هفته دوم رقابتهای لیگ برتر ایران در شرایطی برگزار شد که هیچ خبری از حضور زنان در ورزشگاههای مختلف نبود. در دیدارهای این هفته، به غیر از یکی، دو بازی از جمله جدال تیمهای ملوان و استقلال، سایر بازیهای لیگ، طبق مصوبه پیشین، یعنی چیزی حدود ۳۰ درصد گنجایش ورزشگاه (و حتی بیشتر)، تماشاگر داشتند، ولی مطابق با انتظار، سهم زنان از این حضور، صفر مطلق بود. پیش از این و قبل از شروع بازیهای هفته نخست شایعه شد که فیفا با ارسال نامهای به فدراسیون فوتبال ایران خواستار این شده که در رقابتهای لیگ برتر، زنان به ورزشگاه بروند. این موضوع محلی برای اختلاف نظر جدید شد، به طوری که در نهایت مسئولان امر راهی برای آن پیدا نکرده و با بهانهقراردادن سیستم بلیتفروشی، اعلام کردند به دلیل نقص عمده در این سیستم، بازیهای هفته نخست بدون حضور تماشاگران است! این تصمیم در حالی گرفته شد که مدیران چند باشگاه لیگ برتری از رد نقص سیستم بلیتفروشی خبر داده و حتی عنوان کردهاند پیش از نهاییشدن چنین تصمیمی، بلیتفروشی برای بازیهای هفته نخست را هم انجام دادهاند.
در نهایت مقرر شد بازیهای هفته نخست بدون حضور تماشاگران برگزار شود، ولی از لابهلای صحبت چند مدیر باشگاه، مشخص شد دلیل اصلی همان نامهای است که پیش از شروع بازیهای لیگ برتر به فدراسیون فوتبال ایران فرستاده شده است. در چنین فضایی، دوگانگی عجیبی رخ داد. فدراسیون یا شاید نهادی بالاتر از آن، از طریق منابعی که خبر دریافت نامه فیفا را منتشر کردند، این جو اولیه را به وجود آوردند که در نامه فیفا «الزامی» برای حضور زنان در ورزشگاه آورده نشده است. به عبارت ساده، اینطور عنوان شده که حضور زنان ایرانی در بازیهای لیگ برتر اجباری نیست. این موردی است که حمید سجادی، وزیر ورزش، آن را گفته و حتی تأکید هم کرده است. «فیفا در نامه خود حضور زنان در رقابتهای باشگاهی را پیشنهاد داده است. تأکید میکنم نامه فیفا در حد پیشنهاد بوده. ما در حال پیگیری برای شناسایی استادیومهایی هستیم که زیرساخت مناسب دارند و شرایط شورای تأمین، دستورالعملهای امنیتی و انتظامی در آنها فراهم است. از قبل جلساتی در این خصوص شروع شده و اصلا ما کاری به نامه فیفا نداشتیم. وقتی استارت این کار را زدیم، گفتند یکی، دو سال پیش توافقاتی برای حضور زنان در رقابتهای تیم ملی و باشگاهی انجام شده است. ما هم همان دستورالعملها را جلو میبریم و اگر تعهدی ایجاد شده و چیزی امضا شده از طرف ایران بوده. بالاخره این اسم ایران است و فرقی ندارد بنده وزیر باشم یا فرد دیگری. در این خصوص صحبت کردهاند، چون دستورالعملهای فیفا یک به یک جلو میرود؛ مثلا فیفا میگوید برای تماشاگران این اتفاق رخ دهد، پارکینگ و رختکن باید اینطور باشد، استانداردهای استادیومها باید اینطور باشد». با این حال، برخلاف تأکید وزیر ورزش که گفته بود نامه فیفا برای حضور زنان در ورزشگاه در «حد پیشنهاد» است، سهیل مهدی، مسئول کمیته مسابقات لیگ برتر ایران، در گفتوگویی تلویزیونی با رد ادعای مربوطه خبر داد که نامه فیفا اتفاقا «الزامآور» است و حضور زنان در ورزشگاه امری اجباری است که باید انجام شود. البته او به این مورد هم اشاره کرد که فیفا انتظار ندارد از همین فردا زنان به همه ورزشگاههای ایران بروند، بلکه میتوان از همین ورزشگاه آزادی شروع کرد. بعد از همین صحبتها بود که شایعه حضور زنان در دیدار تیمهای پرسپولیس و فولاد به گوش رسید و حتی خبر رسید که ممکن است قریب به دو هزار نفر از تماشاگران زن به ورزشگاه بروند. با شروع بلیتفروشی این دیدار که قرار بود به میزبانی پرسپولیس برگزار شود، مشخص شد که فرصتی برای خریدن بلیت از سوی تماشاگران زن نیست و هنوز تصمیم نهایی در این مورد گرفته نشده است. به این ترتیب داستان جدید حضور زنان ایرانی در ورزشگاه درگیر دو کلمه «اختیار» و «اجبار» شد و هنوز روشن نیست تفسیر کدام جبهه از نامه فیفا درست است.
