در ۷ ماهه سال جاری پایه پولی حدود ۱۱۰ هزار میلیارد تومان افزایش یافته است. این عدد معادل ۱۸درصد رشد پایه پولی طی ۷ ماه است. افزایش ۱۸درصدی پایه پولی طی ۷ ماهه ابتدایی سال طی ۲۰ سال گذشته بیسابقه بوده است. پایه پولی تنها در طول مهرماه جهشی ۳.۲ درصدی را رقم زده و به ۷۱۲ هزار میلیارد تومان رسیده است. رشد ماهانه پایه پولی در ماههای اخیر همواره صعودی بوده و در مهر ماه نیز به بیشترین حد خود در ۵ ماه گذشته رسیده است.
به گزارش اعتماد، در نظام پولی، عرضه پول، فرآیند پیچیدهای است و برآیند رفتارهای متقابل چهار گروه از عاملهای موثر بر آن، شامل بانک مرکزی، بانکهای تجاری و تخصصی، سپردهگذاران و دریافتکنندگان وام میشوند. پول پرقدرت، عبارت است از پولی که مستقیما توسط بانک مرکزی به وجود میآید و شامل موارد ترازنامه بانک مرکزی میشود. به بیانی ساده، پول پرقدرت برابر است با جمع اسکناس و مسکوک به علاوه سپردههای بانکی نزد بانک مرکزی. در واقع پایه پولی، منبعی است که توسط بانک مرکزی منتشر شده و در چرخه اقتصاد دراختیار بانکهای تجاری قرار میگیرد، به گونهای که بانکها میتوانند با استفاده از این منابع و از طریق خلق پول بانکی به گسترش حجم پول بپردازند.
پایه پولی از اجزایی تشکیل شده است؛ اولین جزو آن خالص داراییهای خارجی است. در این بخش عمدتا طلا و ارز قرار میگیرند. وقتی در ترازنامه بانک مرکزی جزو طلا مثبت میشود به معنای آن است که بانک مرکزی در ازای دریافت طلا معادل ریالی آن را به صاحبان طلا داده است. بانک مرکزی همچنین ارزهای خارجی را در بانکهای طرف قرارداد خود ذخیره کرده و معادل آن ریال چاپ میکند.
بخش دوم بدهی دولت به بانک مرکزی است. این بخشی است که در سالهای گذشته بهشدت مورد توجه بوده است. در این بخش دولت دست به استقراض از بانک مرکزی میزند و بانک مرکزی نیز بدون اینکه دو جزو قبلی پایه پولی را دراختیار داشته باشد، پول چاپ میکند.
بخش سوم نیز، بدهی بانکها به بانک مرکزی است. بانک مرکزی به بانکها وام میدهد. اگر نرخ بهره بازار بیشتر از نرخ بهرهای باشد که بانک مرکزی با آن وام داده، در واقع دست به انتشار پول پرقدرت زده است.
در مهرماه سال جاری چه اتفاقی برای «موتور» چاپ پول رخ داده که اینچنین با قدرت مشغول کار بوده است؟ در مهر ماه، خالص بدهی بخش دولتی به بانک مرکزی ۴۱ هزار میلیارد تومان رشد کرده است. بدهی بانکها به بانک مرکزی نیز ۵۱ هزار میلیارد تومان افزایش یافته. این دو بخش را میتوان به عنوان «موتور پرقدرت چاپ پول» دید.
دلیل این موضوع روشن است. بانکها در هزینه-درآمد خود با «ناترازی» مواجه شدهاند. روش در دسترس برای پر کردن خلأ ناترازی، حضور در بازار «ریپو» است. برای مثال بانک الف در انتهای دوره بستن حسابها در انتهای روز کاری با کمبود نقدینگی مواجه میشود بعد از تعامل با بانک ب داراییهای مالی ارزشمند که بیشتر اوراق قرضه هستند را به بانک میدهد یا به آن میفروشد با قراردادی که مبلغ را با درصدی بالاتر بازپس بخرد.
اما به نظر میرسد در مهر ماه، بانکها درخواست نقدینگی خود را به بانک مرکزی ارایه کردهاند. بانک مرکزی نیز این درخواستها را بیپاسخ نگذاشته و تزریق بیشتری به بانکها انجام داده. این منابع با نرخ ۲۱ درصد به بانکها داده شده و بانک مرکزی مدتهاست که دست از نرخ برنداشته است، بنابراین چشمانداز جالبی از وضعیت ناترازی بانکها دیده نمیشود.
به عبارت دیگر سیاستهای دولت و بانک مرکزی درقبال کنترل عملکرد بانکها که بارها به آن تاکید کردهاند، با شکست مواجه شده و حالا بانکها برای جبران کسری منابع خود به بانک مرکزی هجوم آوردهاند.
در شرایطی که بانکها، برداشت از منابع بانک مرکزی را به عنوان مسیر جبران ناترازی خود انتخاب کردهاند، نرخ بهره بینبانکی روزهای عجیبی را سپری میکند. درحالی که در ۱۴ هفته گذشته، نرخ ریپو در ۲۱درصد ثابت مانده، نرخ بهره بین بانکی زیر این سطح سرکوب شده است. با این حال، بانکها به جای استقراض از یکدیگر در بازار بینبانکی، استقراض از بانک مرکزی با نرخ بالاتر را در پیش گرفتهاند که منطقی به نظر نمیرسد و علت آن مشخص نیست.
روند استقراض از بانک مرکزی در هفتههای اخیر تشدید شده و در هفته جاری به اوج خود رسیده است، بهطوریکه بانکها در این هفته ۱۲۵ هزار میلیارد تومان درخواست نقدینگی به بانک مرکزی ارسال کردهاند و بانک مرکزی ۹۱ هزار میلیارد تومان به آنها قرض داده است.
این درحالی است که درخواست بانکها در هفته گذشته معادل ۱۰۸ هزار میلیارد تومان و پاسخ بانک مرکزی به این درخواستها برابر با ۹۲ هزار میلیارد تومان بود. به این ترتیب به نظر میرسد که وضعیت ناترازی بانکها در آذر ماه وخیمتر شده و باید منتظر رشد بیشتر پایه پولی در آذر، حداقل از طریق بدهی بانکها به بانک مرکزی باشیم.