حتما تا امروز افرادی را دیدهاید که جلوی رهگذران را میگیرند و از آنها برای تهیه بلیط پول میخواهند. این افراد معمولا خود را مسافران در راه ماندهای جا میزنند که پول تهیه بلیط برگشت به شهرشان را ندارند. اما آیا همه آنها واقعا افراد درراه ماندهاند یا اینکه متکدیانی هستند که میخواهند با این ترفند پول به جیب بزنند. با این گزارش همراه ما باشید.
به گزارش همشهری، ظهر تابستان، هوای سالن پایانه جنوب مثل کوره داغ شده. روی صندلیهای فلزی سالن جای سوزن انداختن نیست. مسافرها صندلیها را اشغال کردهاند و آخرین پچپچهای پیش از سفرشان تمام سالن را برداشته. گوشه سالن مردی میانسال لاغراندامی ایستاده و رفت و آمد مسافرها را زیر نظر دارد.
به هر مسافری که نزدیکش میشود، با صدای آهسته میگوید: «میخواهم به شهرستان بروم، اما پول بلیط ندارم.» مسافرها بیتوجه از کنارش میگذرند، اما او امید دارد که از میان فوج مسافرها کسی به کمکش بیاید و درخواستش را اجابت کند. چند دقیقه بعد یکی از مسافرها که انگار دلش با شنیدن داستان مرد میانسال به رحم آمده کنار او میایستد و چند دقیقهای به حرفهایش گوش میدهد. نزدیکتر که میرویم، از مکالمهشان پیداست قرار گذاشتهاند در یکی از تعاونیها برایش بلیط بخرد. داستان مسافران درراه مانده، همان افرادی که جلوی مسافران پایانهها را میگیرند و از آنها پول بلیط سفر به شهرشان را طلب میکنند، یکی از روایتهای پرتکرار پایانههاست.
اینجا در پایانه جنوب پیدا کردن این افراد کار سختی نیست. اما آیا واقعا همه این افراد، مسافران درراه ماندهای هستند که پول تهیه بلیط سفر به شهرشان را ندارند؛ یا اینکه متکدیانی هستند در لباس مسافران درراه مانده؟ برای پاسخ به این سئوال سری به پایگاه خدمات اجتماعی پایانه جنوب میزنیم؛ جایی که گذر انبوهی از آدمها با قصهها و داستانهای مختلف به اینجا میافتد؛ از دختران فراری تا مسافران درراه مانده و حتی متکدیانی که مدعیاند پول بلیط سفر به شهرشان را ندارند و...
وارد دفتر پایگاه خدمات اجتماعی پایانه که میشویم، پسرکی نوجوان، همراه با مردی سالخورده سر زده وارد میشوند. از طرز صحبتشان پیداست که نسبتی با هم ندارند. مسئول یکی از تعاونیها هم همراهشان است. مسئول تعاونی به مددکاران پایگاه میگوید: «این آقا لطف کرده و پول بلیط این پسر را حساب کرده.» این را میگوید و از دفتر بیرون میرود.
قضیه از این قرار است که پسرک خود را مسافری در راه مانده معرفی کرده و مرد سالخورده بعد از شنیدن داستان پسرک، قصد دارد پول بلیط سفرش به شهرستان را تقبل کند. حالا مرد خیر، پسرک را تا اینجا همراهی کرده که از داستان او مطمئن شود. مددکاران از پسر نوجوان شماره تلفن پدرش را میخواهند. پسرک ماسک بزرگی بر صورتش دارد و آن را تا بیخ چشمها بالا کشیده. پای راستش غیر ارادی تکان میخورد. اضطراب در چشمهایش موج میزند.
شماره را به مددکاران میدهد و میگوید: «میخوام برگردم شهرمون.» پسرک در مواجهه با سئوالهای بعدی حرف تازهای ندارد. مددکاران شمارهها را میگیرند تا دلشان از بابت داستان پسرک قرص شود. پایانه پر است از اینجور قصهها. داستان پسرها و دخترهای نوجوان، زنان و مردان سالخورده و خانه به دوشی که پول برگشت به شهرشان را ندارند. همیشه هم قصهها واقعی نیست. گاهی ترفندی است برای کسب درآمد؛ تکدیگری در لباس مسافران درراه مانده.
