این روزها سایت ترانسفرمارکت محلی پرتردد برای فوتبالدوستان ایرانی است و گزینههای در دسترس موجود در این سایت گاه و بیگاه به تیم ملی لینک میشوند؛ نامهایی که برخی از آنها بسیار از نیمکت ایران دور هستند و عدهای دیگر خیلی نزدیک.
کمکم به شرایط اضطراری تیم ملی عادت میکنیم و این بدترین آفت در آستانه جام جهانی خواهد بود. تیمی که پیش از این اردو و بازی تدارکاتی مناسبی نداشت؛ حالا در کنار این ۲ مشکل بزرگ، سرمربی مشخصی هم روی نیمکت ندارد و هر لحظه شایعهای جدید در فضای مجازی من باب این موضوع منتشر میشود.
در شرایطی که به نظر میرسد گزینههای ایرانی بیشترین شانس را برای نشستن روی نیمکت تیم ملی دارند، اما همچنان باید کورسوی امیدی را برای مربیان خارجی در نظر بگیریم چرا که ممکن است ورق برگردد و تصمیم جدیدی اتخاذ شود. در همین ارتباط بد نیست نگاهی به گزینههای سایت پرطرفدار ترانسفرمارکت بیندازیم. این رسانه شناخته شده بخشی در سایت خود دارد که به معرفی مربیانی میپردازد که در حال حاضر تیمی ندارند و به عبارتی بیکار هستند.
همین مساله باعث شده تا فوتبالدوستان و رسانههای ایرانی صرفا با مراجعه به این سایت به هر اسمی که برمیخورند، شخص مورد نظر را به تیم ملی الصاق کنند. فعلی که چندان منطقی به نظر نمیرسد و باید فاکتورهای مختلفی را در نظر بگیریم.
ما باید باید واقعنگر باشیم و بدانیم فوتبال ایران، گزینه جذابی برای یک سرمربی شناخته شده خارجی نیست. فوتبال آسیا جایگاه والایی در دنیای فوتبال ندارد و اگر هم شاهد اشخاص بزرگی در قاره کهن هستیم به این دلیل است که آنها با مبالغ هنگفت راضی میشوند برای مدتی به اینجا بیایند و کار کنند.
بر هیچکس پوشیده نیست که فدراسیون فوتبال ایران با مشکلات مالی بسیار زیادی مواجه است و پروندههای فراوانی از تیمهای ایرانی بابت مربیان و بازیکنان درجه چند خارجی در فیفا وجود دارد؛ چه برسد به مربیان درجه یکی که برای حضور در کشورمان پول زیادی را طلب خواهند کرد.
در بین گزینههای مطرح شده نامهایی هستند که همیشه شایعه حضورشان در فوتبال ایران شنیده شده است. نامهایی که حالا به کهنسالی رسیدهاند یا سالهاست تیمی ندارند، اما همچنان به تیم ملی و تیمهای باشگاهی لینک میشوند. یورگن کلینزمن، فاتح تریم، والتر زنگا و ... در این دسته جای دارند.
گزینههای دیگری هم هستند که امکان حضورشان در فوتبال ایران بعید است و نباید با این اسامی بازیِ رسانهای شود. نامهایی که به خاطر جایگاه فوتبال ایران و وضعیت مالی نه چندان مناسب فدراسیون و همچنین به این خاطر که تمایلی به حضور در عرصه ملی ندارند مطمئنا علاقهای به حضور در ایران نخواهند داشت.
گزینههایی، چون مائوریتسیو پوچتینو، مارسلو بیلسا، اولهگونار سولسشایر، مارکو رُزه، یواخیم لو و ... در این گروه قرار گرفتهاند.
اما اگر گشتی در این سایت بزنید با گزینههای جالب توجهی نیز برخورد خواهید کرد. گزینههایی که یا شناخته شده هستند، یا به وضعیت تیمها در عرصه ملی واقفاند و یا با همگروهیهای ایران در جام جهانی آشنا هستند. رافائل بنیتز، کیکه ستین، خورخه سامپائولی، آلن پاردو، ولادیمیر پتکوویچ، پائولو سوسا، کلودیو رانیری، سم آلاردایس، مارسلینو و... برجستهترین افراد این گروه به حساب میآیند.
این نکته را نباید فراموش کنیم که گزینههای ذکر شده در پاراگراف قبلی طبیعتا ایرادهایی دارند. یا در عرصه ملی فعالیتی نداشتهاند یا کارنامه کاریشان در سالهای اخیر چنگی به دل نمیزند و یا بعضا سن و سال بالایی دارند. باید واقعبین بود. مربی خارجیای که به فوتبال ایران میآید نواقصی در کارنامه کاریاش دیده میشود و نمیتوانیم گزینهای را به خدمت بگیریم که عیب و ایرادی نداشته باشد.
نزدیکی به جام جهانی و وزن حضور در این تورنمنت بزرگ باعث میشود تا بتوانیم با گزینههایی به توافق برسیم که در شرایط عادی امکان حضورشان فراهم نبود. البته که عدم آشنایی این افراد با فوتبال ایران خود معضل بزرگی است.
در نهایت باید منتظر باشیم و ببینیم فدراسیون فوتبال و تصمیمگیران فوتبال ایران چه تصمیمی را برای نیمکت تیم ملی اتخاذ میکنند. با اسکوچیچ ادامه خواهیم داد؟ مربی ایرانی روی کار میآید؟ گزینههای خارجیِ پیشین مثل کیروش یا برانکو بازمیگردند و یا شاهد حضور یک سرمربیِ خارجی جدید در راس کادرفنی تیم ملی خواهیم بود؟