فرارو- کریگ سینگلتون؛ کارشناس ارشد مسائل چین در بنیاد «دفاع از دموکراسی ها» و دیپلمات سابق وزارت خارجه امریکا است. او مسئولیت و نقشهای حساس مرتبط با امنیت ملی را در دولت امریکا با تمرکز بر مسائل شرق آسیا برعهده داشته است. او مشاور کمیتههای نظارت کنگره و کاخ سفید در مورد مسائل مختلف از جمله گسترش دامنه حضور نظامی چین در خارج از کشور، نفوذ چین و کره شمالی بوده است.
به گزارش فرارو به نقل از فارین پالسی، هر کسی که در یک رابطه بوده میداند که روزهای خوبی وجود دارد و روزهای نه چندان خوب. در حالی که اعتماد و احترام زیربنای مشارکتهای سالم است بارها ثبات شده که روابط تجاری و حتی سمی نیز به همان اندازه بادوام بوده اند حتی گاهی اوقات از دوام بیشتری در مقایسه با روابط غیر سمی برخوردار هستند.
به همین دلیل است که ازدواج سیاسی شی جین پینگ رهبر چین و ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه علیرغم شکستهای اخیر روسیه در میدان جنگ اوکراین به دلیل وجود آن دو نفر پایدار خواهد ماند. اگر بخواهیم منصف باشیم به نظر میرسد شی نگران ضررهای انباشته پوتین در اوکراین است. ناظران چینی مانند همتایان غربی خود، احتمالا انتظار داشتند که جنگ هفتهها و نه ماهها به طول بیانجامد. حتی کمتر کسی میتوانست پیش بینی کند که کییف حملات متقابل موفقی را در اعماق قلمرو تحت کنترل روسیه انجام دهد.
با این وجود، فراتر از این تحولات بعید است که شی رویکردی تهاجمی را علیه پوتین در پیش گیرد حتی در شرایطی که شمشیربازی هستهای و برگزاری همه پرسی ساختگی در مناطقی از اوکراین متوسل میشود که موضع طولانی مدت ضد تجزیه طلبی پکن در سیاست خارجی را به چالش میکشد.
در واقع، شی به جنگ پوتین علاقه دارد، زیرا چین از نظر ژئوپولیتیکی از پیروزی روسیه چیزهای زیادی به دست میآورد و احتمالا از شکست روسیه به طور بالقوه چیزهای زیادی را از دست خواهد داد.
به همان اندازه پراهمیت شی از رویزیونیسم یا رویکرد تجدیدنظرطلبانه پوتین حمایت میکند علیرغم این واقعیت که پکن راهی را انتخاب کرده تا از نقض تحریمهای وضع شده غرب علیه روسیه که میتواند مجازاتهایی را برای اقتصاد چین به همراه داشته باشد دوری کند.
این محاسبات درباره میزان خطر میتواند تغییر کند به خصوص اگر "شی جین پینگ" درک کند که فروپاشی رژیم پوتین آغاز شده چشم اندازی که دیگر چندان دور از دسترس به نظر نمیرسد و نمیتوان آن را نادیده گرفت. این موضوع کمتر درک شده که شی تا چه حد و اندازهای ممکن است برای نجات پوتین پیش برود. این موضوع دوام شراکت "بدون محدودیت" آن دو را مورد محک قرار خواهد داد.
جای تعجب ندارد که نه شی و نه پوتین در مراسم خاکسپاری ملکه الیزابت در لندن یا در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک ماه گذشته شرکت نکردند. غیبت آنان عمدی بود. هر دو آنان در عوض برای نشست سازمان همکاری شانگهای به رهبری پکن به ازبکستان سفر کردند.
اولویتهای سفر شی و پوتین نشان دهنده تحقیر نظم تحت رهبری غرب از سوی آنان بود که مظهر آن ترانس آتلانتیک، اتحادهای دوران جنگ سرد و نهادهای چند جانبه مستقر میباشند. هم چنین، تصمیم آنان نشان دهنده علاقه روزافزون شان به ایجاد یک معماری بین المللی جایگزین است که نه تنها بازتابی از ارزشهای استبدادی است بلکه به طور هدفمند ایالات متحده و نزدیکترین متحدان دموکراتیک آن را حذف میکند.
در حال حاضر، شی و پوتین میتوانند به خود ببالند که سازمان همکاری شانگهای بیش از ۴۰ درصد از جمعیت جهان را شامل میشوند و کشورهای بیشتری مانند ایران و حتی ترکیه عضو ناتو به دنبال پیوستن به آن سازمان هستند.
مانند مجمع عمومی سازمان ملل اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای به نتایج ملموس چندانی دست نیافت. با این وجود، برخلاف سازمان ملل سازمان همکاری شانگهای از نظر طراحی موفق نیست.
