مرحوم گلنراقی از ترس پدرش، جرات نمیکرد به خانه برود! مدتی، شبها وقتی همه خواب بودند به خانه میرفت تا اینکه یک شب پدرش بیدار ماند و همین که حسن از دیوار به حیاط خانه پرید، مچ دستش را گرفت و گفت میبینم که مطرب شدی!
در آخرین دقایق قسمت دوم سریال «یاغی» که این روزها از شبکه خانگی پخش میشود، ترانهای پخش شد که مخاطبان را یاد نوستالوژیهای عاشقانه انداخت. ترانهای که در خاطره جمعی ما جا دارد؛ اما کمتر کسی از زندگی و حتی نام این ترانه با خبر است.
به گزارش همشهری، ترانه قدیمی «مرا ببوس» را مرحوم «حسن گلنراقی» خواند. خوانندهای که کار و کسبش در بازار تهران بود و به دلیل مخالفت پدرش دنبال خوانندگی نرفت. اما بهانه ما برای سراغ گرفتن از این خواننده، ملک وقفی اوست.
انتهای خیابان مفتح شمالی، نبش خیابان ملایریپور، نشانی سرراست ستاد مرکزی موسسه خیریه کهریزک است؛ همان منزل وقفی مرحوم «حسن گلنراقی». اینجا ملک شخصی خانواده گلنراقی بود.
مرحوم حسن گلنراقی که اسمش را به دلیل خواندن آواز ترانه «مرا ببوس» شنیدهایم، هیچگاه ازدواج نکرد و فرزندی نداشت. به همین دلیل همراه ۲ برادر و تنها خواهرش در این ساختمان زندگی میکرد. این ساختمان بعد از فوت مرحوم حسن گلنراقی در ۱۹ مهر ۱۳۷۲ و در پی تمایلی که به وقف آن داشت، به همت خواهر و برادرهایش در اختیار موسسه خیریه کهریزک قرار گرفت.
گلنراقی را که چنین عاقبت نیکویی داشته و به قول قدیمیها «عاقبت به خیر» شده را با همین تک ترانه جاودانهاش به یاد داریم. ماجرای این ترانه هم شنیدنی است.
حسن گلنراقی صدای بسیار خوبی داشت. یک روز که اعضای ارکستر بزرگ رادیو در استودیو شماره ۸ جمع شده بودند، حسن گلنراقی به دیدن دوستش «پرویز یاحقی» رفت. در استودیو، یاحقی با ویولن و «مشیر همایون شهردار» با پیانو، مشغول نواختن آهنگ «مرا ببوس» شدند و گلنراقی شروع به زمزمه کرد.
در حالی که مسئول ضبط برنامه موسیقی که پشت دستگاه نشسته بود، دستگاه را به راه انداخت و این قطعه بدون اطلاع هیچ کسی، ضبط شد. وقتی نوار ضبط شده به دست مسئولان رادیو رسید، تصمیم گرفتند آن را پخش کنند و گلنراقی را به رادیو دعوت کردند. پدر گلنراقی یکی از کسبه قدیمی تیمچه حاجبالدوله تهران بود و، چون موقعیت اجتماعی خاصی داشت، صلاح نمیدانست فرزندش به ترانهخوانی روی آورد.
به همین دلیل وقتی گلنراقی اصرار مسئولان رادیو را دید، قبول کرد که این نوار بدون ذکر نام خواننده و با عنوان «خواننده ناشناس» پخش شود. اما چند وقت بعد از پخش نوار از رادیو، «عبدالله والا»، مدیر مجله «تهرانمصور»، متوجه شد که خواننده این ترانه، حسن گلنراقی است و عکس او را در مجلهاش چاپ کرد.
مرحوم گلنراقی از ترس پدرش، جرات نمیکرد به خانه برود! مدتی، شبها وقتی همه خواب بودند به خانه میرفت تا اینکه یک شب پدرش بیدار ماند و همین که حسن از دیوار به حیاط خانه پرید، مچ دستش را گرفت و گفت میبینم که مطرب شدی! حسن، با شرمساری سرش را پایین انداخت و چیزی نگفت.
پدر گفت بخوان ببینم چه خواندی؟ حسن گلنراقی ترانه مرا ببوس را خواند و وقتی خواندنش تمام شد پدرش گفت دیگر نخوان! و اینطور شد که مرحوم حسن گلنراقی با تکترانه «مرا ببوس» جاودانه شد.
حسن گلنراقی در سال ۱۳۰۰ خورشیدی در کوچه آبشار خیابان ری به دنیا آمد. بعد از تحصیلات متوسطه، به کار پدری خود که خرید و فروش بلور و چینی عتیقه بود پرداخت و سالها در سرای بلورفروشهای بازار تهران کسب و کار مختصری و متوسطی داشت.
نزدیک ۳۰ سال از یادگار ماندگار مرحوم حسن گلنراقی میگذرد و از برکت وجود این ساختمان و مراکز دیگری از جمله آسایشگاه خیریه کهریزک، آسایشگاه کهریزک استان البرز، ساختمان بانوان نیکوکار در باغ فردوس، درمانگاه تخصصی جوادالائمه (ع) واقع در افسریه، انجمن بانوان نیکوکار استان البرز و بیش از ۲۰ دفتر جذب مشارکتهای مردمی، نزدیک به ۲ هزار و ۵۰۰ معلول و سالمند، تحت پوشش خدمات موسسه خیریه کهریزک قرار دارند.