برادر شهید محیطبان "برومند نجفی"با تشریح ناگفتههایی از پرونده به رگبار بستن برادرش گفت: فلاحی (پدر شکارچی مقتول) به ما پیغام فرستاد "شاید اگر در لحظه آخر طناب دار را بر گردن برومند ببینم، از خون او بگذرم"، اما این حرف او هیچ تضمینی نداشت!
حبیبالله نجفی، برادر شهید محیطبان "برومند نجفی" در گفتگو با تسنیم اظهار کرد: از روزی که درگیری میان برادر من و مقتول اتفاق افتاد، ماجرا را از طریق سازمان حفاظت محیط زیست پیگیری کردیم. در آن زمان من به تهران آمدم و در مراجعه به سازمان مرکزی و پس از دیدار با سرهنگ محبتخانی، پیگیری ماجرا شروع شد.
وی ادامه داد: در این مدت سرهنگ محبتخانی بارها به کرمانشاه میآمد و من هم به تهران میآمدم و علاوه بر این، تلفنی نیز در ارتباط بودیم.
نجفی درباره پیگیریهای سازمان محیط زیست در روند پرونده توضیح داد: سازمان در کنار وکیلی که از ابتدا برای پرونده گرفته بود، ۲ وکیل دیگر نیز برای پرونده گرفت؛ در بازپرسی اول بازپرس رأی به قتل غیرعمد داد تا برومند با ارائه وثیقه آزاد شود، اما متأسفانه وثیقه فراهم نشد و در آن مدت خانواده مقتول اعتراض کردند و پرونده به بازپرس دیگری ارجاع داده شد؛ در آن زمان ما برای تأمین وثیقه و ضامن با اداره محیط زیست کرمانشاه صحبت کردیم، اما به ما گفتند که امکان فراهم کردن آن وجود ندارد.
برادر شهید محیطبان برومند نجفی ادامه داد: بازپرس دوم برخلاف بازپرس اول رأی به مباشرت در قتل عمد داد؛ پس از این رأی، پرونده در شعبه ۳ دادگاه کیفری رسیدگی شد که پس از برگزاری جلسه اول به نظر میرسید که دادگاه خروجی خوبی داشته و پرونده روال عادی خود را طی میکند همچنین جلسه دومی نیز تعیین شد که موضوع برای قضات روشن شود، اما در جلسه دوم روند برعکس شد و دادگاه مباشرت در قتل عمد را تأیید کرد و پرونده به دیوان عالی رفت.
نجفی اضافه کرد: دیوان نیز رأی قتل عمد را تأیید کرد؛ پیش از تأیید قتل عمد، بارها با سرهنگ محبتخانی و وکلا صحبت کردیم و سرهنگ محبتخانی با ارائه مدارک و مستندات جدید که در جلسه اولیه به آن توجه نشده بود، به دنبال اثبات این بود که درگیری در منطقه حفاظت شده بوده و قانون به کارگیری سلاح نیز به درستی انجام شده، اما دیوان علیرغم این مستندات، رأی قتل عمد را تأیید کرد.
وی بیان کرد: پس از صدور رأی، سرهنگ محبتخانی پیگیر شد تا موضوع صلح و سازش با خانواده مقتول را دنبال کند و در کنار آن برای برگرداندن رأی نیز تلاش کرد. جناب سرهنگ از طریق رایزنی در استان، انجمن صلح و سازش، ریاست شورای حل اختلاف و ... تلاش کرد تا با خانواده فلاحی سازش کند؛ سرهنگ محبتخانی مکرراً تلاش میکرد تا با پدر مقتول دیدار کند، اما او نمیپذیرفت حتی در سفر دکتر سلاجقه به کرمانشاه، شخص رئیس سازمان نیز درخواست داشت تا با فلاحی دیدار کند، اما او باز هم از این دیدار سر باز زد.
برادر شهید محیطبان برومند نجفی تصریح کرد: در این مدت ریاست سازمان و فرمانده یگان حفاظت محیط زیست با هر ریشسفید و مسئولی دیدار و برای سازش تلاش کردند. در همین حین نیز وکلا با ارائه مدارک و مستندات سعی بر این داشتند تا رأی را بشکنند؛ خوشبختانه تلاش وکلا جواب داد، مدارک مورد قبول قرار گرفت و رأی در لحظه آخر شکسته شد و پرونده به شعبه همعرض بازگشت. علیرغم شکستن رأی، موضوع صلح و سازش نیز تا لحظه آخر ادامه داشت.
نجفی ادامه داد: فلاحی (پدر شکارچی مقتول) به ما پیغام فرستاد که "شاید اگر در لحظه آخر طناب دار را بر گردن برومند ببینم، از خون او بگذرم"، اما این حرف او هیچ تضمینی نداشت؛ برادر من ۱۰ سال از جان و مال خود برای تعصبی که نسبت به طبیعت داشت، مایه گذاشت و هر کاری برای حفظ آن منطقه کرد؛ برادر من از اتفاقی که برای مقتول افتاد به شدت متأثر بود و داغ سنگینی بر دل او مانده بود. برومند به جان پدرمان قسم میخورد که هیچ عمدی در این اتفاق نبوده و فقط برحسب وظیفه عمل کرده است.
وی درباره خواستههای خود از سازمان محیط زیست گفت: خواهش ما این است که سازمان مقرری را برای همسر برومند در نظر بگیرد تا کمک خرج زندگیاش باشد. خواسته دیگر ما این است که شهادت برومند تأیید شود چرا که این شهادت، تسکینی برای خانواده ما در مقابل این مصیبت دشوار است؛ برادر ما در این ۲ سال در اختیار دولت بوده است و ما از آنها توقع داریم تا قاتل را دستگیر و بر اساس جرمی که مرتکب شده، وی را مجازات کنند.
برادر شهید محیطبان برومند نجفی درباره حمایتهای مالی سازمان در ۲ سال گذشته توضیح داد: در این ۲ سال، سازمان ۲۰ میلیون تومان از طریق صندوق ملی محیط زیست به ما پرداخت کرد و ۱۰۰ میلیون تومان نیز برای حق وکالت پرداخت کرد. یک کارت هدیه یک میلیون تومانی و یک بسته کمک معیشتی در ماه رمضان نیز دیگر کمک سازمان محیط زیست به ما بود.
نجفی در رابطه با شرایط روحی خانواده پس از شهادت برادرش خاطرنشان کرد: داغ مادر من برای این است که در این ۲ سال بروند را ندید چرا که برادر من معتقد بود، زندان جای درستی برای دیدن مادر نیست و منتظر بود تا پس از آزادی با مادرمان دیدار کند؛ از نظر روحی شرایط خوبی در خانواده ما حاکم نیست و این داغ به شدت برای ما سهمگین است. قتل برومند مقابل دادگستری در حالی اتفاق افتاد که ما به نجات برومند امیدوار شده بودیم و این مسئله داغ ما را سنگینتر کرد.