باهنر گفت: ما یکسری اصول داریم که علی الابد قابل دفاع است، اما در اصل ۱۷۷ امده است که هر ۱۰ سال یکبار میتوان در قانون اساسی تجدید نظر کرد. چند استثنا دارد اصولی که متضمن اسلامیت و جمهوریت نظام هستند قابل تجدید نظر نیستند.
باهنر گفت: فراهم کردن مسیری برای اعتراضات، ایجاد فضای باز سیاسی و تغییر بعضی از ساختارها در دراز مدت مثل دو مجلسی شدن، سه راهکاری است که باید در دستور کار قرار بگیرد.
نشست «ضرورتهای گفت وگوی ملی» برگزار شد و مهندس محمدرضا باهنر و حجت الاسلام والمسلمین مجید انصاری مهمانان این نشست بودند.
به گزارش شفقنا، محمد رضا باهنر در این نشست با اشاره به حوادث اخیر ایران، گفت: باید ابتدا روندها و فرایندها را بررسی کنیم و ببینیم این روندها هر کدام نسبت به روندهای قبلی چقدر وسیعتر و بغرنجتر شده است. مساله بصیرت مردم و مخصوصا فرهیختگان و فعالان سیاسی در این قضیه میتواند نقش مهمی داشته باشد؛ اما مساله مهم این است که بصیرت هم جمله مجرد نیست به نظر من «بصیر»، کسی است که دشمن شناس، دوست شناس، هدف شناس و زمان شناس باشد.
او ادامه داد: به عبارتی فرد بصیر باید بتواند همه این موارد را با هم تحلیل کند و دشمن و دوست را درست تشخیص دهد؛ لذا اگر بخواهیم بصیرت مردم خصوصا بصیرت نخبگان افزایش پیدا کند باید روندها و وجوه مشترک این گرفتاریها و دشمنیها را پیدا کنیم. دشمنی ما با آمریکا سابقه طولانی دارد اولین حرکت آمریکاییها علیه ایارن کودتای ۲۸ مرداد بود و از زمانی که شاه ژاندارم منطقه شد، حمایت جدی آمریکاییها را داشت و سد آهنینی در برابر بلوک شرق (شوروی) ایجاد کرده بود. از آن زمان دشمنی آنها علیه ملت ایران علنی شد؛ بعد از انقلاب هم به سادگی حاضر به رها کردن ایران نبودند و روزهای اول انقلاب میگفتند این انقلاب عمر کوتاهی خواهد داشت؛ اما چند سال که گذشت متوجه شدند تا زمانی که امام (ره) هست آنها نمیتوانند کاری کنند؛ اما بعد از رحلت امام و انتخاب رهبر انقلاب اسلامی به عنوان جایگزین حدود ۲ هفته تمام صداهای خارجی سکوت محض کرده بودند، زیرا انتظار نداشتند همه متحدا رهبر انقلاب اسلامی را به عنوان جایگزین امام (ره) انتخاب کنند.
آقای باهنر خاطر نشان کرد: فوت خانم امینی هم پروژه آنها را جلو انداخت و از همه تجربیات گذشته استفاده و بر موج نارضایتی که در کشور وجود دارد مثل مشکلات معیشتی، ناکارآمدیها که بعضا در دولتها وجود دارد و فساد، سوار شدند. فساد در کشور وجود دارد، اما آنچه را که رسانههای رسمی نظام القا میکنند، چند برابر واقعیات است. بعضا به دلیل رقابتهای سبک سیاسی، سیاسیون یکدیگر را متهم میکنند لذا ۳ واژه فساد، ناکارامدی و سنگین بودن گوش مسوولین توسط خود رسانههایی که به نظام وابسته هستند از صدا و سیما تا خطبههای نماز جمعه زیاد تکرار میشود.
باهنر با تاکید بر اینکه تحلیل دشمن این است که نمیتوانند این نظام را از پای در بیاورند، به همین دلیل جنگ ترکیبی راه میاندازند، گفت: رهبر انقلاب اسلامی اظهار داشتند که «اگر میبینید امریکاییها به ما حمله نمیکنند، چون از حقوق بشر میترسند، بلکه تحلیل آنها این است که نمیتوانند به ایران حمله کنند و اگر روزی به این نتیجه برسند که با حرکت نظامی میتوانند این نظام را از پای در بیاورند، لحظهای درنگ نخواهند؛ بنابراین جنگ را ترکیبی میکنند». مقام معظم رهبری میفرمایند که ما جنگ سیاسی، اقتصادی، رسانهای و ترکیبی داریم، اما از همه مهمتر جهاد تبیین است که باید هم برای نسلهای بعد از خودمان و هم برای نسلهای فعلی تبیین کنیم که وضعیت و هدف ما چیست و دشمن چه وضعیت و هدفی دارد.
وی خاظرنشان کرد: این وضعیت و اعتراضات ایران، بالاخره تمام میشود، اما توصیهای که به خودمان و مسوولین داریم این است که اگر این داستان جمع شود فکر نکنیم مساله تمام شده است بلکه مساله فقط ممکن است آرام میشود و باید ریشههای آن حل شود و برای حل آن هم پیشنهاداتی داریم.
مجید انصاری مهمان دیگر این نشست با ابراز تأسف از آنچه که طی این دو ماه اتفاق افتاده، گفت: متاسفانه جمعی از هموطنان ما در این حوادث جان خود را از دست دادند. من به ارواح جان باختگان این حوادث و شهدای این واقعه ادای احترام میکنم و برای آنان آرزوی مغفرت دارم. کسانی که در این حوادث آسیب دیدند به خانواده هایشان تسلیت میگویم. امیدواریم که هیچ وقت این چنین حوادثی تکرار نشود و از نیروها و خدمتگزاران مردم تا شهروندان و معترضان کسی دچار آسیب نشود و ما به گونهای عمل کنیم که نوبت به این امور نرسد.
