فرارو- "اندیشکده کوئینسی" در گزارشی ضمن اشاره به تنشهای اخیر در خاک سوریه و حملات موشکی و پهپادی متقابل آمریکا و شبه نظامیان عراقی و سوری به یکدیگر، به طور خاص منطقِ حضور نیروهای آمریکایی در خاک سوریه را زیر سوال میبرد و تاکید دارد که نیروهای آمریکایی در شرایطی در خاک سوریه حضور دارند که از جانب کنگره هیچ مجوزی برای این ماموریت صادر نشده و در عین حال آنها در حال انجام یک ماموریت بینالمللی (با حُکمی بین المللی) نیز در سوریه نیستند.
البته که حضور نیروهای آمریکای در سوریه هیچ کمکی به تقویت بنیانهای امنیت ملی آمریکا نیز نمیکند و حتی میتواند لطماتی جدی به مذاکراتِ جاری با ایران جهت احیای برجام هم وارد کند.
اندیشکده کوئینسی به طور خاص به دولت بایدن توصیه میکند قبل از اینکه دیر شود و نیروهای آمریکایی در سوریه هدف حملات سنگین تری قرار بگیرند، هر چه سریعتر آنها را از این کشور خارج کند.
اندیشکده کوئینسی در این رابطه مینویسد: «در روزهای اخیر، نیروهای آمریکایی اقدام به انجام حملات هوایی علیه مواضع شبه نظامیانی که گفته میشود به ایران نزدیک هستند کرده اند. حملاتی که ادعا شده در پاسخ به یک حمله اخیرِ پهپادی به پایگاه نیروهای آمریکایی در تنفِ سوریه و انجام گرفتن حملات راکتی به دو پایگاه دیگر در شمال شرق سوریه صورت گرفته اند. گفته شده که در جریان حملات نیروهای آمریکایی به مواضع شبهنظامیان نزدیک به ایران، چیزی بین ۶ تا ۱۰ نفر نیز جان خود را از دست داده اند.
در عین حال، یک حمله دیگر توسط نیروهای شبه نظامی به پایگاههای آمریکا در منطقه دیر الزور سوریه منجر به زخمی شدن سه سرباز آمریکایی شده که آمریکاییها به این حمله نیز با حملات هوایی (با استفاده از هلی کوپترهای آپاچی) پاسخ داده اند. در این راستا باید منتظر ماند و دید که آیا روند درگیریها به همین جا ختم خواهند شد یا بایستی منتظر تنشهای بیشتر بود.
با این حال باید توجه داشت که نگه داشتنِ نیروهای آمریکایی در خاک سوریه، اشتباه بزرگی بوده که دولتهای آمریکایی نه تنها آن را اصلاح نکرده اند بلکه عملا آن را تشدید و تعمیق هم نموده اند. هر چه زمانِ حضور غیرقانونی آمریکا در خاک سوریه طولانیتر شود، احتمال اینکه آمریکاییها شاهد حملات سنگینتر علیه خود که تلفات سنگینی نیز به بار آورد باشند هم بیشتر میشود. برخی معتقدند که دولت بایدن پس از تحولاتِ فاجعهبارِ خروج آمریکا از افغانستان، مایل به عقب نشینی از کشور دیگری نیست با این حال این دولت باید بداند که ادامه حضور نیروهای آمریکایی در خاک سوریه، آنها را هدف قرار خواهد داد و در عین حال هیچ کمکی هم به تقویت امنیت ملی آمریکا نمیکند.
به گزارش فرارو، تهدیدات علیه نیروهای آمریکایی در سوریه به شدت در حال افزایش است و اساسا آمریکا در ازای حضور پر هزینه خود در این کشور، چیز زیادی را هم به دست نمیآورد. برخلاف آنچه بایدن گفته که آمریکا همچنان در قالب جنگ سوریه فعال است، باید به وی گفت که نباید اینطور باشد و اساسا این مساله منفعتی را نصیبِ آمریکا نمیکند.
