دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری، گفت: ضعف دولت قبلی در ارتباط با مردم بود. زحمت میکشیدند و کار میکردند، اما هم رئیسجمهور و هم وزرا در ارتباطگیری با مردم ضعف داشتند و در بین مردم نبودند.
در ادامه گفت وگوی تسنیم با محمدرضا باهنر دبیرکل جامعه اسلامی مهندسی و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام را میخوانید:
شاید اکنون بحث در مورد انتخابات مجلس دوازدهم زود باشد، اما این انتخابات سال آینده برگزار میشود. شما به عنوان کسی که یکی از چهرههای حزبی کشور هستید، بفرمایید که به نظرتان چرا احزاب نسبت به گذشته کمرونق هستند و فعالیت چندانی ندارند؟ آیا اصولگرایان و جامعه اسلامی مهندسین برنامهای برای پررونقتر کردن فضای سیاسی کشور در آستانه انتخابات مجلس سیزدهم و افزایش مشارکت مردم دارند؟
رکود حضور مردم در انتخابات مجلس واقعیتی است که نباید نادیده انگاشت. در انتخابات مجلس یازدهم به تعبیر کارشناسان رکورد کمینه ثبت شد. این موضوع با سرمایه اجتماعی ارتباط دارد. من از مدتها پیش به دنبال این بودم که مراکز پژوهشی حاکمیتی و دولتی در مورد این موضوع بررسی کنند که عوامل کاهش سرمایه اجتماعی و مشارکت مردم در انتخابات چیست؟ البته نخبگان، کارشناسان و مردم عوامل را میشناسند، اما در مورد وزن هر کدام از عاملها اختلافنظرهای جدی وجود دارد.
کرونا قطعاً تاثیر جدی داشت. عملکرد ضعیف دولت گذشته و مسائل معیشتی و... نیز اثر داشته است و اینکه رقابتهای جدی حزبی وجود نداشت نیز اثرگذار بود. در بین کاندیداهای انتخاباتهای ریاستجمهوری و مجلس شورای اسلامی باید نمایندگان اکثریت مردم که با نظام مشکلی ندارند، حضور داشته باشند.
رای سیاه به معنای آن کسانی که نظام، انقلاب و هیچ چیز را قبول ندارند، در کشور کمتر از ۱۰ درصد است. یک عده از مردم سیاسی، متدین، انقلابی و حزباللهی هستند، اما جمعیت بسیاری، سیاسی و... نیستند، مشکلی هم با نظام و انقلاب ندارند، اما منافع ملی و امنیت ملی را درک میکنند و فقط میخواهند زندگی کنند؛ بنابراین در بین کاندیداها باید کسانی باشند که هر کس بتواند لیست مورد نظر خود را پیدا کند. اگر احساس عمومی این باشد که یک عده یا یک تفکر در حال حذف است، (البته بحث من در مورد فتنهگران نیست؛ آنها را هیچ حکومت و کشوری تحمل نمیکند) اعتمادشان از بین میرود.
تمامی جناحها باید بتوانند در انتخاباتها لیست قدرتمندی داشته باشند. اینکه گفته شود هر کس وابسته به اصلاحطلبان است، فتنهگر است، اشتباه میباشد. من بسیاری از اصلاحطلبان را میشناسم که انقلاب اسلامی، نظام جمهوری اسلامی و رهبر معظم انقلاب اسلامی را قبول دارند.
باید روندها و بررسیها به گونهای باشد تا مردمی که نظام را قبول دارند به سوی صندوقهای رای جذب شوند نه اینکه احساس کنند، حضورشان فایدهای ندارد و کسی را ندارند که به آن رای بدهند؛ این کار باید از سوی حاکمیت اتفاق بیافتد.
البته احزاب هم نقش مهمی دارند. نظام مردمسالاری دینی باید سه چهار حزب قدرتمند، چارچوبدار و فراگیر داشته باشد. اکنون حدود ۱۵۰ حزب در کشور وجود دارد که از وزارت کشور مجوز دارند، اما اینها کوچک هستند. ۱۰۰ حزب که فقط یک کاغذ برای روز مبادا هستند و فعال نیستند. آنهایی هم که فعال هستند در طول سال فعال نیستند و تنها نزدیک انتخابات جمع میشوند و ائتلافی تشکیل میدهند.
من در این رابطه یک مثال عامیانه مطرح میکنم؛ وقتی استقلال در لیگ برتر اول میشود، افتخارش به این است که در آن لیگ پیروزی، سپاهان، گلگهر، تراکتور و... هستند و او بین چند تیم قدرتمند اول شده است. وگرنه اول شدن در دسته سوم برای استقلال افتخار و هنری نیست.
