طالبان در تاریخ ۱۵ آگوست ۲۰۲۱ میلادی حکومت اشرف غنی را سرنگون کردند و قدرت را در افغانستان به دست گرفتند. یک سال پس از آن این کشور با چالشهای متعددی مواجه شده که نیازمند توجه فوری جامعه بین المللی است.
فرارو- طالبان هنگامی که کابل را در تاریخ ۱۵ آگوست سال گذشته تصرف کردند در حالی که با مقاومت کمی از سوی نیروهای تحت فرمان "اشرف غنی" رئیس جمهور سابق مواجه شدند (و یا اصلا با مقاومتی مواجه نشدند) جهان را غافلگیر کردند. آن گروه مذهبی افراطی که رژیم مستقر سیاسیاش توسط امریکا در جریان سال ۲۰۰۱ میلادی به شکلی موفقیت آمیز ساقط شد بار دیگر به قدرت بازگشته بود.
به گزارش فرارو به نقل از دویچه وله، کارشناسان میگویند زمانی که نیروهای ناتو در ماه مه ۲۰۲۱ میلادی در نتیجه معامله واشنگتن با طالبان در فوریه ۲۰۲۰ از کشور خارج شدند سقوط دولت غنی اجتناب ناپذیر بود. با این وجود، کمتر کسی انتظار داشت که افغانستان به سرعت توسط طالبان تصرف شود.
جدای از تاثیر ژئوپولیتیک بازگشت طالبان به قدرت، زندگی مردم عادی افغان از سال گذشته به شدت تغییر کرده و عمدتا بدتر شده است.
علیرغم انتقاد از دولتهای تحت حمایت ایالات متحده در افغانستان پس از سرنگونی طالبان در سال ۲۰۰۱ میلادی افغانستان در دو دهه گذشته در چندین جبهه پیشرفت داشته است. رسانههای مستقل در دوران روسای جمهور پیشین "حامد کرزی" و "اشرف غنی" شکوفا شده بودند، حقوق بشر بهبود چشمگیری یافته بود، تعداد فزایندهای از دختران به مدرسه و دانشگاه میرفتند و طبقه متوسط افغانستان در همان دوره رفاه نسبی را تجربه کردند.
در طول دوازده ماه گذشته، این دستاوردها تا حد زیادی معکوس شده است. طالبان به اکثر وعدههای خود در توافق نامه ۲۰۲۰ دوحه عمل نکرده است. آنان تمایلی به تشکیل یک دولت فراگیر در افغانستان ندارند و دختران اجازه ندارند بالاتر از کلاس ششم به مدرسه بروند. هم چنین، در بخش عمده مشاغل اجازه کار ندارند و تنها در روزهای مشخص میتوانند به پارکهای عمومی بروند.
با هشدار سازمان ملل متحد درباره وقوع یک فاجعه انسانی در آن کشور اقتصاد افغانستان اکنون در حال سقوط آزاد است. از زمان به دست گرفتن قدرت طالبان جامعه بین المللی را تحت فشار قرار دادهاند تا آنان را به عنوان حاکمان قانونی افغانستان برسمیت بشناسند.
برسمیت شناختن بینالمللی برای طالبان به منظور جلوگیری از فروپاشی اقتصادی بالقوه بسیار مهم است. میلیونها افغان بیکار هستند و حسابهای بانکی آنان مسدود شده است. بسیاری از مردم اموال خود را برای خرید مواد غذایی میفروشند در حالی که جوامع شهری برای اولین بار با ناامنی غذایی در سطوحی مشابه محرومیت مناطق روستایی مواجه شدهاند.
در ماه ژانویه، سازمان ملل متحد "بزرگترین درخواست" را برای کمکهای بشردوستانه به یک کشور ارائه کرد و اعلام نمود که برای جلوگیری از وخامت بیشتر "بحران بشردوستانه در جهان" به ۴.۴ میلیارد دلار (۳.۹ میلیارد یورو) نیاز دارد. با این وجود، جامعه بینالمللی تمایلی به تحویل مستقیم این کمکها به طالبان نداشته، زیرا میترسد که آن گروه از این پول برای خرید اسلحه استفاده کند. به همین دلیل، واشنگتن از آزادسازی داراییهای بانکی افغانستان خودداری ورزیده است.
بر اساس گزارش سازمان ملل متحد افغانستان تنها کشوری است که در آن دختران اجازه تحصیل در دبیرستان را ندارند. تعداد زیادی از زنان که در دولتهای پیشین در مناصب مختلف کار میکردند از سطح وزیر تا کارمند اداری در ماههای نخست حکومت طالبان توسط آن گروه به خانه فرستاده شدند.
بسیاری از زنان افغان در اعتراض به تصمیمات ظالمانه طالبان به خیابانها ریختند. آن گروه تندرو از زور برای سرکوب اعتراضات استفاده کرد و بسیاری از فعالان حقوق زنان را بازداشت نمود. "اگنس کالامار" دبیرکل سازمان عفو بین الملل در ماه جولای گفته بود: "کمتر از یک سال پس از تسلط طالبان بر افغانستان سیاستهای ظالمانه آن گروه میلیونها زن و دختر را از حق داشتن زندگی امن، آزاد و پربار محروم ساخته است".