با این حال باید از خودمان بپرسیم که حملات اخیر علیه مواضع نیروهای آمریکایی در سوریه به چه دلیل اتفاق افتادند؟ به احتمال فراوان حملات شبه نظامیان علیه پایگاه تنف در واکنش و به تلافی حملات هوایی اسرائیل به مواضع آنها در خاک سوریه انجام گرفته است. این اولین بار نیست که نظامیان آمریکایی به تلافیِ حملات نیروهای اسرائیلی، هدف قرار میگیرند. در ماه اکتبر سال ۲۰۲۱ نیز شاهد قوع اتفاقی مشابه بودیم. زمانی که پایگاه تنف هدف حمله پهپادیِ نیروهای شبه نظامی، به تلافیِ حملات اسرائیل علیه مواضعشان در خاک سوریه قرار گرفت.
در این راستا همانطور که وال استریت ژورنال در ماه ژوئن سال جاری میلادی گزارش کرد، اسرائیل بسیاری از حملات خود به خاک سوریه را با آمریکاییها هماهنگ میکند و اساسا این حملات با اطلاع و موافقتِ دولت آمریکا اتفاق میافتند. این در حالی است که عملا آمریکا منافع خود را فدای مواضع و رویکردهای خاص اسرائیل در قبال نیروهای نزدیک به ایران و جریان مقاومت در سوریه و عراق میکند.
پیشتر در دولت ترامپ نیز نیروهای آمریکایی بارها هدف حملات شبه نظامیان سوری و عراقی قرار گرفته بودند. در این شرایط، نیروهای آمریکایی عملا در وضعیتی بحرانی و در معرض مرگ قرار گرفته اند، اما در جبهبه مقابل، هیچ منفعت حیاتی از آمریکا نیز در خطر نیست (که قرار باشد این نیروها از آن حفاظت کنند).
اضافه بر این ها، تشدید تنشها در خاک سوریه تا حد زیادی تلاشهای واشینگتن جهت دستیابی به یک توافق اتمی با ایران را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. دولت بایدن نباید اجازه دهد که اوج گیری تنشها با ایران در خاک سوریه مانع از دستیابی به توافقی با آن در قالب احیای توافق برجام شود. در نقطه مقابل، آمریکاییها باید متوجه باشند که دستیابی به یک توافق اتمی با ایران، تا حد زیای میتواند ثبات و آرامش منطقهای و البته امنیتی را برای نیروهای آمریکایی در سرتا سر منطقه به همراه آورد.
قبل از آنکه توافق برجام با خروج یکجانبه آمریکا از آن در سال ۲۰۱۸ مواجه شود، تنشهای آمریکا با ایران نسبتا پایین بودند و نیروهای آمریکایی در عراق و سوریه فضای نسبتا با ثبات و آرامی را جهت فعالیت داشتند. بهترین راه حل جهت بازگشت به آن دوران، احیای برجام، پایان دادن به جنگ اقتصادی علیه ایران و البته نقض فاحش برجام توسط آمریکا است. نباید فراموش کرد که یکی از اصلیترین مزایای برجام برای آمریکا این بود که این توافق اختمال تنش و رو یا رویی مستقیم میان ایران و آمریکا را به شدت پایین میآورد.
رژیم اسرائیل هیچگاه دشمنی و عداوت خود را با یک توافق هستهای با ایران پنهان نکرده است و حتی قبل از انعقاد نسخه اولیه برجام در سال ۲۰۱۵، لابی گریهای گستردهای را علیه آن انجام میداد. از این رو این مساله محتمل است که زمان بندیِ حملات اخیر آمریکا علیه مواضع شبه نظامیان عراقی و سوری که ادعا میشود به ایران نیز نزدیک هستند به نوعی پیام دولت بایدن به رژیم اسرائیل باشد که حتی با احیای برجام نیز این دولت در استفاده از زور علیه ایران و متحدان آن تردید نمیکند و از این حوزه عقب نشینی نخواهد کرد.
با این همه اگر واقعا بایدن فکر میکند که این قبیل اقدامات آن موجب میشوند تا حدی بتواند نزد اسرائیلیها اعتبار پیدا کند و به زعم خود، مخالفت آنها با توافق برجام را کاهش دهد، باید گفت که به احتمال فراوان وی ناامید خواهد شد.
