یوسی ملمان در روزنامه اسرائیلی هاآرتص نوشت: در این هفته، اسرائیلیهایی هستند که تلاش میکنند از سفر جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا به عربستان سعودی و اسرائیل اعتبار بگیرند و بایدن هم تلاش میکند گامهای بیشتری را در جهت عادیسازی روابط بین دو دولت بردارد. اما حقیقت عریان آنکه شخصی که برای نزدیک شدن این دو شایسته اعتبار کامل است، در واقع یک سعودی است: شاهزاده بندر بن سلطان.
به گزارش انتخاب، در ادامه این مطلب آمده است: بندر ۷۳ ساله، پسر ولیعهد سلطان (که در سال ۲۰۱۱ قبل از پادشاه شدن درگذشت) و زنی اتیوپی تبار است. پدربزرگ او، ملک عبدالعزیز آل سعود، بنیانگذار عربستان سعودی و اولین پادشاه آن بود. بندر در جوانی در نیروی هوایی انگلیس و آمریکا آموزش دید و در سال ۱۹۷۷ به عنوان خلبان جنگی از سانحه جان سالم به در برد. بعداً به ایالات متحده رفت و در دانشگاه جان هاپکینز تحصیل کرد و در سال ۱۹۸۳ به عنوان سفیر عربستان در واشنگتن منصوب شد و در آنجا نیز به تدریج شروع به تقویت روابط با اسرائیل کرد.
در ابتدا تماسهای غیرمستقیم با عربستان سعودی وجود داشت که عمدتاً از طریق رهبران سازمانهای یهودی در ایالات متحده صورت میگرفت و دیدار سفیر عربستان با آنها هم موضوع کم اهمیتی نبود. در آن زمان پادشاهی وهابی، ورود یهودیان را به عربستان ممنوع کرده بود. بندر بعداً به طرفهای اسرائیلیاش گفت که دلیل تقویت روابط، تمایل او به درک چگونگی عملکرد سازمانهای یهودی و تأثیر آنها بر شاخههای حکومت است.
او میخواست یک شبکه نفوذ سعودی، شبیه به حامیان یهودی-آمریکایی اسرائیل، راه اندازی کند؛ و در واقع، بندر به لطف تواناییهای خود، توانست روابط شخصی نزدیکی را با چندین رئیس جمهور ایالات متحده آغاز کند که از رونالد ریگان شروع شد، و به ویژه با جورج بوش پدر و پسر توسعه یافت. لابی که او در واشنگتن ایجاد کرد حتی به او کمک کرد تا از مخالفت اسرائیل و لابی طرفدار اسرائیل آیپک با چندین قرارداد تسلیحاتی سعودی با ایالات متحده جلوگیری کند.
بندر در طول دوران فعالیت دیپلماتیک خود، نیروی محرکه یک سری قراردادهای تسلیحاتی به ارزش دهها میلیارد دلار بود که شامل خرید هواپیماهای جنگی F-۱۵ و F-۱۶ و هواپیماهای سیستم هشدار و کنترل اولیه میشد. نام او همچنین در یک معامله بزرگ و جنجالی با بریتانیای کبیر ذکر شد که در آن مظنون به دریافت رشوه به مبلغ یک میلیارد پوند بود.
در دوره پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، روابط بندر با خانواده بوش مثل بومرنگ عمل کرد. این واقعیت که اسامه بن لادن یک سعودی بود و تروریستهای سعودی که از بنیادهای سعودی کمکهای مالی دریافت میکردند در این حملات دست داشتند، خشم شدید مردم ایالات متحده را علیه پادشاهی به طور کلی و سفیر آن به طور خاص برانگیخت.
آغاز دخالت عربستان سعودی در تلاش برای پایان دادن به درگیری اعراب و اسرائیل اغلب به سال ۲۰۰۲ مربوط میشود، زمانی که طرح صلح عربی ارائه شد. اما این روند در واقع خیلی زودتر شروع شد. پیش از آن و در سال ۱۹۸۱، ولیعهد فهد (که یک سال بعد به سلطنت رسید) طرح صلحی را بین اسرائیل و کشورهای عربی آغاز کرد.