وی خاطرنشان کرد: واقعیت این است که در تحلیل این حادثه غم انگیز و خسارت بار، ما باید پرونده و مساله اعتراض را از اغتشاش و سخن داخل را از سخنان دشمنان و بیگانگان جدا کنیم. اینها پروندههای جدای از هم هستند که در یک جا با هم تلاقی پیدا میکنند. اینکه آقای باهنر میگویند و در تحلیل بسیاری از مسئولان هم هست که دشمن در این حادثه در تلاش است، خاصیت دشمن اختلاف افکنی است. اما اینکه ابتدای این حوادث نقشه دشمن بوده یا دشمن بر زخم کهنهای که در اینجا ترمیم نشده نمک پاشیده، باید بگویم آیا زخم را هم دشمن ایجاد کرده؟ یا اگر دشمن ایجاد کرده آیا ما در پی بهبود و درمان آن برآمدیم؟ آیا این زخم ترکیبی از اقدامات دانسته و ندانسته ما بوده یا دشمنان؟ این دو را باید از هم جدا کنیم.
او با تاکید بر اینکه ما نباید برای این حادثه سادهترین تحلیلها را بیان کنیم و بگوییم که «حادثهای مانند دیگر حوادث بود و باز هم ناشی از دشمنی دشمنان است»، گفت: باید چیستی این حادثه را بررسی و با عوامل شکل گیری این حادثه و حوادث این چنینی مقابله کنیم. من این اعتراضات را که بعد از فوت بسیار تأسف بار خانم مهسا امینی رخ داده، ناشی از فعال شدن گسلهای اجتماعی میدانم که از سالها پیش به وجود آمده و این گسلها به مثابه گسلهای بالقوه قابل حرکت و ایجاد لرزه مورد توجه قرار نگرفته است. ما نسبت به ترمیم این گسلها غفلت کردیم. از ناآرامیهای سال ۷۸، ۸۸ و ۹۸ هر چه جلو آمدیم، میبینیم که فاصله زمانی کمتر شده و فرصتی را کرونا ایجاد کرد که به نظرم اگر نبود حادثه اخیر به هر بهانه دیگری ممکن بود که یک یا دو سال پیش اتفاق میافتاد.
انصاری تاکید کرد: از نگاه من اگر ریشههای فعال شدن یا پیدایش این گسلها شناسایی و ترمیم نشود و از ایجاد گسلهای جدید جلوگیری نکنیم، حتماً در فاصله زمانی کوتاه تری باز شاهد چنین حوادثی خواهیم بود و خیلی روشن است که دشمن هر حادثهای که در ایران اتفاق بیفتد را بهره برداری میکنند و خواهند کرد. اگر علل و ریشههای نا آرامیهای سال ۷۸ که در کوی دانشگاه شروع شد و بعد از آن مسایلی پیش آمد به موقع شناسایی شده بود، ما به راه حل درمان این مسایل در نظامهای دموکراتیک و مردم سالار که گفت وگوی تخصصی و حرفهای و ملی، ریشه یابی و حل مشکل است، رسیده بودیم، قطعا حوادث بعدی را یا نداشتیم یا کمتر داشتیم.
او ادامه داد: سال ۸۸ حادثهای بود که هنوز هم در کشور و در سطح ملی به خصوص رسانه ملی این مساله با قواعد گفتگو رو به رو نیست و تحلیلی به دور از جانبداری و پیش داوری تبیین نشده است.۱۲ سال از آن سال میگذرد و شاهد محکمههای یک طرفه در صدا و سیما و محافل دیگر بودیم که یک جانبه تحلیل و محکوم کردند، یک جناح را حذف کردند و تصور کردند که پرونده بسته شده در حالی که پروندههای مفتوح و سرپوش گذاشته به مثابه انرژیهای ناگفته در نهاد جامعه متراکم میشود.
تراکم سوالات و پرسشهای بی پاسخ و مطالبات بی پاسخ، تراکم احیاناً حقهای تضعیف شده برآورد نشده و تضمین نشده، برآیند حرفهای شنیده نشده و فریادهای شنیده نشده، دلسوزیهای دلسوزان و بی توجهی به بدیهیات اولیه که عواقب آنها قابل پیش بینی است، موجب ایجاد بسترهایی میشود که هر حادثهای مثلاً یک روز گرانی بنزین آن را شعله ور میکند، یک روز نرخ ارز ترجیحی برداشته میشود و بلوا برپا میشود.
انصاری خاطرنشان کرد: امروز هم جرقه این آتش یا بادی که وزید و در واقع این آتش زیر خاکستر شعله ور شد در اثر بی تدبیری در برخورد با یک خانوم محترم و شهروند عزیز ما در فرآیند یک اقدام گرچه منطبق با قانون فعلی حجاب است، اما ناهماهنگی با تدبیر امور در قالب گشت ارشاد و حوادث ناگواری که اتفاق افتاد و هیچ کسی نمیتواند هیچ دفاعی داشته باشد این مساله شعله ور شد و اگر هم این حادثه نبود باز هم یک حادثه دیگر این آتش زیر خاکستر را شعله ور میکرد.
او هشدار داد: اگر در بستر یک جنگل که مجموعهای از هیزمهایی برافروخته وجود دارد، از اساس مساله را حل نکنید با وزش هر بادی باید منظر یک آتش سوزی در یک گوشهای باشید، معنای آن تحریک نیست، شاید حادثه حکم وزش باد را داشته باشد، از این جهت من عقیده ام این است که ما حتماً در ارزیابی این موضوع به خصوص این روزها که جلساتی در مراسم رسمی و غیر رسمی است، امروز هر کسی که دلسوز ایران است و هر ایرانی که به موجودیت ایران و حفظ ایران و استقلالی که ثمره خون چند صد هزار شهید بوده، همه این روزها مایل هستند که گامی در جهت حل مساله و جلوگیری از تکرار این حوادث خونبار، غمبار و خسارت بار بردارند لذا من این روزها تمام وقتم در این جلسات میگذرد. با آقای خاتمی و جناحهای مختلف صحبت میکنیم و حتی مباحث فقهی برای پیدا کردن راه حل برای این معضل داریم.
