bato-adv

زن ۵۲ ساله هنگام درخواست طلاق: به خاطر کتک‌های دوران بارداری دخترم فلج شد

زن ۵۲ ساله هنگام درخواست طلاق: به خاطر کتک‌های دوران بارداری دخترم فلج شد
زن ۵۲ ساله گفت: یک روز به طور ناگهانی زودتر از معمول از سرکار به خانه بازگشتم و زن غریبه‌ای را در منزلم دیدم بلافاصله با پلیس ۱۱۰ تماس گرفتم و آن‌ها را به کلانتری آوردم، ولی باز هم برای حفظ این زندگی مشترک از خیانت او چشم پوشیدم و رضایت دادم، اما باز هم همسرم دست از این رفتار‌های ناشایست برنداشت.
تاریخ انتشار: ۱۵:۵۴ - ۰۷ تير ۱۴۰۱

پس از ۳۰ سال زندگی مشترک دیگر تحمل رفتار‌های خیانت بار همسرم را ندارم و می‌خواهم از او طلاق بگیرم چرا که دیگر امیدی به آینده این زندگی مشترک نیست و ...

به گزارش خراسان، زن ۵۲ ساله با بیان این که در طول ۳ دهه زندگی با همسرم جز رنج و بدبختی چیز دیگری ندیدم به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سپاد مشهد توضیح داد: ۲۲ ساله بودم که با «اردلان» ازدواج کردم چرا که پدرم اوضاع مالی خوبی نداشت و من هم بیشتر از مقطع ابتدایی درس نخوانده بودم هنوز یک ماه از مراسم عقدکنان نگذشته بود که روزی همسرم با یک بهانه واهی مرا به شدت کتک زد.

او گفت: آن زمان به ناچار از نامزدم شکایت کردم وقتی دادگاه از من شاهد خواست برادر شوهرم به دادگاه آمد و علیه برادرش شهادت داد که اخلاق و رفتار پرخاشگرانه‌ای دارد! همین موضوع باعث شد تا اردلان کینه برادرش را به دل بگیرد و به فکر انتقام جویی باشد. او بالاخره مانند عقرب نیش خودش را زد و با سخن چینی و دروغ گویی زندگی دختر برادرش را از هم پاشید و او را مطلقه کرد با وجود این من به زندگی با او ادامه دادم و صاحب یک پسر و دختر شدم که اکنون پسرم ۲۳ ساله و دخترم ۱۵ ساله است.

وی گفت: هنگامی که دخترم را باردار بودم آن قدر کتک خوردم و دچار ناراحتی‌های روحی و روانی شدم که جنینم دچار ضایعه نخاعی شد. بعد از آن که دخترم به دنیا آمد چندین بار تحت عمل جراحی قرار گرفت، اما همه این درمان‌ها بیهوده بود و در نهایت «فریده» از کمر به پایین فلج شد این درحالی بود که ما اوضاع مالی خوبی نداشتیم و به ناچار هر سال منزل اجاره‌ای را تغییر می‌دادیم چرا که همسرم نمی‌توانست اجاره صاحبخانه‌ها را پرداخت کند و آن‌ها هم ما را بیرون می‌کردند حتی مدتی مجبور شدیم در یک مغازه زندگی کنیم تا این که به کمک آشنایان و خیّران دخترم را به مرکز نگهداری معلولان سپردیم تا کمی از مشکلاتمان کاسته شود از سوی دیگر نیز پسرم به خاطر فشار‌های شدید روحی و روانی دچار بیماری‌های اعصاب شده است و اکنون بیکار و علاف روزگارش را سپری می‌کند و مرا نیز کتک می‌زند از سوی دیگر همسرم نیز سرگذر نمی‌رفت و بیکار بود به همین خاطر با ارثیه پدری ام یک دستگاه پراید خریدم تا با آن مسافرکشی کند و هزینه‌های زندگی را بپردازد.

زن ادامه داد: اما خیلی زود متوجه شدم که او نه تنها با این خودرو کار نمی‌کند بلکه مدام زنان غریبه را سوار می‌کند و شیوه خیانت را در پیش گرفته است، دیگر نمی‌توانستم رفتار‌های زشت و زننده او را تحمل کنم به همین دلیل یک روز به طور ناگهانی زودتر از معمول از سرکار به خانه بازگشتم و زن غریبه‌ای را در منزلم دیدم بلافاصله با پلیس ۱۱۰ تماس گرفتم و آن‌ها را به کلانتری آوردم، ولی باز هم برای حفظ این زندگی مشترک از خیانت او چشم پوشیدم و رضایت دادم، اما باز هم همسرم دست از این رفتار‌های ناشایست برنداشت تا این که من هم تصمیم به طلاق گرفتم و ...

شایان ذکر است به دستور سرگرد جعفر عامری (رئیس کلانتری سپاد) بررسی‌های کارشناسی مشاوران دایره مددکاری اجتماعی کلانتری درباره ادعا‌های این زن میان سال آغاز شد.

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین