روزنامه همشهری در گزارشی در باره سرقت و سارقان نوشت: خلأهای قانونی باعث آسودگی خاطر مجرمان شده؛ تعداد زندانیان بالاست و براساس قانون به جز جرائم سنگین، قتل و سرقت مسلحانه، بقیه مجرمان میتوانند با وثیقه آزاد شوند؛ به همین دلیل یک دزد خیالش راحت است که چند روز پس از دستگیری، آزاد میشود.
در برخی کشورها اگر سارق برای ۳۰سرقت دستگیر شود، مجازاتی متناسب با همان میزان سرقت خواهد داشت، اما در ایران ۱۰سرقت یا ۵۰سرقت فقط یک مجازات برای سارق دارد: «اگر سرقت اولی باشد، ۳ماه و یک روز و اگر سابقهدار باشد، نهایت ۷سال. در مواردی هم که شاکی خصوصی ندارد، شامل عفو میشود. زندانی هم شوند بهراحتی مرخصی میگیرند و در برخی موارد، حین مرخصی سرقت هم میکنند. به لحاظ اطلاع از قانون هم حرفهایتر شدهاند.»
ماجرای سرقتها به همین جا ختم نمیشود و اگر قرار باشد جبران خسارت مالباخته باشد، پای خانواده سارقان به میان میآید. این هم نکته دیگری است که ابراهیمی به آن اشاره میکند: یک گوشی ۲۰میلیونی سرقت شده، پس از دستگیری سارق، خانواده او وارد ماجرا میشوند و آنقدر التماس میکنند که مالباخته رضایت میدهد؛ حتی اگر ۱۰۰میلیون تومان هم سرقت کرده باشند، در نهایت با ۲۰میلیون رضایت میگیرند.
شرایطی که دزدی را برایشان به صرفه کرده است. یک کارمند را درنظر بگیرید در طول یکسال چه میزان درآمد دارد و یک سارق با سرقتهای روزانه به چه درآمدی میرسد.
زندان برای این افراد شغل و تفریح شده؛ چراکه تغذیه و محل خوابشان رایگان است و در زندان هم بیکار نمیمانند.
آمار سرقتهای مسلحانه در کل کشور کاهش پیدا کرده؛ چراکه هم زندان و مجازات سنگین دارد و هم بهدلیل جنبه عمومی جرم شامل گذشت نمیشود؛ به همین دلیل سارقان بیشتر مرتکب جرائم خرد میشوند.
سرقت روزانه ۵تا ۱۰گوشی برای آنها پردرآمدتر از سرقت مسلحانه از طلافروشی است. زمانی هم که دستگیر شوند، اقدام به سرقت آنها زورگیری عادی است و مجازاتشان همان ۳ماه و یک روز تا ۷سال است.
هیچ برنامه آموزشی در صدا و سیما وجود ندارد که به مردم درباره خطرات این سرقتها هشدار دهد و به بهانه سیاهنمایی هیچ محتوایی در اینباره تولید نمیکنند.
مگر پلیس چه میزان میتواند گشتزنی داشته باشد و مانع از این سرقتها شود. دزدها هم میدانند کجا حضور داشته باشند که پلیس کمتر حضور دارد.