انصاری تاکید کرد: دانشگاهها و نخبگان و اساتید در حوزه و دانشگاه، واقعاً یک بار هم که شده در این حوادث تأسف بار اخیر باید منصفانه و بدون پیش داوری و قصد متهم کردن دیگری و بدون تصمیم به مچ گیری و برخورد مجادله گونه با هم صحبت کنند. چراکه مجادله بی ثمر، دشمنی زا، نفرت انگیز و فاقد راه حل و پایان خوش است، در حالی که گفتگو و دور هم نشستن و دور راه حل گشتن، خروجی اش وحدت، دوستی، آرامش برای مردم و دستاوردی برای رفاه و استقلال و امنیت کشور است.
او با تاکید بر اینکه امنیت مهمترین نیاز هر جامعهای است، گفت: در قرآن هم وقتی چشم انداز جامعه ایده آل آینده را ترسیم میکند میفرماید: مومنان شایسته وقتی استقرار و حاکمیت پیدا میکنند اولین دستاورد و ثمره کارشان امنیت و آرامش است، این امنیت و آرامش تک بعدی و فیزیکی نیست، امنیت روحی، روانی، عمومی، فردی، اجتماعی و خانوادگی است و هر عاملی که این امنیت را به هر میزان مخدوش کند، ما از جامعه ایده آل مورد توجه اسلام و قرآن فاصله گرفتیم.
انصاری معتقد است: مجموعهای از نارساییها وجود داشته و این نارساییها به مرور زمان در عرصه سیاسی به سمت عدم تحمل یکدیگر در ساختار نظام انتخاباتی کشور و محدود کردن و فاصله گرفتن از مسیر قانون اساسی و سنت حسنه اول انقلاب رفته و عرصه انتخابات را هر روز بر رقبا تنگتر کردیم و با تفسیر غیر موجه و غیر حقوقی نظارت استصوابی و کنش گران سیاسی معتمد مردم به تدریج از صحنه خارج شدند، زمانی همه بودند به تدریج در مجلس و ریاست جمهوری نوبت به حذف اصلاح طلبان رسید و در این دوره نوبت به حذف اصولگرایان رسید. ما به سمت و سویی میرویم که در عرصه سیاسی و آزادی بیان با یک انسداد مواجه شویم. درست است که آزادیهایی هست، ولی گفتگو و بیان اگر قرار باشد برای گوینده و نویسنده هزینههای سنگین داشته باشد، فرد از خیر آن میگذرد یا موجب ظلم میشود که ظلم آسیبهای اجتماعی به همراه دارد.
وی خاطرنشان کرد: زنان و جوانان ما مطالباتی دارند که ما با آنان زبان مشترک نداریم، نظام ارزشی ذهنی آنها ممکن است اصل خدا، اصل دین، تمامیت ارزش اصل انقلاب اسلامی و نظام را هم قبول داشته باشند، ولی یک مطالبات دیگری دارند، زبان دیگری دارند. به هر حال نسل جوان ما با هزار علامت سوال در هر عرصهای مواجه است سوالاتی که ما نه سوالاتشان را استقرار و کشف کردیم و نه تلاش کردیم که پاسخ مناسبی به سوالات آنها دهیم. جهاد تبیین که آقای باهنر اشاره کردند ابتدا کشف سوال و بعد گفتگو است.
او با اشاره به مشکلات معیشتی در چند سال اخیر گفت: مساله معیشت که در رأس امور امروز است. مشکلات اقتصادی و معیشتی چند سالی است که توان را از مردم گرفته است و طبقات متوسط به طبقات پایین میریزند. بخشی از اینها هزینهای است که برای مسایل دیگر میدهیم و بخشی هم به تحریم مربوط میشود، امروز مردم میپرسند که تا ابدا این تحریمها باید ادامه یابد، مردم میخواهند یک اقتصاد آرام در یک روابط بی تنش یا کم تنش با جهان داشته باشند. مسافرت کنند و در کشورهای مختلف ایران انگشت نما نباشند. سرمایه گذار بتواند در داخل کشور سرمایه گذاری کند و به ۲۰ سال دیگر کشور اطمینان داشته باشد.
انصاری ادامه داد: الان قیمتها هر هفته با هفته گذشته متفاوت میشود. این برای کسی که درآمد مکفی بسیار زیاد داشته باشد ممکن است که مهم نباشد، اما کسی که یک درآمد ثابت محدود دارد و با این درآمد باید به همه نیازهای زندگی پاسخ دهد به مشکل بر میخورد. هر اقلامی که گران میشود مجبور میشود که از سبد خانواده حذف کند. جوانان ما بسیار فرهیخته و تحصیل کرده هستند و در خانوادهای اصیل رشد و تربیت پیدا کرده اند. بالاخره این جوان باید یک چشم انداز روشنی برای ۵ تا ۱۰ سال دیگر داشته باشد. باید نسبت به شغل خود آرامش داشته باشد، نه حقوق بالا بلکه یک حقوق مکفی که بتواند یک زندگی آبرومندی را برای آن جوان فراهم کند و یک مسکنی که بتواند زندگی کند. اما آیا چنین چشم اندازی فراروی جوان ما هست؟
او با اشاره به موج سواری رسانههای فارسی زبان معاند بر روی حوادث اخیر، گفت: در جامعه ما چرا یک مرتبه همه مسایل به هم میپیوندد و منجر به رخداد یک حادثه میشود. امروز شاید تعداد افراد حاضر در خیابان در مقایسه با جمعیت ۸۰ میلیونی زیاد نباشد، ولی باید دید که آیا همراهی ذهنی خانوادهها و مردم با اینها نیست؟! به نظرم این همراهی وجود دارد لذا بنده تحلیلم این است که بخش عمده این حوادث ناشی از مشکلات و مطالبات و برنامههای داخلی است که به هر بهانهای فوران میکند و بلافاصله دشمن بر موج آن سوار میشود و با ابزار رسانههای که امروز در دنیاست و در حادثه اخیر با قاطعیت میگویم که رسانههای دشمن و معاند از اینترنشنال و من و تو و بی بی سی، VOA … به اتاق جنگ تبدیل شدند.