پیگیریها توسط مددکاران مرکز ادامه دارد تا قبل از دریافت پول بلیط از مرد نیکوکار، از داستان پسرک مطمئن شوند. «فاطمه قرهباغی» یکی از مددکاران پایگاه خدمات اجتماعی آمار جالبی از مسافران درراه مانده واقعی و البته آنهایی که به دروغ خود را مسافر جا میزنند ارائه میکند: «به طور میانگین هر روز ۱۰ نفر با همین ادعا به پایگاه مراجعه میکنند؛ گاهی همراه با فرد نیکوکاری که قصد تهیه بلیط برای آنها را دارد و گاهی هم خودشان به تنهایی برای دریافت پول بلیط میآیند. این آمار در روزهای شلوغ پایانه به ۲۰ یا ۳۰ نفر در روز هم میرسد. ما همه این موارد را بررسی میکنیم. با خانوادههایشان تماس میگیریم و یا اگر زیرپوشش کمیته امداد، بهزیستی و... باشند موضوع را از این نهادها پیگیری میکنیم تا در نهایت با کمک افراد نیکوکار و صندوق خیریه هزینه بلیط درراه ماندگان واقعی پرداخت شود.
اما همیشه هم ادعای این افراد واقعی نیست و ما در پرسوجوها به این نتیجه میرسیم که آنها با طرح یک داستان ساختگی قصد تکدیگری دارند.» قرهباغی ادامه میدهد: «از مواردی که به پایگاه مراجعه میکنند، در هفته به طور میانگین ۳ یا ۴ نفر از آنها متکدی هستند و با ادعای دروغ میخواهند از مسافران نیکوکار پول بلیط بگیرند.»
آمارهایی که مددکاران پایگاه خدمات اجتماعی پایانه جنوب ارائه میکنند، از میان مراجعه کنندگان به پایگاه آنها به دست آمده است. اما از متکدیانی که با سو استفاده از بیاطلاعی مسافران نیکوکار، با طرح داستانهای ساختگی از آنها پول بلیط میگیرند آماری در دست نیست.
اما این متکدیان چگونه با این ادعا پول به جیب میزنند؟ برای بررسی این ترفند و راهکارهای جلوگیری از آن سراغ مسئولان تعاونیهای پایانه میرویم. حتی اگر شما پول بلیط را به فرد مدعی ندهید و خودتان از تعاونی برای او بلیط تهیه کنید، باز هم فرد متکدی میتواند آن بلیط را به پول تبدیل کند.
«سید محسن شریعت» مسئول یکی از تعاونیها میگوید: «همه آنها داستانی شبیه به هم دارند؛ بعضیها واقعی است و بعضیها هم کلاهبرداری. مسافر نیکوکاری پیدا میکنند تا برایشان بلیط بخرد. بعد که بلیط را گرفتند، موقع حرکت اتوبوس به تعاونی میگویند از سفر منصرف شدیم و با کسر ۱۰ درصد جریمه، مابقی پول را به جیب میزنند. الان بلیط بندرعباس حدود ۳۰۰ هزار تومان است. ده درصدش که کم شود، مابقی میشود درآمد امروز این افراد متکدی.»
با این شرایط، راهکار تشخیص متکدیان از مسافران در راه مانده واقعی چیست؟ خوشبختانه پایگاههای خدمات اجتماعی مستقر در پایانهها این موارد را تا رسیدن به نتیجه درست بررسی میکنند؛ بنابراین اگر قصد کمک به این افراد را دارید، به جای پرداخت کردن پول و یا حتی تهیه بلیط از تعاونی برای آنها، همراه با فرد مدعی به پایگاه خدمات اجتماعی مراجعه کنید تا پس از حصول اطمینان از صحت داستان آن فرد و هماهنگی با پایانه مورد نظر، برای او بلیط تهیه شود.
در این میان تعاونیها و مددکاران پایگاه خدمات اجتماعی هم راهکار جالبی برای اطمینان از ادعای این افراد پیدا کردهاند. قرهباغی میگوید: «بلیطهایی که پس از مراجعه این افراد در پایگاه خدمات اجتماعی برای آنها تهیه میشود، مهر غیرقابل پس دادن میخورد تا فرد مدعی نتواند با پس دادن بلیط از این راه پولی به جیب بزند و حق در راه ماندگان واقعی که نیاز به این کمکها دارند ضایع شود. از طرفی به تعاونیها سپردهایم حتی اگر این افراد در همان ابتدای راه از سفر منصرف شوند و درخواست پول بلیط کنند هم وجهی به آنها پرداخت نشود.»
شما هم اگر قصد دارید به درراه ماندگان واقعی کمک کنید، پایگاه خدمات اجتماعی پایانه جنوب آمادگی دریافت کمکهای شما را دارد. کافی است با شماره ۵۵۱۸، ۵۴۸۵ تماس بگیرید تا هماهنگیهای لازم برای دریافت کمکهای شما انجام شود.