است. هردوی ما به زیرزمین رفتیم و شروع کردیم به جستوجو. دستگاه نیز نشان میداد که در زیرزمین گنجی پنهان شده است. برای همین شروع کردیم به حفاری و کندن زمین. حفاری ما چند روزی ادامه داشت تا اینکه بعد از حفر چاهی به عمق ۱۲ متر، ناگهان کلنگ مهران به لوله فاضلاب برخورد کرد و باعث شکستن لوله شد. آب داخل چاه افتاد و از سوی دیگر بخشی از خاک ریزش کرد. مهران زیر آوار ماند و همان موقع با فریاد از خانوادهام که در طبقه بالا بودند کمک خواستم. ریزش آوار طوری بود که توانایی تکان خوردن نداشتم و رفته رفته از حال رفتم تا اینکه آتشنشانان رسیدند و نجات پیدا کردم.
پس از اظهارات مرد جوان، به دستور بازپرس شعبه ششم دادسرای جنایی، جسد متوفی به پزشکی قانونی منتقل و ساختمان برای جلوگیری از خطر ریزش تخلیه شد تا عملیات ایمنسازی در آنجا انجام شود.
منبع: همشهری