معاون فنی و نظارت سازمان نظام پزشکی کشور با اشاره به درخواستهای تعرفهای برای سال آینده، نسبت به خطر کمبود پزشک در برخی رشتههای مادر پزشکی، تعطیلی مطبهای پزشکی، مشکلات معیشتی جامعه پزشکی و ... هشدار داد.
دکتر علی سالاری درباره پیشنهادات تعرفههای پزشکی برای سال آینده، گفت: درخواست ما این است که دولت کف تابآوری مطبها و مراکز درمانی را برای تعیین تعرفههای سال آینده در نظر بگیرد و تعرفههای پزشکی را بر اساس گرانی و میزان تورم تعیین و تنظیم کنند تا همکاران ما جدای از دستمزد خودشان که معمولا همیشه عقبتر از تورم است، بتوانند از عهده خرید یا تعمیر دستگاههای پزشکی، اجاره مطب و ... برآیند و بتوانند کار ارائه خدمتشان را ارائه دهند. این میشود همان کف تابآوری مطبها و مراکز درمانی.
وی با بیان اینکه در سالهای اخیر بسیاری از همکاران ما در حوزه پزشکی مطبهایشان را تعطیل کردهاند، افزود: متاسفانه سفره درمانی بسیاری از مسئولان از سفره درمانی مردم عادی جداست؛ آنها فقط یکسری پزشک مشهور و سلبریتی را میببینند و ممکن است در مراجعه به این پزشکان مبالغ خارج از عرفی را هم پرداخت کنند. بعد هم قیاس کرده و تصور میکنند که حتما درآمد سایر پزشکان هم بالاست. در حالی که تخصصهای نسخهنویس، پزشکان عمومی، ماماها و... بسیار مشکل دارند. سالهاست که مطبهای ماماها جمع شده است؛ بنابراین صحبت ما با دولت این است که کف تابآوری مطبها بر اساس تورمی که واقعا در حال حاضر بالاست، برای تعیین تعرفههای پزشکی سال آینده در نظر بگیرند.
سالاری با بیان اینکه تورم حوزه سلامت همیشه از تورم عمومی جامعه بالاتر است، گفت: باید توجه کرد که بسیاری از دستگاههای مورد نیاز پزشکان، از خارج از کشور آمده و به ارز وابسته است؛ بنابراین گرانی در این حوزه بیشتر است؛ بنابراین باید این مباحث را لحاظ کنند.
معاون فنی و نظارت سازمان نظام پزشکی کشور درباره وضعیت درآمدی پزشکان، گفت: درآمدهای پزشکان بسیار متغیر است. پزشکان قدیمی هستند که بیمار بسیار زیادی دارند، جراحی میکنند، تزریقات دارند و ... بنابراین اقتصادشان میچرخد، اما پزشکان جوان و عادی ما و پزشکانی که حقوقبگیر بوده یا در روستاها خدمت میکنند، شرایطشان متفاوت است. پزشکان خانواده ماهیانه ۱۰ تا ۱۵ میلیون تومان حقوق میگیرند. بسیاری از پزشکانی که مطب داشتند، اکنون مطبشان در حد دو تا پنج بیمار دارد که واقعا اگر عشق و علاقه به پزشکی نباشد، باید مطبشان را ببندند. پزشکان اورژانس ما که در بیمارستانها سختترین کار را انجام داده و بیخوابی و محیط طاقتفرسا را تحمل کرده و به ارائه خدمت ادامه میدهند، درآمدشان در حد حقوقی زیر خط فقر است. اگر خط فقر را ۱۸ میلیون تومان در نظر میگیرند، گزارشهایی داریم که پزشکان ما ۹ تا ۱۵ تومان حقوق دارند؛ یعنی غاطبه جامعه پزشکی این درآمدها را دارند. حال ممکن است در هر قشری درصد کوچکی سلبریتی هم باشد که درآمدهای بالا و نجومی هم داشته باشند، اما درست نیست که این درآمدها را به همه آن قشر تعمیم دهیم. عامه جامعه پزشکی از نظر درآمدی و حتی معیشت دچار تنگنا هستند.
