شرکتهای خودرویی در بازار سرمایه از جمله نمادهای بزرگ و مهم هستند که در بسیاری از مواقع بازارساز نیز بودهاند. شرکتهای بزرگ خودروسازی مانند ایرانخودرو، سایپا، پارسخودرو، گروه بهمن، زامیاد و قطعهساز و کامیونساز در این گروه بورسی حضور دارند، اما مهمترین شرکتهای خودرویی، یعنی ایرانخودرو، سایپا، پارسخودرو و زامیاد بهدلیل تاثیرگذاری و داشتن بیشترین سطح تولید و فروش در صنعت خودرو شرایط خاصی دارند.
به گزارش هممیهن، وضعیت مالی این شرکت بهجز زامیاد، ناامیدکننده است. سه شرکت ایرانخوردو، پارسخودرو و سایپا دارای هزینه بهای تمامشده بیش از تولید و فروش هستند. در واقع، مشکلات این شرکتها به نیروی مازاد، بدهی سنگین و زیانهای بالاست.
اما یکی از بزرگترین معضلات این شرکتها خط تولیدی است که با وجود هزینه بالای تولید این خطهای تولید بلااستفاده ماندهاند. این در حالی است که فروش انواع خودروییها با قیمت روز و بسیار گران است. خودروهایی که تولید انواع مشابه آنها در چین و اروپا و دیگر کشورها بهمراتب ارزانتر از قیمت عرضه در ایران هستند، اما همچنان این شرکتها زیانده هستند.
این روزها عرضه پررونق انواع خودرو در بورس کالا نیز نتوانست وضعیت سهام این شرکتها را رونق دهد. در واقع بازار سهام از عوامل سیستماتیک و غیرسیستماتیک رنج میبرد. از یک طرف این بازار مدیران خنثی و ضعیف در بورس دارد که توانایی احقاق حق سهامداران را ندارند و برای ماندن در پستهای مدیریتی خود حتی بیرون از دولت، تلاش و لابی میکنند.
اما از آن مهمتر وضعیت بد اقتصادی است که سبب میشود معاملات سوداگرانه در بازارهای غیرمولد افزایش یابد و شهروندان برای اینکه از دارایی خود محافظت کنند سراغ خرید و نگهداری ارز، سکه طلا و حتی خودرو در بازارهای غیررسمی بروند.
بر همین اساس، در هفتههای اخیر بازارهای سوداگری روند صعودی داشته و بازار ارز، سکه، طلا و حتی بازار آزاد خودرو چنان با افزایش قیمت مواجه شدند که بازار سرمایه را به حاشیه راندهاند. تاجایی که در دو ماه گذشته بازار ارز و طلا بالای ۳۰ درصد برای سوداگران بازدهی داشت، اما بازار سرمایه در یک روند فرسایشی دست و پا میزند.
در هفتههای اخیر، مهمترین رخداد در بازار سرمایه، عرضه خودرو در بورس کالا بود. درحالیکه در گذشته عرضه خودرو در بورس کالا کمی با مشکل مواجه بود، اما در هفتههای اخیر، روال روزانه به خود گرفته است. در گذشته وزارت صمت بنا به دلایلی در این خصوص مقاومتهایی داشت، اما حواشی خرید و فروش در بازار خودرو، شرکتهای خودرویی، بازار سرمایه و وزارت صمت را به سمت بورس کشاند.
حالا مدتی است که خودرو در بورس عرضه میشود. هرچند به عقیده اغلب کارشناسان بورسی، بهدلیل شفافیت و حاکم بودن قانون عرضه و تقاضا، قطعا عرضه کالا در بورس کالا یک رخداد مثبت است، اما این رخداد خوب، برخی مواقع تبدیل به مشکل میشود.
تاکنون خودروهایی مانند فیدلیتی، انواع هایما، پژو ۲۰۷ دندهای و اتوماتیک، تارا دستی و اتوماتیک، لاماریایما، دیگنیتی، کارا و شاهین در بورس کالا عرضه داشتند. عرضه خودرو در بورس کالا، برای دوری دلالان از این بازار و عرضه مستقیم به مصرفکننده هدفگذاری شدهاست.