اگرچه بسیاری از مقامهای امنیتی اسرائیلی اعتقاد دارند که احیای برجام بهترین گزینهای است که در راستای منافع اسرائیل نیز قرار دارد و برخی از مقامهای سابق اسرائیلی نیز به صراحت این مساله را مورد اشاره قرار دادهاند، با این حال رژیم سیاسی اسرائیل از مخالفت جدی خود با توافقی جدید در قالب معادله اتمی ایران دست نمیکشد. از این رو آمریکا باید بداند که اساسا هر مسالهای هم که برای مطمئن کردنِ یکچنین رژیمی ارائه شود، در نهایت آن را راضی نخواهد کرد.
در عین حال، حملات اخیر آمریکا به مواضعی در خاک سوریه، مناظرات و بحثهای زیادی را نیز در مورد اختیارات جنگی و ریاست جمهوری آمریکا هم ایجاد کرده است. حملات اخیر آمریکا به خاک سویه از حیث حقوقی و قانونی، کاملا زیر سوال قرار دارند و باید آنها را مساله دار دانست. دولت بایدن ادعا کرده که این حملات در چهارچوب دفاع از خود و بند دومِ اختیارات ریاست جمهوری آمریکا قابل توجیه هستند. با این حال، جدای از حملات اخیر، حملات پیشین نیز که بایدن با آنها موافقت کرده است، با ادعای اینکه به نشانه تلافی جویی و در پاسخ به حملاتی که چندین روز قبلتر علیه آمریکاییها انجام شده اند، صورت گرفته اند.
نباید فراموش کرد که حضور نیروهای آمریکایی در سوریه، مجوزی از جانب کنگره آمریکا ندارد و در عین حال از هیچ مجوز و اختیار بین المللی نیز برخوردار نمیباشد. هدفِ اعلامی از اعزام نیورهای آمریکایی به سوریه، مقابله با بقایای داعش در منطقه بود. در این چهارچوب، اینکه نیروهای آمریکایی همچنان با استناد به این بهانه و در شرایط که داعش تا حد زیادی نابود شده، در سوریه حضور دارند، تا حد زیادی غیرقابل توجیه است.
حتی اگر بپذیریم که نیروهای آمریکایی همچنان در سوریه به دلیل جنگ با داعش حضور دارند، این مساله این گزاره که اساسا این حضور بدون مجوز کنگره آمریکا است را نفی نمیکند. از این رو حضور نظامی آمریکاییها در سوریه تا حد زیادی از حیث قانونی میتواند از جانب کنگره به چالش کشیده شود و به جلوهای از عدم توجه به نهادهای قانونی آمریکا تبدیل شود.
عاقلانه است که دولت بایدن هر چه سریعتر کلیه نیروهای آمریکایی را از سوریه خارج کند. از چشم اندازی آرمانی، بایدن باید سیاست مشابهی را در مورد نیروهای آمریکایی که در عراق حضور دارند نیز عملیاتی کند. حفظِ نیروهای آمریکایی در سوریه از حیث دفاع از امنیت ملی آمریکا و یا متحدان آن، کاملا بی معنا است و حتی میتواند خسارات زیادی را نیز متوجهِ یک حضور نظامی غیرقانونی، که بدون مجوز کنگره در جریان است کند.
خارج سازیِ نیروهای آمریکایی از سوریه از سوی دولت بایدن، تا حد زیادی با وعدههای ارائه شده از سویِ این دولت مبنی بر اراده آن در پایان دادن به جنگهای بی پایان آمریکا تناسب دارد و در عین حال زمینههای ایجاد تنشهایی که میتوانند به منازعاتی گستردهتر ختم شوند را نیز بر میچیند. اگر آمریکا همچنان در خاک سوریه باقی بماند، احتمال اینکه تلفاتی جدی به نیروهای آمریکاییِ حاضر در این کشور وارد شود وجود دارد. دولت بایدن باید هر چه سریعتر از وقوع یکچنین فاجعهای جلوگیری کند.»