فرارو- مضمون «فراموشی» همیشه این قابلیت را دارد که داستانهایی معمایی و رازآلود را حول محور خودش شکل بدهد؛ فیلمهای مثل «پیش از آنکه بخوابم» (۲۰۱۴)، «ممنتو» (۲۰۰۰) و «جادۀ مالهالند» (۲۰۰۱) فقط چند نمونه از آثاری هستند که از این مضمون برای ساختن داستانهایی عمیق و معماگونه استفاده کردهاند. سریال «سطح» هم به طور کلی از همین جنس است.
به گزارش فرارو؛ طرح کلی داستان این سریال واقعا هوشمندانه است، هرچند که خیلی خلاقانه و تازه نیست. شخصیت اصلی سریال زنی به اسم سوفی است که ظاهرا یک بار دست به خودکشی زده و سعی کرده که خودش را در دریا غرق کند. اما او را در حالیکه سرش در اثر برخورد با بدنۀ کشتی به شدت صدمه دیده بوده نجات دادهاند. حالا او حافظهاش را از دست داده و هیچ خاطرهای از قبل از خودکشیاش ندارد. حتی ماجرای خودکشیاش را هم دیگران برای او تعریف کردهاند. در واقع او الان اصلا نمیداند چرا خودکشی کرده. زندگی او ظاهرا روال خوبی دارد؛ شوهرش به او محبت میکند و از نظر مالی هم در وضع بسیار مناسبی است.
اما یک روز سوفی با مردی ملاقات میکند که به او میگوید حادثهای که برایش پیش آمده خودکشی نبوده و شوهرش هم آن کسی نیست که او فکر میکند. سوفی سردرگم میشود و به همه چیز شک میکند. او در تلاش برای پیدا کردن ردی از گذشته به سراغ فایلهای قدیمی خودش در کامپیوتر شخصیاش میرود و بعد از اینکه به طور اتفاقی رمز عبور فایلها را پیدا میکند، متوجه میشود که پیش از خودکشی داشته به همسرش خیانت میکرده است. از اینجا ماجرا پیچیدهتر و سردرگمیهای سوفی بیشتر میشوند. آیا او واقعا خودکشی کرده یا کسی او را به دریا انداخته است؟
داستان سریال پتانسیل بالایی برای ایجاد چرخشهای غافلگیرکننده دارد و فضای معماگونه و رازآلود بر همۀ لحظات و سکانسها حاکم است. یعنی هیچ گفتگو و هیچ رفتاری نیست که احتمال کشف یک راز تازه در آن وجود نداشته باشد. بینندۀ سریال هم درست مثل سوفی به همه چیز مشکوک میشود و در هر مواجههای با دیگران سعی میکند از لابهلای حرفهای آنها سرنخی دربارۀ گذشته پیدا کند. اینکه کارگردان ما را دقیقا در موضع شخصیت اصلی سریال قرار داده تا دنیا را از نگاه او ببینیم، یکی از جنبههای مثبت سریال است. ما هیچ چیزی نمیبینیم که سوفی ندیده باشد و از هیچ چیزی که او مطلع نباشد مطلع نیستیم.
بازی گوگو امباتا راو از نقاط قوت برجستۀ این کار است. سردرگمی و اضطرابهای عمیق او و تلاشش برای حفظ ظاهر، کاملا در حرکات چهره و رفتارش جلوهگر است. او دقیقا حالت کسی را دارد که همه چیز در اطرافش عادی است، اما میداند که در عمق قضایا حتما یک جای کار میلنگد. الیور جکسون کوهن هم که نقش شوهر سوفی را بازی میکند، علاوه بر اینکه ظاهری بسیار مهربان و نوازشگر از خودش نشان میدهد، اما نوعی راز و رمز در چهره و نگاه و لحن حرف زدنش هست که احساس خطر و تردید را به بیننده منتقل میکند.
اشکالاتی هم در «سطح» وجود دارد که تا حدی باعث سطحی شدن آن شدهاند. ریتم سریال آنقدرها که باید پرشتاب نیست و دیالوگها هم آنقدر که انتظار داریم گیرا نیستند و تاثیر مهمی در روند داستان ندارند. ما سراپا گوش هستیم که از میان گفتگوها راز و رمزهایی تازه را کشف کنیم، اما در واقع بیشتر دیالوگها نهایتا چنین انتظاری را برآورده نمیکنند. بعض از عناصر داستان هم (مثل ماجرای ویدئویی که خیانت سوفی را آشکار میکند) به شدت مصنوعی و غیرقابل باور از کار درآمدهاند و فضای رازآلود داستان را تنزل دادهاند.
با اینحال اگر هدف یک سریال ایجاد جاذبه و کشش و سرگرم کردن مخاطب باشد، «سطح» با معماهای پیچیده و بازیهای خوبش تا اندازۀ زیادی به این هدف دست پیدا کرده است؛ شاید کلیت داستان و عناصر مختلف آن گاهی کلیشهای و سطحی به نظر برسند، اما خوب از کار درآوردن کلیشه هم شاید خودش هنری باشد!
- بازیگران: گوگو امباتا راو (Gugu Mbatha-Raw)، الیور جکسون کوهن (Oliver Jackson-Cohen)، و دیگران
- تاریخ انتشار: از ۷ مرداد
- امتیاز: ۵.۸/۱۰