برای تحقق این اهداف، شرایطی تعیین شدهاست که این شرایط عبارتند از میزان پیش دریافت خرید به میزان ۵۰ درصد (برای شاهین ۱۰ درصد پیشپرداخت در نظر گرفته شده است)، نداشتن امکان ثبتنام برای اشخاصی که در عرضههای قبلی موفق به خرید خودرو سواری شدهاند، امکان یک ثبت سفارش برای هر کد بورسی و عدم امکان برای ثبت سفارش حقوقیها.
عرضه در بورس کالا تا یکی دوماه پیش بسیار بد پیش رفت و هیچ استقبالی وجود نداشت و از ۱۰۰ خودروی عرضهشده فقط ۳۹ خودرو فروخته شد.
اوضاع تقاضا چنان بد بود که مدیر بازرسی و امور اعضاء بورس کالا در خصوص عرضه شاهین در بورس کالا طی نامهای اعلام کرد: «میزان پیشدریافت خرید محصول شاهین از ۵۰ درصد به ۱۰ درصد کاهش یافت.» همچنین در این نامه اشاره شد محدودیت ورودی تعداد خرید برای هر کد ملی حذف میشود و اشخاصی که پیشتر در عرضههای قبلی موفق به خرید خودرو سواری شدهاند نیز امکان ثبت سفارش دارند و در صورت وجود مازاد عرضه، خرید برای مشتریان حقوقی در مازاد عرضه بلامانع است.
یعنی برای اینکه مشتری جذب کنند حتی دست دلالان را باز گذاشتند که در این بازار حضور داشته باشند. این وضعیت بعد از استقبال در ۲۸ آذر تغییر کرد و وقتی که بورس کالا همه حتی نمایندگان مجلس را برای توفیق در کار خود بسیج کرد، شرایط را به روال قبلی یعنی ایجاد محدودیت برگرداند.
اما چرا ۳۰ آذر امسال چند هزار دستگاه خودرو به فروش رسید؟ پاسخ ساده است. خودرو در ایران برای مردم یک کالای سرمایهای بهحساب میآید؛ لذا علت این اقبال، تورم در سطح عمومی قیمتها و اختلاف قیمتی بورس کالا با بازار است.
قیمت شاهین در بازار آزاد طی شهریور و مهر، ۳۵۹ میلیون تومان بود. نمایندگی حدود ۳۴۴ میلیون تومان قیمت گذاشته بود. این در حالی بود که قیمت در کارخانه ۳۰۴ میلیون تومان بود، اما در ۳۰ آذر قیمت شاهین در بازار آزاد به ۵۰۰ میلیون تومان رسید، ولی در نمایندگی همچنان ۳۴۴ میلیون تومان و در کارخانه ۳۰۴ میلیون تومان بود. در واقع این اختلاف قیمت بین بازار آزاد و نمایندگی سبب درخواست خرید شد.
استقبال از پژو نیز در بازار مانند شاهین روند صعودی داشت. در هفتههای اخیر چندین بار پژو ۲۰۷ عرضه شد. بار اول ۶۰۰ دستگاه از این خودرو هشتم آذر و ۶۰۰ دستگاه دیگر نیز ۱۹ آذر در بورس کالا به فروش رفت. بعد از این فروشها بود که وزارت صمت طی نامهای اعلام کرد، قصد دارد عرضه خودرو را در بورس کالا بیشتر کند و در نهایت، ایرانخودرو در هفتههای گذشته مجموعا ۴۰۰۰ دستگاه پژو ۲۰۷ و تارا در بورس عرضه کردهاست.
آخرین عرضه در بورس کالا، خودروی شاهین محصول سایپا بود. در اواخر تابستان امسال، ۱۰۰ دستگاه شاهین در بورس کالا عرضه شد که در نهایت ۳۹ دستگاه با قیمت پایه ۳۰۴ میلیون تومان معامله شد. اما در روز ۳۰ آذر فضای دیگری رقم خورد. ۲۰۰۰ هزار دستگاه با قیمت پایه ۳۰۴ میلیون تومان عرضه شد که در نهایت با قیمت ۳۴۶ میلیون و ۸۹۷ هزار تومان معامله شد.
البته باید به این مبلغ ۱۲ درصد (بیش از ۴۱ میلیون تومان) مالیات، چهارمیلیون هزینه شمارهگذاری و حدود ۳۸ میلیون تومان هزینه بیمه را نیز افزود. این افزایش ۱۱/۱۴ درصدی قیمت بهخاطر تقاضای بالا اتفاق افتاد و سبب شده است تا روند کشف قیمت بهروندی خاص تبدیل شود. این در حالی است که قیمت نمایندگی در مهر امسال مبلغ ۳۴۴ میلیون تومان بود.
