فرارو- آرمان سلیمی؛ مقتدی صدر، شخص اول صحنه سیاسی عراق در روزها و ماههای بعد از برگزاری انتخابات ۱۰ اکتبر ۲۰۲۱ (۱۸ مهر ۱۴۰۰) در رویهای تکراری، بار دیگر آتش به خرمن تعلیق و بحران سیاسی این کشور زد. مقتدی دیروز –دوشنبه- ۷ شهریور در واکنش به صدور بیانیه آیتالله سید کاظم حائری، از مراجع تقلید برای کنارهگیری از مرجعیت، با صدور بیانیهای کنارهگیری دائمی خود را از سیاست اعلام کرد.
به گزارش فرارو، تنها دقایقی پس از استعفای مقتدی، طرفداران او که طی یک ماه گذشته و به طور مشخص از ۲۷ جولای (۵ مرداد) با صفکشی خیابانی، صحن علنی پارلمان را قرق کردهند و به کاخ ریاست جمهوری حملهور شدند. البته ورود طرفداران صدر به منطقه الخضراء به عنوان محل استقرار نهادهای دولتی و سکونت اکثریت دولتمردان، به وقوع درگیری آنها با نیروهای نظامی و امنیتی منجر شد و به سرعت دامنه بحران به دیگر مناطق بغداد نیز گسترش پیدا کرد.
با وجود درخواستهای مکرر مقامهای سیاسی عراقی و نیز اعلام مقررات منع آمد و شد در سراسر این کشور، شب گذشته در نتیجه تیراندازی صدریها و نیروهای مقابل آنها، بغداد چهره یک شهر جنگ زده را به خود گرفت. پس از گذشت یک شب پرالتهاب و درخواستهای متعدد برای آرامسازی وضعیت، امروز (۸ شهریور) همچنان درگیریها در منطقه سبز ادامه دارد و گزارشها از کشته شدن بیش از ۳۰ نفر و زخمی شدن بیش از ۷۰۰ نفر حکایت دارند.
در این میان، مقتدی صدر مهمترین کاراکتر یا عامل وضعیت متشنج کنونی بوده که البته اعلام شده بود تا توقف خشونت و درگیریها، اعتصاب غذا کرده، امروز (8 شهریور) در کنفرانسی مطبوعاتی در «حنانه» نجف ضمن ابراز ناراحتی بابت تحولات جاری، از حامیان خود و جنبش صدر خواست تا ظرف 60 دقیقه ساختمان پارلمان را خالی کنند و به اعتصاب خود پایان دهند. وی تهدید کرد، اگر ظرف یک ساعت حامیان وی از خیابانها عقب نشینی نکنند از آنها اعلام برائت میکند.
هر چند در این کنفرانس مطبوعاتی صدر با وضوح از مواضع خود عقبنشینی کرده است اما همچنان برای ناظران سیاسی و نیز عامه مردم این پرسش مطرح است که مقتدی از کنارهگیری اخیر خود از سیاست که برآیند آن تبدیل شدن بغداد، پایتخت عراق به کانون تشنج و درگیری بود، چه اهدافی را در سر میپرواند؟
مقتدی صدر متولد ۱۰ مرداد ۱۳۵۳ و فرزند چهارم آیتالله «سید محمد صادق صدر» معروف به «صدر ثانی» است که در سال ۱۹۹۹ به همراه دو فرزندش (برادران مقتدی) به دست عوامل رژیم بعث به شهادت رسید. صدر در سالهای بعد، حضوری پرفراز و نشیب را در صحنه سیاسی کشور عراق داشته است. او در پنج سال اول بعد از اشغال عراق با رهبری نیروهای جیشالمهدی مبارزه با نظامیان آمریکایی را عهدهدار بود. در سال ۲۰۰۸ پس از انحلال جیشالمهدی، ورود به عرصه سیاسی و انتخابات را در پیش گرفت. در سال ۲۰۱۰ جریان وابسته به او ۴۰ کرسی، در سومین انتخابات پارلمانی در آوریل ۲۰۱۴ در قالب ائتلاف مستقل احرار ۳۴ کرسی، در انتخابات می ۲۰۱۸ در قالب ائتلاف السائرون ۵۴ کرسی و در نهایت طی پنجمین انتخابات پارلمانی اکتبر ۲۰۲۱ جریان صدر ۷۳ کرسی را از مجموع ۳۲۹ کرسی پارلمان عراق را کسب کرد.
در مقطع کنونی نیز اعلام کنارهگیری او صحنه سیاسی رخدادی معطوف بهسابقه است؛ چرا که تاکنون مقتدی صدر در ۶ نوبت کنارهگیری خود را از سیاست اعلام کرده که مهمترین آنها در سال ۲۰۱۳ و فوریه ۲۰۱۴ بوده است. هر بار صدر تاکید کرده که تمامی نهادها و موسسات وابسته به خاندان صدر را تعطیل خواهد کرد، اما هر بار با تمرکز و قدرت بیشتر به صحنه سیاست و حکمرانی عراق بازگشته است.
در وضعیت کنونی نیز با وجود متفاوت بودن ماهیت استعفا به دلیل ارتباط آن با کنارهگیری آیتالله حائری از مرجعیت و تأکید امروز -سهشنبه- او بر شرعی بودن استعفایش، بخشی بزرگ از ناظران سیاسی بر این باور هستند که او در آینده نزدیک مجدداً تحت بهانهای همانند اینکه طرفداراناش از او میخواهند یا اینکه عراق به برای مبارزه با فساد نیاز دارد به عرصه باز خواهد گشت.
