سارا بهرامی بازیگر تئاتر و سینما طی ماههای گذشته در چند فیلم سینمایی به ایفای نقش پرداخته که دو فیلم از این جمع قرار است در جشنواره چهل و یکم به نمایش در بیاید.
طبــق آخرین خبرها باید بگوییم سارا بهرامی روزهای پرکاری را در ماههای اخیر پشت سر گذاشــته است. این بازیگر تئاتر و سینما طی ماههای گذشته در چند فیلم سینمایی به ایفای نقش پرداخته که دو فیلم از این جمع قرار است در جشنواره چهل و یکم به نمایش در بیاید.
بهرامی به تازگی بازی در فیلم «جنگل پرتغال» به تهیه کنندگی رسول صدرعاملی و کارگردانی آرمان خوانساریان را به پایان رسانده است و همچنین جلوی دوربین فیلم «بندباز» به کارگردانی رضا نجاتی هم رفته تا با دو فیلم اولی به جشنواره چهل و یکم بیاید.
یک سریال نمایش خانگی و فیلم سینمایی «اردو بهشت» به کارگردانی کاظم دانشی از پروژههای بعدی سارا بهرامی است تا این بازیگر روزهای پرکاری را پشت سر بگذارد.
اگر چه بهرامی به عنوان استعدادی در فیلم «ایتالیا ایتالیا» کشف شد و با آن که برای فیلم «دارکوب» موفق شد سیمرغ جشنواره فجر را به دست بیاورد، اما بازیهایش در این چندسال اخیر ضعیف و سطحی است و جزو بازیگرانی است که همیشه «بد» هستند و، اما همیشه هم هستند و نقش میگیرند، به نوعی آنها سوتفاهمهای بازیگری هستند، معمولا هم در قالبی فرو میروند که انگار دنیای بازیگری با آنها شروع شده و ژستهای مکش مرگ ما هم که طبق طبق. اما تا آمدن جشنواره بیایید در این مطلب برخی نقشآفرینیهای او را با هم مرور کنیم
«هزارپا» به کارگردانی ابوالحسن داوودی داستان رضا مرد جوانی است که یک پای خود را از دست داده است و حالا به واسطه دزدی، گذر ایام میکند تا اینکه بطور اتفاقی متوجه میشود یک دختر ثروتمند نذر کرده که با یک جانباز ازدواج کند.
ابوالحسن داوودی که با ساخت «نان، عشق و موتور هزار» توانسته بود در ژانر کمدی خودی نشان دهد، بعد از شانزده سال دوباره به سراغ این موضوع رفته و تاحدی اسیر همین کلیشهها شده و البته در برخی موارد هم توانسته بدرخشد.
در بین گروه بازیگری «هرازپا» انتخاب سارا بهرامی اشتباه اندر اشتباه است. کاراکتر او سردرگم و پا در هواست و هیچ ویژگی مشخصهای ندارد. واکنشهایش گاهی به بلاهت نزدیک میشود و مشکل بزرگ اینجاست که این بلاهت حتی خندهدار هم نیست. به علاوه با وجود این که بهرامی پیشتر در «ایتالیا ایتالیا» نشان داده خونگرمی دارد که میتواند از پس سکانسهای کمدی بربیاید اینجا بیشتر بازیاش لوس است.
فیلم «جمشیدیه» ساخته یلدا جبلی داستان امیر و ترانه است که یک روز در خیابان با یک راننده تاکسی درگیر میشوند و در ادامه حادثه پیشبینی نشدهای زندگی این زوج را تغییر میدهد.
فیلم «جمشیدیه» میتوانست پیام خود را زیرپوستی به مخاطب انتقال کند و با همین کار از برچسب شعارزدگی دوری میکرد، اما کارگردان به این سمت نرفته و فریادش را آشکار سر میدهد. بخشی از بد بودن بازی بازیگران به فیلمنامه ناقص اثر هم برمیگردد، اما شخصی، چون سارام بهرامی، گاهی بازی اغراقآمیز و دور از ذهنی را ارائه میکند که با هیچ منطقی درست از آب در نمیآید.
فیلم سینمایی «سرکوب» اولین فیلم بلند رضا گوران است که کارگردانی چندین نمایش و ساخت یک فیلم کوتاه را در کارنامه دارد. در «سرکوب» ما با قصه دخترانی مواجه هستیم که به خانه بازگشته و در فضای سرد و بی روح آن قرار میگیرند.
خانهای که مدتها پیش به دلیل رفتارهای بد پدر تبدیل به جهنم شده و آنها به هر طریقی که میتوانستند از آن فرار کرده و زندگی جدیدی را آغاز کرده اند. فیلم ظاهرا قصد دارد در غیاب پدر تاریخچه این سرکوب و تاثیر آن بر زندگی اعضای خانواده را نمایش دهد. فیلم سرکوب فیلم ناامید کننده است و بازی بهرامی در این فیلم از نظر بسیاری از تماشاگران تصنعی و ضعیف بود.
«خانهای در خیابان چهل و یکم» نخستین فیلم بلند حمیدرضا قربانی است؛ کارگردانی که سابقهی دستیاری اصغر فرهادی را داشته و بسیاری از المانهای آشنای سینمای فرهادی در فیلمش دیده میشود.
فیلمنامه «خانهای در خیابان چهل و یکم» به نوعی الهام گرفته شده از داستانی است که یکی از مهمانان برنامه «ماه عسل» آن را روایت کرده بود. داستان فیلم ماجرای دو برادر است که بر سر مسائل مالی با یکدیگر دعوای لفظی پیدا کرده و یکی از آنان دیگری را به قتل میرساند و متواری میشود. این وضعیت باعث ایجاد بحران در خانواده میشود. سارا بهرامی در این فیلم یکی از ضعیفترین بازیهای خود را ارائه میدهد.
فیلم «دارکوب» به کارگردانی بهروز شعیبی محصول سال ۱۳۹۶ است. این فیلم داستان اجتماعی روابط انسانی افراد جامعه را در رو در رویی با معضلات اجتماعی و اعتیاد روایت میکند. ماجرای فیلم به یک زن معتاد و رابطه او با شوهر قبلیاش میپردازد.
حقایقی از گذشته به واسطه دیدار دوباره مهسا (زن معتاد) و آقای علیزاده (امین حیایی) برملا میشود و سرنوشت شخصیتها را تغییر میدهد. اما شخصیتها با شناخت دقیق از اوضاع و احوال تاریخی- اجتماعی از ایران امروز پرداخته نشدهاند بلکه فقط پوستهای از یک معتاد یا یک رییس فروشگاه روی پرده نقش بستهاند.
این بازی سارا بهرامی که برای او سیمرغ بلورین هم به ارمغان آورده صرفا به خاطر ایفای نقش یک معتاد است، نقشی که در کنار تیپهایی، چون دیوانه و … برای بازیگران میتواند جوایز را به ارمغان بیاورد. بهرامی، اما آنچنان معتاد خوبی را به نمایش نمیگذارد و پیش از او بازیگران دیگری به مراتب بهتر توانستند کاراکتر معتاد را در پرده سینما به تصویر بکشند، ایراد اصلی بهرامی هم غلو بازی کردن او در برخی صحنههاست.
منبع: برترین ها