دلیل آن این است: نه شی و نه پوتین نمیخواهند که سازمان همکاری شانگهای به یک غول فراملی تبدیل شود که قادر به سخنرانی برای اعضای خود یا حل و فصل اختلافات باشد. درعوض، دستورات سازمان همکاری شانگهای مظهر تمایل چین و تا حدود کمتری روسیه برای بازنگری و تغییر شکل روایتهای حکمرانی جهانی اغلب تحت لوای دنیای چند قطبی عادلانهتر و منصفانهتر است.
اکنون این چارچوب برای بسیاری از کشورها مانند هند که از سوی سازمان ملل متحد و دیگر نهادهای چند جانبه احساس بدخواهی کرده و یا نادیده گرفته شده اند جذاب به نظر میرسد. جذابیت فزاینده سازمان همکاری شانگهای نشان میدهد که شی و پوتین در واقع قادر هستند ائتلافهای بین المللی تازه را با عدم نیاز به "همفکری" به سبک غربی از طریق تحمل برخی از اعضا که تهاجم روسیه به اوکراین و حمایت چین از آن را محکوم میکنند کنار یکدیگر شکل دهند.
با این وجود، نکته نگران کنندهتر آن است که نقش فزاینده سازمان همکاری شانگهای این دیدگاه شی را سختتر کرده که چین به کمک روسیه برای به چالش کشیدن ایالات متحده و شبکه ائتلاف اش برای تسریع عقب نشینی غرب از مناطق پیرامونی خود نیاز دارد.
با این وجود، سازمان همکاری شانگهای و دستور کار آن چیزی نیست که بیشترین توجه را در نشست ازبکستان به خود جلب کرده باشد. آن چه رخ داد اظهارات پوتین مبنی بر آن بود که چین درباره اقدامات روسیه در اوکراین پرسشها و نگرانیهایی دارد که اعتراف پنهانی به این موضوع بود که چین درباره عملکرد مسکو در میدان جنگ تردید دارد.
واضح است که تلاشهای مسکو برای ترسیم مجدد مرزهای اروپا طبق برنامه پیش نرفت. با این وجود، اظهارات پوتین و احتیاط شی تا حدی که تفسیر میشود (یا به نادرستی تفسیر میشود) بازتاب دهنده یک شکاف لرزهای در رابطه چین و روسیه نیست. به احتمال زیاد، این اظهارات نشانه عدم تقارن قدرت فزاینده بین دو کشور و به طور شوم تمایل پکن به مسکو برای انجام اقدامات قویتر به منظور پیروزی در جنگ اوکراین است.
با این وجود، تشدید تنش در روسیه سنگ محکی برای پکن خواهد بود به گونهای که چین به آن عادت ندارد و برای آن آماده نیست. چین ممکن است برای کمک به بدخواهی پوتین مجبور شود اقداماتی را انجام دهد که غرایز خودخواهانه اش را خنثی کرده و منافع ملی آن کشور را تضعیف کند.
برای مثال، پکن میتواند برای سرپا نگهداشتن اقتصاد روسیه روبل را به عنوان ارز پرداختی برای آن چه روسیه به آن نیاز دارد بپذیرد. با این وجود، انجام این کار نشان دهنده یک ریسک اعتباری تازه برای بانک خلق چین است که در واقع بدهیها و ریسکهای اقتصاد روسیه را به ترازنامه خود وارد میکند.
این اقدامات و سایر اقدامات بالقوه برای مقابله با تحریمها به نوبه خود میتواند خطر قطع ارتباط چین با فناوری و سرمایه غربی مورد نیاز برای حمایت از توسعه آن کشور را تسریع کند. هم چنین، حمایت عمیق چین از پوتین توانایی آن کشور برای بازی قانع کننده با هر دو طرف درگیری کاهش میدهد.
کل کالاهای مبادله شده بین چین و روسیه در هشت ماهه نخست سال ۲۰۲۲ میلادی در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته ۳۱ درصد افزایش یافت و به ۱۱۷ میلیارد دلار رسید و دو کشور در مسیر دستیابی به بهترین رکورد سال گذشته یعنی رقم ۱۴۸ میلیارد دلار مبادله قرار دارند.
فروش نیمه هادی چینی به روسیه و هم چنین انتقال برخی از دیگر کالاها به طور مشابه افزایش یافته است. با این وجود، چین از پذیرش درخواستهای روسیه برای حمایت نظامی صریح خودداری ورزیده و هم چنین از اتخاذ اقدامات مشخصی که میتواند منجر به تحریم چین یا نهادهای چینی شود خودداری نموده است.
در همین حال، اتکای فزاینده مسکو به چین موهبتی برای پکن بوده است. پکن با استفاده از انزوای فزاینده روسیه خرید نفت روسیه با تخفیف شدید را برای پاسخگویی به تقاضای فعلی و آتی چین افزایش داده است.