اما سوالی که مطرح است اینکه از کجا مشخص میشود این خریداران، مصرفکننده واقعی بوده و دلالان خودرو نیستند؟ استقبال بالای خودرو در بورس کالا این شبهه را در بین برخی از کارشناسان ایجاد کرده است که احتمالا جذابیت تفاوت قیمت، باعث شده دلالان به این بازار توجه کنند. هرچند شرایطی تعیین شده و محکمکاری صورت گرفته است، اما نمیتوان منکر شد که تفاوت قیمت بین کارخانه، بورس کالا و بازار آزاد که به چند ۱۰۰ میلیون تومان میرسد، میتواند مانع ورود سفتهبازها به این بازار شود. همانگونه که در بازار سهام نیز این احتمال وجود دارد.
نکته جالبتر اینکه قیمت کارخانه که براساس گزارش فروش ماهانه آبان ۱۴۰۱ هر دستگاه شاهین ۳۰۴ میلیون تومان بوده است میتواند تا هر قیمتی که بازار به اصطلاح بورسی مَچ میشود، قیمت بخورد و تا ۳۴۶ میلیون تومان پیش رود.
در حال حاضر برای خودرو شاهین، چهار قیمت در کشور وجود دارد. قیمت کارخانه ۳۰۴ میلیون تومان است که البته نصیب خواص میشود و برای عموم نیست. قیمت نمایندگی که ۳۴۴ میلیون تومان است و مسیر خرید آن مسدود است.
قیمت بورس کالا که ۳۴۶ میلیون تومان است و عرضههای محدودی دارد و قیمت بازار که ۵۰۰ میلیون تومان است؛ بنابراین سوال اساسی این است که کدام شرایط برای شهروندان برای خرید آسان مهیاست؟ پاسخ این سوال ساده است. فقط قیمت خودروی ۵۰۰ میلیون تومانی بهراحتی در اختیار شهروندان است و یکی از دلایل گرانی هم همین عدم عرضه و تقاضای بالاست.
در واقع شرایط اقتصادی برآمده از تحریم کشور را به مسیری هدایت کرده است که هر کالایی به دلیل نداشتن عرضه و تقاضای متعادل به چندین برابر قیمت فروخته میشود. حال اگر وضعیت اقتصادی مانند تورم و نقدینگی و ... را نیز به این عوامل اضافه کنیم، مشخص میشود که مصرفکننده هیچ شانسی برای خرید کالا با قیمت واقعی ندارد.
در حقیقت راهکار بورس زمانی مناسب و به نفع مصرفکننده است که خودرو به اندازه کافی در بازار بوده و تحویل فوری باشد، در این صورت است که قیمت بازار منفی میشود و مصرفکننده نیز سود میکند. نباید فراموش شود که در هشتماهه منتهی به آبان ۱۴۰۱ این چهار شرکت بزرگ خودرویی ۷۵۰ هزار دستگاه فروختند که زیر ۱۰ دستگاه آن در بورس کالا عرضه شد. مابقی به روشهای مختلفی توسط شرکتها فروخته شده که خود جای بحث زیادی دارد.
تا زمان تنظیم گزارش، عرضه شاهین در بورس کالا بر بازار آزاد تاثیر منفی نگذاشته است و با وجود اینکه از قیمت عرضه ابتدایی نزدیک به ۱۵ درصد بالاتر فروخته شد، بازار آزاد حتی ثابت و در همان محدوده ۵۰۰ میلیون تومان ماند و البته ارزانتر نیز نشد. در واقع بازار آزاد به این عرضه اهمیت خاصی نشان نداد.
این شرایط در مورد برخی خودروهای دیگر با وضعیت بهمراتب بدتری روبه رو شد. بهطور مثال هایما که یک خودروی چینی است تفاوت قیمت فاجعهآمیزی با بازار دارد. براساس قیمت موجود در سایتها هایما ۸S در بازار چین از حدود ۱۴ هزار دلار شروع و به حدود ۲۰ هزار دلار هم میرسد. با این وجود هایما صفر در بازار آزاد ایران بیش از یک میلیارد تومان قیمت دارد.
