فرارو- جادوگر سومین سریالی است که مسعود اطیابی میسازد. سریالی که در ژانر کمدی ساخته شده و نخستین قسمت آن، صبح یکشنبه از دو پلتفرم مشهور نمایش آنلاین فیلم و سریال پخش شد. در این قسمت موضوع اصلی داستان برای مخاطبان روایت شد. اما برای دیدن بخش مهم داستان، تماشاگران باید یک هفتهای صبر کنند، تا ببینید سرنوشت قدرت افتخاری در جزیره و جهانگیر فیروزانی در کلانتری چه میشود.
به گزارش فرارو، نقش قدرت افتخاری را احمد مهرانفر بازی میکند که پیش از این با فیلم سینمایی دینامیت با مسعود اطیابی همکاری داشته است. نقش مکمل قدرت افتخاری، جهانگیر فیروزانی است که نقش اش را سید جواد رضویان بر عهده دارد. البته او نیز پیشتر و با فیلم سینمایی اخلاقتو خوب کن با کارگردانی مسعود اطیابی آشنا شده است.
علاوه بر این دو، نادر سلیمانی، مریم مومن، نسیم ادبی، فقیه سلطانی، متین ستوده، گیتی قاسمی، شهین تسلیمی، صحرا اسداللهی، عرفان ابراهیمی، میثاق جمشیدی، شهرزاد کمال زاده، سمیه مهری، سحر سلیمانی، جواد پولادی، رضا ناجی، محمدرضا عقدایی، احمد ایراندوست، رضا توکلی، محمد فیلی و پونه هاشمپور نیز در سریال جادوگر به ایفای نقش میپردازند. البته در قسمت اول تعدادی کمی از این بازیگران را دیدیم و احتمالا در قسمت دوم تعداد بشتری از این اسم ها وارد داستان میشوند.
این سریال قرار است در ۱۴ قسمت پخش شود و نمایش آن تا سه ماه و نیم دیگر ادامه خواهد داشت.
اگر لو رفتن داستان، برای تان مهم است به خواندن همین دو بند اول اکتفا کنید. اما اگر فکر میکنید با وجود افشا شدن شاکله داستان، همچنان شوق دیدن سریال برای تان باقی میماند. پس راحت باشید و ادامه دهید.
شروع سریال به تعقیب و گریز آغاز میشود. قدرت و جهانگیر داخل ماشین نشسته اند و به سرعت در حال فرار هستند. پلیس دنبال شان میکند و هر چند ثانیه بار دستور میدهد که کنار بزنند. اما آنها گوش نمیکنند و جهانگیر همزمان مدارک قلابی و گذرنامههای جعلی را که برای مشتریان شان درست کرده اند، پاره میکند و از شیشه ماشین بیرون میریزد.
بعد ماشین پس از برخورد با یک مانع، منحرف میشود و در حاشیه جاده واژگون میشود. پلیس سر میرسد و جهانگیر را دستگیر میکند. اما قدرت از ماجرا گریخته است و دست پلیس به او نمیرسد. در سکانس بعد قدرت را میبینیم که در داخل اتوبوس نشسته است و با ریش و سبیل قلابی تلاش میکند که از تهران به سمت جنوب (جزیره کیش) فرار کند. او در این راه وارد ماجرای یک سرقت میشود و با برملا ساختن آن، مسافران فکر میکنند که قدرت پیشگو و رمال است. پس از پیاده شدن مسافران، ماجرای پیشگویی قدرت دهان به دهان میان اهالی جزیره میچرخد و همه به دنبال آدرسی از او میگردند.
