bato-adv
کد خبر: ۵۹۸۴۴۰
بررسی عملکرد وزیر آموزش‌وپرورش در یک‌سال‌ونیم وزارتش

آقای وزیر؛ مدافع ضعیف دانش‏‌آموزان و معلمان

آقای وزیر؛ مدافع ضعیف دانش‏‌آموزان و معلمان
حالا یک‌سال و چندماهی از حضور یوسف نوری در وزارتخانه آموزش‌وپرورش می‌گذرد و همچنان این وزارتخانه با مشکلات متعددی دست‌وپنجه نرم می‌کند؛ از لایحه رتبه‌بندی معلم‌ها گرفته تا مشکل ریشه‌دار کمبود فضای آموزشی و نیروی انسانی و تعطیلی‌های متعددی که از دوران کرونا آغاز شد و به آلودگی هوا کشیده شد.
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۷ - ۱۷ دی ۱۴۰۱

هم میهن نوشت: شاید یک ویدئو اولین‌بار چهره «یوسف نوری»، وزیر آموزش‌وپرورش را بیش‌ازپیش برای دانش‌آموزان و والدین آشکار کرد. گزارشگر صداوسیما در ویدئو از پسر یوسف نوری می‌پرسد، آیا او از پدرش خواسته تا مدارس باز شوند و او هم در جواب می‌گوید، این خواسته را داشته، چون دلش برای دوستانش تنگ شده است. این ویدئوی‌کوتاه در خردادماه امسال به‌سرعت در فضای مجازی دست‌به‌دست شد. نوری در واکنش به حواشی آن اعلام کرد، دانش‌آموزان زیادی می‌خواستند مدارس باز شود و حتی در واکنش به تعطیلی‌های اجباری کرونایی، گریه می‌کردند.

یوسف نوری که بعد‌ها و در ماه‌های بعد، اظهارنظر‌های دیگرش درباره دانش‌آموزان بازداشتی، درخواست از حوزه علمیه و دانشگاه استنفورد دست‌به‌دست شد، سومین گزینه ابراهیم رئیسی برای وزارت آموزش‌وپرورش بود. مجلس پیش از او به «حسین باغ‌گلی» و «مسعود فیاضی» رأی‌اعتماد نداد. یوسف نوری هفتم آذرماه پارسال با محمد مخبر به مجلس رفت و بعد از کسب رأی‌اعتماد، به جای وزارتخانه، راهی گلزار شهدای بهشت زهرا شد.

نوری، دکترای مدیریت گردشگری دارد، او تحصیلکرده تربیت معلم است. در سوابق او، نمایندگی قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا در دولت و مجلس، معاون اجرایی توسعه مدیریت دانشگاه علوم‌پزشکی و خدمات‌درمانی شهید بهشتی، مدیر سازمان‌های مردم‌نهاد و خیرین دانشگاه علوم پزشکی و خدمات‌درمانی شهید بهشتی، مشاور اقتصادی هلدینگ کشاورزی کوثر بنیاد شهید و ایثارگران انقلاب اسلامی به‌چشم می‌خورد. نوری پیش‌تر در سال‌های ۸۴ تا ۸۵، رئیس سازمان آموزش‌وپرورش استان ایلام بود. در سوابق فرهنگی، اجتماعی او، دبیری ستاد اقامه نماز استان ایلام در ابتدای دهه ۷۰ شمسی هم به‌چشم می‌آید.

حالا یک‌سال و چندماهی از حضور یوسف نوری در وزارتخانه آموزش‌وپرورش می‌گذرد و همچنان این وزارتخانه با مشکلات متعددی دست‌وپنجه نرم می‌کند؛ از لایحه رتبه‌بندی معلم‌ها گرفته تا مشکل ریشه‌دار کمبود فضای آموزشی و نیروی انسانی و تعطیلی‌های متعددی که از دوران کرونا آغاز شد و به آلودگی هوا کشیده شد.

بررسی‌های نمودار داده‌های گوگل ترندز (google trends) با نام یوسف نوری نشان می‌دهد، در بازه زمانی ۱۲ تا ۱۸ تیرماه، نام او در یک‌سال اخیر بیش از هر وقتی در گوگل جست‌وجو شده است و این یعنی همان زمانی که معلم‌ها در پی سرنوشت لایحه رتبه‌بندی بودند. قله‌های بعدی نمودار به‌ترتیب به بیهوش شدن وزیر، سفرش به کردستان حین اعتراض‌های معلمان و فیلم پسرش مربوط است.

