فرارو- حسین حقانی مدیر بخش جنوب و مرکز آسیا در اندیشکده هادسون است. او در فاصله سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۱ میلادی سفیر پاکستان در ایالات متحده بوده است. حقانی مشاور چهار نخست وزیر پاکستان از جمله یوسف رضا گیلانی، بی نظیر بوتو، نواز شریف و غلام مصطفی جاتویی بوده است. از او چهار کتاب درباره پاکستان چاپ شده است.
به گزارش فرارو به نقل از فارین پالسی، پاکستان حتی با معیارهای مشهور در آن کشور به عنوان مکانی بحران زا هم اکنون در حال سپری کردن دورهای چالش برانگیز است. از زمانی که "عمران خان" نخست وزیر پیشین پاکستان به دلیل رای عدم اعتماد نمایندگان پارلمان در نهایت در ماه آوریل از سمت خود برکنار شد این بازیکن سابق کریکت که به سیاستمدار تبدیل شده بود ساختار سیاسی پاکستان را به تداوم اعتراضات خیابانی هواداران اش برای درخواست انتخابات زودهنگام تهدید کرده است.
پاکستانیها دو قطبی شدهاند بین حامیان عمران خان و پیروان احزاب سیاسی سنتی پاکستان، بین اسلام گرایان و حامیان دموکراسی غربی و بین طرفداران ارتش و مخالفان آن. مخالفان عمران خان او را به عنوان یک پوپولیست خطرناک معرفی میکنند که از پیروی از هنجارهای دموکراتیک خودداری میورزد. حامیانش او را به مثابه یک منجی و مسیحی ضد فساد میدانند که از طریق یک توطئه مورد حمایت ایالات متحده از قدرت برکنار شده است.
عمران خان پیروان خود را تشویق کرده که با مخالفان اش مانند مسلمانان صدر اسلام که با کفار میجنگیدند مقابله کنند. اعضای جنبش پاکستان برای عدالت تحت رهبری خان که در زبان اردو با عنوان تحریک انصاف پاکستان شناخته میشود تاکنون با سیاستمداران مخالف عمران خان در اماکن عمومی و رستورانها درگیر شده اند. "شهباز شریف" نخست وزیر پاکستان که در ماه آوریل پس از برکناری خان توسط پارلمان انتخاب شد در حالی که در حال زیارت مذهبی از مقدسترین اماکن اسلامی در عربستان سعودی بود مورد انتقاد از سوی حامیان تحریک انصاف قرار گرفت.
انتخابات پارلمانی تا سال آینده برگزار نمیشود و شریف میتواند تا اکتبر ۲۰۲۳ میلادی در سمت خود باقی بماند البته تا زمانی که اکثریت پارلمان را حفظ کند. با این وجود، شبح درگیریهای سیاسی همراه با یک فروپاشی اقتصادی هم چنان دولت او را تحت الشعاع قرار میدهد. عمران خان نیز در زمین کاملا امنی قرار ندارد او و حزبش با احتمال رد صلاحیت در عرصه سیاسی مواجه هستند، زیرا کمیسیون انتخابات پاکستان تحقیقات هشت ساله علیه آنان را به اتهام دریافت غیرقانونی بودجه از افراد و شرکتهای خارجی تکمیل میکند.
در همین حال، اقتصاد پاکستان در حال سقوط آزاد است. روپیه پاکستان که پیش از نخست وزیر شدن خان در برابر دلار آمریکا با رقم ۱۲۱ معامله میشد تا زمانی که او در آوریل سال جاری میلادی از قدرت برکنار شد به بالای ۱۸۶ در برابر دلار تنزل یافت. از آن زمان به این سو این افول ارزش روپیه افزایش یافته و اکنون با رقم ۲۴۰ در برابر دلار معامله میشود.
پاکستان برای بازگشت به مسیر خود به شدت به برنامه متوقف شده صندوق بین المللی پول نیاز دارد. برخلاف گذشته، به نظر میرسد هیچ یک از دوستان خارجی پاکستان مایل به نجات آن کشور بدون رعایت شروط انضباطی صندوق بین الملل پول از سوی اسلام آباد نیستند.
علیرغم دشواریهای ناشی از سیاستهای عمران خان در زمان حکومت او و ناسازگاری اش پس از ساقط شدن از قدرت واقعیت آن است که پایگاه سیاسی خان دست نخورده باقی میماند. او خود را به عنوان رهبری که مایل به دفاع از پاکستان و مایل به مقاومت در برابر دستورات قدرتهای غربی نشان داده و به همین خاطر حمایتهایی را کسب کرده است. حزب تحت رهبری او در یک رشته انتخابات میان دورهای در پنجاب پرجمعیتترین استان پاکستان پیروز شد و کنترل خود بر دولت منطقهای را حفظ کرد.