با این اوصاف، در تحلیل رفتار و تصمیمات مقتدی صدر، میبایست به ابعاد روانشناختی و پیشینه کنشهای سیاسی او اشاره داشت. مقتدی، از نظر روانشناختی شخصیتی خودشیفته (Narcissistic) و نمایشی (Histrionic) است که برای کسب قدرت و جایگاه سیاسی و مذهبی جاهطلبیای خاص دارد. او در صورتی که حتی اگر به تمامی خواستههای خود دست پیدا کنند؛ حس جاهطلبی اش او را به سوی انگیزه مجهول دیگری سوق میدهد. مقتدی سخنوری تمامعیار، دارای اعتماد به نفس بالا، پرخاشگر و سلطهجو، عامهپسند، یک دنده، سمج و کله شق و در عین حال خوش صحبت و پر حرف است. او دوست دارد در مقام یک رهبر ملی و مذهبی مورد تکریم قرار گیرد و از همین جهت خود را نماینده ملیگرایی عراقی و نیز ضدیت با نهاد مرجعیت غیر عربی (عجم) میداند.
او طی سالهای گذشته مواضع ضدونقیضی را اتخاذ کرده و شیفته وارد کردن شوک به دیگران است، تا از این طریق پیشبینیناپذیر به نظر برسد. در جریان تصمیم کنونی نیز علت اصلی اعلام کنارهگیری مقتدی در ارتباط با محتوای بیانیه آیت الله حائری میتواند باشد که نقش او را در مقام مرجعیت دینی و رهبری سیاسی رد کرده بود. به نظر میرسد مقتدی که ابهت و جایگاه خود را پس از بیانیه آیتالله حائری در خطر دیده، دو گزینه بیشتر نداشته است. یکی اینکه بیانیه ایشان را بپذیرد و دیگری پناه بردن به تاکتیک قدیمی استعفا و بازگشت.
مقتدی انتخاب دوم را برگزیده است؛ البته با چاشنی بحرانآفرینی و پناه بردن به سیاست آشوب. در مجموع، بحرانآفرینی خودجوش طرفداران صدر تا حد زیادی قابل رد است؛ چرا که آنها بدون اجازه رهبرشان آب هم نمینوشند؛ چه رسد به در دست گرفتن سلاح و جنگ خیابانی؛ بنابراین به جرات تشنجآفرینی مقتدی میتواند در راستای تلاش او برای باقی ماندن در میدان و عدم پذیرش شکست باشد. اساسا مقتدی مرد سکوت و فراموش شدن در صحنه نیست. در ضمیر ناخودآگاه خود او، در کانون توجهات بودن، مرد نخست بودن، مورد تکریم بودن و حضور در مقام رهبر شماره یک صحنه سیاسی و مذهبی عراق نقش بسته است. شخصیت «نمایشی» و «خودشیفته» مقتدی به وضوح محرک اصلی تحرکات و آشوبآفرینی جدید او بوده است.
با وجود شرح ماهیت در پیش گرفتن تاکتیک تکراری کنارهگیری مقتدی، اکنون مساله این است که او از این امر چه اهدافی را دنبال میکند؟ یا به عبارت سادهتر، مقتدی از تکرار تاکتیک کنارهگیری چه میخواهد؟
در سطح ابتدایی مقتدی صدر همزمان با استعفای ششم خود از سیاست، با هدف گرفتن مجدد منطقه سبز، قصد دارد خواسته خود مبنی بر انحلال پارلمان و اصلاح قانون انتخابات را به کرسی بنشاند. او نمیخواهد بپذیرد که استعفای دسته جمعی نمایندگاناش به عامل تضعیف و شکست او تبدیل شده است؛ لذا آنچه که اکنون او میخواهد تغییر ماهیت نظامی سیاسیای است که بعد از عراق ۲۰۰۳ مستقر شده است.
در سطح دوم، مقتدی با بازگشت به استراتژی سابق خود یعنی ایفای نقش اپوزیسیون در شمایل مبارزه با فساد و مفسدان قصد برهم زدن قواعد بازی چارچوب هماهنگی شیعیان به عنوان رقیب اصلی خود را دنبال میکند. مقتدی به وضوح میداند که در عرصه میدانی توانایی مقابله با نیروهای حشدالعشبی را ندارد و به نظر نمیرسد او خواهان ورود به صحنه درگیری فراگیر سرایا السلام با این نیروها باشد؛ لذا تحرکات اخیر او بدین هدف است که از یک سو، از چارچوب هماهنگی شیعیان زهر چشم بگیرد و از سوی دیگر، تصمیمات مورد اتخاذ آنها را برهم بزند.
علیرغم تعیین این اهداف طی ساعات و روزهای آینده این امکان وجود دارد که تحولات بر خلاف باب میل مقتدی رقم بخورد و او به شکستخورده سیاست تشنجآفرینی خودساختهاش تبدیل شود. در واقع، شاید در ششمین تکرار سناریوی استعفا و بازگشت این بار مقتدی به بازنده بزرگ قافیه تحولات تبدیل شود.