چرا زنان به تماشای فوتبال نمیروند؟
غیبت زنان در ورزشگاههای فوتبال از آن دست اتفاقات عجیبی است که نمیشود برایش بهانهای درست جور کرد. مسئولان ورزشی و دولتی، چندصباحی است واژه «مهیانبودن زیرساخت» را پیدا کرده و مدام در مواجهه با این پرسش که چرا زنان به ورزشگاههای فوتبال نمیروند، روی همین عبارت تأکید میکنند. حمید سجادی، وزیر ورزش هم از این قضییه مستثنا نیست. او علاوه بر مشکل زیرساخت به تفاوت عمده بین فوتبال و سایر رشتههای ورزشی هم اشاره میکند که به قدر کافی مبهم است. «ما اصلا بهدنبال تفکیک بحث فوتبال از سایر رشتهها و به قول قدیمیها بهدنبال طنابکشیدن بین دریای مازندران و گیلان نیستیم. درحالحاضر در بیشتر رشتههای ورزشی خانوادهها قصد حضور دارند و برای انجام این کار نیازمند یکسری هماهنگیها هستیم. این هماهنگی گاهی سهلتر و قابلوصولتر است و گاهی مثل فوتبال سازوکار، جمعیت و محل برگزاری آن رویداد متفاوت است. وقتی ۵۰۰، ۱۰۰۰ یا حتی سه هزار خانم قصد حضور در یک رویداد فوتبالی را دارند، باید دستورالعملها را بیشتر رعایت کنیم، هماهنگیها بیشتر باشد و آنچه به آن محیط انتظام میدهد، باید دیده شود. در برخی از رشتهها خیلی راحت وارد سالن میشوند و مسابقه را نگاه میکنند، اما سازوکار فوتبال متفاوت است». به نظر میرسد آنچه باعث تفاوت بین فوتبال و سایر رشتههای ورزشی شده (هرچند ورود زنان برای تماشای سایر رشتههای ورزشی هم بهسادگی به دست نیامده است) نگاه دولتمردان و البته تعدادی از روحانیون است. در دولت حسن روحانی، این نگاه لطافت بیشتری داشت. آنها در مذاکره با مسئولان ردهبالاتر از فدراسیون و وزارت، چراغ سبز لازم برای ورود زنان به ورزشگاه را گرفته و برای اولینبار بعد از قریب به چهار دهه، زنان با تهیه بلیت توانستند به ورزشگاه آزادی رفته و بازی تیمهای ملی ایران و کامبوج را تماشا کنند. با توجه به دیدار حسن روحانی و جانی اینفانتینو، مقرر شد که از آن زمان به بعد، تمامی دیدارهای ملی که به میزبان ایران برگزار میشود با حضور تماشاگران زن باشد، ولی شیوع ویروس کرونا و بدون تماشاگر شدن بازیهای فوتبال، رفتهرفته گرد فراموشی روی توافق حاصله ریخت. سرانجام هم که با تغییر دولت و نگاه نه چندان مثبت دولتمردان کنونی نسبت به حضور زنان در ورزشگاه، این مورد کجدار و مریز پیش رفته است؛ یک بازی با حضور گزینشی زنان و بازی دیگر هم که در مشهد برگزار شد و با حادثهای عجیب منجر به آبروریزی بینالمللی شد. در سایر بازیها هم که خبری از حضور زنان در ورزشگاه نبود. به این ترتیب به نظر میرسد داستان ورود زنان به ورزشگاههای فوتبال، تا زمانی که نظر نهادهای بالاتر تأمین نشده و دغدغه آنها برطرف نشود، بدون نامه تهدیدآمیز از سوی فیفا حلشدنی نخواهد بود؛ حالا هرچقدر هم که مسئولان بخواهند نبودن زیرساخت مناسب را بهانه کرده و چشمشان را روی برنامههای غیرفوتبالی که با حضور مختلط شرکتکنندهها در ورزشگاه آزادی و امثالهم (که زیرساخت مناسب ندارند) برگزار میشود، ببندند.