اعتماد نوشت: نه در حوزه اقتصادی، نه در حوزه ایدئولوژی و نه در حوزه خطوط مرزی و... فصل مشترکی میان ایران و چین وجود ندارد. اما چرا ایران اینگونه سیاست مطلق شرقگرایی را در پیش گرفته است؟
در جهان اقتصادی و ارتباطی امروز، مساله دوستی بر اساس مرام و معرفت و... معنایی ندارد. کشورها باید فصل مشترک ارتباطی با یکدیگر داشته باشند تا مبتنی بر آن روابط راهبردی شکل دهند.
اینکه ایران تصور کند، با احضار سفیر چین و بازخواست او، مساله را حل کرده، اشتباه است. واضح است که چینیها چرخش عیانی داشتهاند. در برابر این چرخش، ایران هم باید چرخش خاص خود را داشته باشد. چرخش در برابر چرخش؛ همانطور که یک زمانی توصیه میشد کشورها در برابر نرمش طرف مقابل، نرمش داشته باشند.
یکی از پیامهای چرخش اخیر چین، این است که چین کاملا در کنار امریکاییها ایستاده است. چین این پالس را به امریکا ارسال کرد که آنها نیز مانند ایالات متحده معتقدند، ایران نباید در مسائل منطقهای مداخلهای داشته باشد. ضمن اینکه مساله جزایر ایرانی را هم مطرح کرده است.
فراموش نکنید، در مذاکرات برجام در دوره اوباما، امریکا همواره تلاش میکرد این موارد را ذیل تعهدات ایران قرار دهد که هرگز مورد پذیرش ایران قرار نمیگرفت. وقتی چین این گزاره را به روشنی مطرح میکند، یعنی درکنار امریکا ایستاده است. از منظر امنیتی نیز چین با این اظهارنظر، موضع یکسانی با امریکا دارد. تاکید برامنیت خلیج فارس نشاندهنده این واقعیت است که چین یک کنش مداخلهگرایانه علیه ایران انجام داده است.