این اقرار نیست که رسانهها در این حادثه آموزش تخریب میدادند و از این پس هم همین کار را خواهند کرد. امیدوارم که با تدبیر مسئولین و ملت شریف ایران و با هم افزایی اندیشه و فکر و اقدام و عمل ما به ترمیم این زخمهای کهنه و سوالات پاسخ داده نشده و مطالبات بپردازیم به گونهای که بستر برای موج سواری دشمن فراهم نشود. در اوایل انقلاب علی رغم جنگ و کمبود امکانات، اما سرمایه اجتماعی آسیب ندیده بود، در حالی که امروز این سرمایه اجتماعی آسیب دیده و این آسیب دیدگی باید جبران شود.
باهنر در ادامه این مناظره در خصوص راههای برون رفت از بحران و شرایط فعلی، گفت: اگر اشکالی در کشور رخ میدهد باید عوامل آن را بشناسیم و به هر کدام، وزن عادلانه دهیم؛ مثلا در انتخابات مجلس یازدهم و یا انتخابات ریاست جمهوری مجموع حضور مردم نسبت به دورههای قبل کمتر بود؛ این مساله عوامل متعددی داشت؛ عدهای از عمکردها مثل عملکرد دولت وقت، راضی نبودند؛ عدهای دیگر شیوع کرونا را مطرح کردند و عدهای دیگر واقعا کاندیدای مورد نظر خود را در میان نامزدها نمیدیدند و احساس میکردند عدهای از صحنه انتخبات حذف شدند. به اینها عوامل دیگری هم میتوان اضافه کرد، اما به این عوامل باید وزن داد، اما ما متاسفانه به بعضی از عوامل خیلی وزن میدهیم و از کنار بعضی از عوامل رد میشویم.
وی ادامه داد: اکثرا نمایندگان اقلیتهای دینی ما زیر ۱۰ هزار رای داشتند، اما الان نمایندههایی داریم که از حوزه انتخابیه که ۵۰ هزار نفر واجد شرایط رای دادن بودند فقط ۸ هزار رای آورده است و باید دید این مساله چقدر به کرونا و وضعیت جامعه و دیگر عوامل ارتباط دارد. مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب گفتند که ما یکسری شعارها داریم که جزو ارزشهای ما هستند و باید از آنها دفاع کنیم مثل استقلال، آزادی و مشارکت جویی. اگر بخواهیم طومارهای خدمات نظام را ارائه دهیم آنقدر بلند است که در بعضی از موارد مثل دفاع مقدس، توسعه انسانی، بهداشت، آموزش و فناوریهای نو و… به معجزه شبیه است؛ اما در بعضی از شاخصها بین ایده الهای ما با واقعیت فاصله زیاد است و مقام رهبری تاکید داشتند جوانان برای پیمودن این فاصلهها ابزار و راهکار ارائه دهند.
باهنر در ادامه گفت: اینکه کشور ما در بعضی از واقعیات با ایده الها فاصله دارد، تردید نداریم، اما یکسری رسانهها واقعیتها را کمتر و بدتر از وضع موجود نشان میدهند ایدهها را هم چنان تبلیغ میکنند که دنبال کارهای غیر ممکن هستند؛ مثلا واژه «فساد» واژه پرتکرار در کشور ما است و مردم اینگونه فکر میکنند که بعد از انقلاب هر کسی مسوولیتی داشته، بار خود را بسته است. من ۷ دوره یعنی ۲۸ سال نماینده مجلس بودم.
من تک تک این نمایندهها را احصا نکردیم، اما در بین بیش از هزار نماینده که در طی این چند دوره دیدم، حدود ۱۵ الی ۲۰ درصد هستند که معیشتشان بعد از پایان نمایندگی بدتر هم شد، زیرا خانهای که داشتند را فروختند و خانهای هم که به آنها داده بودند را پس دادند. حتی نمایندهای دیدم که بعد از دوره نمایندگیاش، در پمپ بنزینی در شهرری کارگر شد. همچنین معیشت ۷۰ الی ۸۰ درصد نمایندگان، تغییری نکرد و حدود ۱۰ درصد هستند که ارتقاء یافتند، اما افکار عمومی این را قبول ندارد.
باهنر با اشاره به وجود ناکارآمدی در کشور اظهار داشت: نمایندههای مجلس و کاندیدهای ریاست جمهوری و حتی صدا و سیما، مطالبات غیر ممکن مردم را پوشش میدهند. کشور ما شاید ۴۰۰ میلیارد یورو تولید ناخالص داخلی داشته باشد، اما بسیاری از مرم تشویق میشوند که باید مثل کشور هزار میلیارد یورویی زندگی کنند؛ ما بیش از تولید کشور مصرف داریم و بودجه دولت هم که نامتعادل است و هر روز هم به هزینههای دولت اضافه میشود. اما ما در این زمینه هم ۱۰ برابر واقعیاتها تبلیغ میکنیم.
وی در ادامه به اشاره به عملکرد دولت روحانی، گفت: من معتقد هستم دولت روحانی هم خدمات زیادی به کشور ارائه کرد، اما بسیار بر سر او زدیم؛ حتی بعضیها گفتند دولت روحانی جاسوس است که من بدنم لرزید، زیرا رئیس جمهور، شخص دوم مملکت است و اگر این مملکت متولی درستی داشت کمیته حقیقت یابی تشکیل میدادند که یا ثابت میشد رئیس جمهور ما جاسوس است که باید مجازت شود و اگر خلاف آن ثابت میشد آن شخصی در هر پست و مقامی که بود دادگاهی کنند؛ بنابراین ما واقعیتها را بدتر از آن چیزی که است نشان میدهیم و از سوی دیگر مطالبات را آنقدر بالا میبریم که به جای غیر ممکن میرسیم که در نهایت این شکاف به حدی میرسد که امیدی برای پر کردن این شکاف، در دل فرهیختگان باقی نمیماند.