کسانی هم که در انتخاباتهای مجلس و ریاستجمهوری برنده میشوند، باید در میدانی باشند که بتوانند با رقبای قدرتمندی رقابت کنند.
یکی از مشکلات احزاب این است که خیلی وقت صرف میشود تا با یکدیگر وحدت کنند. حدود ۳۰ - ۳۵ حزب هستند که میگویند ما اصولگرا هستیم. ما برای اینکه دور هم بنشینیم، هفتاد هشتاد درصد انرژیمان را از دست میدهیم. در نهایت ۲۰ درصد از انرژیمان باقی میماند تا بتوانیم با رقیبمان رقابت کنیم. آن موقع هم که دیگر رمق رقابت نداریم.
در حالی که اگر سه چهار حزب قدرتمند وجود داشته باشد، تکلیف روشن میشود و به راحتی میتوانیم کار کنیم. اکنون در مرحلهای هستیم که به دنبال وحدت درونی خودمان هستیم.
پس بنابراین تاکنون ورودی به موضوع انتخابات مجلس دوازدهم نداشتهاید؟
خیر؛ اینکه لیستی بسته شود و کاندیدایی مشخص شود، قطعاً صورت نگرفته است. البته مراجعات شروع شده و از حوزههای انتخابیه مختلف، آدمهایی میآیند؛ در مورد ناتوانی نماینده فعلی و توانمندیهای خودشان میگویند. این ملاقاتها در حال انجام است، اما اینکه به سمت لیست نوشتن برود، خیلی زود است.
آیا آقای لاریجانی برنامهای برای حضور در انتخابات مجلس دارند؟
آقای لاریجانی را میبینم و در مجمع هم فعال است و در بحثها شرکت میکند، ولی نشست سیاسی و یا تصمیمگیری خاصی نداشتیم و نمیدانم برنامهشان برای مجلس چیست و آیا قصد حضور دوباره در مجلس دارد یا خیر.
بیش از یک سال از آغاز به کار دولت سیزدهم میگذرد و به نظر میرسد که اکنون میتوان درباره کارنامه این دولت صحبت کرد و قضاوتی داشت. به نظر شما دولت فارغ از مسائل اقتصادی و... برای احیای سرمایه اجتماعی چه کار باید بکند؟
من بارها گفتهام و با اینکه عضو یک جریان سیاسی و باصطلاح پیشانی سفید هستم و با وجود اینکه دولتها و مجالس نباید جناحی عمل کنند، اما جناحها هم باید عادلانه تحلیل کنند؛ اینکه گفته شود دولتی به طور کامل بد بود و دولتی دیگر به طور کامل خوب بود، از عدالت و سخن عالمانه فاصله دارد.
جامعه اسلامی مهندسین پس از پایان کار دولت روحانی و آغاز دولت رئیسی، بیانیه مفصلی در خصوص عملکرد دولت روحانی منتشر کرد که شاید کمتر حزبی چنین کاری انجام داد؛ در آن بیانیه از کارهای مثبتی که دولت انجام داده بود، تشکر کردیم و اشکالاتی هم که به ذهنمان میرسید، بیان کردیم.
اینکه گفته شود تمام بدیها مربوط به دولت قبلی بود و تمام خوشیها در دولت جدید به دست میآید، پاسخگویی به آن در آینده سخت است.
اگر قرار باشد یکی از کارهای دولت و مجلس کنونی مدام محکوم کردن کارهای دولت قبلی باشد، در دوره آینده دیگر این حرفها را نمیتوان بیان کرد و در موضع دفاع قرار میگیرند و باید پاسخ دهند که دولت و مجلس انقلابی چه کار کردند؟ آن وقت رقبایمان در موضع تک (حمله) قرار میگیرند.
دولتی که آقای رئیسی تحویل گرفت، دارای شاخصهای قابل قبولی نبود. تورم، رشد اقتصادی، نقدینگی و... وضعیت خوبی نداشت. البته تمام اینها در دست آقای روحانی نبود. مشکلاتی که در کشور وجود دارد، تلنبار دولتهای گذشته است. افتخاراتی هم که وجود دارد، نتیجه عملکرد همه دولتهاست؛ حال یکی کمتر و یکی بیشتر و یکی قویتر و یکی ضعیفتر.
اما در بحث مسائل اجتماعی و سرمایه اجتماعی دو سه موضوع وجود دارد که به نظرم آقای رئیسی خیلی متفاوت عمل کرد. ضعف دولت قبلی در ارتباط با مردم بود. زحمت میکشیدند و کار میکردند، اما هم رئیسجمهور و هم وزرا در ارتباطگیری با مردم ضعف داشتند و در بین مردم نبودند. یک نوعی احساس بیارتباطی وجود داشت. روحانی هم گاهی حواسش نبود.