«مجلس به‌دنبال استیضاح وزیر آموزش‌وپرورش است.» این جمله را نایب‌رئیس کمیسیون آموزش مجلس، هفته گذشته ۱۱دی‌ماه، در انتقاد از عملکرد وزیر آموزش‌وپرورش مطرح کرد. مهدی اسماعیلی در کنار انتقادهایی، چون به‌روزرسانی نشدن محتوای آموزشی، توجه نکردن به سند توسعه‌ای، تحول آموزش‌وپرورش و «تحقیر معلمان و کادر آموزش‌وپرورش در پرداخت مطالبات قانونی» را ازجمله مشکلات این وزارتخانه و بهانه‌های استیضاح یوسف نوری دانست.

وضعیت آموزگاران در دوران وزارت یوسف نوری، بالاوپایین‌های زیادی داشت. شاید مهم‌ترین مسئله معلم‌ها، اجرای «رتبه‌بندی» بود. لایحه رتبه‌بندی معلمان که عمر ۱۳ساله دارد به زبان ساده، شاخصه‌هایی است که عملکرد آموزشی معلمان را می‌سنجد و این ارزیابی درنهایت باید به افزایش کیفیت عملکرد معلمان در کلاس درس منجر شود.

معلمان امسال گردهمایی‌هایی در پی اجرای این لایحه در مقاطع زمانی مختلف داشتند؛ گردهمایی‌هایی که به‌گفته محمدرضا نیک‌نژاد، حدود ۱۲مورد بودند. این معلم و فعال‌صنفی معتقد است، فعالان صنفی از شهر‌های مختلفی برای اجرای بی‌کم‌وکاست این لایحه همراه شدند.

نیک نژاد معتقد است، اجرای رتبه‌بندی به‌عنوان یکی از خواسته‌های مهم معلمان بنابر محدودیت‌های مالی درنهایت این دولت رسید. طرحی که از نگاه او در این دولت و در دوران وزارت نوری اجرا شد، اما اجرایش ناموفق بود.

آخرین اظهارات مسئولان آموزش‌وپرورش نشان می‌دهد، احکام رتبه‌بندی برای ۸۰۲هزار معلم صادر شده و ترمیم حقوق درحال انجام است.

با وجود این توضیحات، نیک‌نژاد از موضوعی پرده برمی‌دارد که به عقیده‌اش این لایحه به ابزاری برای تنبیه منجر شده است: «رتبه‌بندی هم با تمام کم‌وکاست، اجرا شد، اما بررسی‌ها نشان می‌دهد، تعدادی از فعالان صنفی که در این زمینه فعال بودند، به شکل تنبیه از افزایش حقوق محروم شدند؛ چندده‌نفر از فعالان‌صنفی در خوزستان و کردستان. رتبه‌بندی باید ابزاری برای بالا بردن کیفیت آموزش معلمان باشد، نه ابزاری برای تنبیه او.»

او معتقد است، وزیر آموزش‌وپرورش فعلی در راستای استیفای حقوق معلمان، دفاع از آن‌ها و همراهی با فعالیت‌های صنفی، موفق عمل نکرد: «هیچ دادگاهی تشکیل نشد، تعدادی از افراد محروم شدند، چه‌کسی باید از آن‌ها دفاع کند؟ وزیر آموزش‌وپرورش، اما می‌بینیم که هیچ همراهی و همدلی‌ای وجود ندارد.»

نرگس ملک‌زاده، کارشناس تعلیم و تربیت هم معتقد است، در یک‌سال و چندماهی که از دوران وزارت یوسف‌نوری می‌گذرد، اعتراض معلمان گسترده‌تر بوده است: «اعتراضات وارد فضای خیابان شد، معلم‌ها ابتدا مطالبات خود را بیان کردند و هنگامی که دیدند پاسخی از گفتگو دریافت نمی‌کنند، تصمیم گرفتند اعتراض را به خیابان بیاورند تا صدای‌شان بلند شود و مردم بیشتری را متوجه مشکلات‌شان کنند. اما این دولت نتوانست با اعتراض همکاران همراه شود و صدای‌شان را بشنود.»

ملک‌زاده به سخنرانی اردیبهشت‌ماه نوری در مریوان اشاره می‌کند. سخنرانی‌ای که بنابر گزارش رسانه‌ها، نوری درباره بند ۲۳ هیئت‌تخلفات گفت: «تجمعات غیرقانونی می‌تواند همکار فرهنگی را اخراج کند؛ تجمعات قانونی برای رسیدن به مطالبات به‌حق معلمان، حق معلمان است و باید این موارد از طریق قانونی پیگیری شود. این قشر زحمت‌کش خواسته‌هایی نیز داشته‌اند که باید بیان و به درخواست‌های آنان رسیدگی شود.»

ملک‌زاده دراین‌باره می‌گوید: «در اعتراض‌ها در اردیبهشت‌ماه تعدادی از همکاران ما بازداشت شدند و شاید هنوز علنی نشده باشد، اما در میان همکاران افرادی بودند که بازنشسته‌شان کرده و از ادامه فعالیت محروم‌شان کردند.»

این کارشناس صحبت‌های نیک‌نژاد را تایید می‌کند و از تبدیل‌شدن رتبه‌بندی به یک ابزار تنبیهی یاد می‌کند: «ما ۱۳سال است دنبال رتبه‌بندی هستیم، یکی از مهم‌ترین اعتراض‌های معلم‌ها به موضوع رتبه‌بندی بوده که از این دولت به دولت دیگر کشیده شده است و این دولت به صورت نصف‌و‌نیمه رتبه‌بندی را برقرار کرد، اما وقتی احکام زده شد، احکام فعالین صنفی برخی استان‌ها صادر نشد. یعنی رتبه‌بندی برای معلمانی که دنبال رتبه‌بندی بودند، اعمال نشد.» ملک‌زاده، از خوزستان و کردستان، خراسان و گیلان به‌عنوان استان‌هایی که برخی از فعالان صنفی آن از احکام رتبه‌بندی محروم شدند، یاد می‌کند.

اعتراض‌هایی که به مدارس کشیده شد

«دانش‌آموزی در زندان نداریم و مواردی هم اگر بازداشت باشند، برای بحث اصلاح و تربیت است که در مرکز روانشناسی‌اند و دوستان کارشنان کارشان را انجام می‌دهند تا بعد از اصلاح، به محیط مدرسه برگردند.» این صحبت‌های یوسف نوری، ۱۹مهرماه امسال است. درست در میانه‌های اعتراض‌های سراسری. در میانه‌های این اعتراض‌ها خبر‌هایی از وضعیت ناآرام مدارس نیز دست‌به‌دست می‌شد.

صحبت‌های وزیر، اما علاوه بر واکنش کاربران فضای مجازی، با واکنش کانون صنفی معلمان روبه‌رو شد. در بیانیه کانون صنفی معلمان آمده بود، اینگونه رفتار‌ها به محدودشدن فضا‌های آموزشی و سلب ماهیت علمی و فرهنگی کلاس‌های درس منجر می‌شود. انجمن علمی روانپزشکان کشور نیز در نامه‌ای سرگشاده از وزارت آموزش‌وپرورش خواست تا به پیمان‌نامه حقوق کودک متعهد و پایبند بماند.

در بخشی از این نامه سرگشاده تاکید شده بود: «براساس ماده ۱۹ این پیمان‌نامه، کشور‌های عضو باید «تمام اقدامات قانونی، اجرایی، اجتماعی و آموزشی لازم» را به‌عمل آورند تا از کودک در برابر تمام اشکال خشونت جسمی یا روانی، صدمه یا آزار، بی‌توجهی یا رفتار توأم با سهل‌انگاری و سوءرفتار حمایت کنند. بازداشت دانش‌آموزان معترض به‌قصد اصلاح و تربیت، مصداقی از خشونت است که در کنار عدم‌حمایت مسئولان آموزش‌وپرورش کشور تبعات بسیار ناگواری دارد.»

باوجود این انتقادها، اما یک وکیل دادگستری تایید کرده بود، بیشتر از ۱۵دانش‌آموز در کانون اصلاح‌وتربیت تهران نگهداری می‌شوند. الهام زاهدی، روان‌درمانگر کودک و نوجوان معتقد است، آموزش‌وپرورش برای سیاست‌های دولت برنامه‌هایی را پیش می‌برد.