باهنر در خصوص معیشت مسوولین کشور گفت: من معاون سیاسی استاندار کرمان بودم و مرحوم هاشمی که رئیس مجلس بودند، مهمان کرمان شدند؛ من با خودروی پژوی دولتی، دنبال ایشان رفتم و او را بدون محافظ و راننده، به استانداری اوردم و در مسیر بازدید از معدن زغال سنگ زرند، از ماشین پیاده میشدند و به حرفهای مردم گوش میدادند که متاسفانه روز ۶ تیر، خبردار شدند که به جان آیت الله خامنهای در مسجد ابوذر سوء قصد شده است که ایشان سفر را ناتمام و به تهران امدند؛ لذا بعد از ترور و حملات مسلحانه، مسوولین مجبور شدند که با گارد و محافظ تردد کنند، اما این محافظ و امنیت کم کم به تشریفات تبدیل شد. اما به نظر من حداکثر ۱۰ یا ۱۵ نفر در کشور هستند که باید حفاظت جدی امنیتی شوند و مدیران و وزرا و نمایندگان تهدید امنیتی ندارند.
وی تصریح کرد: بنابراین در کنار جهاد تبیین و گفت و گویی که باید دلسوزان نظام داشته باشند، باید واقعیتها را درست تبیین کنیم. ظرف این ۴۰ سال تولید ما ۲ و نیم برابر شده، اما مصرفمان ۵ برابر شده است. یکی از مشکلات ما این است که وقتی بحرانی تمام میتمام میشود همه چیز را فراموش میکنیم درحالی که باید زمینه و ریشههای ان را حل کنیم؛ مثلا معیشت یکی از اولویتها است من خط فقر ۱۸ میلیون تومانی را قبول ندارم، اما در تهران با حقوق ۱۰ تومانی نمیتوان زندگی کرد چند سال پیش امید مسکن دار شدن ۲۵ سال بود، اما الان به ۷۰ سال رسیده است؛ پس یک جوان در اینجا میپرسد که اینده من چگونه میشود! پول و شغل ندارم و ازدواج هم نمیتوانم بکنم.
وی با اشاره به وضعیت تحصیلات و اشتغال گفت: در کشور ما سالی هزاران نفر فارغ التحصیل ادبیات و معارف اسلامی داریم اینها رشتههای خوبی است، اما این رشتهها نان شب نمیشود. من در انگلیس رانندهای دیدم که لیسانس فلسفه داشت و در پاسخ به سوال من که چرا راننده شدی گفت «فلسفه، عشق من بوده، اما رانندگی، نان شب من است». الان به ازای هر دیپلمه یک و نیم صندلی دانشگاه وجود دارد اینها همه دکتر و مهندس میشوند، اما جایی انها را استخدام نمیکند. کشور ما ۷ میلیون کارمند دارد و هر کسی فارغ التحصیل میشود دنبال این است که کارمند شود.
کرونا ثابت کرد اگر از این ۷ میلیون نفر، نصفشان سر کار نباشند، نه تنها مشکلی پیش نمیاید بلکه کار مردم بهتر راه میافتد. زیرا تعداد امضاهایی که مردم باید بگیرند، کمتر میشود، البته این اشکال به ساختارها باز میگردد نه کارمندان؛ بنابراین فرصت شغلی باید انقدر ایجاد شود که مردم اصرار نکنند که کارمند دولت شوند و مجلس باید به این مساله توجه کند.
باهنر در ادامه ۳ راهکار اصلی را برای برون رفت از بحران پیشنهاد داد و گفت: اول اینکه باید مسیری در کشور برای اعتراضات قانونی مردم و سندیکاها ایجاد شود. مردم ممکن است به مالیات و قوانین مصوب اعتراض داشته باشند؛ مثلا پراید ۳ میلیون تومانی را ۲۰۰ میلیون کردیم و الان از ماشینها مالیات میگیریم که این کار به پای مردم پیچیدن است مقام معظم رهبری ۲۰ سال قبل گفتند کرسیهای آزاد اندیشی در دانشگاهها ایجاد شود. شهید بهشتی که اوایل انقلاب رئیس شورای انقلاب بودند با رئیس کل حزب کمونیست در مورد وجود خدا مناظره میکردند.
اما کرسیهای ازاد اندیشی تبدیل به کلاسهایی شدند که استادان با استفاده از ان به دنبال ارتقاء رتبههای خود در دانشگاه هستند و این کرسیها هیچ خاصیت دیگری ندارد. ۵ ماه قبل شورای عالی انقلاب فرهنگی چند مصوبه جدی در خصوص حجاب داشت که مثلا برخورد فیزیکی رخ ندهد و جرم انگاری در چه حد باشد و …، اما انقدر این کارها را نکردند تا اینکه موضوع فوت خانم مهسا امینی پیش امد.
وی ادامه داد: راهکار دوم این است که در ساحت سیاسی، فضا باید بازتر باشد یعنی باید رقبای خود را به رسمیت بشناسیم؛ مثلا در میان کاندیداهای مجلس، اصولگرا و اصلاح طلب و معتدلین همه باید لیست درستی داشته باشند، سران فتنه ۲ نفر هستند، اما اینکه به هر اصلاح طلبی برچسب فتنه بودن بچسبانیم اشتباه است؛ ما در میان اصلاح طلبان افرادی داریم که مقلد مقام رهبری هستند. ما باید احزاب قوی داشته باشیم، زیرا برنده شدن احزاب در انتخابات وقتی مهم است که رقبای انها هم در انتخابات حضور داشته باشند.
باهنر در خصوص راهکار سوم، گفت: به عنوان راهکار سوم هم در دراز مدت بحث جمهوری دوم را مطرح میکنم؛ ما یکسری اصول داریم که علی الابد قابل دفاع است، اما در اصل ۱۷۷ امده است که هر ۱۰ سال یکبار میتوان در قانون اساسی تجدید نظر کرد. چند استثنا دارد اصولی که متضمن اسلامیت و جمهوریت نظام هستند قابل تجدید نظر نیستند. اما یکسری از اصول هم هستند که ایه قران نیست؛ مثلا مجلس را نمیتوان نداشت، چون نماد مردم سالاری دینی است، اما به جای یک مجلس میتوانیم ۲ مجلس داشته باشیم. این ساختارها را میتوان اصلاح کرد.