علیرغم فشار طالبان بسیاری از زنان افغان هنوز در تلاش هستند تا صدای خود را به گوش مردم برسانند. چندین زن معترض افغانستان را ترک کردهاند، اما دست کم پنج گروه حقوق زنان هنوز در آن کشور فعال هستند. برخی از آنان صدای خود را در رسانههای اجتماعی علیه سرکوبگری طالبان، بازداشتهای خودسرانه، ناپدید شدن اجباری و شکنجههای جسمی و روانی بلند میکنند.
"ژولیا پارسی" مدافع حقوق زنان به دویچه وله گفت که برای حفظ آینده فرزندانش تصمیم به ادامه اعتراض گرفته است. او میگوید: "یکی از دخترانام باید در دانشگاه درس میخواند و دیگری باید به کلاس یازدهم میرفت. زمانی که به وضعیت روحی آنان نگاه میکنم چارهای جز اعتراض ندارم".
رسانههای مستقل از سوی طالبان به عنوان دشمن تلقی میشوند. این بخش بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۰ میلادی پیشرفت چشمگیری داشت، اما اکنون هزاران روزنامه نگار افغان یا در تبعید هستند یا شغل خود را از دست دادهاند.
به گفته گزارشگران بدون مرز، ۴۳ درصد از رسانههای افغانستان در سه ماه گذشته تعطیل شدهاند. بر اساس گزارش آن سازمان دیدهبان از ۱۰۷۸۰ نفری که در اتاقهای خبر افغانستان (۸۲۹۰ مرد و ۲۴۹۰ زن) در آغاز ماه آگوست سال ۲۰۲۱ میلادی کار میکردند تنها ۴۳۶۰ نفر یا به عبارتی چهار خبرنگار از هر ده خبرنگار در ماه دسامبر (۳۹۵۰ مرد و ۴۱۰ زن) مشغول به کار بودند.
"محمد ضیا بومیا" رئیس انجمن رسانههای آزاد جنوب آسیا برای افغانستان به "دویچه وله" گفت که پس از فروپاشی دولت اشرف غنی، بسیاری از رسانههای افغانستان فعالیت خود را متوقف کردند و صدها خبرنگار افغان بیکار شدند.
او اشاره کرد که سرکوبگری طالبان و وخامت اوضاع اقتصادی نیز از دلایل وخامت چشم انداز رسانهای هستند. او افزود: "طالبان سانسور شدیدی را بر رسانهها در حوزه اخبار و سرگرمی اعمال کردهاند".
سازمان گزارشگران بدون مرز میگوید که زنان روزنامه۲نگار از زمان تسلط طالبان بر افغانستان بیشتر آسیب دیده اند. "صالحه عینی" روزنامه نگار افغان که به ایران گریخته به "دویچه وله" میگوید:" طالبان بارها سعی کردند مرا دستگیر کنند. آنان چندین بار به خانه ما رفتند. وقتی به خانواده ام هشدار دادند چارهای جز ترک افغانستان نداشتم". "حجت الله مجددی" رئیس انجمن خبرنگاران مستقل افغانستان نیز از جامعه جهانی خواست تا از خبرنگاران افغان حمایت کنند.
علیرغم وخامت اوضاع، بحران افغانستان توجه کمی را از سوی جامعه جهانی به خود جلب کرده است، زیرا درگیری اوکراین و تنشها بر سر تایوان بر دستور کار جهانی غالب است. برخی ناظران میگویند که وضعیت کنونی افغانستان به طرز نگران کنندهای شبیه سناریوی ژئوپولیتیکی اواخر دهه ۱۹۹۰ میلادی است. طالبان در سال ۱۹۹۶ قدرت را به دست گرفتند، اما جامعه جهانی به طور کامل پیامدهای بالقوه این تحول را درک نکرد. به دور از کانون توجه جهانی و در بحبوحه عدم علاقه به امور افغانستان آن کشور به مرکز گروههای شبه نظامی محلی و بین المللی تبدیل شد. قتل اخیر "ایمن الظواهری" رئیس القاعده در کابل تنها نمونهای از خطر قریب الوقوع بود.
"فرید امیری" از مقامهای پیشین دولت افغانستان به "دویچه وله" میگوید:"طالبان با تروریستهای بین المللی ارتباط دارند. بازگشت آنان به قدرت باعث جسارت سازمانهای مسلح افراطی در منطقه شده است. طالبان با تحکیم موضع خود روابط تاکتیکی و استراتژیک با حامیان تروریسم و پشتیبانان مالی آن را افزایش میدهد. این موضوع باعث به خطر افتادن صلح و امنیت در منطقه و فراتر از آن خواهد شد".