فرارو- تاثیر ترامپ سبب شده تا دموکراسی استرالیا از نظر سیاسی و فرهنگی دروغگوتر، بدبینتر و عصبانیتر شود.
به گزارش فرارو به نقل از آتلانتیک، در اواخر سال ۲۰۲۱ میلادی زمانی که شهرهای استرالیا شاهد تظاهرات ضد قرنطینه و ضد واکسیناسیون علیه محدودیتهای طولانی مدت ناشی از شیوع کرونا در آن کشور و دستورات تازه درباره واکسیناسیون بودند دونالد ترامپ جونیور در توئیتی نوشت: «استرالیا، آمریکای من نباش». اکنون به نظر میرسد باید بالعکس گفت: «امریکا استرالیای من نباش». سویهای امریکایی در حال آلوده ساختن دموکراسی استرالیا است.
شیوه کار مخالفان قرنطینه در استرالیا و طرفداران ترامپ مشابه بوده است. برخی از قانونگذاران در ایالت ویکتوریا که از اقدامات سخت گیرانه برای اعمال قرنطینه حمایت کردند تهدید به مرگ و تجاوز جنسی شدهاند. تظاهرات آنان روبروی ساختمانهای دولتی در ملبورن وجههای زشت به شهر بخشیده است. معترضان در مقدسترین و محترمترین اماکن شهر ادرار میکردند.
حتی یک چوبه دار را در خیابانها به نمایش گذاشته بودند و مجسمهای از «دانیل اندروز» نخستوزیر ایالت ویکتوریا که به چهرهای شیطانی شبیه «گرچن ویتمر» فرماندار دموکرات میشیگان در امریکا تبدیل شده او را در حال آویزان شدن به چوبه دار نشان دادند. پلیس ضد تروریسم استرالیا در ماه نوامبر مردی را بازداشت و متهم کرد که گفته میشد معترضان را تشویق کرده که با سلاح گرم در اعتراضات حاضر شوند تا بتوانند به زعم او «دیکتاتور دن» را اعدام کنند.
استرالیا با توجه به رونق چند فرهنگی و سنت مدنی قوی خود باید یک دموکراسی نمونه و الگویی جهانی باشد. شکل حکومت «واشمینستر» دموکراسی استرالیایی با ترکیبی از قدرت پارلمانی، اجرایی، ایالتی و قضایی در پی آن بوده که بهترین مولفههای دموکراسی امریکایی و بریتانیایی را انتخاب و اعمال کند.
نمایندگان پارلمان این کشور روی نیمکتهای چرمی سبز و قرمز مینشینند به سمت کاخ وستمینستر در اتاقهای قانونگذاری که نامگذاری ایالات متحده یعنی مجلس نمایندگان و سنا را پذیرفتهاند، حضور پیدا میکنند. در نتیجه، دموکراسی استرالیایی باید تمام عناصر خوب و مثبت دموکراسی امریکایی را در خود جای دهد. این در حالی است که اکنون استرالیا نمایانگر خصلتهای زشت آمریکایی است.
این موضوع صرفا در «ترامپیسم خیابانی» دیده نمیشود. یک ترامپیسم کوچک نیز در کانبرا پایتخت استرالیا قابل مشاهده است. اگرچه «اسکات موریسون» نخست وزیر استرالیا شخصیتی کاملا متفاوت از ترامپ رئیس جمهور سابق امریکا دارد با این وجود، شباهتهایی میان آن دو دیده میشود.
این مدیر بازاریابی سابق در طول سه سال و نیم تصدی مسئولیت خود به عنوان نخست وزیر استرالیا به عنوان یک دروغگوی سیاسی سریالی و دستفروش «حقایق جایگزین» شهرت پیدا کرده است. در کشوری که به زبان ساده شهرت دارد شاید باید او را به عنوان اولین نخست وزیر استرالیا پسا - حقیقت قلمداد کنیم.
مشاجره دیپلماتیک اخیر او با «امانوئل مکرون» رئیس جمهور فرانسه بر سر تصمیم تکان دهنده دولت استرالیا به منظور لغو قرارداد چند میلیارد دلاری زیردریایی با پاریس نمونهای از این موضوع را آشکار ساخت. مکرون در یک حمله شخصی غیرمعمول موریسون را به دلیل فریبکاریاش مورد انتقاد قرار داد.
رئیس جمهور فرانسه در پاسخ به این پرسش که آیا فکر میکند نخست وزیر استرالیا به او دروغ گفته پاسخ داد: «فکر نمیکنم. میدانم». با این وجود، حتی علیرغم آن که مکرون از احترام خود به مردم استرالیا سخن گفت موریسون دقیقا مانند ترامپ هرگونه حمله به او را حملهای به کل کشور استرالیا قلمداد کرد و در اظهاراتی گلایهآمیز مدعی شد که به استرالیا «توهین» شده است.
پیش از انتخابات فدرال ۲۰۱۹ میلادی، موریسون استدلال کرد که سیاست زیست محیطی حزب اپوزیسیون کارگر پایانی برای تعطیلات «آخر هفته» استرالیاییها خواهد بود، زیرا وسایل نقلیه بدون آلایندگی که حزب کارگر برای گسترش استفاده از آن تلاش میکند قادر به یدک کشی قایق نیستند.
