تیم ملی والیبال ایران درحالیکه آماده میشود تا چندی دیگر در رقابتهای جهانی والیبال در لهستان به میدان برود، اسیر حاشیهای باورنکردنی شده است. موضوع مربوط به دعوت و بازگشت از محمد موسوی یکی از بهترین مدافعان روی تور تاریخ والیبال ایران به تیم ملی است. او که پیشتر و زمانی که سعید معروف همچنان در تیم حضور داشت، بهعنوان کاپیتان دوم، تیم را همراهی میکرد، در رقابتهای لیگ ملتهای والیبال که کمتر از یک ماه پیش به پایان رسید، غیبت داشت.
با شروع اردوی تیم ملی برای رقابتهای جهانی، بهروز عطایی، سیدمحمد موسوی را دوباره به تیم ملی فراخواند و اینبار عنوان کاپیتان اول تیم در اختیار این بازیکن باسابقه قرار گرفت. والیبال ایران که چندی پیش برای اولین بار با یک مربی ایرانی موفق به صعود به جمع هشت تیم برتر دنیا شد و نهایتا در رتبه هفتم ایستاد، این امید را داشت تا با بازگشت محمد موسوی با قدرت بیشتری در رقابتهای جهانی حاضر شود. با این حال حضور موسوی در تیم ملی والیبال ایران دوام زیادی نداشت.
او با اعتراض شدید نسبت به شرایط، اردو را ترک کرد و حتی گفت که تا اطلاع ثانوی از رقابتهای ملی خداحافظی میکند. «من از سال گذشته با بهروز عطایی در ارتباط بودم. او به من گفت که تیم ملی برای انسجام فکری و فنی به من نیاز دارد و من هم به همین خاطر وارد اردو شدم. البته برایم خیلی سخت بود که پس از مدتها دوری از مسابقه وارد تمرینات شوم؛ اما به خاطر توصیه مادرم به اردو آمدم. باوجوداین الان پشیمانم. من همیشه با تمام توانم برای تیمهایی که در آن بازی کردهام، به میدان رفتهام و همیشه تلاش کردم مثمرثمر باشم. درمورد تیم ملی نیز فکر کردم میتوانم به تیم کمک کنم و فقط به خاطر تیم ملی به اردو برگشتم. متأسفانه شرایط ادامهدادن تمرینات و ماندن در اردو را ندارم. من باید دلم جایی باشد که در آن کار میکنم تا بتوانم تمام توانم را به کار بگیرم. متأسفانه شرایط قلبی کمک به تیم ملی را ندارم».
موسوی انتقاداتش نسبت به اوضاع کنونی اردوی تیم ملی را چنین مطرح میکند: «درحالحاضر در این مجموعه صداقتی نمیبینم و هیچچیز سر جای خودش نیست. حتی مکمل و پروتئین هم در اردوی تیم ملی وجود ندارد. فیزیوتراپی هم که بازیکنان با آن راحت باشند، در اردو نیست. درمجموع شرایطی نداریم که بتوانیم با بزرگان والیبال جهان رقابت کنیم. مردم باید واقعیتها را بدانند؛ شرایط در اینجا اسفبار است و هیچکس به دیگری اعتماد ندارد و راست نمیگوید. من این شرایط را پیشازاین از زبان بازیکنان شنیده بودم و حالا آن را حس میکنم. دوست داشتم به عطایی بگویم نمیتوانم تمرین کنم. از طرفی نمیخواهم وارد جزئیات شوم؛ چون صحبتکردن از همه جزئیات نیاز به زمان زیادی دارد. الان هم صادقانه میگویم که نمیتوانم به تیم ملی کمک کنم. سیاسیکاری زیادی در تیم ملی انجام میشود. این بازیکنان استعدادهای بینظیری هستند که ارزش زیادی برای سرمایهگذاری دارند. آنها به معنای واقعی کلمه طلا هستند و از نسل ما قطعا بهتر خواهند شد و تنها نیاز به تجربه دارند. در یک تیم مدیریت و امکانات بسیار مهم است. من درحالحاضر بهترین شرایط را دارم و تصمیمی برای خداحافظی نگرفتهام. به اعتقاد خودم که میتوانم بعدها به تیم ملی کمک کنم. متأسفانه برخی فکر میکنند که ما ماشین کشاورزی هستیم و فقط نیاز به استارتزدن داریم؛ درحالیکه شخصیت ما باید حفظ شود. از حضور مجدد در تیم ملی پشیمان شدهام و همانطورکه گفتم، فقط به خاطر حرف مادرم به اردو آمدم. بهاینترتیب در مسابقات قهرمانی جهان حاضر نخواهم بود. من شاید صدای سایر بچههایی باشم که تحت فشار هستند. تیم ملی حدود ۵۷ روز پرفشار را در مسابقات خارج کشور گذراند؛ ولی فدراسیون به بازیکنان فقط ۱۸ میلیون تومان پاداش داد که از حقوق یک کارگر زحمتکش هم کمتر است. پول مثال کوچکی درمورد شرایط بازیکنان در تیم ملی است. من بههیچعنوان دنبال حاشیهسازی نیستم و مطمئنم که بازیکنان حرفهایم را درک خواهند کرد».