این طرح که یک سال بعد توسط اتحادیه عرب به تصویب رسید، شامل هشت نکته بود که مهمترین آنها خروج کامل اسرائیل از تمامی مناطقی بود که در سال ۱۹۶۷ تصرف کرده بود، به رسمیت شناختن حق بازگشت فلسطینیان یا پرداخت غرامت به کسانی که نمیخواستند برگردند، ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی با پایتختی اورشلیم، آزادی عبادت برای مؤمنان از همه ادیان در بخش مقدس اورشلیم، و برچیدن همه شهرکهای اسرائیلی.
این طرح توسط مناخیم بگین، نخست وزیر وقت رد شد، اما حاوی چندین ایده جدید نیز بود، از جمله مهمترین آنها به رسمیت شناختن واقعی اسرائیل در داخل مرزهای ۴ ژوئن ۱۹۶۷، و پایان دادن به "سه نه" اجلاس خارطوم در اوت ۱۹۶۷ - نه به به رسمیت شناختن اسرائیل، نه به مذاکرات، نه به صلح.
طرح صلح فهد به ابتکار شاهزاده بندر که دو سال بعد به عنوان سفیر در ایالات متحده منصوب شد، مبنایی برای تسریع روابط با اسرائیل بود. اولین دیدار بندر با یک مقام اسرائیلی، رئیس موساد، شبتای شاویت، در اوایل دهه ۱۹۹۰، پس از جنگ خلیج فارس و انتخاب اسحاق رابین به عنوان نخست وزیر، در واشنگتن انجام شد.
در حدود سه دهه پس از آن، روسای موساد و حداقل دو نخست وزیر - ایهود اولمرت و بنیامین نتانیاهو - با مقامات سعودی، البته نه با شخص پادشاه، دیدار کردهاند. این دیدارها معمولاً در اروپا و همچنین در اردن، مصر و در سالهای اخیر در خود عربستان سعودی برگزار میشد. همانطور که مرسوم است، در چنین جلساتی رئیس تول، شاخه سیاسی و ارتباط خارجی سازمان، یا حداقل رئیس مقر موساد در کشورمیزبان جلسه، رئیس موساد را همراهی میکند. میتوان فرض کرد که دیوید بارنیا، رئیس فعلی موساد نیز با سعودیها دیدار کرده است.
به دنبال شاویت، مدیران موساد، افرایم هالیوی و مایر داگان نیز با شاهزاده بندر دیدار کردند. در دوران تصدی داگان، عربستان سعودی، در آن زمان تحت رهبری ولیعهد (و بعداً پادشاه) عبدالله، طرح صلح عربی فوق الذکر را ترویج کرد. این ابتکار عملاً احیای طرح فهد بود، اما برای اولین بار، بر عادی سازی روابط با اسرائیل در آن تاکید شده بود.
این طرح مورد تایید اتحادیه عرب نیز قرار گرفت. آنچه روابط مخفیانه را به پیش برد، سه موضوعی بود که همچنان سنگ بناهای اصلی روابط اسرائیل و عربستان هستند: ترس مشترک از برنامه هستهای ایران، تلاشهای ایران برای دستیابی به هژمونی منطقهای، و تمایل سعودیها برای خرید فناوری مدرن و تسلیحات ساخت اسرائیل.
لحظه تاریخی دیگری که به تقویت روابط نزدیکتر کمک کرد در سال ۲۰۰۵ با پایان دوره ریاست بندر در واشنگتن و انتصاب وی به عنوان رئیس شورای امنیت ملی عربستان رخ داد. وی در سال ۲۰۱۲ به عنوان رئیس سازمان اطلاعات عربستان سعودی منصوب شد و تا سال ۲۰۱۵ به طور متناوب این دو سمت را بر عهده داشت و در چارچوب این سمتها درگیر فرآیندهای دیپلماتیک آشکار و پنهان مرتبط با بسیاری از مسائل خاورمیانه از جمله ایران، لبنان، جنگ داخلی سوریه و مداخله روسیه و البته اسرائیل و فلسطینیها بود.
گفتگوهای بندر با داگان و بعداً ملاقات او با اولمرت در امان عمدتاً بر روی ایران متمرکز بود. حتی در آن زمان، شاهزاده و تمام خاندان سلطنتی عربستان، جمهوری اسلامی و حمایت آن از شیعیان بحرین، عراق، سوریه و لبنان را بزرگترین تهدید برای خود میدانستند. به همین دلیل، آنها اسرائیل را تشویق کردند تا با تمام امکاناتی که در اختیار دارد برای خنثی کردن برنامه هستهای ایران اقدام کند.
