فرارو- هروئین افغانستان به تمام نقاط جهان میرسد، اما در داخل افغانستان فاجعه اعتیاد در حال رخ دادن است.
به گزارش فرارو به نقل از دیلی تلگراف، دریای تاریک از ازدحام چهرهها که تشخیص هر یک به صورت جداگانه غیر ممکن است. چهرههای کثیف و خمیده شبیه ساکنان یک سیاه چال بزرگ و محقر است. در بستر رودخانه کثیف نزدیک آنجا چهرههای بیجان پراکنده مانند عواقب یک نبرد نظامی یا یک سانحه هوایی به نظر میرسند.
نزدیک به ۱۰۰۰ معتاد به مواد مخدر در زیر این پل در یکی از محلههای غربی پایتخت افغانستان پناه گرفتهاند. آنان دور هم جمع میشوند تا مواد مخدر را درون تکههای داغ فویل قرار داده و مصرف کنند. هر کدام برای مدت زمان کوتاهی شعلههای فندک را زیر فویل نگه میدارند.
چند مرد با چشمان براق و خیره اندکی بیشتر از اسکلت به نظر میرسند و مطمئنا سن زیادی ندارند. برخی مانند زامبیها قوز کرده و غافل ایستادهاند. مرد دیگر پایپ در دست دارد و شیشه مصرف میکند. اینجا پل سوخته است که از دیرباز به عنوان پاتوق معتادان کابل شناخته شده است.
رفت و آمد و زندگی به ظاهر عادی در بالای سر آنان بر روی پل ادامه دارد. مردی که به انبوه معتادان نگاه میکند، میگوید: «اینجا افراد خوب زیادی هستند. مهندسان، پزشکان، افراد تحصیل کرده. اما آنان به مواد مخدر معتاد شدهاند. مشکل روز به روز بدتر میشود».
پل سوخته از مدتها قبل این که طالبان در ماه آگوست گذشته قدرت را به دست گیرند به عنوان پاتوق معتادان بدبخت کابل شناخته میشد. در حالی که نبرد برای جلوگیری از تجارت مواد مخدر در افغانستان اغلب به عنوان مبارزهای برای دور نگه داشتن هروئین از مرزها شکل میگیرد مواد مخدر آسیبهای وحشتناکی را به افغانستان در داخل آن کشور وارد میکند. در نظرسنجیای صورت گرفته در سال ۲۰۱۵ میلادی تخمین زده شده بود که بین ۱.۹ تا ۲.۳ میلیون مصرف کننده مواد مخدر در کشوری با ۳۹ میلیون جمعیت وجود دارد.
تصور میشود که این یکی از بالاترین نرخهای مصرف تریاک و سایر مواد افیونی و مخدر در جهان است. اکنون ابعاد فروپاشی اقتصادی ناشی از پیروزی طالبان و تجارت جدید رو به رشد متامفتامین (شیشه) وضعیت را بدتر میکند. تقریبا همه معتادان زیر پل گفتهاند که یا به هروئین یا شیشه معتاد هستند. هر کدام داستان متفاوتی برای گفتن داشتند. بسیاری میگویند زمانی که کارگران مهاجر در ایران کشور همسایه بودند معتاد شده اند. مردی توضیح میدهد: «وقتی برای اولین بار آن را مصرف کردم احساس قدرت کردم. بسیاری برای داشتن انرژی یا اجتناب از خواب هنگام کار مواد مصرف میکنند».
یکی دیگر گفت که او در ارتش از هم پاشیده افغانستان بوده و در جریان مبارزه با طالبان در عملیات خطرناک در ولایات جنوبی آن کشور به هروئین معتاد شده است. «سید رامین» ۳۲ساله میگوید که پس از به هم خوردن نامزدیاش به مصرف هروئین و سپس شیشه روی آورد.
او میگوید: «من فارغ التحصیل مدرسه بودم و برای رفتن به دانشگاه آماده شدم و دختری را دوست داشتم و موفق نشدم با او ازدواج کنم. خانواده قبول نکردند. بعد از آن دیگر فرصتی برای من وجود نداشت بنابراین، برای آرام کردن خود هروئین مصرف کردم».
زمانی که طالبان در آگوست ۲۰۲۱ میلادی قدرت را به دست گرفتند اعلام کردند که به سرعت مشکل مواد مخدر پایتخت را حل خواهند کرد.
آنان هزاران معتاد را از خیابانها جمع کردند و این افراد را به زور به مرکز توانبخشی ابن سینا در پایتخت بردند. این شفاخانه دارای ۱۰۰۰ تخت است، اما کارکنان به یاد میآورند که پس از حملات طالبان تنها یک تخت برای هر سه بیمار وجود داشت. پزشکان شفاخانه در مواجهه با ازدحام بیش از حد خشونت و شرایطی که دورنمای اندکی برای ترک مواد مخدر ترسیم میکرد اربابان جدید طالب خود را متقاعد کردند که از جمع آوری معتادان خودداری کنند. «عبدالنصیر منقد» از مقامهای ارشد طالبان است که به ریاست این شفاخانه منصوب شده است.