این سیاست‌ها می‌تواند این وزارتخانه را از اهداف اولیه خود یعنی آموزش‌وپرورش، رسیدگی به کیفیت آموزش دانش‌آموزان و امنیت دور کند: «به‌دلیل شرایطی که در جامعه وجود دارد و سیاست‌هایی که اکنون در جامعه دنبال می‌شود، وزارتخانه از اهداف اصلی خود دور می‌شود، شاید این موضوع در کوتاه‌مدت به‌نظر نیاید، اما یک‌سال تحصیلی که تمام می‌شود، می‌توان دید که اثرات آن تا چه‌اندازه مخرب بوده است.»

او معتقد است، اگر مسئله‌ای هم در مدرسه به‌دلیل همه‌گیر شدن یک موضوع در جامعه رخ می‌دهد، باید این درایت آموزش‌وپرورش، مدیران و مسئولان باشد که آن را طوری هدایت کنند که گسترده نشود: «نه اینکه با تهدید‌های کانون اصلاح‌وتربیت و منع‌ازتحصیل بخواهند آن را کنترل ایجاد کنند. خیلی‌ها آن اوایل تصمیم گرفتند بچه‌های‌شان را تحت‌تاثیر همین موضوعات به مدرسه نفرستند.» نیک‌نژاد، معلم هم معتقد است وزارت آموزش‌وپرورش به هر طریقی باید از حقوق دانش‌آموزان و معلمان دفاع کند.

بررسی‌ها از اخبار رسمی نشان می‌دهد، یک‌بار در روز پنجشنبه ۲۱مهرماه در مدرسه شاهد اردبیل، اعتراض‌ها به مدرسه کشیده است. شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران نیز در بیانیه‌ای درباره این اتفاق تاکید کرد، «در روز پنجشنبه ۲۱مهرماه، در اردبیل، بعد از آنکه تعدادی از دانش‌آموزان دختر در دبیرستان شاهد، دست به اعتراض زده و شعار‌هایی در اعتراض به وضعیت موجود سر دادند، نیرو‌های لباس شخصی به این مدرسه ورود کرده و بعد تعدادی از دانش‌آموزان را دستگیر کردند.» مدتی بعد خبر درگیری در یکی از مدارس تهران منتشر شد.

همان‌زمان والدین دانش‌آموزان در گفتگو با اعتماد آنلاین اعلام کردند، در پی اعتراض تعدادی از دانش‌آموزان، ماموران وارد مدرسه‌ای در منطقه ۲ شدند درحالی‌که روابط‌عمومی آموزش‌وپرورش، ورود مامور به مدرسه را تکذیب کرد. اوایل آبان‌ماه هم خبری درباره درگیری و تنش در مدرسه‌ای دخترانه در محله سلسبیل منتشر شد. روایت‌های فضای مجازی متناقض بود و برخی از آن‌ها تشنج در فضای مدرسه را تایید می‌کردند.

وزیر آموزش‌وپرورش در واکنش به این ناآرامی‌ها در مدارس، ۱۳مهرماه به ایرنا گفت: «دشمن که تا دیروز دانشگاه‌ها و دانشجویان را مورد هدف قرار داده بود، امروز دانش‌آموزان را هدف قرار داده است.» او باردیگر ۱۴دی‌ماه به فارس گفت: «رسانه‌های ضدانقلاب، دانش‌آموزان ما را تحریک می‌کنند که اقداماتی را انجام دهند، اما واقعا از همکاران عزیزم، دانش‌آموزان گرامی و اولیای‌شان تشکر می‌کنم که زود متوجه این موضوع شدند و با اهتمام ویژه‌تر به فعالیت در نظام تعلیم‌وتربیت ادامه دادند. در تعداد کمی از مدارس و دانش‌آموزان این اتفاق افتاد، اما اولیای گرامی بدانند که نظام سلطه در این جریان دنبال این است که فرزندان آن‌ها را از هدف اصلی که دانش‌آموزی و تعلیم‌وتربیت است، منحرف کند.»

او در آبان‌ماه هم خواسته‌ای از حوزه علمیه داشت: «تحول بنیادین به این معنی است که بتوانیم لایه باور دانش‌آموزان را تغییر دهیم، درنتیجه ارزش‌ها و ابعاد رفتاری دانش‌آموزان تغییر می‌کند، بنابراین درخواست ما از حوزه‌های علمیه، کمک به انجام چنین تغییری است.»

خواسته‌ای که البته آذرماه پارسال هم آن را مطرح کرده بود: «از حوزه‌های علمیه درخواست می‌کنیم، در نظام آموزشی کشور ورود کنند، باید حضور طلاب جوان در مدارس و دانشگاه‌ها، زمینه‌سازی شود تا نوجوانان و جوانان بیشتر از گذشته با دین آشنا شوند.»

ایده‌ای که البته الهام زاهدی، کارشناس آموزشی موافق آن نیست و می‌گوید، هرچند معتقد است کودکان و نوجوانان به فردی نیاز دارند تا به‌سمت تحصیل هدایت‌شان کند، اما این افراد باید از جنس آموزش‌وپرورش باشند: «این تصمیمات مقطعی و هیجانی، در درازمدت نتیجه نمی‌دهد.»

تداوم افت کیفیت آموزشی

اسفندماه سال ۹۸ که شیوع ویروس کرونا در ایران به‌صورت رسمی اعلام شد، مدارس تعطیل شدند. تعطیلی مدارس تا حدود دوسال بعد، ادامه داشت. فروردین‌ماه امسال، اما با وجودی که پاندمی هنوز به پایان نرسیده بود، دانش‌آموزان راهی مدارس شدند. آمار‌های جهانی نشان می‌داد پاندمی کرونا، بزرگ‌ترین اختلال در سیستم‌های آموزشی در جهان را ایجاد کرد و وضعیت تحصیل بیش از یک‌ونیم میلیارد از دانش آموزان را تحت‌تاثیر قرار داد و بیش از ۲۰تریلیون ساعت آموزشی از دست رفت.

دانش‌آموزان ایرانی هم از این پاندمی در امان نماندند و عده زیادی از دانش‌آموزان از تحصیل بازماندند. شاید این یکی از مهم‌ترین و اولین چالش‌هایی بود که آموزش‌وپرورش دولت سیزدهم با آن روبه‌رو شد؛ تداوم تعطیلی یا بازگشایی مدارس. یوسف نوری، راه دوم را انتخاب کرد و به تعطیلی اجباری مدارس و آموزش از راه دور، خاتمه داد. او در توجیه عملکرد خود به آمار‌های یونیسف استناد و تاکید کرد، در دوران کرونا بیش از ۱۱۱کشور، آموزش حضوری داشتند.

نوری، شهریورماه امسال هم تاکید کرد، در دوران کرونا به‌ویژه در پایه اول ابتدایی، بازماندگی از تحصیل و عدم ثبت‌نام در پایه اول ابتدایی وجود داشت: «حدود ۴۰هزار نفر به بازمانده‌های از تحصیل یا ثبت‌نام نشده‌ها در این پایه اضافه شد که آمار سنگینی است و به‌راحتی افت‌تحصیلی در پایه اول ابتدایی اتفاق افتاد.» نوری البته مدتی بعد در نشستی که با کمیسیون آموزش مجلس داشت آمارش را تغییر داد و اعلام کرد، حدود ۷۸۰هزار کودک بازمانده از تحصیل در کشور وجود دارد.

آمار‌های فعالان اجتماعی درباره فقر آموزشی، اما بیشتر از این حرف‌هاست؛ احمد میدری، اقتصاددان و معاون وزیر رفاه دولت روحانی با یک مثال از فقر آموزشی در خرمشهر می‌گوید: «در سال ۹۹ و در دوران کرونا، در این شهر ۷۴۵نفر در دوره ابتدایی به مدرسه نمی‌آمدند.» او معتقد است، در دوران ابتدایی حدود ۲۴۰هزار دانش‌آموز و در مقطع متوسطه حدود ۷۶۰هزار نفر به مدرسه نمی‌روند و این نرخ بازماندگی از تحصیل می‌تواند در آینده بزرگ‌تر شود.

وزیر آموزش‌وپرورش آخرین‌بار در سفر به استان سمنان آمارش را اصلاح کرد و از وجود ۴/۱ میلیون بازمانده از تحصیل خبر داد.

