روزنامه کیهان در یادداشتی نوشت: امروزه اگر آلمان صاحب بنز و بیامو و زیمنس با یک جنگ محدود بین دو کشور دیگر، بهدنبال جمعآوری هیزم و استخراج ذغالسنگ افتاده و در بریتانیا دسته دسته از وزیران و معاونانش استعفا میکنند و نخستوزیرش هم، و فرانسه دست و پا گم کرده و رژیم صهیونی عزا گرفته است، به خوبی میتوان قدر و ارج و ارزش مردم بینظیر ایران را فهمید که چهل سال است با بینظیرترین تحریمها و تهدیدها و توطئههای تاریخ جهان توانسته موجود زنده به فضا بفرستد و به نانو و شبیهسازی برسد و قدرت هستهای شود و چهاردهمین قدرت اقتصادی جهان شود و... هنوز ادامه دارد.
حال و روز آمریکا با بایدن دیدنیتر است و رقتبارتر. زمانی که امام خمینی به این قدرتها لقب «پوشالی» داد، عدهای غربزده و کوتهنظر نمیدانستند آنچه که ضمیر روشن و حکمت خدابین در خشت خام میبیند را ممکن است آنها که جهان را در کتب ترجمهای و اجباری غربی خواندهاند، حتی نتوانند در آیینه ببینند. در عاشورا هم گفته شد که عمربنسعد از گندم ری نخواهد خورد و مشخص شد که نخورد.
در انقلاب ما هم گفته شد صدام رفتنی است و رفت. نرمش قهرمانانه و خواب آشفته برگشت آمریکا به ایران و پیروزی مردم لبنان و ناکام ماندن انتقال پایتخت به قدس و غرق شدن تمدن غرب مثل کشتی تایتانیک و شکست تحریمها با شکست جبهه تحریف و... و روزشمار معکوس 25 ساله نابودی اسرائیل از سال 94 و نماز خواندن در قدس و امثال اینها، یکی یکی محقق میشود و ما هم نظارهگَریم.
کسی که تاریخ کربلا را بداند میداند هرآنکه گوش و دل به مسلم بن عقیل که نایب امام بود سپرد، کربلایی شد وگرنه جامعه را به زحمتانداخت و خود جاماند. انقلاب اسلامی هم این تجربه را نشان داد آنان که ولی فقیه را یاری کردند به سعادت رسیدند و خواهند رسید. ما به چشم خود دیدیم انقلابیونی که کم آوردند و خسته شدند، از آستانه بهشت برگشتند.
انقلابیون واقعی به خوبی دانستهاند که هر دورهای حسینی دارد و یزیدی. داستان کربلا جاری است و این ماییم که باید مشخص کنیم با حسین زمانمان میمانیم یا با یزید به اعماق تاریک تاریخ میرویم؟ و باید بدانیم حسین زمانمان نایبی دارد که اطاعتش هم وزن اطاعت از حسین است و وظیفه ما انقلابیون تهیه و تدارک سپاهی فهمیده و ورزیده و بابصیرت است که از زیادی افراد، حسین زمان را بینیاز از جنگیدن با اشرار کند.