بر اساس گزارشهای خارجی، داگان در این گفتگوها تلاش کرد تا در صورت تصمیم اسرائیل برای حمله، رضایت ریاض را برای عبور هواپیماهای نیروی هوایی اسرائیل از حریم هوایی عربستان سعودی دریافت کند. مشخص نیست پاسخ سعودیها چه بوده است، اما میتوان فرض کرد تا زمانی که چنین حملهای انجام نشده و آنها را شرمنده نکرده، مخالفت نمیکنند.
فرض دیگر اینکه عربستان سعودی بشار اسد، رئیس جمهور سوریه را دشمن میداند و آژانس اطلاعاتی این کشور حتی چندین سوء قصد علیه او را آغاز کرده است. بنابراین، زمانی که اسرائیل در سپتامبر ۲۰۰۷ به راکتور هستهای دیرالزور حمله کرد، مقامات ریاض مخالفتی نکردند. در طول جنگ دوم لبنان، عربستان سعودی از اسرائیل خواست تا به شدت به حزبالله حمله کند و از اقدامات کشورهای عربی برای پایان دادن به آن جلوگیری کرد. موافقت اسرائیل با آتش بس هم آنها را ناامید کرد. عربستان سعودی حماس را هم دشمن خطرناکی میداند که ثبات در منطقه را تهدید میکند.
حزبالله، ایران و حماس همچنین در زمان تامیر پاردو، رئیس سابق موساد در سال ۲۰۱۱، موضوعات اصلی تماسهای بندر بود. به گفته منابع خارجی، نمایندگان پاردو و تول با شاهزاده در اروپا از جمله در ملک وی در بریتانیا دیدار کردند. مهمترین جلسه در آگوست ۲۰۱۴ و در پایان عملیات لبه حفاظتی در غزه انجام شد زمانی که شاهزاده روسای امنیتی اسرائیل را به عربستان احضار کرد.
این اولین باری بود که اسرائیلیهایی که در مناصب رسمی خدمت میکردند به دیدار با مقامات پادشاهی رفتند. آنها با یک هواپیمای شخصی که توقفی کوتاه در امان داشت به سمت کاخ بندر در جده رفتند. در آنجا، با تأیید ملک عبدالله، دو طرف ساعتهای زیادی را صرف بحث در مورد یک ابتکار گسترده برای برقراری صلح در خاورمیانه کردند.
بندر نقشه راه توافق با فلسطینیها را که بر اساس ابتکارات قبلی صلح بود، تهیه کرد، اما این بار به اسرائیل اجازه داده شد تا در این طرح تغییراتی ایجاد کند. سعود الفیصل، وزیر امور خارجه عربستان در آن زمان، در یک حرکت حمایتی، هنگامی که حماس را برای تخریب نوار غزه مسئول دانست و خواستار همزیستی با اسرائیل شده و پیامی تحسین آمیز فرستاد.
بندر طی تماسهای محرمانه در جده به الفیصل وزیر امور خارجه و بنیامین نتانیاهو نخست وزیر پیشنهاد کرد که در مجمع عمومی سازمان ملل در سپتامبر ۲۰۱۴ شرکت کنند و با حضور تمامی وزرای خارجه کشورهای عربی، نقشه راه را برای توافق صلح اسرائیل و فلسطین و روابط کامل دیپلماتیک و عادی سازی بین اسرائیل و اکثر کشورهای عربی، تصویب کنند.
به دلیل طولانی شدن جلسه، بندر دستور داد همراهان اسرائیلی با هواپیمای شخصی خود - یک ایرباس مجلل با لوازم جانبی طلا - به اسرائیل برگردند. رهبران تشکیلات دفاعی عجله کردند تا در مورد گفتگوها به نتانیاهو گزارش دهند و نتانیاهو با این ایده موافقت کرد. وی بعداً دو بار به تنهایی به اروپا رفت تا جزئیات این پیشنهاد را شخصاً از بندر بشنود و در پایان جلسات به شاهزاده سعودی اطلاع داد که از این پس تماسها از طرف وی توسط وکیلش، اسحاق مولچو انجام خواهد شد.