اعتراضهای تند محمد موسوی در شرایطی جو والیبال ایران را به هم ریخته که مشخصا او چند مورد را زیر ذرهبین برده است؛ داستان مکملها و شرایط نامناسب اردویی از یک سو و پاداش ۱۸ میلیونتومانی برای بازیکنان تیم ملی از سوی دیگر، عمده مسائلی است که صدای کاپیتان تیم ملی والیبال ایران را درآورده است.
۱۸ میلیون تومان منصفانه است؟
بدون درنظرگرفتن دیگر گلایههای محمد موسوی، فقط میشود روی همین داستان ۱۸ میلیون تومان پاداشی که برای بازیکنان در نظر گرفته شده، مانور داد. آنها نزدیک به دو ماه در اردو بوده و از طرفی با وجود آنکه تیمی جوان را تشکیل داده؛ ولی نتایج درخوری گرفتهاند. با وجود چنین دستارودی، مشخص است که پاداش ۱۸ میلیونتومانی چندان منصفانه نیست. برای بررسی عمق بیشتر این موضوع کافی است به پاداشی که به بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران به ازای هر برد داده میشود، نگاهی انداخته شود. بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران به ازای هر برد خانگی سههزارو ۵۰۰ یورو و هر برد خارج از خانه پنجهزارو ۵۰۰ یورو پاداش دریافت میکنند! پاداشهای آنها به یورو و نه به ریال است.
از طرفی زور آنها برای دریافت پاداشهایشان همیشه چربیده و اگرچه گهگاهی دیر شده، ولی نهایتا این مبلغ را به دست آوردهاند. نیازی به ضرب و تقسیم زیاد نیست تا مشخص شود حتی بردهای خانگی ملیپوشان فوتبال چه تفاوت پاداشی با بازیکنان والیبال دارد!
اینجاست که باید نگاهی به فعالیت مدیران فدراسیون والیبال کرد و از آنها پرسید که چطور با این رقم کم توقع دارند دل ملیپوشان را به دست بیاورند؟ واضح است که بازیکنان جوان برای آنکه فرصتی برای دیدهشدن داشته باشند، به همین رقم کم هم اکتفا میکنند؛ ولی آیا چنین اکتفایی دلیل میشود تا در حق آنها بیانصافی شود؟
موضوع دیگر هم ماجرایی است که میلاد عبادیپور، کاپیتان جدید تیم ملی والیبال ایران، به آن اشاره کرده است. او میگوید همه حرفهای محمد موسوی درست است و متأسفانه شرایط خوبی در اردو حاکم نیست. با این حال آن بخش از صحبتهای عبادیپور که مربوط به واریزی فدراسیون جهانی به حساب فدراسیون والیبال ایران است، در نوع خود درخورتوجه است. عبادیپور میگوید: «ما در ایتالیا با مسئولان فدراسیون جهانی والیبال جلسهای برگزار کردیم و آنها فاکتور واریزی مربوط به پاداشهای فدراسیون جهانی به ایران را به ما نشان دادند؛ ولی تاکنون حتی یک ریال هم از این مبالغ به ما پرداخت نشده است. این پاداشها حق ماست؛ ولی نمیتوانیم حقمان را بگیریم. ما حتی اتاق پزشک هم نداریم و باید از جیب خودمان مکمل غذایی بخریم. ما تنها به عشق مردم والیبال بازی میکنیم».
انتقادها نسبت به شرایط اردویی تیم ملی والیبال باعث واکنش مسئولان این فدراسیون شده است. آنها مطابق با انتظار با تکذیب بخش زیادی از موارد مطروحه، از محمد موسوی که جو تیم ملی والیبال را به هم ریخته، گلایه کردهاند. میلاد تقوی، دبیر فدراسیون والیبال، درباره جنجال اخیری که به راه افتاده میگوید: «اردوی این دوره از مسابقات با سالهای قبل، هیچ تفاوتی نداشته و هتل و سالن، همانی است که در سالهای گذشته مورد استفاده قرار گرفته است. درمورد مکملها نیز پزشک تیم باید نظر بدهد و تصمیم بگیرد. در سال جاری چند میلیارد تومان برای اعزام و تدارک تیمهای مختلف، هزینه کردیم و درگیر مسائل مالی جزئی نخواهیم بود. موسوی در آخرین تمرین تیم ملی و درحالیکه هیچ مطلبی را به کادر فنی منتقل نکرده بود، تیم را متشنج کرد. تمام عکسها و پوسترهای تیم ملی با کاپیتانی موسوی تهیه شده بود. موافقت فدراسیون جهانی را برای تغییر کاپیتانی از عبادیپور به موسوی گرفته بودیم؛ ولی حالا در همه این موارد دچار مشکل شدیم. تمام تلاش ما این است که در فاصله باقیمانده، مشکلات را برطرف کنیم که البته، کار دشوار است. اگر ایرادی از جانب ما وجود دارد از مردم و هواداران عذرخواهی میکنم. اتفاق نامیمون و بدموقعی افتاد و باور نمیکنم تصمیم در همان روز و بعد از تمرین گرفته شده باشد».