برای پیروان عمران خان اهمیتی ندارد که ایالات متحده و غرب از زمان خروج نیروهای امریکایی از افغانستان به پاکستان بی علاقه شده باشند. زمانی که عمران خان به دروغ به آنان میگوید که پاکستان از رابطه نزدیک با روسیه سود میبرد و حاکمیت پاکستان توسط اتحاد بین هند، اسرائیل و ایالات متحده تهدید میشود به نظر میرسد طرفداران اش آماده هستند که حرفهای او را باور کنند.
علت موفقیت نسبی سخنان خان را میتوان در روایتی ملی شناسایی کرد که پاکستانیها برای دههها تحت حکومتهای متوالی غیرنظامی و نظامی با آن تغذیه شدهاند. پاکستانیها عموما از شهرت بین المللی پاکستان به عنوان پناهگاه امن تروریستها یا انزوای نسبی جهانی این کشور بی خبر بودهاند
رسانههای پرهیاهوی پاکستان فساد سیاسی را مشکل بزرگتر این کشور معرفی میکنند و از مشکلاتی مانند نرخ پایین سواد، جمعآوری ناکافی مالیات، استانداردهای ضعیف آموزش عالی، بهره وری پایین کشاورزی و صنعتی و وابستگی شدید به کمکهای خارجی و استقراض یاد نمیکنند.
روایت ملی پاکستان که از طریق برنامههای درسی مدارس و رسانهها تقویت شده توسط اکثر پاکستانیهای حقوق بگیر که پایگاه اصلی حمایت از خان را تشکیل میدهند باور پذیر شده است. این افراد مردان نظامی، کارمندان دولت و متخصصان (مانند پزشکان و مهندسان که اغلب توسط دولت استخدام میشوند) را شامل میشوند که عمدتا در خانههای دولتی زندگی میکنند و فرزندان شان را به مدارس با یارانه دولتی میفرستند.
پاکستان در گفتمان داخلی خود به عنوان ارگ و دژ اسلام معرفی میشود کشوری خاص که خداوند آن را آفریده و دارای ثروت طبیعی و مردم مولد کرده است. عملکرد ضعیف اقتصادی آن به غارت توسط سیاستمداران فاسد نسبت داده میشود که گفته میشود ثروت آنان در حسابهای بانکی خارج از کشور ذخیره شده است. اگرچه بسیاری از پاکستانیهای بانفوذ، از جمله سیاستمداران از همه احزاب حسابهای بانکی خارجی دارند که گاهی درآمدهای ناشی از فساد را در آن پنهان میکنند، اما شکست اقتصادی این کشور دلایل متعددی دارد.
پاکستان با حدود ۴ درصد تولید ناخالص داخلی یکی از بالاترین نرخهای هزینههای دفاعی در جهان را دارد و در جمع آوری مالیات عقبتر از سایر کشورها بوده است. با این وجود، مشکلات پیچیده اقتصادی به طور ساده صرفا به فساد سیاستمداران نسبت داده میشود.
عمران خان هنوز به پاکستانیها وعده میدهد که "میلیاردها" دلار از ثروت "دزدیده شده" و نگهداری شده در حسابهای خارج از کشور را بازگرداند حتی اگر در طول سه سال و نیم حکومت اش موفق به بازگرداندن چنین ثروتی در مقیاس بزرگ نشده باشد. عنصر دیگر سیستم اعتقادی که به لفاظیهای خان دامن میزند به روابط خارجی مربوط میشود.
رهبران پاکستان مدتهاست که پاکستان را قربانی توطئههای بین المللی توصیف کرده اند. در این روایت این گونه ذکر شده که " هند دشمن دائمی پاکستان است. اسرائیل و ایالات متحده پاکستان را دوست ندارند، زیرا این کشور تنها کشور مسلمان دارای سلاح هستهای در جهان است. پاکستان باید از طریق جنگهای غیر متعارف (یعنی ستیزه جویانه عقیدتی) از خود در برابر توطئههای خارجی محافظت کند".
عمق روایت پاکستان را میتوان با تصمیم آن کشور در عدم افشای گام بزرگی که در ژوئن با بازداشت "ساجد میر" یکی از طراحان حملات تروریستی بمبئی در سال ۲۰۰۸ برداشت نشان داد. برای سالهای متوالی مقامهای پاکستانی وجود میر را انکار میکردند و این ادعا را مطرح کرده بودند که اگر او وجود داشته باشد پیشتر مرده است. بازداشت او به منزله برآورده ساختن یک تقاضای دیرینه بین المللی به منظور پاسخگویی پاکستانیهایی بود که مسئول تروریسم در خارج از کشور بودند و تحقق خواستههای گروه ویژه اقدام مالی سازمان ملل متحد (FATF) در مورد تامین مالی تروریسم و پولشویی محسوب میشد.