هم چنین در مورد انتقال نیمه هادی، چین از فروش برخی تراشههای مازاد به روسیه در اوایل سال جاری سود قابل توجهی به دست آورد حتی اگر این سود کوتاه مدت بوده باشد به خصوص پس از آن که وزارت بازرگانی ایالات متحده چنین فروشهایی را در ماه آگوست ممنوع اعلام نمود.
چین حتی به فروش مجدد گاز طبیعی مایع مازاد خریداری شده از ایالات متحده به کشورهای اروپایی متوسل شده که به شدت به دنبال تنوع بخشیدن به منابع انرژی خود هستند و در واقع استراتژی پوتین برای تبدیل کردن اتکای اروپا به گاز روسیه و استفاده از آن به عنوان سلاحی در دست مسکو را تضعیف میکند.
با این وجود، در حالی که چنین سیاست دوگانهای ممکن است نمونهای از طرز فکر تجاری چینی باشد که در آن چین دو بار برنده میشود دلیلی وجود دارد که گمان کنیم پکن ممکن است به زودی به محدودیتهای استراتژی خود پی ببرد به ویژه زمانی که جنگ در اوکراین وخیمتر شود.
برای مثال، آیا پکن با ارائه انواع کمکهایی که روسیه برای تداوم تلاشهای جنگی خود به آن نیاز دارد از تحریمهای ایالات متحده بر روی نیمه هادیها یا سایر فناوریها سرپیچی خواهد کرد؟ اگر پوتین تهدید خود را مبنی بر استفاده از سلاحهای هستهای تاکتیکی عملی سازد شی چگونه پاسخ خواهد داد؟
در همین راستا، آیا چین نتایج همه پرسی ساختگی روسیه را تصدیق خواهد کرد حتی اگر انجام این کار محکومیت احتمالی همه پرسی استقلال تایوان در آینده توسط پکن را تضعیف کند؟ این پرسشها و سایر پرسشهای بی پاسخ کوتاه مدت نشان میدهند که با کاهش گزینههای روسیه توانایی چین برای داشتن هر دو طرف نیز کاهش مییابد.
از آنجایی که شکست بالقوه روسیه تهدیدی برای تضعیف برنامه بزرگ تجدیدنظرطلبانه چین قلمداد میشود شی احتمالا زودتر از آن چه که ترجیح میدهد باید اقدامات جسورانه تری را برای تقویت اقتصاد روسیه و تواناییهای جنگی آن کشور در نظر بگیرد.
چنین حمایتی دست کم در ابتدا احتمالا با نقض تحریمهای غرب علیه روسیه فاصله خواهد داشت. با این وجود، اگر جنگ ادامه یابد چین میتواند اقدامات تحریک آمیزتری را انجام دهد که احتمالا پاسخ بین المللی را به همراه خواهد داشت از جمله نقض تحریمها و شاید حتی کمکهای نظامی غیر کشنده.
با این وجود، درک سناریویی که در آن چین نیازهای روسیه را کاملا فراتر از نیازهای خود قرار دهد دشوار است دست کم بدون بازگشت روشن سرمایه یا شواهد قانع کننده مبنی بر این که چنین کمکی به طور معناداری شتاب جنگ را به نفع روسیه تغییر خواهد داد.
عقب نشینی بخشهای از حزب – دولت بزرگ چین نیز ممکن است مانع از حمایت شدیدتر چین از روسیه شود، زیرا بخشهای مختلف بوروکراتیک میترسند که نقض تحریمها به طور جدی توانایی شان را برای دستیابی به اهداف توسعه بلندپروازانه شی جین پینگ کاهش دهد.
پکن نمیتواند آن چه را که واقعا تلاشهای جنگی پوتین را آزار میدهد برطرف سازد: شکستهای گسترده در استراتژی، سازمان، فرماندهی، تدارکات، و هم چنین کمبود شدید نیروی انسانی. در نتیجه، چالش کلیدی شی در آینده ممکن است ارتباط کم تری با اطمینان از پیروزی پوتین داشته باشد و بیشتر با پی بردن به این که چین مایل است تا چه حدی پیش برود تا مطمئن شود پوتین متحمل شکست نخواهد شد در ارتباط است.
این ممکن است چندان شبیه کبریت ساخته شده در بهشت به نظر نرسد (استعاره از ازدواجی که احتمالا سعادتمند و موفق خواهد بود، زیرا دو نفر با یکدیگر سازگاری زیادی دارند این عبارت مبتنی بر این اعتقاد است که نیروهای الهی در ملاقات و جفت شدن دو فرد سازگار نقش دارند؛ م.)، اما به یاد داشته باشید که هیچ کس هرگز نگفته که چنین خواهد شد.