مثلا در جریان بنزین، آقای روحانی گفت من هم صبح جمعه فهمیدم! شاید خبر روحانی، خبر درستی بوده، اما نحوه طرح و قیافه گرفتن و خنده وی موجب شد به مردم بر بخورد. آقای رئیسی در این بخش بسیار فعال عمل کرد؛ هم رئیسجمهور و هم وزرا بین مردم هستند، کار میکنند و از این جهت یک برگ برنده خوبی دست رئیسی است.
برگ دوم برنده بحث کروناست؛ کرونا بالاخره از روز اولی که آمد ناشناخته بود و ما به جایی رسیدیم که روزی ۴۰۰، ۵۰۰ نفر کشته داشتیم. آقای رئیسی وقتی آمد هم در رابطه با تولید واکسنهای داخلی و هم خریدهای خارجی وارد عمل شد و با رئیسجمهور چین تماس گرفت، ارتباط برقرار کرد و ما در کنترل کرونا در دنیا رتبه تک رقمی داریم.
این بسیار مهم است که کشوری که تحت تحریم غیرمنصفانه و شدید و غلیظ هست، در برخورد با یک پدیده نو در دنیا رتبه هفتم، هشتم داشته باشد، افتخار بزرگی است؛ البته مردم هم استقبال کردند و البته نقش جدی و موثر شخص مقام معظم رهبری بعنوان، ولی فقیه در این موضوع کاملا برجسته بود. ایشان تصمیمات ستاد کرونا را رسماً فرمودند یک مرکز تصمیمگیری لازم الاتباع است. من تاکنون ندیده بودم در نظام ستادی تشکیل شود و این بتواند حتی به مجلس هم امر و نهی کند؛ به مجلس بگوید جلسه تشکیل ندهد و... این جزو افتخارات نظام جمهوری اسلامی است که در حوادث غیرمترقبه بتواند یک ساختاری را ایجاد کند که همه را به صف کند اعم از دولت، مجلس و نیروهای نظامی و...
کمتر حکومتی وجود دارد که اینطور ساختار قدرتی را تشکیل دهد؛ همه اینها کمک کرد که ما در مبارزه با کرونا موفقیتهای چشمگیری کسب کنیم، البته عوامل دیگری هم موثر بود، اما دولت یک نمود قهرمانانه داشت و میدان را باز کرد.
یک سری مباحث دیگری هم جلو رفت از جمله ارتباطات منطقهای؛ مثلا عضویت در شانگهای یا ۷ سفر خارجی در طول یک سال رئیسجمهور داشت. حالا ممکن است عدهای دنبال طول و عرض میز نشستها باشند، اما در کلان اینکه ظرف یک سال کشوری که صد در صد تحریم است، ۷ سفر خارجی و در هر سفر امضای چندین مقاولهنامه و قرارداد داشته باشد جزو تحرکات خوب بود که بحمدالله آقای رئیسی جلو برد.
در داستان مذاکرات خارجی هم مذاکرات را متوقف نکرد و مسئله عزت و منافع ملی را در نظر داشت و کار را جلو برد و امیدواریم این مسئله به جمع بندی برسد.
یک سری نکات دیگر هم وجود دارد که برای دولت شمشیر دولبه است؛ مثلا به عنوان نمونه مسئله حذف ارز ۴۲۰۰ تومنی یک تصمیم خطیر، سنگین و حساس بود. سوال اول این است که این تصمیم باید گرفته میشد یا خیر؟ من جزو طرفداران این تصمیم بودم که میدانم ضررها و اشکالاتی دارد، اما یک تصمیم تلنبار شده بود که از سی سال قبل باید گرفته میشد، اما هم تصمیمگیرندگان دولتها به خاطر خطرش جرات نمیکردند و به گردن آینده میانداختند. برخی مخالفان که نگران عواقبش بودند میگفتند این را باید در زمان مناسبتری انجام میدادیم.
من که طرفدار این تصمیم بودم معتقدم معلوم نبود نقطه بهتری را در آینده داشته باشیم بنابراین هرچه زودتر باید تصمیم میگرفتیم، اما این تصمیم که اتخاذ شد آیا جوانب امر را سنجیدند؟ بخشی را سنجیدند و بخشی هم گرفتاری ایجاد شد لذا در تصمیمات خطیر باید مراقب بود. در دولت نهم و دهم بار اول که میخواستیم یارانهها را هدفمند کنیم ما با دولت در مجلس نشستیم و ۱۰۰ اقدام را لیست کردیم که این ۱۰۰ اقدام باید انجام شود تا این کار موفق بشود. برای هر ۱۰۰ اقدام هم زمان مشخص کردیم هم انجام دهنده آن را مشخص کردیم. رئیس جمهور ۳ الی ۴ دفعه قبل از اجرای تصمیم زنده صحبت کرد.
