روزنامه هممیهن نوشت: تجمعی که اعضای نظامپزشکی تهران، پزشکان و کادر سلامت قرار بود دیروز و در سالن همایشهای ساختمان نظامپزشکی کشور برگزار و بیانیه پزشکان در آن خوانده شود، نه تنها برگزار نشد که به خشونت کشیده شد. رئیس و قائممقام سازمان نظامپزشکی تهران، دو نفر از کسانی بودند که در ساختمان معروف خیابان شانزدهم امیرآباد تهران حضور داشتند و برخوردهایی که با آنان و دیگر افراد حاضر در تجمع شد، موجب استعفای آنها شد.
محمد رازی، قائممقام سازمان نظامپزشکی تهران بزرگ حالا در گفتگو با هممیهن استعفایش را در اعتراض به برخورد با کادر سلامت و پزشکان تایید میکند و خبر میدهد، پس از اینکه ماموری به صورت موید علویان، رئیس سازمان نظامپزشکی تهران مشت زده و فک پایین او آسیب دیده، او از سمتش استغفا کرده است. رازی میگوید، بیانیه پزشکان براساس نص صریح قانون بوده و حالا شخص رئیسجمهوری باید درباره اتفاقات دیروز پاسخگو باشد.
آقای دکتر قرار بود اجتماع صبح چهارشنبه، در سازمان نظامپزشکی و صنفی باشد، اما آنطور که پزشکان انتظار داشتند، نشد و اتفاقهای دیگری افتاد.
بله. قرار بود این تجمع کاملا صنفی و داخل سازمان باشد.
چرا تجمع به تشنج کشیده شد؟
از صبح اولوقت، نیروهای امنیتی دور تا دور نظامپزشکی را محاصره کرده بودند، درها را بسته بودند و احدی را به داخل راه نمیدادند؛ به جز کارمندان نگهبانی و مسئولان هیئتمدیره نظامپزشکی کل. از نظامپزشکی تهران هم من از پشت نرده و علامت دادن به کارمندان خودمان و گفتگو با پلیس توانستم به داخل بروم. دیدم بیشتر از ۱۰ نفر پزشک به داخل سالن راه داده نشدند. درحقیقت شاید برنامه این بوده که با این ۱۰ نفر این گردهمایی برگزار شود؛ البته این ۱۰ نفر هم از این موضوع ناراضی بودند و اعتراض میکردند. بیرون هم خیابانهای منتهی به ساختمان نظامپزشکی را بسته بودند و حتی اگر کسی کاری هم نداشت، همینکه از آنجا عبور میکرد با او برخورد میکردند؛ نیروهایی که حافظ جان من و شما هستند.
یادم هست آقای خاتمی زمانی که رئیسجمهور بود، گفت پلیس خدمتگزار شماست، شما نباید از پلیس بترسید، چون پلیس، کارمند شماست و وظیفهاش تامین امنیت شماست. من دیدم خانم دکتری را بعد از اینکه میخواست وارد ساختمان نظامپزشکی شود و اجازه ندادند، به زور با خود بردند. وقتی به مسئول گروهشان گفتم او را راهنمایی کنید بیاید داخل، خودبهخود سروصدا میخوابد، اما من را هم هل دادند و دیگر نتوانستم تحمل کنم، از نظامپزشکی آمدم بیرون. بعد متوجه شدم به صورت دکتر علویان که درصدد این بوده چند خانم دکتر از داخل نظامپزشکی را از بین ماموران رد کند که بروند، مشت زدهاند و دچار صدمه فک تحتانی کردهاند.
دلیل استعفای شما از قائممقامی نظامپزشکی سازمان نظامپزشکی تهران بزرگ هم همین بود؟
بله. ما دیدیم مهماننوازیهای خوبی میشود و پزشکان حتی به خانه خودشان هم نمیتوانند بروند، دیگر عضو هیئتمدیره بودن یا قائممقام بودن برای من هیچ ارزشی ندارد؛ در مقابل توهینی که به جامعه پزشکی میشود. توهینی که به مردم بهویژه سلامت جسمی و روانیشان میشود هم، سوی دیگر ماجراست. پزشکان، کارشان رسیدگی به سلامت جسمی و روحی مردم است و وقتی کار به اینجا کشیده، دیدم این القاب را یدک نکشیم بهتر است؛ به همین دلیل استعفا دادم. از این کاری که ماموران امنیتی انجام دادند، بسیار ناراحتم.
بعد از استعفای شما، دکتر رئیسزاده، رئیس سازمان نظامپزشکی کل کشور پیگیر این ماجرا نشدند یا واکنشی نشان ندادند؟
من از این موضوع خبری ندارم.