طرح جبران و نصیب ازجمله طرح‌هایی هستند که در ماه‌های اخیر برای کاهش آمار بازماندگان تحصیل به‌کار گرفته شدند. در روز‌های اخیر و همزمان با آلودگی هوا در کلانشهرها، برخی مدارس باردیگر تن به تعطیلی اجباری دادند؛ تعطیلی‌ای که به‌نظر می‌رسد باتوجه به کندی سرعت اینترنت و اختلال در آموزش مجازی، آن را در افت کیفیت آموزشی بی‌تاثیر نمی‌دانند. بررسی‌های هم‌میهن نشان می‌دهد، در ایام آلودگی هوا و همزمان با وارونگی دما مدارس تهران، مشهد، پنج شهر آذربایجان شرقی، اصفهان، قم و... تعطیل شدند.

هرچند مدتی پیش یک نظرسنجی در بخش مطالعاتی شهرداری تهران نشان می‌داد، نیمی از شهروندان معتقدند تعطیل شدن مدارس در کاهش آلودگی هوا موثر است، اما وزیر آموزش‌وپرورش می‌گوید، از رئیس‌جمهور در یک جلسه خواسته بود تا اگر امکان دارد، مدارس جزو آخرین مراکزی باشند که تعطیل می‌شوند.

او مدتی پیش در یک برنامه تلویزیونی گفت: «به‌عنوان مثال طبق قانون مدیریت خدمات کشوری، کارمندان می‌توانند دورکار شوند تا جایی که آلودگی به سطح قابل تحمل برای دانش‌آموزان برسد. منتها میزان آلودگی‌ها در تهران در این چند روز به‌حدی بود که دانش‌آموزان هم نمی‌توانستند به مدرسه بروند. به‌این‌ترتیب تعطیلی مدارس و آموزش غیرحضوری، بار دیگر در کشور ادامه پیدا کرد و همچنان دغدغه افت‌تحصیل در دانش‌آموزان باقی ماند.»

مهاجران بازمانده از تحصیل

مهاجران بازمانده از تحصیل، یکی از مسائل و دغدغه‌های مشترک نظام آموزشی در ادوار مختلف است. مرکز امور بین‌الملل و مدارس خارج از کشور پیش‌تر به روزنامه ایران اعلام کرده بود، حدود ۵۵۶ هزار دانش‌آموز مهاجر در مدارس ایران مشغول به تحصیل بودند و در سال ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۲، تا الان حدود ۶۶۰ هزار دانش‌آموز مهاجر ثبت‌نام شدند. اما به‌نظر می‌رسد در یک‌سال و چندماه اخیر و همزمان با استقرار طالبان در کشور افغانستان، جمعیت مهاجران افغان افزایش چشمگیری پیدا کرد.

پیمان حقیقت‌طلب، مدیر پژوهش انجمن دیاران، اما موضوع تحصیل مهاجران در ایران را دو دسته می‌داند، یک‌دسته مشکلات سخت‌افزاری است: «یعنی تحصیل دانش‌آموزان به امکانات آموزش‌وپرورش وابسته است و در این زمینه هم بودجه نیاز است، امسال حدود چندده‌هزار نفر از مهاجران از تحصیل بازماندند.» او مشکل دیگری که متوجه دانش‌آموزان مهاجر است را اندکی ریشه‌دار‌تر می‌داند و آن هم موضوع محتوایی است که این کودکان مطالعه می‌کنند: «محتوای درسی متناسب نیست. ما حدود ۵۰۰هزار‌نفر دانش‌آموز داریم که ریشه‌های افغانستانی و یک فرهنگ نسبتا متفاوتی دارند، نیاز است در محتوای درسی هم دانش‌آموزان افغانستانی دچار دوپارگی هویتی نشوند.» او معتقد است، این مسئله همواره وجود داشته و هنوز هم دغدغه آن رفع نشده است.

از زبان چینی تا دانش‌آموزان متاهل

وزارتخانه آموزش‌وپرورش غیر از این موارد در روز‌های اخیر حواشی‌های دیگری هم داشت که بیشتر آن‌ها از نقل‌قول‌های مسئولان و سکاندار این وزارتخانه ریشه دوانده بود. وزیر، دی‌ماه امسال به مطالعه دانشگاه استنفورد در حوزه حکمرانی تاخت و اعلام کرد: «این دانشگاه پول گرفته تا در مطالعات خود اعلام کند، فساد در جمهوری اسلامی سیستماتیک است و پیشرفت‌های جمهوری اسلامی نمایشی است، اما بعد‌ها مشاهده کردند که بسیاری از اقدامات مانند واکسیناسیون حداکثری در ایران نمایشی نبوده است.»