سالاری درباره بحث تعطیلی مطبها و خطر افزایش این پدیده، گفت: وقتی پزشکان مطبشان را تعطیل میکنند، معمولا اعلام نمیکنند، اما آنطور که از همکارانمان بازخورد میگیریم، نشان میدهد که وضعیت مطبداری مناسب نبوده و مطبداری چندان به صرفه نیست؛ بویژه در شهرهای کوچک، در حاشیه شهرهای بزرگ و ... وقتی اجارهبها در شهر تهران در عرض یک ماه تا ۲۰ درصد بالا میرود، هزینههای جاری مطبها بالا میرود، آن هم در حالی که مقدار ویزیت به نسبت کشورهای همسایه، تورم و... کم است و بیمهها هم حمایت نمیکنند تا مردم بتوانند به راحتی خدمات پزشکی و سلامت را دریافت کنند؛ بنابراین منطقی است که وضعیت مطبداری مناسب نیست. باید توجه کرد که مطبداری در ایران حال و روز خوبی ندارد.
وی درباره رشتههای در معرض خطری که داوطلب برای آنها کم است، گفت: زمانی که حقوق مکفی باشد و امکانات وجود داشته باشد، کسی بدش نمیآید که مدرک بالاتر اخذ کند، اما وقتی فردی میبیند که در بالای ۴۰ سالگی فارغالتحصیل میشود و نمیتواند خرج مطبش را دربیاورد و باید یک حقوق حداقلی و کارمندی را که میتوانسته در سن ۲۰ سالگی به دست آورد، اکنون در ۴۰ سالگی در بیمارستان بهدست آورد، قطعا گرایشی برای خواندن تخصص در برخی رشتهها ندارد. متاسفانه رشتههای مادر هستند که اقبال نسبت به آنها کم شده است؛ مانند تخصص طب اورژانس، عفونی، داخلی و... و این موضوع دارد به سمت رشتههایی که در گذشته لوکس هم محسوب میشد، کشیده میشود. به عنوان مثال درباره فوقتخصص جراحیهای اطفال، قلب، قفسه سینه و ... حتی تخصصهایی که بسیار استراتژیک است، مانند فوق تخصص عروق و ... در خطرند و کرسیهایشان خالی میماند. زیرا فارغالتحصیلی که در دوره عمومی یا تخصص میخواهد به مقطع بالاتر رود، بررسی میکند و میبیند که دو سال باید با کمترین حقوق که در حد دانشجویی است، سختترین کار را انجام دهد و بعد از فارغالتحصیلی هم بازار دلچسب نیست؛ بنابراین بهجای این کار، یا بازارهای جذابتری در کشورهای اطراف وجود دارد که مهاجرت میکنند یا اینکه وارد بازارهای جذابتر و پولسازتر داخلی میشوند.
سالاری ادامه داد: در عین حال نمیتوان همکاران ما را سرزنش کرد؛ چراکه آنها هم باید امرار معاش کنند، زندگی کنند و خانه بخرند و بتوانند پاسخگوی خانواده باشند. بازار زیبایی اکنون بسیار داغ شده و بسیاری از همکارانی که در رشتههای مختلف تحصیل کردند و رشتههای استراتژیکی هم دارند، میبینیم که در مطبها و بیمارستانها به سمت اعمال جراحی زیبایی روی آوردند. البته باید توجه کرد که اینهم مُسَکن است و ماندگار نیست. به نظر میرسد که با ادامه روند در سالهای آتی از نظر تخصص و خدمات پزشکی دچار آسیب و معضلات زیادی میشویم و مردم در این زمینه دچار خسران خواهند شد.
وی تاکید کرد: اگر حقوق یک پزشک را در سال ۱۳۹۰ با سال ۱۴۰۰ مقایسه کنید، قدرت خرید در سال ۱۴۰۰ حداقل ۱۰ برابر کم شده است. با این مقایسه متوجه میشویم که چرا ماندگاری پزشک در مناطق محروم در کشور و برای ادامه تحصیل کم و کمتر میشود.
سالاری با بیان اینکه مهمترین بخش در تعیین تعرفهها نگاه مسئولان به جامعه پزشکی است، گفت: نباید کل پزشکان را چند پزشک شهره در شهر ببینند، مشکلات معیشتی پزشکان را درک کنند و بدانند که هر چیزی یک قیمتی دارد. همانطور که کالاهای اساسی یک قیمت تمام شده دارد، خدمات سلامت هم قیمت تمام شدهای دارد و اگر بخواهید اقتصاد را دستوری اجرا کنید، قطعا هم کیفیت کاهش مییابد، هم نارضایتی ایجاد میشود و در نهایت هدف که رضایت مردم است، حاصل نمیشود.