آقای باهنر بیان داشت: بنابراین باید چند حزب قدرتمند و پاسخگو داشته باشیم تا مردم سالاری دینی بتواند معنا دهد. ۱۵۰ حزب از وزارت کشور مجوز گرفتند، اما اینها به معنای واقعی حزب نیستند. حزب، باید با حزب رقابت کند نه با نظام؛ عدهای خود را نظام معرفی میکنند در حالی که نظام، تعریف دارد درحالی که اگر من با دولت یا مجلسی مخالفت کردم، مخالفت با نظام نیست. متاسفانه هر کس تا پایش به جایی میرسد میگوید من نظام هستنم، نمایندگان، ولی فقیه خود را اصل نظام میدانند که اشتباه است؛ بنابراین فراهم کردن مسیری برای اعتراضات، ایجاد فضای باز سیاسی و تغییر بعضی از ساختارها در دراز مدت مثل دو مجلسی شدن، سه راهکاری است که باید در دستور کار قرار بگیرد.
انصاری در ادامه به بیان چند راهکار اصلی برای برون رفت از بحران پرداخت و گفت: راهکارهای برون رفت خیلی زیاد است همانطور که عوامل بر هم تنیده ریز و درشت و متوسط بوده است. ما شرایط امروز را حاصل یک ساحت و دو ساحت نمیدانم. ما در عرصههای مختلف اقتصادی، فرهنگی، آموزشی، رسانهای و زیر مجموعههای آنها دچار مشکلاتی بودیم. یک راهکار در عرصه سیاست خارجه و روابط ما با دنیاست، ما در دنیای به هم پیوسته که از آن به عنوان یک دهکده جهانی تعبیر میشود، زندگی میکنیم. من دهکده جهانی را به این معنا که یک کشور کدخدا باشد و دیگر کشورها تابع آن باشند، نمیدانم، ولی به لحاظ ارتباطات، امروز همین جوانی که به آن بی توجه هستیم، در دنیای جدیدی زندگی میکند که فالورهای بسیاری در کشورهای مختلف دارد. فضا مجازی است، اما با یکدیگر صحبت، گفتگو، مشورت و … میکنند.
او ادامه داد: در شورای عالی انقلاب فرهنگی و نظام آموزش و پرورش ما باید انقلاب به وجود آید. معلوم شد که سیاستهای شورای عالی انقلاب فرهنگی نتوانسته آموزش و پرورش ما را در این ۴۰ ساله روز آمد کند و ما درک درستی از جوان خود پیدا نکردیم. شما ببینید که همه گلایه میکنیم که جوانان تحت تأثیر احساسات قرار میگیرند، این در حالی است که اتفاقاً جوانان ما خیلی اطلاعات دارند و هوشمند هم هستند. البته برخی از آنها تحت تأثیر برخی از فضاهای رسانههای خارج قرار میگیرند، به این دلیل که رسانههای ما نتوانستند، رسانه جذابی برای ما باشند. صدا و سیمای ما نتوانسته برای جوان امروز جذاب باشند.
انصاری با تاکید بر اینکه هر کشوری احتیاج به نشاط و آرامش دارد، گفت: همه ما و همین جوانان به امام حسین و ائمه احترام میگذاریم و ایام اعیاد و رحلت ائمه را گرامی میداریم؛ اما میدانم که مهندس باهنر هم در این قضیه با من هم عقیده است که در ۳۶۵ روز سال ۲۵۰ روز آن مجموعه برنامههای صدا و سیما غمگین است، مردم مدام عزاداری یا تشییع جنازه میبینند! ممکن است ۵ یا ۱۰ درصد افراد باشند که با گریه، روضه و سینه زدن عشق میکنند، اما آیا ۹۰ درصد باقی مردم هم همین ذائقه را دارند؟!
او انتقاد کرد: ما صدا و سیمایی درست کردیم که دین و مذهب را این چنین القا میکنند، رسانههای وابسته به حکومت و نماز جمعهها هم همینطور هستند. من دست مداحان که برای اهل بیت مداحی میکنند را میبوسم، ولی عزیزان در کشور هر چیزی جای خودش را دارد. ما او را جای شهید مطهری و دکتر شریعتی و جای دیپلمات هم نشانیدم! یعنی مداح ما، پشت تریبون که میرود، هم میخواهد اشک دریافت کند، هم میخواهد تحلیل سیاسی کند و گاهی هم با ادبیات بد از تریبون عزاداری سیدالشهدا به شخصیت بزرگ انقلاب که شخصیت دوم انقلاب بوده، فحش میدهد! بعد توقع داریم که جوان امروز درست صحبت کند و به او ایراد میگیریم که چرا اینگونه شعار دادید. مگر برخی از واعظان و هم لباسیهای من از تریبونهای مذهبی با مردم مودب صحبت میکنند؟! مگر برخی از اینها برای مردم احترام قائل هستند؟! ما هر کسی را نپسندیدیم میگوییم اراذل و اوباش، بیگانه و…. شب و روز توهین به مردم کردند حتی اگر دشمن ما باشد صحیح نیست.
انصاری ادامه داد: قرآن میفرماید: «به بت و بت پرست هم ناسزا نگویید، چون او هم به خدای شما ناسزا میگوید.» ما اخلاق را به نام دین و انقلابی گری کنار گذاشتیم و توقع داریم که فرزندان این مرز و بوم اخلاق محمدی پیدا کنند و ادبیات دیگری داشته باشند!
او ضمن تاکید بر اینکه عدالت سیاسی و عدالت رسانهای حلقه مفقودهای است که ما را به اینجا رسانده است، گفت: عدالت سیاسی اقتضا میکند که اگر یک جریان سیاسی یا اشخاصی را حدود ۱۰ سال یک طرفه میکوبید و متهم میکنید و محکوم میکنید و در رسانههای منتسب به نظام انواع تهمتها را میزنید، در واقع محترمین و سرمایههای این کشور را نابود کردید. شما برای راه حلهای اجتماعی نمیتوانید با تک تک مردم گفتگو کنید بلکه باید حلقههای واسطه ورود کنند که این حلقهها احزاب، شخصیتهای مهم ملی و نخبگانی، نویسندگان، هنرمندان و شخصیتهای سیاسی و ... هستند. ما با لج بازی کودکانه این حسرت را به دل بخشی از مردم گذاشتیم که روزه خود را با ربنای آقای شجریان افطار کنند.