او پس از بازداشت در نبرد برای طالبان سه سال را در زندان امنیتی بگرام در شمال کابل گذراند، اما اکنون با همراهی محافظاناش بر پزشکان و پرستاران نظارت دارد. او بدتر شدن وضعیت مواد مخدر در افغانستان را انکار میکند و «مافیای مواد مخدر» وابسته به حکومت سابق را مسئول تعداد بالای معتادان میداند. طالبان همچنین دستور پایان دادن به تجارت خشخاش در کشور را صادر کرده است هرچند شک و تردیدهای بین المللی زیادی در مورد اینکه آیا آنان از این امر پیروی خواهند کرد وجود دارد.
او میگوید: «به دستور هیبت الله رهبر عالی قدرمان تصمیم برای کاهش این مشکل اتخاذ شده است. امروزه مشکل مواد مخدر ما کاهش یافته است». او میگوید کمبود فعلی بیماران به این دلیل است که پول کمی وجود دارد و امکان غذارسانی به آنان وجود ندارد. «بشیرالله» معتاد سابق سال گذشته خود اعتیاد به هروئین را در این مرکز ترک کرد و اکنون به عنوان یک نگهبان داوطلب عمل میکند.
کمکهای بین المللی که زمانی شفاخانه را سرپا نگه میداشت متوقف شده است. حقوق پرداخت نمیشود و بیماران تنها نان یا برنج میگیرند و داروهایی مانند متادون رو به اتمام است. هر بیمار تحت یک برنامه ۴۵ روزه قرار میگیرد. ۱۵ روز نخست سمزدایی صورت میگیرد تا مواد شیمیایی مخدر از بدن فرد خارج شود. سپس بیماران تحت توانبخشی قرار میگیرند.
«عتیق عظیمی» منشی مدیر مرکز میگوید که مذهب نقش بزرگی در درمان دارد و این کار را پیش از قدرت گیری طالبان انجام داده است.
او میگوید: «مشکل ما متفاوت از کشورهای اروپایی است در آنجا مردم مواد مخدر را برای لذت مصرف میکنند. در اینجا اگر از بیماران خود بپرسیم آنان میگویند شغل و درآمدی ندارند. ما کلاسهای دینی خود را آغاز کردیم، زیرا کشور ما یک کشور مذهبی است و این تاثیر خوبی دارد. این تجربه ماست که میتوانیم با کلاسهای دینی این مشکل را ریشه یابی کنیم».
پس از پایان بازرسیهای اجباری تقریبا همه بیماران داوطلبانه آمده و یا توسط خانوادههایشان به آنجا آورده شدهاند. آنان نمیتوانند در طول درمان مرکز را ترک کنند و عملا زندانی هستند. آنان اغلب سعی میکنند فرار کنند. فقر و ناامیدی ناشی از فروپاشی اقتصادی باعث افزایش تعداد معتادان میشود.
درون شفاخانه مردی پیراهن خود را بالا زد تا کبودیهای بدی را در پشت خود نشان دهد جایی که گفته بود کتک خورده است. پزشکان گفتند که او دروغ میگوید و مبتلا به اسکیزوفرنی است. آن بیمار خود را «دیوانه» توصیف کرد. کارکنان با دلسوزی از بیماران صحبت میکنند، اما از وضعیت آنان نیز ناامید هستند و میگویند که درگیریها و خشونتهای گاه به گاه وجود دارد.
«بشیرالله» یک سرباز ۲۶ساله سابق سال گذشته خود در این مرکز اعتیاد به هروئین را ترک کرد و اکنون به عنوان یک نگهبان داوطلب عمل میکند و برای جلوگیری از فرار و درگیری در آن مرکز از شوکر برقی استفاده میکند. او میگوید زمانی معتاد شد که ماههای متوالی را در پایگاههای ارتش دور از خانه خدمت کرده بود.
او میافزاید: «ماهها خانوادهام را ندیدم و به همین دلیل بسیار ناراحت و افسرده بودم». هنگامی که حکومت سابق افغانستان ساقط شد او تصمیم گرفت که پاک شود، زیرا پولی برای ادامه اعتیاد خود نداشت. سازمان ملل در حال حاضر ارقام به روزی از تعداد معتادان در افغانستان ندارد. تازهترین تحقیقات در سال ۲۰۱۹ میلادی نشان داد که متامفتامین (شیشه) در میان جوانان آن کشور شروع به نفوذ کرده است.
«کامران نیاز» از دفتر مبارزه با مواد مخدر و جرایم سازمان ملل متحد میگوید: «قطعا وقتی مشکلات اقتصادی وجود دارد وقتی جمعیت آواره میشوند آنان میخواهند به دنبال سازوکارهایی برای کنار آمدن با سختیهای خود باشند. این موضوع قطعا مردم را در برابر مصرف منظم مواد مخدر آسیب پذیر میسازد».
هم چنین، مشکلات اقتصادی ترک اعتیاد را دشوارتر میسازد. چند نفر از مردان زیر پل گفتند که پیشتر چندین بار برنامه شفاخانه را امتحان کردهاند، اما نتیجه نداده است. «رامین» یکی از این افراد است و میگوید: «وقتی بیرون آمدم، چه کار میتوانستم بکنم؟ هنوز هیچ کاری نبود. من به شفاخانه رفتهام، اما با بیرون آمدن دوباره معتاد شدم».
نقش استعمار در اون چیه؟
یکم فکر کنیم