اگر انیمیشنهایی مثل «عروس مرده»، «فرانکنوینی»، «کابوس در شب کریسمس» و یا «کوکو» را دوست داشته باشید، حتما از تماشای «وندل و وایلد» هم لذت خواهید برد. این فیلم هم مثل همان فیلمها پر از قبرستان و شیطان و زنده شدن مردهها است؛ و البته درست مثل آنها حال و هوای شوخ و طنزآمیزی هم دارد. شاید داستان این فیلم به جذابیت انیمیشنهای تیم برتون نباشد، اما به اندازۀ کافی مفرح هست که بتواند مخاطبش را راضی نگه دارد.
به گزارش فرارو به نقل از فرادید، داستان فیلم دربارۀ دختری به اسم کَت الیوت است؛ او وقتی خردسال بوده پدر و مادرش را در یک حادثۀ رانندگی از دست داده و به دلایلی خودش را در مرگ آنها مقصر میداند. این عذاب وجدان چند سال روح او را تحت فشار قرار داده و باعث شده که او به آدم سرکشی تبدیل شود که سر از دارالتادیب درآورده است.
در همین حال در درون یک شهربازی عذابآور در جهنم، دو شیطان به نامهای وندل و وایلد به عنوان خدمتکار برای رئیس جهنم کار میکنند؛ آرزوی آنها این است که بتوانند از آنجا فرار کنند و بر روی زمین شهربازی رویایی خودشان را بسازند. اما آنها برای این کار به کسی نیاز دارند که احضارشان کند.
بعد از اینکه وندل و وایلد میفهمند که کِرِم مخصوص موهای رئیس جهنم میتواند مردهها را به زندگی برگرداند، نقشۀ جالبی میکشند. آنها در رویای کت الیوت ظاهر میشوند و به او میگویند که اگر آنها را به دنیا احضار کند، آنها هم در عوض پدر و مادر او را به زندگی برمیگردانند. کت قبول میکند و آن دو شیطان بانمک با قیافههای خندهدار و رویاهای عجیبشان به این دنیا میآیند.
اما با ورود شخصیتهای دیگری به ماجرا که بعضیهایشان اهداف پلیدی دارند و میخواهند آدمهای مورد نظر خودشان را زنده کنند، داستان انیمیشن حسابی پیچیده میشود و یک جورهایی تبدیل میشود به صحنۀ نبرد نیروهای خیر و شر.
تنها اشکال این انیمیشن این است که داستانش یک کمی بیش از حد پیچیده است و گاهی مخاطبش را سردرگم میکند؛ به علاوه، یک سوم ابتدایی فیلم ریتم خیلی تندی ندارد و تاکیدش روی غم و اندوه شخصیت اصلی هم بیشتر از چیزی است که از یک انیمیشن شاد انتظار داریم.
اما در عوض نکات مثبت زیادی هم وجود دارد که کفۀ جذابیت این فیلم را سنگینتر میکنند. اولین نکتۀ درخشانی که جلب توجه میکند جلوۀ بصری بسیار خوب انیمیشن و فضاسازیهای هنرمندانهای است که هم بامزهاند و هم یک جورهایی هراسآور.
از شکل و قیافۀ شخصیتها گرفته تا منظرۀ شهربازی جهنمی و صحنههای مربوط به قبرستان و حتی مدرسه؛ همه چیز به لحاظ ظاهری چشمگیر و دوستداشتنی است.
ضمن اینکه پیچیدگی داستان نهایتا مانع از همراهی ما با آن نمیشود؛ درست است که اگر خط داستانی روشنتری در فیلم وجود داشت میتوانستیم بهتر با آن ارتباط برقرار کنیم، اما همین داستانی که الان وجود دارد هم خالی از کشش و گیرایی نیست و اتفاقات غیرمنتظره و غافلگیرکنندهای در آن وجود دارد.
اما مهمتر از همه چیز، موقعیتها و دیالوگهای طنزی است که بیشترشان خلاقانه و بامزه از کار درآمدهاند. نوع ارتباطی که بین دو شیطان رویاپرداز داستان وجود دارد و همینطور موقعیتهایی که برای آنها بعد از ورودشان به دنیا ایجاد میشود، محور اصلی جاذبۀ فیلم است.
کافی است به یکی از ایدههای اصلی داستان فکر کنید تا متوجه شوید که با چه دنیای عجیب و خلاقانهای طرف هستید: زنده شدن مردهها با استفاده از کِرِم موی شیطان!
کارگردان: هنری سلیک (Henry Selick)
نویسندگان: هنری سلیک، جوردن پیل (Jordan Peele)
امتیاز منتقدان (راتنتومیتوز): ۸۰%
امتیاز مخاطبان (راتنتومیتوز): ۷۴%