انصاری خاطرنشان کرد: معتقدم که رویکرد تغییری مثبت از جانب نظام و حکومت در چند دستگاه است، اگر مردم این تغییر نبض را احساس کنند، به آرامش میرسند. یکی از این نبض ها، صدا و سیماست. رسانه ملی باید رسانه ملی شود نه رسانهای با ذائقه ۱۰ درصد افراد. این همه انسان فرهیخته و هنرمند و استاد و تحلیلگر در مسایل مختلف داریم. در همین جامعه مداحان افرادی داریم که بسیار فاخر میخوانند و خوش بیان و خوش صدا هستند، ولی در رسانه ملی حضور ندارند. رسانه ملی باید از انحصار خارج شود و شیوههای نوین مبتنی بر جامعه شناسی و روانشناسی پیش گرفته شود و احترام به مخاطب اصل باشد.
او با تاکید بر لزوم توجه به اصل کیفیت در شبکههای صداوسیما گفت: من اگر به جای رییس صدا و سیما بودم، ۳۰ شبکه متنوع کم خاصیت و کم مخاطب را جمع میکردم و در هم ادغام میکردم. شما سه شبکه موثر با تولیدات متفاوت و فاخر داشته باشید، تأثیرگذاری بیشتری خواهد داشت. تا اینکه مخاطب را با شبکههای بی محتوا بمباران کنید که این رویکرد دل زدگی ایجاد میکند.
انصاری انتقاد کرد: نظام ما اسلامی است و در کشور ولایت فقیه به عنوان عالیترین مقام تعریف شده است و در قانون و شرع آمده است، ولی اینکه هر امام جمعهای نظام میشود حتی شورای نگهبان نظام میشود چه کسی گفته که عملکرد شورای نگهبان یعنی علکرد نظام؟! بنده به جد به عملکرد انتخاباتی شورای نگهبان اشکال دارم و میدانم که مهندس باهنر هم اشکال دارند. این اشکالات را باید رفع کنند.
او با تاکید بر لزوم تغییر در قوه قضاییه گفت: تغییر ضروری دیگر در قوه قضاییه است که مهمترین مساله تحقق عدالت است. مردم اگر دیدند که عادلانه با جرم، مجرم، فساد و مفسد برخورد میشود و در برخورد قضایی هیچ تفاوتی میان افراد و گروهها نیست، نگاه مثبتی پیدا میکنند و به آرامش نسبی میرسند؛ که البته من همین جا از آقای اژهای تشکر میکنم. به نظرم مردم تغییر رویکرد نسبی در دستگاه قضایی را احساس میکنند. آقای اژهای در یک ماهه گذشته با فرهیختگان، اساتید دانشگاه، سیاسیون و افراد مختلف صحبت کرده و راهکار خواسته است، اما باید این رویکرد را نهادینه و راهکار ارایه کرد.
انصاری ادامه داد: باید یک ساختاری در قوه قضاییه مشخص شود که خانواده زندانی به راحتی بتواند به مسئولی بگوید که چنین مشکلاتی دارد. حتماً باید رییس قوه قضاییه ناظرین تمام وقتی بر بازداشتگاهها داشته باشند، چون اگر نباشد، ناخواسته ممکن است که برخی از فجایع رخ دهد. یکی از قضات عالی رتبه اوایل انقلاب میگفت در هفتم تیر که شهید بهشتی و جمعی دیگر شهید شدند، ما در اوین نشسته بودم و همه ناراحت بودیم و مرحوم آقای محمدی گیلانی هم در میان ما بودند. همان زمان مرحوم حاج احمد آقا از طرف امام خمینی (ره) تماس گرفت و گفت، امام (ره) گفتند که به آقای گیلانی بگویید که در این هفته هیچ حکم قضایی صادر نکند، چون قضات ممکن است تحت تأثیر حادثهای که اتفاق افتاده قرار بگیرند و تحت تأثیر عواطف قرار بگیرند و حکم طبیعی و قانونی صادر نکنند. این نکته بسیار مهم است.
انصاری تاکید کرد: در این شرایط سخت اقتصادی دستگاهها و دولت نباید دوباره مسابقه گران کردن قیمتها را بگذارند. فشار مالیاتی بر مشاغل خرد نباید وارد شد. ضمن اینکه از تلاشهای دولت تشکر میکنم، اما مسئولین باید سعی کنند فشار تورم و گرانی را از دوش مردم بردارند و نظارت خود را بر بازار تقویت کنند.
او با اشاره به لزوم تعیین مکانی برای بیان اعتراضات گفت: به نظرم مساله مهمی که جامعه و معترضین و جوانان به دنبال آن هستند این است که هم دولت و هم مجلس، یک نهاد یا ساختار و راهکار عینی و عملی اعلام شدهای برای بیان اعتراضات مشخص کنند. بعد از حوادث سال ۹۸، در دولت آقای روحانی آیین نامهای درباره تعیین محلهایی برای اعتراض مدنی نوشته شد.
متأسفانه آن زمان دیوان عدالت اداری این آیین نامه را رد کرد و ظاهر استدلال، روشنفکرانه بود، آنها گفتند قانون اساسی اجتماعات را آزاد گذاشته و شما که آیین نامه را نوشتید، این آزادی را محدود کردید در صورتی که این آیین نامه محدود نکرده بود بلکه محل تعیین شده بود. امروز باید چنین آیین نامهای به خصوص در دانشگاهها نوشته شود که دانشجویان اگر خواستند اعتراض کنند این اعتراضات چگونه باشد.
