ماجرا از این قرار است که در گذشتههای نه چندان دور پایتخت، حمامهای عمومی شهر بوقهایی داشتند که از شاخ حیوانات درست شده بود. در گرگ و میش سحر و قبل از اذان صبح که در حمامها باز میشد یا در ساعتهایی که قرار بود حمام مردانه به زنانه یا بر عکس تبدیل شود حمامیها این بوق را به صدا در میآوردند تا مردم از باز شدن حمام یا تغییر وضع آنها مطلع شوند.
نخستین رئیس نظمیه ایران «آنتوان دو مونت فرت» ایتالیایی بود که ناصرالدین شاه در سفر فرنگ با او آشنا شده و برای داشتن یک نظمیه منسجم، او را به ایران آورد. این کنت ایتالیایی جدا از حضور ۱۲سالهاش در ایران به عنوان رئیس نظمیه و برای برقراری امنیتی نسبی درپایتخت یک کار بسیار ارزنده انجام داد، آن هم نگارش نخستین کتابچه قانون نظمیه ایران بود.
به گزارش هفت صبح، اما شاید برایتان جالب باشد بدانید که بنا به روایتی از تهرانپژوهان و مورخان همین رئیس پلیس ایتالیایی که این همه سال در تهران مسئول برقراری نظم بود فقط به خاطر بوق حمام استعفا داد.
ماجرا از این قرار است که در گذشتههای نه چندان دور پایتخت، حمامهای عمومی شهر بوقهایی داشتند که از شاخ حیوانات درست شده بود. در گرگ و میش سحر و قبل از اذان صبح که در حمامها باز میشد یا در ساعتهایی که قرار بود حمام مردانه به زنانه یا بر عکس تبدیل شود حمامیها این بوق را به صدا در میآوردند تا مردم از باز شدن حمام یا تغییر وضع آنها مطلع شوند.
این موضوع را تا همین جا نگه دارید تا دوباره به روزهای برقراری نظم پایتخت توسط کنت دومونت فرت بپردازیم. رئیس پلیس ایران برای برقراری بهتر در نظم در پایتخت حکومت نظامی اعلام کرده و دستور داده بود که مردم حق ندارنداز ساعت ۱۲ شب تا پنج صبح از خانههایشان خارج شوند.
دلیل این کار هم این بود که شناسایی دزدان آسانتر شده و ماموران نظمیه در این ساعت از شبانه روز هر کسی را که در کوچه و خیابان دیدند بازداشت کنند و به این ترتیب خانههای پایتختنشینها از دستبرد دزدان در امان بماند.
اما این طور که در کتاب «طهرانی ها» آمده یک شب که کنت مشغول گشت زنی در محلههای شهر بود فردی را میبینید که با عبایی بر دوش و بقچهای زیر بغل به سمت حمام میرود.
رئیس نظمیه ایران که از این اتفاق متعجب شده بود خود را به مرد بیخیال شبهای شهر میرساند و میگوید: «مگر نمیدانی حکومت نظامی است و در این ساعت کسی حق رفت و آمد در خیابانها را ندارد؟»
مرد هم در جواب میگوید: «من از نظمیه و حکومت نظامی و ساعتهای ممنوع چیزی نمیدانم و در این لحظه فقط مطیع بوق حمامم که آن هم الان به صدا درآمده و اعلام کرده که حمام باز است.»
نقل است که بعد از این اتفاق کنت با نامه استعفایش پیش ناصرالدین شاه میرود و میگوید: «در این شهر یا من باید دستور بدهم یا بوق حمام!»، اما از آنجایی که شاه قاجار از مدتها پیش به رئیس پلیس ایتالیاییالاصل مشکوک شده و نسبت به او سوءظن پیدا کرده بود استعفایش را پذیرفت و به این ترتیب نخستین رئیس نظمیه ایران فقط به خاطر بوق حمام از کارش برکنار شد.