براساس این گزارش برخی از سایتهای فروش خودرو، قیمت این محصول حتی تا یک میلیارد و ۲۳۰ میلیون تومان در شرایطی هم رسید. قیمت پایه هایما در بورس کالا ۷۴۳ میلیون تومان است که اگر هم هزینه خواب پول و هم هزینههای جانبی را لحاظ کنیم، شاهد تفاوت قیمتی عظیمی خواهیم بود. حتی اگر هایما S۷ با قیمت یک میلیارد تومان در بازار آزاد معامله شود، بیش از ۲۴۰ میلیون تومان فاصله قیمتی با بورس کالا دارد.
خودروییها در سال جاری نیز مانند دورههای قبل زیاد بودند. این شرکتها با وجود فروش مناسب همچنان زیان سنگینی را متحمل هستند.
ایرانخودرو در سال جاری وضعیت عجیبتری را دنبال کردهاست. با وجود این تورم و افزایش ارزش داراییها، دارایی ایرانخودرو روند کاهشی داشته است. اتفاق نادری که فقط برای شرکتهای زیانده ایرانی رخ میدهد. ایرانخودرو در شهریور امسال دارای فروش داخلی و خارجی و خدمات به ارزش ۷۷ هزار و ۸۰۰ میلیارد تومان بود که در مقابل بهای تمامشده این فروش به ۸۲ هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان رسید. برهمین اساس زیان ناخالص شرکت چهار هزار و ۶۰۹ میلیارد تومان شد. در نهایت ایرانخودرو در شهریور ۱۴۰۱ دارای زیان خالص ۳۹۵ میلیارد تومانی بود.
جمع داراییهای شرکت در شهریور پارسال مبلغ ۸۴ هزار و ۱۰۰ میلیارد تومان بود، اما امسال به ۸۰ هزار و ۹۰۰ میلیارد تومان تنزل یافت. سرمایه ایرانخودرو ۳۰ هزار میلیارد تومان است، اما زیان انباشته شرکت ۴۱ هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان است.
دارایی ایرانخودرو حدود ۸۱ هزار میلیارد تومان و جمع حقوق مالکانه شرکت منفی ۱۱ هزار میلیارد تومان و جمع بدهی شرکت ۹۲ هزار و ۳۷۷ میلیارد تومان است، در واقع بدهی شرکت از کل دارایی شرکت بیشتر است. بهعبارت دیگر علاوه بر اینکه زیان انباشته شرکت بیش از سرمایه شرکت است، بدهی شرکت نیز از دارایی شرکت بیشتر است و این وضعیت از ایرانخودرو یک بحران واقعی برای کشور ساخته است.
همین وضعیت تقریبا برای سایپا نیز با کمی تفاوت تکرار شده است. سایپا در شهریور امسال دارای فروش داخلی و خارجی و خدمات به ارزش ۲۶ هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان بود که برای این فروش، مبلغ ۲۵ هزارو ۷۰۰ میلیارد تومان بهای تمامشده پرداخت کرد که در نهایت سود ناخالص حدود یک هزار میلیارد تومانی را ثبت کرد، اما زیان مالیاتی شرکت ۳۳۰ میلیارد تومان بود و در نهایت بهدلیل هزینههای زیاد، زیان خالص یک هزار و ۸۵۶ میلیارد تومانی را ثبت کرد.
سایپا نیز بدهیای بیش از دارایی دارد و در این حوزه دچار بحران است. جمع دارایی سایپا ۶۳ هزار و ۸۶۶ میلیارد تومان، جمع بدهی ۷۰ هزار و ۳۶۴ میلیارد تومان و زیان شرکت ۲۶ هزار و ۱۹۸ میلیارد تومان در برابر سرمایه ۱۹ هزار و ۵۵۱ میلیارد تومانی است.
پارسخودرو نیز مانند ایرانخودرو و سایپا دارای زیان خالص و ناخالص است. در شهریور امسال این شرکت ۹ هزار و ۸۸۱ میلیارد تومان فروش داشت که ۱۲ هزار میلیارد تومان بابت آن هزینه بهای تمامشده پرداخت کرد و در نهایت دارای زیان ناخالص دو هزار و ۱۸۱ میلیارد تومانی شد. زیان عملیاتی شرکت سه هزار میلیارد تومان بود.