اما زمان گذشت و هیچ اتفاقی نیفتاد. نتانیاهو سرد شد و پیشنهاد را منقضی تلقی کرد و فرصت تاریخی دیگری برای یک ترتیبات منطقهای از دست رفت. بندر ناامید احساس تحقیر کرد، و با عصبانیت گفت «او [نتانیاهو]خود را چرچیل میداند، اما چرچیل نیست. او نمیتواند همیشه به همه مردم دروغ بگوید.» او ارتباط خود را با اسرائیل قطع کرد و در سال ۲۰۱۵ پس از انتقال قدرت به پادشاه جدید، سلمان، از سمت خود استعفا داد.
ولیعهد محمد بن سلمان که نماینده نسل جدیدی در عربستان سعودی است، جانشین بندر به عنوان مهمترین فرد پادشاهی – نه تنها از نظر ارتباط با اسرائیل – شد. او مصمم است که کشور را با کاهش اتکای اقتصاد آن به صنعت نفت، به عصر جدیدی هدایت کند. او مانند اسلاف خود و شاید بیشتر از آنها، ایران را بزرگترین تهدید میداند.
پس از ورود ولیعهد به عرصه، روابط عربستان و اسرائیل از طریق موساد ادامه یافت و او با نتانیاهو، کوهن و میر بن شبات مشاور امنیت ملی دیدار کرد. در یکی از جلسات، که اسرائیل با وجود مخالفت ولیعهد آن را علنی کرد، هر سه به شهر تفریحی نئوم در شمال غربی پادشاهی، در سواحل دریای سرخ پرواز کردند. میتوان فرض کرد که افسران ارشد نیروی دفاعی اسرائیل، از جمله رئیس وقت ستاد، گادی آیزنکوت، در جمع مقامات سعودی حضور داشتند.
در حال حاضر نیز همان موضوعات و منافع در مرکز تماسهای محور بیت المقدس-ریاض قرار دارد: تبادلات دیپلماتیک، تبادل اطلاعاتی، نبردهای مشترک علیه ایران، حزب الله، سوریه، حماس، القاعده و داعش. عربستان سعودی همچنین تجهیزات امنیتی و فناوری، ابزارهای سایبری و اطلاعاتی بیشتری، از جمله نرم افزارهای جاسوسی بدنام پگاسوس را از اسرائیل خریداری میکند. گزارشهای فزایندهای منتشر شده است که نشان میدهد عربستان سعودی در حال بررسی خرید سامانههای دفاع هوایی از اسرائیل است.
بنی گانتز، وزیر دفاع، چند روز پیش در جریان یک نشست خبری با خبرنگاران نظامی گفت که در دو سال گذشته، شرکتهای اسرائیلی و وزارت دفاع قراردادهای صادرات تسلیحاتی و امنیتی با کشورهای سنی (به استثنای اردن و مصر) به ارزش ۳ میلیارد دلار امضا کردهاند.
احتمالاً درصد قابل توجهی از این مبلغ متعلق به عربستان سعودی است. در کنار آن، معاملات غیرنظامی و پروژههای تعاونی در حوزههای کشاورزی، آب، تجهیزات پزشکی و فناوری پیشرفته نیز تسریع مییابد. صدها اسرائیلی با تابعیت خارجی در ماههای اخیر آزادانه به عربستان سعودی سفر کردهاند و هواپیماهای غیرنظامی در مسیر رفت و آمد به اسرائیل از حریم هوایی این کشور استفاده میکنند.
بایدن در طول سفر خود به خاورمیانه تلاش خواهد کرد تا طرحی برای یک توافقنامه همکاری منطقهای با اسرائیل، عربستان سعودی، کشورهای حاشیه خلیج فارس، مصر، اردن و عراق برای دفاع در برابر موشکها و پهپادهای ایران طراحی کند. در کنار تمام جشنهایی که بخشی از این سفر خواهد بود، تأکید بر این نکته حائز اهمیت است که حتی در صورت دستیابی به یک برنامه، این یک اتحاد رسمی دفاعی نخواهد بود، به ویژه تا زمانی که پیشرفتی در جهت توافق دیپلماتیک با فلسطینیها وجود نداشته باشد و تا زمانی که سلمان پادشاه است.
سخنگوی بنیامین نتانیاهو به درخواست ما برای گفتگو درباره این مقاله پاسخ نداد.