انصاری با بیان اینکه مجموعه اقداماتی که موجب ناراحتی و عصبانیت مردم میشود، باید کنار گذاشته شوند، گفت: بسیاری از کشورهای دنیا نگاهشان به مهاجرین کشورشان در کشورهای دیگر، فرصت طلبانه است، دو تابعیتیهای خود را فرصت تلقی میکنند. چین بخش عمدهای از انتقال تکنولوژی و دانش را از طریق چینیهای مهاجر به دست آورده است، ولی ما ایرانیان خارج از کشور را رها کردیم و دستگاهی که با این افراد در ارتباط باشند را نداریم.
وی تاکید کرد: سرمایه ایرانیان مقیم خارج از کشور یک سرمایه علمی و انسانی هستند، اگر اعتمادشان جلب شود، به کشور باز خواهند گشت.
وی به FATF اشاره کرد و گفت: من از ابتدا گفتم و امروز هم میگویم که یک کشور ۸۰ میلیونی که میخواهد رشد اقتصادی داشته باشد با سیستم چمدانی عصر حجر نمیتواند ارز جا به جا کند. ما تا چه زمانی میتوانیم تحریم دور بزنیم و مخفیانه نفت را بفروشیم! این تحقیر ملی ماست که کره جنوبی پول ما را بلوکه کند. بخشی از مسایل ناشی از تحریم هاست، اما سیستم بانکی ما نمیتواند ارتباط عادی با دنیا نداشته باشد.
وی ادامه داد: زمانی برخی میگفتند که اگر ما به FATF بپیوندیم از طریق تراکنشهای پولی قاسم سلیمانی را ردیابی میکنند، جالب توجه این است که این حرف را زمانی میزدند که همان زمان عوامل صهیونیستها از رخنههای امنیتی و اطلاعاتی که ایجاد شده بود، افرادشان را در مراکز حساس ما چیده بودند و ضربه شان را از همان جا زدند.
انصاری گفت: مجمع تشخیص مصلحت نظام یکی از اولویتها را تصویب FATF قرار دهند و اجازه دهیم که زندگی مردم روان شود.
وی همچنین درباره «برجام» هم اظهار کرد: من اگر جای آقای رئیسی بودم فردای روز تنفیذ سند آماده امضایی که آقای روحانی و آقای ظریف آماده کرده بودند را امضا میکردم. ولو اینکه تضمین قطعی آینده در آن نبود، ولی بالاخره سه سال فرصت بود. در منطقهای که ما زندگی میکنیم دشمنان ما میخواهند که ما دائم در تنش باشیم. ما باید با عربستان و کشورهای همجوار اختلافات خود را حل کنیم و مردم باید احساس کنند که روابط خارجی به گونهای است که میتوانند به طور نسبی روان زندگی کنند.
وی گفتگو بر طبق اصول اساسی را راهکار دیگر با توجه به حوادث اخیر دانست و گفت: گفت و گویی که امروز راهگشاست از جنس موعظه و مجادله و ابلاغ و مصوبه نیست بلکه گفتگو یعنی احترام به اندیشه طرف مقابل توأم با احترام و انصاف. گفت وگویی که امروز مدنظر ماست، گفتگو برای پیدا کردن راه حل مشکلات است نه برای ایجاد مفاهمه اولیه.
وی به داستان تاریخی مواجهه امام علی (ع) با نهروان اشاره کرد و افزود: امام علی (ع) چندماه قبل از جنگ با خوارج نهروان مواجه میشوند، این افراد هر روز اعتراض میکردند و رسماً مقابل حضرت در مسجد اعتراض و اشکال میکردند و شبهه ایجاد میکردند و حضرت پاسخ میدهند، خلاصه اوضاع ملتهبی ایجاد کردند. حضرت به ابن عباس فرمودند: از طرف من به معترضین بگو که نمایندهای تعیین کنند. آنها ۱۲ نفر به عنوان نماینده تعیین کردند و در نهایت دو ماه مذاکره نمایندگان آنها با ابن عباس که نماینده حضرت علی بود طول کشید. در این مدت، مذاکرات هم اقناعی و هم راجع به راهکار بود. تعدادی زیادی از این افراد به راهکار مناسب رسیدند و البته عدهای هم پافشاری کردند و اسلحه به دست رفتند و جنگ نهروان رخ داد.
انصاری اظهار داشت: قرآن در باب گفتگو بسیار دقیق و زیبا میفرماید: «قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَیٰ کَلِمَهٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا» بدین معنا که روی وجه مشترک گفتگو کنید، راهکار مجادله نیست. حال آیا در داخل کشور ما اصلاح طلبان و اصولگرایان یک بار در این دوره رقابت دور هم نشسند و موضوع صحبتشان این باشد که مسایل مشترک و اختلاف چیست؟ اشتراک را تقویت کنند و روی اختلافات صحبت کنند و تلاش نمایند که یکدیگر را قانع کنند، اگر قانع نشدند، در موارد اختلاف راهکارهای مختلف پیدا کنند.
وی ابراز امیدواری کرد: ناراحتیهای اخیر علی رغم همه تلخیها و ضایعاتی که داشته و خسارتهایی که به بارآورده لااقل یک مبدأیی برای تغییر رویکردها و اصلاح روشها از سوی همگان شود.
وی خطاب به جوانان گفت: ما درست نتوانستیم خواستهها و مطالبات جوانان را درک کنیم، ولی خواهش داریم که خودِ جوانان راهکار مذاکره را پیدا کنند و پیشنهاد دهند و حتماً تلاش کنند که از حضور آنها و از خواستهها و مطالبههای به حق آنها، دشمنان سوء استفاده نکنند و افراد خائن انگشت شماری که وجود دارند و میخواهند که آرامش جامعه را بر هم بزنند با هوشیاری جوانان به آنها اجازه داده نشود.
او روی آخر سخن خود را متوجه نهادهای امنیتی و انتظامی کرد و گفت: نهادهای انقلابی و انتظامی نیز اوج رحمانیت نظام را بیشتر مورد توجه داشته باشند. نگاه بدبینانه به جریانات خودی را به نگاه خوشبینانه تبدیل کنند. امروز ضروری است که فضای محبت و همدلی اوایل انقلاب دوباره بروز و ظهور کند.