در نهایت، زیان خالص شرکت سه هزار و ۱۵۵ میلیارد تومان بود. پارسخودرو نیز مانند ایرانخودرو و سایپا دارای بدهی بیش از کل دارایی دارد و این شرکت هم دارای ریسک بالایی است. جمع دارایی پارسخودرو ۱۳ هزار و ۹۱۳ میلیارد تومان، جمع بدهی ۱۴ هزار میلیارد تومان و زیان انباشته شرکت ۱۱ هزار و ۵۳۷ میلیارد تومان در مقابل سرمایه ۱۱ هزار و ۳۵۶ میلیارد تومانی بود.
در این بین وضعیت زامیاد از دیگر شرکتها بهمراتب بهتر است. این شرکت در هشت ماهه منتهی به آبان ۱۴۰۱ مبلغ شش هزار و ۵۳۰ میلیارد تومان فروش داشته که بهای تمامشده آن مبلغ پنج هزار و ۴۵۹ میلیارد تومان بوده که براساس آن مبلغ یک هزار میلیاد تومان سود ناخالص داشته است.
سود عملیاتی شرکت ۵۵۹ میلیارد تومان و سود خالص شرکت ۴۵۹ میلیارد تومان بود که برای هر سهم ۸۳ تومان سود محقق کرد. این شرکت مبلغ ۱۰ هزار و ۶۵۹ میلیارد تومان دارایی، هفت هزار و ۷۳۴ میلیارد تومان بدهی، ۳۹۶ میلیارد تومان سود انباشته و ۵۵۲ میلیارد تومان سرمایه دارد.
براساس صورتهای مالی شرکتهای سایپا، ایرانخودرو و پارسخودرو مشخص شد که این سه شرکت دارای بدهی بیش از دارایی هستند. این رخداد یعنی شرکتها دارای ریسک بزرگی هستند و بهلحاظ اعتبارسنجی قابلیت دریافت تسهیلات را ندارند، چون اگر روزی ورشکسته شوند، دارایی ندارند که به بانکها و تسهیلاتدهندهها بابت بازپرداخت و تسویه واگذار کنند.
هزینه مالی ایرانخودرو، دو هزار و ۷۴۷ میلیارد تومان و تسهیلات دریافتی هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان بود. سایپا نیز دارای دو هزار و ۳۳۳ میلیارد تومان هزینه مالی بوده و دو هزار و ۳۴۸ میلیارد تومان تسهیلات بلندمدت دریافت کرده است. پارسخودرو نیز دارای هزینه مالی ۱۹۸ میلیارد تومان بوده و ۱۶۸ میلیارد تومان تسهیلات بلندمدت دریافت کرده است.
همواره برای بررسی دقیقتر وضعیت شرکتهای بزرگ به نسبتهای مالی شرکتها نیاز است و نمیتوان بدون بررسی نسبتهای مالی، وضعیت شرکتی را تحلیل کرد. موضوع در این حوزه مهمتر از مابقی سرفصلها هستند. بازده دارایی، بازده سرمایه و نسبت مالکانه این موارد را شامل میشوند.
بررسیها نشان میدهد بازده دارایی ایرانخودرو، سایپا و پارسخودرو منفی است. واضح است که این شرکتها نتوانستهاند بازدهی لازم را از داراییهای خود کسب کنند و با بحران شدید مدیریتی مواجه هستند. درحالیکه بازده سرمایه شرکتها مثبت است، نسبت مالکانه ایرانخودرو و سایپا منفی است. در یک بنگاه اقتصادی در شرایط معمول هرچه این نسبت بیشتر باشد به معنای ریسک کمتر صورت وضیعت مالی شرکت است.
یک بنگاه اقتصادی با استفاده از داراییهایی که دارد منافع کسب میکند. اما این داراییها از کجا تامین مالی میشوند؟ یا سهامداران شرکت از خود پول گذاشتهاند (حقوق صاحبان سهام) یا اینکه قرض کردهاند. بدیهی است که با افزایش بدهی بنگاه، ریسک صورت وضیعت مالی بالا میرود، پس هرچه حقوق صاحبان سهام و در نتیجه نسبت مالکانه بنگاه بیشتر باشد بنگاه ریسک کمتری دارد.
ایرانخودرو، سایپا، پارسخودرو و زامیاد در هشتماهه ابتدای سال، ۷۵۰ هزار دستگاه به ارزش تقریبی ۱۶۰ هزار میلیارد تومان فروختهاند. اما نکته مهم برای شرکتهای خودرویی، هزینه بالا، نیروی مازاد، بدهی سنگین و خط تولید بلااستفاده است؛ خط تولیدی که برای آن هزینههای زیادی در گذشته پرداخت شده و الان امکان استفاده از آن نیست.
