کیهان نوشت: تکراریترین و آشناترین تصویر یک زن چادری هم در سینما کدام است؟ یک تصویر آشنا به ذهنتان خطور میکند. تصویر زن بزهکار یا متهمی که برای ادای توضیحات وارد دادگاه میشود. این زن یک مشخصه ظاهری دارد: چادر! بله درست است. البته با تأسف و تأثر! این تصویر آشنا و پربسامد زن چادری در سینمای ما از زن و چادر است!
تصویری که از زن در سینما- نه تنها سینمای ایران و بلکه سینمای جهان- ارائه میشود با همه تفاوتهای نسبی و تضادهای گاه و بیگاهی که دارد از یک مدل معمولی و دستمالی شده همیشگی پیروی میکند: تصویری نه مبتنی بر ارزشهای والای انسانی و اسلامی که در زن مستتر و فطری است بلکه نمایهای الکن و ابتر از چیزهایی که سالهاست به خورد مخاطب داده میشود.
حالا فرقی هم نمیکند که مایههای فمینیستی ادبیات و فرهنگ غرب منشأش باشد یا نگاه سنتی به معنای منفی و غلطش در شرق. آبشخورش تحجر و واپسگرایی باشد یا سقوط در دره فمینیسم و آزادی مطلق جنسی و نگاه کالامآب به زن که دستاورد مهمی (!) در غرب و در برابر هواداران فرهنگ غربی است!
اما این همه ماجرا نیست. در واقع شاید بتوان گفت یک بخش دیگر که در هم تنیدگی مخفی و فریبنده، اما اثرگذاری در کنار این شیوه معمول و مألوف و عریان برهنگی فرهنگی دارد، شیوهای است که در برخی از فیلمهای سینمایی و سریالهای نمایش خانگی و در نظام برنامه سازی داخلی پی گیری میشود که البته پیچیدهتر، فریباتر و حرفهایتر و مرموزتر از آن گروه اول است.
به طور مثال، بارها در این آثار برخورد کردهاید که زنی با «چادر» حضور پیدا میکند، اما به شدت دفرمه، عصبی، پرخاشگر و غیرمنطقی است!
این در حالی است که در طول سالهای گذشته خیلی اندک، نمایش نسبتا خوبی در برخی از آثار نمایشی در باب به تصویر کشیدن غیرکلیشهای و قابل دفاع از چادر داشتهایم. هر چند اکثر سریالهای شبکه نمایش خانگی و فیلمهای سینمایی مان کماکان نگاهی ارتجاعی و غیر قابل دفاع به هویت چادر و زن چادری دارند و هنوز هم مثل سه دهه قبل، فقط موقع نشان دادن «بدبختی» و «عزا» و «بزهکاری» و «زندان» یاد چادر و زن چادری میافتند! چادری که چه در هویت دینی و چه در تاریخ ملی ما، جایگاه و پایگاهی جدی و مبانی قابل دفاعی داراست.
بیش از این روی این نکته تأکید نمیکنیم و قضاوت را به مخاطب وا میگذاریم فقط ذکر این جمله را بد نمیدانیم که گاهی اوقات یک صحنه یا سکانس یا بازی فرعی ممکن است در ظاهر عادی و ساده و «همینطوری» به نظر برسد، ولی قدری که دقت میکنیم معانی بعضا خطرناک و تأسف برانگیزی را به دنبال میآورد. اینطور نیست؟!
حالا و با این بررسیهای فشرده و موردی از محصولات سینمایی و تلویزیونیمان، وقت آن است که موضوع را از جنبهای دیگر هم بسنجیم.
هجوم به حجاب در فضای مجازی این روزها موضوع حمله به حجاب در فضای مجازی موجی تخریبی و شبههافکن درباره حجاب به راهانداخته است. این موضوع البته بیشتر وجه سیاسی دارد تا عقیدتی، ولی با این حال باید مورد مداقه قرار بگیرد. تاریخ در این میانه میتواند واگویهها و درسهای عبرتآمیز و اشارات حکمتآموز خوبی برای نسل امروز و فردای ما داشته باشد.
جنگ فرهنگی یک واقعیت است. نمیشود انکار و کتمانش کرد یا دست کم گرفت. حقیقت این است که این روزها و در ادامه اتفاقی که طی سالهای اخیر، خاصه در شبکههای اجتماعی رخ داده است، شاهد یک موج مخرب شیطانی علیه دستاوردهای دینی و مظاهر و شعائر اسلامی هستیم. شاید بشود گفت سبیل این هجوم خصمانه و موج مجازی، پدیده حجاب است.
حالا باید چیکار کنیم؟
بندازین زندون نویسنده ها و کارگردانها و تهیه کننده ها رو و با باتوم مجبورشون کنین نقش چادری تو آثارشون داشته باشن. شما که بلدین.