پاکستان از سال ۲۰۱۸ میلادی در فهرست نظارت این گروه قرار دارد و اقدام علیه میر یکی از الزامات گروه ویژه اقدام مالی برای خروج پاکستان از فهرست بود. پاکستان پیشتر دو بار در فهرست نظارت قرار داشته است: در سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۲۱ میلادی. آن کشور در سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۵ میلادی پس از تحقق خواستههای گروه ویژه اقدام مالی از فهرست خارج، اما پس از مدتی دوباره تحریم شد. قرار گرفتن در فهرست خاکستری گروه ویژه اقدام مالی به عنوان فهرست نظارتی، مشکلاتی را برای پاکستان در مبادلات مالی بینالمللی ایجاد کرد.
با این وجود، علیرغم آن که پاکستان یک شرط کلیدی برای خروج از فهرست خاکستری گروه ویژه اقدام مالی را تحقق بخشیده رهبران آن کشور از ترس واکنش شدید حامیان تروریسم عقیدتی در داخل کشور تصمیم گرفتند دستگیری میر را به مردم خود اعلام نکنند. اعلام این موضوع تنها پس از آن صورت گرفت یک روزنامه نگار بی باک پاکستانی الاصل خبر را در رسانه "نیکی آسیا" منتشر کرد و بازداشت میر به طور علنی فاش شد.
برای سالیان متمادی پاکستانیها احساسات متفاوتی را در مورد تروریستها ابراز کرده اند. گفتمان داخلی پاکستان تروریستها عقیدتی علیه هند را به عنوان "جنگجویان آزادیبخش" به تصویر میکشد که به دنبال "آزادسازی" منطقه ناآرام با اکثریت مسلمان جامو و کشمیر از هند هستند. ژنرال "پرویز مشرف" حاکم نظامی سابق پاکستان به طور علنی اذعان کرد که پاکستان شبه نظامیان کشمیری را آموزش میدهد و آنانی که بقیه جهان تروریست میدانند برای پاکستانیها قهرمان هستند.
مشرف به دلیل همکاری در بازداشت و تحویل چند صد تروریست القاعده به ایالات متحده پس از رویداد ۱۱ سپتامبر یکی از متحدان ایالات متحده در جنگ علیه تروریسم به شمار میرفت. با این وجود، دولت مشرف علیرغم همه همکاری هایش با امریکا علیه القاعده با ادامه حمایت از طالبان در افغانستان و ستیزه جویان عقیدتی که در داخل هند دست به حمله میزنند سیاستی دوگانه را دنبال کرد.
اخیرا عمران خان با توصیف "اسامه بن لادن" رهبر سابق القاعده به عنوان یک "شهید" و بیان پیروزی اخیر طالبان در افغانستان به عنوان شکستن "بند بردگی" جهان را بهت زده کرد. خان پس از برکناری از قدرت خواستار مبارزه برای آزادی و جهادی تازه به منظور خلاص شدن پاکستان از نفوذ غرب شد.
اعلام خبر بازداشت یک شخصیت کلیدی در گروهی که حملات تروریستی در بمبئی را به عنوان بخشی از مبارزات آزادیبخش کشمیر توجیه میکرد میتوانست از سوی خان به عنوان تسلیم شدن در برابر فشار غرب توصیف شود. خان بارها استدلال کرده که مقامهای پاکستانی علیه شبه نظامیان عقیدتی تنها برای خشنود سازی غرب عمل میکنند و تا حد زیادی تمایلی به انتقاد از حملات به غیر نظامیان توسط گروههایی که برای بیرون راندن اشغالگران خارجی میجنگند نداشته است. استدلال عمران خان که توسط بسیاری از افسران نظامی بازنشسته (از جمله چندین نفر که پیشتر در استخبارات پاکستان خدمت کردهاند) مورد پشتیبانی قرار میگیرد آن است که پاکستان به طور ناعادلانه به دلیل اقداماتی مشابه که بسیاری از کشورها به نفع امنیت ملی خود و به ضرر پاکستان انجام میدهند هدف حمله قرار گرفته است.
ممکن است مخالفان سیاسی عمران خان هنوز بتوانند مانع پیروزی او در انتخابات عمومی بعدی و جلوگیری از بازگشتش به قدرت شوند، اما آنان نمیتوانند سالها پروپاگاندا (تبلیغات) حکومتی که پاکستانیها را در برابر تئوریهای توطئه آسیب پذیر ساخته و به آنان درکی غیر واقع بینانه از تحولات کشورشان را ارائه داده خنثی کنند.
روایت داخلی پاکستان دلیلی است که نشان میدهد چرا آن کشور همواره در اقدام علیه گروههای تروریستی یک گام به جلو و یک گام به عقب حرکت کرده است. حمایت از افراط گرایی عقیدتی عامل اصلی محروم شدن پاکستان از کمکهای بزرگ ایالات متحده بوده است و یکی از دلایلی است که اقتصاد آن کشور به راحتی نمیتواند به مسیر اصلی بازگردد. بعید است که سرمایه گذاری خارجی در مقیاس بزرگ در کشوری (پاکستان) صورت گیرد که به صورت مداوم با اتهام نرمش نسبت به تروریستها مواجه بوده و بدین خاطر در معرض خطر است.