روزنامه جوان نوشت: جای بازیگر در زندان نیست، اما کسی که با امنیت بازی میکند، باید منتظر رفتار متناسب هم باشد. حتی اگر شهرت خود را مدیون بازیگری باشد. کسی که کنشگریاش را روی موج شهرت هنریاش سوار کرده و از تخصص هنریاش برای تأثیرگذاری سوءاستفاده میکند، نمیتواند انتظار داشته باشد همین شهرت هنری برای او مصونیت قضایی بیاورد و با مردم عادی در برخورد قضایی متفاوت باشد. وقتی قرار است نقش امنیتی ایفا کنیم، هزینههای این بازی را هم باید بپردازیم و این شکل بازیگری ممکن است به لوکیشن زندان هم برسد.
طی سه ماه اخیر برخی فوتبالیستها، بازیگران و خوانندهها در صفحات مجازی خود یا در گفتگو با رسانههای ضد ایرانی ادعاها و شبهاتی را مطرح کردند که با توجه به مشهور بودن این افراد و تأثیر آنها در افکار عمومی، لازم بود از آنها هم مانند همه فعالان و کنشگران سیاسی، مستندات ادعاهایشان خواسته شود.
در دو ماه اول آشوبها قوه قضائیه با نرمی و اغماض با سلبریتیها روبهرو شد و نخواست برخوردی با آنها داشته باشد. چنان که در همه دهههای گذشته با جرائم و تخلفات فوتبالیستها و بازیگران با اغماض برخورد شده و آنان به ندرت برای اقدامات خلاف قانون خود همچون مردم عادی تاوان قانونی دادهاند که ذکر مصادیق آن مجال جداگانهای میطلبد.
گلشیفته فراهانی و مهناز افشار از اولین سینماگرانی بودند که از همکار خود دفاع کرده و در صفحات مجازی خود خواستار آزادی علیدوستی شدند. جمعی دیگر از همکاران علیدوستی هم مقابل اوین تجمع کردند و بدون آنکه دلیل بازداشت او را بدانند یا بپرسند، بدون قید و شرط خواستار آزادی او شدند.
به گزارش رسانههای اصلاحطلب و نیز برخی رسانههای فارسی زبان غربی این افراد در این جمع شرکت داشتند: رخشان بنیاعتماد، پیمان معادی، آزاده صمدی، سحر دولتشاهی، لیلی رشیدی، میترا حجار، غزل شاکری، هنگامه قاضیانی (که خود اخیراً بازداشت شده بود) و... آنچه این جمع را یکی کرده، هویت سینمایی و صنف بازیگری است.
در واقع اعتراض به این است که کسی از قبیله ما بازداشت نشود، آن هم البته همقبیلهایهایی که به لحاظ منافع سیاسی هم با ما در یک راستا باشند، وگرنه اگر مثل علیرام نورایی در فیلمی بازی کنند که ما دوست نداریم، او را از صنف خودمان طرد میکنیم! یا حتی توجهی نمیکنند در بیمـــاری و بیمارســتان و تنهایی اســت یا حتی مراسم تشییع او چگونه برگزار میشود!
نکته جالب دیگر در مــورد بازداشت ترانه علیدوستی پیرامون صفحه اینستاگرام اوست که بلافاصله پس از بازداشتش از دسترس خارج شد تا نهادهای امنیتی نتوانند به ارتباطات اینستاگرامی او دست پیدا کنند. رسانهها میگویند این اقدام توسط خود اینستاگرام انجام شده است و اگر این خبر درست باشد، هماهنگی کامل این شرکت امریکایی با آشوبگران ایرانی را نشان میدهد.
حاشیه دیگر او مربوط به جنبش «میتو» است که برگشته از عنوان لاتین جنبشی علیه تجاوز جنسی به زنان است که ترانه علیدوستی موج آن را در سینمای ایران شروع کرد و افشاگریهایی علیه برخی از تعرضات به زنان سینما داشتند.
عدم راستیآزمایی ادعاها و انتشار بدون سند ادعاهای تعرض و تجاوز، و نیز نگاه تبعیض آمیز نسبت به همقبیلهایها باعث شد موجی که او شروع کرده با انتقادات جدی در فضای عمومی روبهرو شود. از سویی این موج بر وجود فساد در پشت پرده سینما صحه میگذاشت. با این حال دستگاه قضایی با او برخوردی نکرد.
حالا علیدوستی در بازی جدید خود، نتوانسته باز هم از اغماض قضایی بهره ببرد و باید دید او میتواند ادعاهای خود را که مورد نظر دستگاه قضایی بوده ثابت کند یا خیر. اما طبعاً دیگر گزاره «جای هنرمند در زندان نیست» محلی از اعراب ندارد و یک بازیگر، باید پاسخگوی رفتارهای آشوبگرانه خود باشد.