در دولت روحانی به دلیل عدم تعامل دولت با مردم، در گران کردن بنزین دیدیم که چقدر مشکل ایجاد و سر و صدا به پا شد؛ این اقدامات خطیر باید یک چارت داشته باشد و مورد به مورد اقدام کننده مشخص شود. در این بخشها نسبتاً دولت بد عمل نکرد، اما میتوانست قویتر انجام شود، ولی باز هم مخالفان تصمیم ضد دولت نبودند بلکه کار، کار خطرناکی بود و مثل بمبی است که کرنومتر دارد و میخواهد منفجر شود؛ این شجاعت را میخواست، ولی شجاعت باید با خرد کامل همراه باشد یعنی خردمندانه، ولی شجاعانه تصمیم گرفت البته که دولت تلاش خودش را کرد و کاملا پای کار این قضیه بود.
در سفرهای استانی یکی از بحثهایی که من دارم و به دولت هم برنمیگردد این است که ما مطالبات غیرممکن خیلی داریم و همه ما هم مقصر هستیم؛ نمایندگان مجلس، صدا و سیما، وزرا دائم درحال پوشش دادن مطالبات غیرممکن هستند، آقای رئیس جمهور وقتی سفر میروند این کار خیلی ارزشمندی است که یکی از عوامل بازگرداندن سرمایه اجتماعی است، ولی باید مواظبت کرد وعدههای ناممکن داده نشود.
ما به قیمت حدوداً چند سال قبل ۷۰۰ هزار میلیارد تومان پروژه نیمه تمام دولتی داریم. اگر دولت در هر سفر ۵ هزار میلیارد به این رقم اضافه کند، عملاً حالا حالها با بودجه دولت نمیتوان تمام کرد؛ یا باید فروخت یا رایگان واگذار کرد. در این اوضاع و احوال اضافه کردن به هزینههای دولت کار درستی نیست؛ البته تا جایی که من رصد کردم آقای رئیس جمهور در حال مراقبت از این موضوع هستند، اما اخیرا معاون اجرایی گزارشی که داد ظرف یک سال گذشته ۳۰، ۴۰ هزار میلیارد تومان وعده جدید دادیم که این وعدهها را باید مدیریت کرد و هرچه پول داریم باید پروژههای گذشته را تمام کرد.
یا مثلا در ماجرای کم آبی یک نفر برود اصفهان بگوید من آب شما را تامین میکنم یا یک نفر هم برود شهرکرد بگوید من آب شما را تامین میکنم؛ خب اینکه نمیشود یا سفر اخیر آقای رئیسجمهور به کرمان؛ ایشان در جنوب کرمان رفتند سخنرانی عدهای آمدند داد و بیداد کردند ایشان وعده استان کرمان جنوبی را دادند؛ من نمیخواهم موضعگیری کنم که مخالفم یا موافق، اما بهرحال این تصمیم، یک تصمیم خطیر است و باید مواظبت کرد و میتواند بر اقتصاد جنوب کشور و جمعیت کشور اثر بگذارد لذا باید با مطالعه قبلی باشد، چون ممکن است مابقی استانها هم مطالبه کوچک و بزرگ شدن داشته باشند.
نکته آخری هم درباره دولت آقای رئیسی بگویم، نیروهایی که استفاده شدند نیروهای متدین، حزباللهی، دلسوز هستند که در بین مردم بودن آنها واقعا جای تشکر دارد. برای مثال چشمه کوهرنگ گلآلود شد و دو استان کهگیلویه و چهارمحال آبشان به مشکل برخورد و گل آلود شد. من مهندسم و میدانم رفع این مشکل در بهترین حالت سه الی چهارماه طول میکشد، اما وزیر نیرو رفت و با جمع کردن پیمانکاران و متخصصین در دو هفته این معضل را حل کردند. این قدرت جهادی و ایثار میخواهد. اگر این اتفاق در دولت قبل میافتاد طبیعتاً سه ماه مردم باید صبر میکردند تا مشکل حل شود، اما این همتهای جهادگونه جزو کارهای اساسی دولت است.
نیروهایی که منصوب شدند چه در وزارتخانهها و چه جاهایی دیگر بعضاً شناختی نسبت به اختیارات و کار بزرگی که دارند را نمیدانند؛ مثلا ماجرای افزایش حقوق کارگران بنگاهها را با معضل روبهرو کرد و هیچکس دیگر جرات برگرداندن تصمیم را ندارد. نیروهایی که به کار گرفته شده متدین و جهادی هستند، اما برخی برای مسئولیت چندان مناسب نبودند و بعد از یک سال باید منتظر برخی جابجاییها بود.