تقریبا بیست سال است که ساخت سریالهای دنبالهدار برای پخش در کانالهای تلویزیونی بینالمللی اولویت و جذابیت بیشتری از سینما پیدا کرده است. مروری بر تولید، شیوههای توزیع و دخلوخرج مجموعههای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی و البته مقایسه آنها نشان میدهد که سرمایهگذاران، تهیهکنندگان و حکومتها در یک فرآیند آرام و آهسته در حال گذار از فیلمسازی به سریالسازی هستند.
به گزارش دنیای اقتصاد، به نظر میرسد سریالهای تلویزیونی با توجه به اینکه مخاطبان پیگیر و وفادارتری دارند، بازار اقتصادی و سیاسی مناسبتری را برای سودآوری سرمایهگذاران و سوداگری سیاستمداران فراهم میکنند. اگر پیش از این سینما به عنوان صنعت شماره یک هنرهای نمایشی، کعبه آمال هنرمندان بود و بسیاری از کاراکترهای تلویزیونی با حضور در قاب فیلمهای سینمایی اعتبار کسب میکردند، امروزه جهت این روند تغییر کرده و برعکس شده است.
پرهزینهترین فیلم تاریخ سینمای جهان چهارمین قسمت از سری فیلمهای تخیلی «دزدان دریایی کارائیب» با عنوان فرعی «سوار بر امواج ناشناخته» ساخته راب مارشال است که با بیش از ۳۷۸میلیون دلار هزینه (چیزی حدود ۱۵هزار میلیارد تومان) و با اختلاف در صدر جدول قرار دارد. این فیلم در سال ۲۰۱۱ ساخته شد و در اکران جهانی کمی بیش از یکمیلیارد دلار فروش داشت. اما در مقابل پرهزینهترین سریال جهان سریال «ارباب حلقهها» محصول شبکه آمازونپرایم با بودجه ۵۸میلیون دلاری برای هر قسمت است که در مجموع به رقمی معادل ۴۶۵میلیون دلار میرسد.
کمپانیهای آمریکایی در سال ۲۰۱۵ بیش از ۷۰میلیارد دلار و در سال ۲۰۱۶ نیز چیزی حدود ۸۰میلیارد دلار از محل تولید سریالها درآمد داشتهاند. با آغاز سال ۲۰۲۰ درآمد کمپانیهای سریالساز امریکایی سر به آسمان کشید. نتفلیکس در سال ۲۰۲۰ بیش از ۲۵میلیارد دلار درآمد داشته است. تخمین درآمد این کمپانی در سال ۲۰۲۲ به بیش از ۳۰میلیارد دلار میرسد. همزمان بسیاری دیگر از کمپانیهای بزرگ تولید آثار نمایشی با ساخت سریالهای کوتاه و بلند، درآمدهایی نجومی به دست آوردند. این درحالی است که در مقابل، میل به ساخت آثار سینمایی کاهش پیدا کرده است.
کمپانیهای سنتی فیلمسازی در هالیوود با شکستهای متعددی در سالهای اخیر روبهرو بودهاند؛ این در حالی است که شیوع کرونا نیز کار نیمهتمام بازارها را برای این کمپانیها تمام کرد تا کمپانیهای نو و مبتنی بر سرویسهای استریم که علیالقاعده چندان هم وابسته به سالنهای سینمایی نیستند، بازار را در دست بگیرند. دستمزدهای چند دهمیلیون دلاری برای بازیگران، از جمله بارزترین شاخصهایی است که تمایل سینماگران به سریالسازی را بیشتر کرده است. حالا این موضوع بسیاری از بزرگان سینما را نیز درباره آینده این صنعت نگران کرده است. دو سه سال پیش جمعی از سینماگران امریکایی در نامهای به کنگره، خواستار حمایت از سینما شده بودند.
جیمز کامرون، کلینت ایستوود و مارتین اسکورسیزی به همراه جمعی دیگر از چهرههای سرشناس دنیای سینما و تعدادی از سینماداران در نامهای خطاب به رهبران سنا و مجلس نمایندگان آمریکا، پیشبینی کرده بودند ۶۹درصد شرکتهای سینمایی کوچک و متوسط بدون کمک مجبور به اعلام ورشکستگی خواهند شد یا برای همیشه تعطیل میشوند. در این نامه علاوه بر کرونا، بر کاهش بازارهای سینمایی نیز تاکید شده بود. حالا پس از گذشت دو سال از این موضوع، مارتین اسکورسیزی، یکی از معروفترین فیلمسازهای تاریخ سینما، درباره آینده سینما ابراز نگرانی کرده است. این بار نه از جنس کرونا بلکه یک نگرانی درباره پایان عصر سینما!
مارتین اسکورسیزی، فیلمساز مولف و کهنهکار سینما، باز هم در ارتباط با وضعیت بد و بغرنج سینما صحبت کرده است. صحبتهای تازه اسکورسیزی مثل همیشه با استقبال فراوان منتقدان و تماشاگران جدی سینما روبهرو شده است. این هنرمند سرشناس در تازهترین اظهاراتش، از روزهای تاریک فیلم و سینما اسم برد و گفت از آینده هنر سینما ناامید است.
به گفته اسکورسیزی «سالهاست که همه ما به تماشای فیلمهایی میرویم که معلوم نیست چه چیزی را میخواهند بیان کنند. البته به فیلمهایی هم برمیخوریم که به ما این امکان را میدهند تا بدانیم قرار است به کجا بروند و ما را میخواهند به کجا ببرند. اما چند سالی است که فیلم ساختن شکلی موذیانه به خود گرفته و کارهایی تولید میشود که نمیتوان نام فیلم و سینما بر آنها نهاد. با افزایش تولید این نوع فیلمها، بهتدریج تماشاگر با آنها انس گرفته و به این نوع فیلم و سینما عادت میکند. با این وجود، برای ما و کسانی که سالهاست به فیلم دیدن مشغولند، تماشای این کارها باعث میشود ناامید شویم و احساس کنیم فیلم و سینما به عنوان یک رشته و شاخه هنری از بین رفته است.»
او گفته است: «نسل جوانتر این روزها با پدیدهای روبهروست که نمیتوان بر آن نام فیلم و سینما نهاد.» به نوشته ورایتی، اسکورسیزی با وجود تکرار چندباره کلمه «ناامیدی» در صحبتهایش و اعلام روزهای تاریک و سیاه برای صنعت سینما، هنوز امیدش را به آینده سینما و تولید فیلمهای موجه و قابلقبول از دست نداده و ادامه داده است: «همین که شاهد تولید و ساخت فیلمهایی اندک هستیم که به دنبال بیان هنری مسائل هستند، میتوان امیدوار بود که سینما هنوز زنده است و میتوان با اشتراک مساعی و ساخت آثاری جذاب، دوباره آن را احیا کرد.»
اسکورسیزی که دوستان و همکارانش او را صمیمانه «مارتی» خطاب میکنند، برای سال جاری میلادی درام پرتنش دلهرهآور و سیاسی «قاتلین ماه گل» را آماده نمایش عمومی کرده است. منتقدان با آن که هنوز این فیلم را ندیدهاند، از آن به عنوان یکی از بهترین تولیدات سینمایی سالهای اخیر اسم میبرند. لئوناردو دیکاپریو، همکار و دوست صمیمی اسکورسیزی، بازیگر اصلی فیلم است که داستانش در اوایل قرن بیستم اتفاق میافتد و سرخپوستان بومی آمریکا را در محوریت داستان خود دارد.