علت اصلی این ناتوانی از بدون استفاده ماندن خط تولید چندصد یا حتی چندین هزار میلیارد تومانی خودروییها، تحریم است. شرکتهای خودرویی در گذشته با شرکتهای بزرگی قرارداد بستند، خط تولید ایجاد کردند، اما این روزها به دلیل تحریم و عدم امکان تهیه مواد مورد نیاز، این خط تولید بلااستفاده مانده است و زیان برای اقتصاد ایران در پی داشته و در نهایت وابستگی به قطعات چینی را برای تولید برخی از محصولات خاص مهیا کرده است.
سایپا در هشتماهه منتهی به آبان سال جاری، ۲۵۳ هزار دستگاه انواع خودرو به ارزش ۳۷ هزار و ۲۵۴ میلیارد تومان فروخت که ۸۰ درصد از این فروش، به خانواده ایکس ۳۰۰ یعنی تیبا، کوئیک و ساینا اختصاص داشت. اما نکته جالب توجه اینکه برخلاف تعداد فروش که بیش از ۸۰ درصد را شامل میشد در ارزش فروش تقریبا ۷۰ درصد به گروه ایکس ۳۰۰ تعلق داشت چرا که ارزش خودرویی مانند شاهین بهمراتب بالاتر از دیگر انواع خودروهای سایپاست.
سایپا بیش از چندین خط تولید بدون استفاده دارد. برهمین اساس، در سال جاری حتی یک دستگاه سراتو، چانگان، آریو تولید و فروش نداشت و خط تولید چندصدمیلیاردی سایپا خوابیده است و برای کارهای تولیدی غیرضروری و حتی به نقل از یک کارشناس بهعنوان انبار نیز از آن استفاده میشود. اوضاع سایپا در این حوزه چنان خراب است که از هفت خط تولید فقط سه خط فعال است.
پارسخودرو در هشت ماهه منتهی به ۳۰ آبان سال جاری بیش از ۹۲ هزار دستگاه خودرو به ارزش ۱۳ هزار و ۶۱۷ میلیارد تومان در بازار داخلی به فروش رساند، که ۵۵ درصد از تعداد فروش به گروه کیو ۲۰۰ و ۴۲ درصد به خودروی کوئیک اختصاص داشت. به لحاظ ارزش ریالی نیز هفت هزار و ۵۹۲ میلیارد تومان از کل فروش ۱۳ هزار میلیارد تومانی شرکت به گروه کیو ۲۰۰ اختصاص داشت.
پارسخودرو هم مانند سایپا، با خط تولید چندصد میلیاردی برلیانس و گروه رنو تولیدی ندارد و در هشت ماهه منتهی به ۳۰ آبان ۱۴۰۱ معادل فقط ۸۷ میلیون تومان درآمد از این محل کسب کرد.
زامیاد در هشت ماهه منتهی به آبان سال جاری، ۲۹ هزار و ۳۴۸ دستگاه انواع خودرو فروخت که ارزش ریالی آن مبلغ هشت هزار و ۴۲۹ میلیارد تومان بود. بیشترین خودروی فروختهشده این شرکت وانت NIB به تعداد ۱۳ هزار و ۴۷۷ دستگاه به ارزش چهار هزار میلیارد تومان بود. این شرکت نیز دارای خط تولید بدون استفاده در حوزه اتوبوس، پیکاپ و انواع وانت است که هیچ تولیدی نداشتند و عملا از دور خارج شدهاند.
براساس این گزارش، تقریبا ۶۰ درصد از فروش ایرانخودرو به محصولات گروه پژو اختصاص دارد. در هشت ماهه منتهی به ۳۰ آبان ۱۴۰۱ ایرانخودرو کلا ۳۷۵ هزار و ۴۴۰ دستگاه انواع خودرو شامل انواع پژو، سمند، رانا، دنا، هایما و قطعات در داخل کشور فروخت که ۲۳۴ هزار دستگاه از این تعداد را پژو تشکیل میدهد.
بهلحاظ ارزش ریالی شرکت در هشت ماهه منتهی به آبان ۱۴۰۱ مبلغ ۱۰۰ هزار میلیارد تومان فروش داشته که تقریبا ۴۰ درصد به گروه پژو، ۲۲ درصد به قطعات و لوازم خودرو و ۱۵ درصد به دنا اختصاص داشت.