در بیانیهای که قرار بود خوانده شود، پزشکان میخواستند درباره استقلال نظامپزشکی، خشونتها و محرمانه بودن اسناد مربوط به مصدومان صحبت کنند. درست است؟
بله. این بیانیه نص صریح قانون است و این نص نیاز به بازگو کردن و درخواست ندارد. بعضی میپرسند خواسته پزشکان چه بود؟ خواست پزشکان اجرای نص صریح قانون است. تمام مواردی را که شما برشمردید، جزو قانون است، یعنی خواسته نیست؛ خواسته یعنی موضوع جدیدی که بخواهی اجرا شود و اگر کسی اجرا نکند، یعنی کار غیرقانونی میکند.
خب به نظر شما وقتی حرفی خلاف قانون زده نمیشود، چرا باید چنین برخوردی با پزشکان شود؟
حرف قانونی پزشکان این است که با آمبولانس نباید کار امنیتی شود. بیمارستان نباید کار امنیتی کند. مریض در بیمارستان باید احساس امنیت کند. من میگویم بچهای وقتی به سن قانونی نرسیده اگر در بازداشتگاه است، پدر و مادرش باید حتما هر روز بتوانند او را ببینند. اینها نص صریح قانون است که باید اجرا شود.
پزشکانی به ما گفتند قرار بوده سالنی را به آنها بدهند تا بتوانند در آن صحبت کنند، اما ظاهرا سهشنبه شب به آنها اعلام شده سازمان روز چهارشنبه تعطیل است. چرا این ظرفیت برای آنها در نظر گرفته نشد؟
نظامپزشکی احتمالا تحتتاثیر فشارهای بیرونی مجبورشده برنامه را لغو کند، ولی به هرحال کسی که مسئول آنجا میشود حتما باید این اقتدار و استقلال را داشته باشد که بتواند خودش تصمیم بگیرد، نه اینکه برایش تصمیم بگیرند.
در خیابان هم شاید میشد به صورت آرام این مراسم را برگزار کرد.
آنها حتی اجازه ندادند در سالن نظامپزشکی این مراسم برگزار شود وای به حال خیابان.
شما از نزدیک شاهد برخوردها بودید. برداشتتان از نوع برخوردها چه بود؟
برخوردها بسیار خشن بود.
تحلیل شما در این باره چیست و بهنظرتان سازمان نظامپزشکی نباید موضعی روشن در این باره بگیرد؟
حتما باید سازمان این موضع را بگیرد. در سازمان نظامپزشکی تهران، من و دکتر علویان، رئیس سازمان نظامپزشکی تهران استعفا دادیم. امیدوارم سازمان نظامپزشکی کل هم بیانیهای واقعی و مقتضی در این باره صادر کند.
بهنظر میرسد سازمان نظامپزشکی با تعطیل اعلام کردن سازمان، بیانیه ندادن و واکنش نشان ندادن به استعفای شما دو نفر، از این موضوع شانه خالی کرده است.
بله. درحقیقت به نوعی شانه خالی کردن است.
این نوع رفتارها چه پیامدهایی برای پزشکان خواهد داشت؟
این مسئله صنفی پزشکی به تنهایی نبود، این مسئله وظیفه پزشکی بود؛ وظیفه پزشکی دنبال این است که آمبولانس و بیمارستان سالم کار کنند، تجهیزات پزشکی برای همه بهطور مساوی استفاده شود و پزشکان دسترسی مساوی به همه بیماران داشته باشند؛ ما نمیتوانیم یک مصدوم را جدا کنیم و بگوییم این باشد، این نباشد. اطلاعات بیمار جزو اطلاعات خصوصی هر فرد است و نباید در اختیار فرد ثالث قرار بگیرد، اما متاسفانه الان این وظیفه پایمال شده است.
از استعفاهای بعدی خبر دارید؟
بعید نیست. هر فرد مستقلی در این شرایط استعفا میدهد، چون در این شرایط نمیشود کار کرد.
شما غیر از آن یک خانم دکتر که دیدید دستگیر کردند، باز هم خبر دارید چند نفر بازداشت شدهاند؟
میدانم چندنفر بازداشت شدهاند، اما شرایط طوری است که از تعداد دقیق خبر ندارم.
الان باید نظامپزشکی پیگیر وضعیت و آزادی آنها باشد؟
صددرصد باید نظامپزشکی پیگیر باشد و شخص آقای رئیسجمهور باید در این باره پاسخگو باشد.
وای به حال بچه های دهه هشتادی کف خیابون و زندان