قدرت وارد جزیره میشود و خانهای در اطراف جزیره کرایه میکند. کلید را بر میدارد و میرود تا خانه را پیدا کند. در این لحظه برخی از مردان جزیره میترسند که اسرار شان لو برود، بنابراین جلسه تشکیل میدهند، تا برای این مسئله چارهای بیندیشند. در پایان بندی قسمت اول، قدرت وارد خانه میشود، در حالی که سر و صداها و سایههای مشکوک و ترسناکی میبیند. وارد حیاط میشود و با برداشتن قدمی اشتباه دسته بیل به پیشانی اش برخورد میکند و بی هوش میشود. در آخرین قاب هم دستی که دیده نمیشود، پاهای قدرت را روی زمین میکشد و میبرد.
از این بعد قصه را دیگر نمیدانیم. اما عوامل سریال میگویند که در ادامه قدرت و جهانگیر وارد فضای رمالی میشوند و به مال و منال میرسند؛ بنابراین باید منتظر قسمت دوم بمانیم و ببینیم که مردان جزیره چه تصمیمی میگیرند و آن دست پنهانی که قدرت را میکشد، چه کسی است؟
همه میدانیم که مسعود اطیابی در طول پنج سال اخیر، نبض گیشه را در دست گرفته است. او در این چند سال با فیلمهای سینمایی تگزاس، تگزاس ۲، انفرادی و دینامیت توانسته رکورد گیشه سال سینما را جابجا کند. او حالا میخواهد بخت و اقبال اش را در شبکه نمایش خانگی به آزمون بگذارد.
اما متاسفانه سوژه سریال تکراری است و قصه را پیشتر در فیلم سینمایی گشت ارشاد ۲ دیده ایم. در قصه گشت ارشاد ۲، شخصیتهای اصلی از باج گیری دست میکشند و ناخواسته وارد فضای رمالی میشوند. اما آنها پس از مشهور شدن و به دست آوردن پول زیاد، دستگیر میشوند.
در سریال مسعود اطیابی نیز، داستان تکرار میشود. با این تفاوت که قدرت و جهانگیر هر دو جعل سند میکنند و بی اراده وارد فضای پیشگویی و رمالی میشوند. علاوه بر این قرار است که قصه طولانیتر شود و در ۱۴ قسمت بالای ۵۰ دقیقه روایت شود.
مسئله دیگر بافت کمدی اثر است که پیشتر در فیلم سینمایی تگزاس و انفرادی دیده ایم. در واقع به نظر می رسد که اطیابی شیوه شوخی در فیلم های کمدی موفق اش را کپی کرده، تا در سریال جاودگر هم تماشاگر را بخنداند. با این حال شوخیها در موقعیتها رخ نمیدهد و به شکل کلامی به کار گرفته میشود. در برخی موارد این شوخیها جنبه اجتماعی و سیاسی پیدا میکنند. مثلا شوخی کردن با موضوع جنجالی پرستوها و جعل مدرک برخی سیاسیون که در دو دهه اخیر رخ داد.
اما در برخی موارد، شوخیهای جنسی بی مورد اتفاق میافتد که ممکن است مخاطب جدی جریان کمدی را کلافه و عصبانی کند. مشابه شوخیهایی که ابتدای فیلم انفرادی و مقابل موسسه قرض الحسنه رخ داد.
اشتباهات در قسمت اول جاودگر کلافه کننده و پر تکرار است. مثلا در سکانسی که سارق طلاها در اتوبوس لو میرود، یک موسیقی بندری با ریتم تند در پس زمینه اتفاقات پخش میشود که مخاطب با آن ارتباط برقرار نمیکند. چرا که موقعیت هیجانی است و مخاطب منتظر اتفاقات بعدی است.
در جایی دیگر، قدرت با لنج در حال رفتن به جزیره است، اما یک بند موسیقی محلی روی لنج در حال اجرا هستند و موقعیت نمیتواند حضور آنها را توجیه نمیکند.
اشتباه بعدی هم زمان رخ میدهد که نادر سلیمانی در حال بازگشت از لنج خود به خانه است و دیالوگهایی را با خود تکرار میکند. دیالوگهایی که او در سکانس پیشین با شاگرد خود رد و بدل کرده است و نیازی به بازگویی مجدد آنها دیده نمیشود.