فراروـ ژان باتیست فوریه فرانسوی که پزشک مخصوص ناصرالدین شاه بود، همزمان با بازگشت شاه از سومین سفرش به فرنگ به ایران آمد. او در مدت اقامت خود در ایران و کاخ گلستان خاطرات و تجربیات زیادی را ثبت کرد و بعد از بازگشت به فرانسه کتابی را به نام «سه سال در دربار ایران» براساس خاطرات خود نوشت که در آن به روایت آنچه در آن روزها از زنان و مردان دربار ایران دیده بود، پرداخته است. در بخشی از این کتاب آمده است:
ناصرالدین شاه قاجار نذر داشت که هر سال در روز اربعین آش شله قلمکار نذری میپخت. در این روز همه درباریان و اهل حرمسرا داخل حیاط بزرگ کاخ جمع میشدند و هر کدام از رجال برای خود عزیزی نزد شاه کاری را بر عهده میگرفتند. شاه بالای ایوان بلندش مینشست و قلیان به روی زانو ناظر بر اجرای امور بود. آشپز مخصوص دربار، اما در این روز برای خودش برو و بیایی داشت و منزلتش را تا سرحد صدراعظم شاه بالا میدید. بعد از اینکه آش پخته میشد، داخل کاسههای زیبای گل و مرغی و چینی جای میگرفت و با روغن و پیاز داغ اضافه راهی خانه اعیان و بزرگان میشد.
رسم بر این بود که افراد کاسه آش را بعد از نوش جان کردن با اشرفی و سکههای طلا پر کنند و به دربار بفرستند و هرکس کاسهاش بزرگتر بود یا آشش روغن و مخلفات بیشتری داشت، لاجرم جیب مبارکش بیشتر خالی میشد. در این میان آشپز باشی که یک سال تمام منتظر چنین فرصتی بود، وقت را برای انتقام غنیمت میشمرد و برای هرکدام از اعیان و اشراف که طی آن سال با آنها خصومتی پیدا کرده بود، کاسهای بزرگتر و پر روغنتر میفرستاد. لابد این ضرب المثل اختراع همین آشپز پاشی ناصرالدین شاه است که به هرکس در طول سال از او بدی یا گزندی دیده بود، با تهدید میگفت: «آشی برایت بپزم که یک وجب روغن داشته باشد.»