با این وجود، موریسون اخیرا ادعا کرد که هرگز علیه وسایل نقلیه الکتریکی سخنی نگفته و گفته بود: «این تنها یک دروغ از سوی حزب کارگر بوده است». این در حالی است که شبکههای خبری بلافاصله شروع به پخش نواری ویدئویی کردند که نشان میداد او چنین سخنی را علیه وسایل نقلیه الکتریکی گفته بود.
موریسون که نام سیاسی خود را در زمان عهده داری سمت وزیر مهاجرت با جلوگیری از رسیدن قایقهای حامل پناهجویان به سواحل استرالیا بر سر زبانها انداخت اظهارات مشابه ترامپ را در مورد مسائل مرزی بیان کرده بود. او در سال ۲۰۱۹ میلادی ادعا کرد که اگر حفاظت از مرزها تضعیف شود ممکن است به پناهجویان دارای سوابق جنایی اجازه ورود به خاک استرالیا داده شود.
او گفته بود: «آنان ممکن است یک کودک آزار (پدوفیل) باشند. آنان ممکن است متجاوز باشند. آنان ممکن است قاتل باشند». او با زبانی سخن گفت که یادآور زبان تهاجمی ترامپ علیه مهاجران مکزیکی در آغاز کارزار انتخاباتیاش در سال ۲۰۱۵ میلادی بود.
دستور کار قانونگذاری دولت موریسون نیز نسخه برداری شده از روی کتاب راهنمای میدانی جمهوری خواهان امریکا بوده است که با تاکید بر روی موضوع جنگ فرهنگی و طرح تردید درباره تقلب در انتخابات رسیدن به اهداف خود را دنبال کرده اند. لایحه پیشنهادی دولت استرالیا برای تبعیض مذهبی هم با هدف حمایت از محافظهکاران مذهبی مطرح شده است. موریسون مدعی شده که قصد دارد از افراد مذهبی محافظت کند.
با عقب افتادن حزب حاکم در نظرسنجیها پیش از انتخابات عمومی ماه جاری، موریسون هم چنین به دنبال ایجاد حس قطبی شدن است آن هم در کشوری که رقابت میان دو حزب اصلی غالب بوده است. برای مثال، زمانی که صحبت از تهدید فزاینده چین به میان میآید حزب لیبرال تحت رهبری موریسون حزب کارگر را متهم میکند.
نخست وزیر مدعی شده که «آنتونی آلبانیز» رهبر حزب کارگر نسبت به «شی جین پینگ» رئیس جمهور چین موضعی نرم اتخاذ کرده و حتی «ریچارد مارلز» معاون رهبر حزب کارگر را «نامزد منچوری» نامیده است.
موریسون هم چنین از کاهش وزن ناگهانی رقیب خود انتقاد کرده است و ادعا کرده است: «شما نمیتوانید خود را به مردم استرالیا به عنوان چیزی که نیستید معرفی کنید.» همان طور که در سیاست ایالات متحده همه چیز در حال سیاسی شدن است چه پاسخ به چین یا دور کمر رهبر مخالفان در استرالیا نیز شاهد همین روند هستیم.
محافظهکاران میانه رو در استرالیا آشکارا نگرانیهای خود را در مورد انحراف در جناح راست ابراز داشته اند. «دیو شارما» عضو لیبرال پارلمان استرالیا که با رقابت سختی برای انتخاب مجدد در حوزه انتخابیه سیدنی مواجه است اخیرا هشدار داده که اگر محافظهکاران میانه رو مانند او برکنار شوند حزب لیبرال با خطر آمریکایی شدن بیشتر مواجه خواهد شد.
شارما که به عنوان دیپلمات سابق در طول مدت حضور در سفارت استرالیا توانست سیاستهای واشنگتن را از نزدیک مشاهده کند هشدار داد: «به نظر من شما به یک حزب لیبرال خواهید رسید که کمتر مترقی و کمتر معتدل است. این حزب بیشتر شبیه حزب جمهوری خواه در ایالات متحده است. آیا مردم واقعا این را میخواهند»؟
در حال حاضر استرالیا یک حزب مشابه حزب جمهوری خواه امروزی را دارد: حزب استرالیای متحد که توسط «کلایو پالمر» تاسیس شده است. بیلبوردها این سرمایه دار غول پیکر را نشان میدهند که هر دو انگشت شست خود را بالا گرفته است.
شعارهای آن حزب عبارتند از: «اول استرالیا را در اولویت قرار دهید» و «استرالیا را عظمت بخشید» جملاتی مشابه کارزار انتخاباتی ترامپ در امریکا. اگرچه آن حزب کماکان حاشیهای باقی مانده، اما به خوبی تامین مالی میشود و جریان اصلی سیاسی استرالیا را به سوی جناح راست سوق داده است.
«روپرت مرداک» قدرتمندترین مرد استرالیا نیز به یکی از سودآورترین تامین کنندگان پوپولیسم جناح راست در جهان تبدیل شده است. تاثیر ترامپ عاملی در ایجاد دموکراسی نادرست تر، بدبینانه تر، جناح گرایانهتر و دارای بار فرهنگی و بیش از حد سیاسی شده در استرالیا بوده است.