نوری در روز‌های گذشته اعلام کرد، قرار است زبان چینی و آلمانی هم به سیلابس دروس اختیاری در مدارس از سال ۱۴۰۳ اضافه شود. او در روز‌های گذشته درباره انتشار اخباری درباره تقلب در امتحانات نهایی نیز گفته بود: «این نوع اخباری که در سایت‌ها پخش می‌شود، باعث می‌شود دانش‌آموزان دچار فشار روانی شده و نتوانند این آزمون را به‌خوبی پشت سر بگذارند که این باعث می‌شود تاثیر مهمی در آینده کاری این عزیزان بگذارد.».

اما یکی از واکنش‌برانگیزترین خبر‌ها که از ساختمان وزارتخانه آموزش‌وپرورش مخابره شد، مربوط به دانش‌آموزان متاهل بود.

محمدمهدی کاظمی، معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش‌وپرورش در یک برنامه رادیویی گفته بود: «دانش‌آموزان دختر درصورتی‌که متاهل شوند، می‌توانند با رعایت شئونات و مسائل تربیتی به تشخیص شورای مدرسه، در همان مدرسه روزانه به تحصیل ادامه دهند.»

این اظهارنظر که به‌سرعت در فضای مجازی دست‌به‌دست شد، واکنش‌های متفاوتی داشت. زاهدی، کارشناس آموزشی معتقد است در وهله اول، دختران زیر ۱۸سال کودکند و کودک هم نباید ازدواج کند: «بچه محصل نباید ازدواج کند و قانون در این موضوع تعاریفی دارد، اما وقتی محصل ازدواج می‌کند، می‌خواهند در این مرحله وارد شوند و او به تحصیل ادامه دهد. باید به این موضوع اشاره شود که کودکان نباید ازدواج کنند و چرا تبصره‌هایی به آن اضافه می‌شود که تبعات آن این بشود که امکان تحصیل در مدارس عادی را نداشته باشند و درنهایت این موضوع اجرایی شود، چون انگار زورشان به اینجا می‌رسد.»

زاهدی این ازدواج و جدا شدن از دنیای کودکی را آسیب می‌داند و می‌گوید، اگر مدرسه‌ای دختر متاهل را پذیرش کند، فرهنگ نمی‌پذیرد که دانش‌آموز متاهل کنار دانش‌آموزان مجرد بنشیند: «من فکر می‌کنم، باید روی ازدواج نکردن کودکان تاکید کنیم تا تبعات آن کم شود.»

از دیگر حواشی وزیر که البته روی نمودار داده‌های گوگل ترندز خودنمایی چندانی نکرد، انتصابات اوست. هرچند انتصاب داماد یوسف نوری در صندوق ذخیره فرهنگیان که اولین‌بار یک روزنامه آن را مطرح کرد، تکذیب شد، اما انتصاب معاون وزیر با واکنش فرهنگیان در کانال‌های فضای مجازی روبه‌رو شد.

مشکلات وزارتخانه، اما یکی، دوتا نیستند، شاید یکی از مهم‌ترین معضلات کمبود فضا و نیروی آموزشی برای تحصیل دانش‌آموزان باشد. داده‌های سالنامه آماری مرکز آمار ایران در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ نشان می‌دهد، حدود ۵۱۴ هزار و ۸۱۸معلم فعال در سراسر کشور وجود دارد، درحالی‌که یک‌سال پیش از آن تعداد معلم‌ها ۵۲۰هزار و ۴۴۰نفر بوده است. سال تحصیلی ۹۸-۹۷ هم تعداد معلمان ۵۴۸هزار و ۵۶۸نفر بود. رسانه‌ها در سال تحصیلی جدید از کمبود حدود ۲۵۰هزار معلم خبر می‌دادند. نوری کمبود معلم را باور دارد، اما معتقد است، از راه‌های مختلفی آن را جبران کرده است.

باوجود تمام این معضلات باید دید یوسف نوری که از دید تعداد زیادی از فعالان صنفی، ضعیف‌ترین وزیر آموزش‌وپرورش در سال‌های اخیر است، چه عملکردی در ادامه مسیر دارد.

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین